eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است 🔸فردا زمین‌ کربلا، دریای خون است شب عاشوراست... شب مصیبت عظماست... 🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش 🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش امشب بگیم خدایا شکرت... یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی... بیایم در خانه حسین... نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه... امشب باید خوب عزاداری کنی... امشب باید بلند ناله بزنی... معلوم نیست سال بعد زنده باشیم... بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم... خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما... الان زیر خاک خوابیدن... آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و... فقط یک بار بگن حسین... آماده ای بریم کربلا بسم الله... 🔸امشب کند در خیمه زینب بی‌قراری 🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه... از امشب دیگه باید ما هم بگیم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل زینب برسه... دید صدای هلهله دشمن میاد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... قراره چه اتفاقی بیفته... ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم... الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... ایی وای.. ای وای.. 🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔸مکن ای صبح طلوع جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی... تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید... دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم م میخواهی بری... منو تنها بگذاری... باورم نمیشه برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم... صبر کردم داداش... جلو چشمام مادرم پرپر شد... صبر کردم داداش... فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم... صبر کردم... تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم... الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین... چطوری منو تنها بگذاری... زینب بدون تو میمیره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا... زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی... بدونید من هنوز زنده ام ... خدایا حسین رفت میدان... زینب کبری... داخل خیمه.. تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آروم میگیره... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... میگه حسین...برادر... زینب به فدات حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... الحمدلله بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند بی تاب شده زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم .
. کمی آرام برو کم شود این خون جگری برده ای دل زهمه کاش زمن جان ببری من هنوزم به دلم مانده تماشات کنم چقدر زود شد ایام وصالت سپری با تن پر پر اکبر چه وداعی کردی بی عصا مانده ای ودست به روی کمری تک تک اهل حرم دست به دامان تواند سرپیری چقدر ناز تو باید بخری مثل زهرا به سرت شانه کشیدم ای کاش که نیفتد سر گیسوی تو دست دگری نا امیدم که تو را باز ببینم اما روی تل منتظرم تا که بگیرم خبری ساربان مینگرد بد به دلم افتاده می روی کاش که انگشتر خود را نبری چادر خاکی من را نتکان گریه نکن که مهیا شده ام بگذرم از هر گذری ✍ .
. شد شب عاشور و هر دیده ز غم گریان شده از فراق صبح فردا دیده در افشان شده یا حسین جان یا حسین۲ از میان خیمه ها آوای قرآن می رسد بر مشام جان شان عطر جوانان می رسد یا حسین جان یا حسین۲ گوشه ای از خیمه در حال مناجات اکبرش ظهر فردا از ستم صد پاره گردد پیکرش یا حسین جان یا حسین۲ در میان خیمه ای گریان بود طفل رباب مادرش در خیمه ها گردد بود در فکر آب یا حسین جان یا حسین۲ امشب از فرط عطش گرید علی اصغرش عصر فردا می شود با تیر پاره حنجرش یا حسین جان یا حسین۲ دیده گریان عمو عبد الله و قاسم بود ظهر فردا سوی میدان بلا عازم بود یا حسین جان یا حسین۲ حافظ کل خیام عباس اباالفضل علی بر حسین گرید مدام عباس اباالفضل علی یا حسین جان یا حسین۲ امشب عباس علی گریان به دور خیمه هاست ظهر فردا از ستم دستانش از پیکر جداست یا حسین جان یا حسین۲ جمله اصحاب حسین خون خدا آزاده اند بهر جان دادن به راه دین حق آماده اند یا حسین جان یا حسین۲ ظهر فردا جمله اصحاب حسین گردند شهید در صف محشر شوند در نزد زهرا روسپید یا حسین جان یا حسین۲ دختر غمپرورش بهر پدر جان بر لب است خونجگر از بهر فردا خواهر او زینب است یا حسین جان یا حسین۲ عمه ی سادات عالم گوشه ای محزون بود دم به دم می سوزد از غم ها دل او خون بود یا حسین جان یا حسین۲ نور چشم فاطمه گرم مناجات و دعاست عصر فردا از ستم رأسش به روی نیزه هاست یا حسین جان یا حسین۲ در میان خیمه ای گریان بود نور دو عین زینب کبری بگوید جان فدایت یا حسین یا حسین جان یا حسین۲ بر برادر گوید او غم کرده پیرم یا حسین کن دعا قبل از تو مولی من بمیرم یا حسین یا حسین جان یا حسین۲ (مرحوم توحیدی) @yaghubianreza .👇
. زمینه 🌷🌷🌷 ✅بنداول رسیده لحظه ی وداع داداش حسین کجا میری میری بااین درد و غما زینب وتنها میذاری بدونه تو برادرم من می مونم تا بپوسم مادرمیگفت این لحظات زیره گلو تو ببوسم نگاهتو ازم نگیر این لحظه های اخری فدات بشم برادرم چقد شبیه مادری حسین غریب مادرم 💦 ✅بنددوم چه خبره توقتلگاه از روی تل نمیشه دید برادرم رو می کشن گرگای بی رحم و پلید چی به سرت اومده که حسین من برادرم ازسمت گودال بلا اومد صدای مادرم چی اومده برسرتو میون گودال بلا چه جوری من بشناسمت به زیر تیر و نیزه ها ببین حرومیا همه بالای جسم اطهرت دارن باهم جنگ میکنن برا تصاحبه سرت حسین غریب مادرم .👇
. 🔸امشب شب «انّاالیه راجعون» است 🔸فردا زمین‌ کربلا، دریای خون است شب عاشوراست... شب مصیبت عظماست... 🔸امشب حسین است و شهادت آرزویش 🔸فردا بریزد بر زمین خون گلویش امشب بگیم خدایا شکرت... یه عاشورای دیگه هم به ما توفیق دادی... بیایم در خانه حسین... نميدونم توی مجلسمون کسی هست تا الان اشکش جاری نشده باشه... امشب باید خوب عزاداری کنی... امشب باید بلند ناله بزنی... معلوم نیست سال بعد زنده باشیم... بیایم برای عزیز زهرا اشک بریزیم... خدا ميدونه خیلی ها سال قبل توی همین مجالس بودند اما... الان زیر خاک خوابیدن... آرزو دارند یک بار دیگه برگردند و... فقط یک بار بگن حسین... آماده ای بریم کربلا بسم الله... 🔸امشب کند در خیمه زینب بی‌قراری 🔸فردا کند در مقتل خون سوگواری از امشب دیگه مصیبتهای زینب شروع میشه... از امشب دیگه باید ما هم بگیم... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب امشب کربلا چه خبره... خدا به داد دل زینب برسه... دید صدای هلهله دشمن میاد... اومد کنار برادر عرضه داشت... چه خبر شده حسینم... قراره چه اتفاقی بیفته... ابی عبدالله فرمود خواهرم زینبم... الان پیغمبر خدا رو در خواب دیدم... صدازد حسینم تو به زودی به ما ملحق میشی... ایی وای.. ای وای.. 🔸امشبی را شه دین در حرمش مهمان است 🔸ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است 🔸مکن ای صبح طلوع جدم پیغمبر فرمود فردا کنار منی... تا این حرف و بی بی زینب کبری شنید... دیگه طاقت نیاورد صدای ناله اش بلند شد... یعنی حسینم م میخواهی بری... منو تنها بگذاری... باورم نمیشه برادر... تمام دلخوشی من تویی حسین... وقتی جدم رسول خدا رو از دست دادم... صبر کردم داداش... جلو چشمام مادرم پرپر شد... صبر کردم داداش... فرق شکسته ی بابام امیرالمومنین رو دیدم... صبر کردم... تکه های جگر برادرم حسن رو دیدم صبر کردم... الان تمام دلخوشیم تویی داداش حسین... چطوری منو تنها بگذاری... زینب بدون تو میمیره... 🔸امان از دل زینب 🔸چه خون شد دل زینب ابی عبدالله خواهر رو آروم کردم... هر کجا خانم زینب کبری بی تابی میکرد... ابی عبدالله خواهر رو آروم میکرد... روز عاشورا هم وقتی ابی عبدالله ميخواست بره میدان... دید خواهر خیلی بی تابی میکنه... اگه دست ولایت حسین نبود زینب جان داده بود خدا... زینبم خواهرم... تا صدای الله اکبر منو میشنوی... بدونید من هنوز زنده ام ... خدایا حسین رفت میدان... زینب کبری... داخل خیمه.. تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آروم میگیره... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... امان... از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه روی زمین.... میگه حسین...برادر... زینب به فدات حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یکدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... الحمدلله بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته اما حسین نیومده.. همین جا بود که دیگه... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند بی تاب شده زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم 👇
. ☑️بند اول شبه آخر رسیده خواهرِ من امیدم یارمن و بال و پرِ من تو از بدو تولد توی هر جا شدی سنگ صبور و یاورِ من یه عمریه مصیبت دیدی خواهر کنارم بودی تا عزای مادر مصیبتا دیدی از داغه بابا کنارم سوختی با داغه یه برادر بازم طاقت بیار خواهر توی این ماتم عظما جلوی چشمای خونبارت شبیه محشره فردا ☑️بند دوم توو لحظه های تلخ شام آخر بزار تا سیر نیگات کنم برادر بزار تا ببوسم زیر گلوت و یادت میاد وصیتای مادر میمیرم از فراق و هجر و دوری تو میگی که صبوری کن صبوری دلت میاد بری تنهام بزاری بگو بی تو بمونم من چجوری دلت میاد بری داداش بزاری زینب و اینجا بزاری خواهر و تنها میونه لشکره اعدا .👇
. ساربون/اومده گودال خواهرت /داره می بینه چشمای /تو چقد تاره سینه ی/ تو چه سنگینه می زنن /تو رو با نیزه پیکرت/دیگه بی حاله از تنت/یه چیزی برده هر کسی/توی گوداله سیدی ابی عبدالله ........................ نیزه ها/که میان پایین نفست /نمیاد بالا سر تو /به روی نیزه پیکرت /میون صحرا پاشو که /علم افتاده حرمت/شده آواره تو بگو/چه کنه زینب با غم/گلوی پاره سیدی ابی عبدالله .................... مرکبا/رسیدن از راه تنتو/به زمین دوختن می دیدی /از توی گودال خیمه هات/چجوری سوختن نکنه/توی این صحرا بسوزه/چادرِزینب پاشو که/پیش جسم تو کعب نی/نخوره زینب سیدی ابی عبدالله 👇
. بعد تو خراب شد    دنیا رو سرم باورم نمیشه          بی برادرم کاشکه میشد امروز   روزِ آخرم باورم نمیشه            بی برادرم قلب خواهر تورو آتیش زد سوز ناله‌ی اناالعطشانت کاشکه میشدم با این قد خم سایبونِ بدن عریانت وای اخاالمظلوم.... از بلندی دیدم    خنجرو کشید نفسم برید تا      سرتو برید نیزه اشو تو جسمت   جا گذاشت و رفت روی زخم سینه ات     پا گذاشت و رفت بمیرم مقطع الاعظایی تو شبیه اکبر و عباسم باورم نمیشد اصلا روزی برسه حسینمو نشناسم ... از رو نی نگاه کن     با چشِ ترت محرمی نمونده       دور خواهرت گریه کن برام که    خونجگر شدم با کسی که کشتت   همسفر شدم گریه میکنم براتو اما    لشکری به اشک من میخنده چشماتو ببند نبینی داداش قاتل تو دستمو میبنده ✍ ‌👇
. صلوات_الله_علیه ۴۶۰ مقتل نوشته سهم تو شد بوریا حسین جسم تو زیر پا شده از هم جدا حسین مقتل نوشته بر بدنت گیر کرده بود تیری که شد به سینه‌ی تو جابجا حسین مقتل نوشته دور تنت ازدحام شد هم باخشب زدند به توهم عصا حسین مقتل نوشته که، نفست بند آمده از نیزه ای که خورد به تو بی هوا حسین مقتل نوشته نحر گلو طول می کشید نیزه به حلق بود و زدی دست و پا حسین مقتل نوشته روی تنت راه رفته اند کوبیده شد تنت ز سم اسبها حسین مقتل نوشته بر دهنت چکمه می‌زدند چکمه چه کرده با لب خشکیده یا حسین **** .
. صلوات_الله_علیه ۴۶۲ همین که روح از جسم لطیف تو رها می‌شد ندیدی که چگونه مادرت گرم دعا می‌شد دعا کردم برایت تا نمانی زیر دست و پا چه اعضائی که دیدم روی خاک از هم جدا می‌شد دلم می‌خواست تا بهتر در آغوشت بگیرم؛حیف به هر عضوی که دستم خورد دیدم که دو تا می شد تو بند قلب من بودی و هر بند تنت ای وای به جای گندم ری زیر مرکب آسیا می‌شد فتادم از نفس من از نفس های صدادارت ولی دیدم که هر لحظه لبانت بی‌صدا می‌شد سرت بر دامنم بود و سرت را شمر می‌چرخاند تمام مهره های گردن تو جابجا می‌شد **** ✍ ‌ .
. صلوات_الله_علیه ۴۶۳ افتادنم به روی زمین ماجرا شده هر عضو عضو پیکرم از هم جدا شده آن گیسویی که مادرم آرام شانه زد حالا به پنجه های کسی آشنا شده دست خودم نبود اگر دست و پا زدم یک نیزه ای به سینه‌ی من جابجا شده خواهر برو مواظب گوش سه ساله باش خواهر برو به خیمه عدو بی حیا شده یک نیزه را به ترقوه‌ی من سنان زده بیرون کشیدو باز به حلقوم جا شده چشمان خود ببند که با چکمه آمده بر سینه ای که زخمیِ سر نیزه ها شده هنگام رگ جداشدنم با لگد مزن ای شمر دون نفس زدنم با صدا شده **** ✍ .
146a25e9d398ecadda3d16e302c8ecb746035652-360p_۲۶۰۶۲۰۲۳.mp3
4.75M
روا بود كه گریبان زهجر پاره كنم دلم هوای تو كردست بگو چه چاره كنم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام الله علیک میشنوی سلاممو عطر سیب حرمت پر کرده مشاممو من میگم دوست دارم تو میگی من هم نوکر من نوشتم دلتنگم تو نوشتی ما بیشتر هر دفعه کربلا با دل رفتم اول پیش ابوفاضل رفتم دور حرم تو گریه کردم بعد از باب القبله داخل رفتم قلبم آروم میگیره با حسین صلی الله علیک یا حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای آرامش مطلق به گردنم داری حق زندگیمو مدیونم فقط به همین بیرق امشب آغوشم گرمه فهمیدم پای پرچم وقتی گریه می کردم بغلم کردی محکم تو آغوشت بهشت و حس کردم یاد جون و حر و عابس کردم گفتم این حال و نگیری از من نذر زیارت وارث کردم قلبم آروم میگیره با حسین صلی الله علیک یا حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی تو محکوم دردیم رو به کربلا کردیم همه از حسینیم و به حسین بر می گردیم نذاری روزگارم بی کربلا بگذره سفر آخرتم چشمش به این سفره به همین کربلاها دل بستم بیشتر بطلب خالیه دستم رقیه ات واسه کم باشه خوبه که بگی اربعین منم هستم قلبم آروم میگیره با حسین صلی الله علیک یا حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
. صلوات_الله_علیه ۵۴۸ پژمردی ای لاله و پژمردم از خیمه تا گودال زمین خوردم افتادی از مرکب و من مُردم غریب مادر چقد شلوغه قتلگاه ای وای زهرا کشید از سینه آه ای وای پناه من شد بی پناه ای وای غریب مادر یکی به جسمت با عصا می زد یکی به حلقت بی هوا می زد **** از سنگ کین شکسته ابرویت سَنان سِنان میزد به بازویت نیزه فرو رفته به پهلویت برات بمیرم عدو به غمهایم غمی افزود دیدم که آسمان شده پرُ دود محاسنت در چنگ قاتل بود برات بمیرم با پا تن تو جابجا گشته رگهای گردنت جدا گشته **** .
صلوات_الله_علیه ۵۴۹ داداش تو این شام غریبانت ببین که من شدم پریشانت سپر شدم برا یتیمانت امون از این دل شدن همه توو صحرا آواره چادر مادرم شده پاره گوش همه بدون گوشواره امون از این دل با کعب نی یه عده افتادن به زیر خار دو تا کودک ماندن **** بی تو منم به پیچ و تاب ای وای دلواپسم برا رباب ای وای خورده فقط یه جرعه آب ای وای امون از این دل شیر اومده به سینه‌‌ی مادر با گریه میگه کو علی اصغر **** .
. صلوات_الله_علیه ۵۶۲ من از بین خیمه تا گودی دویدم روی تل تنت رو، روی خاکا دیدم چقد قتلگاه تو تنگه عزیزم چقد دور جسم تو سنگه عزیزم دیدم روی سینت که قاتل نشسته یه جوری لگد زد که پهلوت شکسته مگه حنجرت رو، چجوری بریده چقد نحر حلقوم تو طول کشیده **** تو رو بین گودال، غریب گیر آوُردن سرت رو با خنده، بریدند و بردن خبر از تو آخر به سوی نجف رفت دیدم با سُم اسب تنت هر طرف رفت بمیرم تنت رو، روو خاکا کشیدن تو جون داشتی اسبا، روو سینت دویدن تنت بین صحرا شده قسمت ای وای پس از تو شده صحبت غارت ای وای **** ✍ .
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند: ای منتقمِ خونِ ، ثارالله لَکَ لَبِّیک آجَرَکَ الله مولا ، فِی مُصیبَتِ جَدِّک گریه می کنی توو روضه ها از غمِ حسين هر شبانه روز رو دوشِته پرچمِ حسین هستی بانیِ عزای مُحَرَّمِ حسین گریه از اشک زینب / واسه اون جسم عریان گریه واسه خُشکیِ / لبهای شاهِ عطشان یا حسین یا ثارالله ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو گودال گیر افتادی ، غرقِ در خون تشنه لب نِشسته روی سینَت ، بمیره واست زینب می دونم می خواد جدا کنه از قفا سر و آخه می شنَوَم ناله ی جانسوزِ مادر و کاش رو حنجرت نذاره اون کهنه خنجر و روزم شد تار و تیره / دَم دَمای غروبی جون می کَنَم وقتی تو / رو خاکا پا می کوبی ای جانِ زینب حسین ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ لب هامو رو رگهای ، پاره پاره ت می‌ذارم جای اشک از چِشمونم ، بارونِ خون می بارم از بالای تل تا که بِرِسم سرت رو برد هم عبا و هم هدیه ی مادرت رو برد دشمنت به زور از پیش تو خواهرت رو برد ادرکنی یا مصطفی / یاجَداه رسول الله جگر گوشه ی توئه / این کُشته ی بی گناه ای جانِ زینب حسین ۴ 👇