#حضرت_زینب_اسارت
ای سر که در مقابل چشمان زینبی
داغِ نشَسته بر دل سوزان زینبی
ای سر بریدهای که تنت روی خاکهاست
تو کشتهی غریب بیابان زینبی
ای سربریده! بیسروسامانیام ببین
میبینمت که بیسر وسامان زینبی
از چشم نیمهباز تو ای غیرتخدا
معلوم شد هنوز نگهبان زینبی
با اینکه نیزهای به گلویت نشسته است
اما هنوز قاری قرآن زینبی
گیسوی درهمت سر نی فاش میکند
آشفتهی رباب و پریشان زینبی
پایین نی، مراقب طفلان تو منم
بالای نی، مراقب طفلان زینبی
#امیر_عظیمی
#مرتضی_امیر_سلیمانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#حضرت_زینب_اسارت
#کوفه #اسارت
مقابل تو نشستم هلال نيمه من
به حال من نظرى ، نظرة رحيمه من
ز بى قرارى خواهر ، سه روز ميگذرد
از آن دو بوسه آخر سه روز ميگذرد
دلم شكست ترا روى نيزه ها ديدم
سه روز ميگذرد كه ترا نبوسيدم
زمانه بر دل زينب چقدر تنگ گرفت
محل بوسه من را چگونه سنگ گرفت ؟
همان دو آيه كه خواندى دل مرا خوش كرد
ولى به روى دهان تو سنگ جا خوش كرد
تو از بلندى نيزه كجا نيفتادى ؟!؟!
به روى دامن زينب چرا نيفتادى
چه داشت خانه خولى كه آشيان كردي ؟
چه داشت صندوق اخنس درآن مكان كردى؟
چه داشت گوشه خورجين كه بين آن رفتى؟
مگر عقيله ندارى كه با سنان رفتى؟
بيا دو جمله گلايه بگويمت اي سر
به اشك ديده بيا تا بشويمت اي سر
بيا دو آيه بخوان غم شود فراموشم
به جاى خانه خولى بيا در آغوشم
براى ديدن من آمدى؟ چرا اينجا؟
چرا ميانه بازار ؟ بين اين غوغا
دلم شکست که دیدی مرا سربازار
معذبم جلوی تو میان این اشرار
دلم شکست که با نیزه تو رقصیدند
دلم شکست سرت را به بام کوبیدند
ميان كوفه ملاقات بى مصائب نيست
ببخش وضعيت خواهرت مناسب نيست
تبرکا همه جا نعل تازه می بردند
مرا به مجلسشان بی اجازه می بردند
نفس بریده به اطفال تو نفس دادم
به دلقکان حرامی جواب پس دادم
زمانه بعد تو با ما چه کرده ، یا الله
که ما مکالمه کردیم با عبیدالله
#اسارت
#محمدجواد_پرچمی ✍
.
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها