.
|⇦•ای وای قلب این شام...
#زمینه #امام_سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
ای وای قلب سجاد بی قرار
می خونه با اضطرار عَلَیکُنَّ بِالفِرار
ای وای تو قلب این شامِ تار
از بین صدها سوار عَلَیکُنَّ بِالفِرار
«عمه جان عَلَیکُنَّ بِالفِرار»
«عمه جانم، عمه جانِ قد کمانم»
ای وای ای دلهای داغدار
مضطر و با حال زار عَلَیکُنَّ بِالفِرار
ای وای دشمنامون بی شمار
با حال زار و نزار عَلَیکُنَّ بِالفِرار
ای وای شرق و غرب آتیش گرفت
دار الحرب آتیش گرفت عَلَیکُنَّ بِالفِرار
ای وای شعله پیش پیکرا
مشعل ها پیش سرا عَلَیکُنَّ بِالفِرار
ای وای دخترهای بی پناه
از آتیش خیمه گاه عَلَیکُنَّ بِالفِرار
ای وای ناله میاد از حرم
وای عمه وای معجرم عَلَیکُنَّ بِالفِرار
ای وای شد روزِ عالم سیاه
زهرا بین قتلگاه عَلَیکُنَّ بِالفِرار
ای وای عمه پیش مادرِ
تازیونه میخوره عَلَیکُنَّ بِالفِرار
«عمه جان عَلَیکُنَّ بِالفِرار»
عمه جانم، عمه جانم عمه جانم.
ای عمو جان ای عمو جان ای عمو جان
*روضه ی امام زمان این روزا اینه..*
عمه جانم عمه جانم عمه جان قد کمانم
ای حسینم ای حسینم ای حسینم
خیلی دلم گرفته برای محرمَت
*از الان دلم برا دهه اول محرمت تنگ شده*
یک مصرع است حاصل عمری که داشتم
یار آمد و گرفت و به بندم کشید و گفت
حسین ...
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#شهادت_امام_سجاد
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه جانسوز _شهادت امام سجاد علیه السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی.mp3
2.64M
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
▪️بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین
▪️هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین
▪️فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد
▪️باید که زیر نامه اش امضا شود حسین
====================
✍متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
▪️بی شک گدای خانه ات آقا شود حسین
▪️هر قطره زود پیش تو دریا شود حسین
▪️فیض گدایی تو به هر کس نمی رسد
▪️باید که زیر نامه اش امضا شود حسین
▪️در روضه ها به قرب خداوند میرسیم
▪️شب های هیئتت شب احیا شود حسین
*امام رضا فرمود:مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیى فِیهِ أمرُنَا" هرکی تو مجلس ما اهل بیت شرکت کنه"لَم یَمُت قَلبُهُ یَومَ تَمُوتُ القُلُوبُ" قلبش نمی میره،دل مرده نمیشه" حسین جان اگه ما تو رو نداشتیم دل مرده بودیم"همین که خسته از گناه آلودگی میشم تا میام تو مجلس تو زنده میشم*
▪️در روضه ها به قرب خداوند میرسیم
▪️شب های هیئتت شب احیا شود حسین
*پیرمردا و محاسن سفیدا باید اینو بگن*
▪️از کودکی تا دم مرگم به روی لب
▪️تنها حسین بوده و تنها شود حسین ...
▪️ای کاش وقت مردن من وقت احتضار
▪️ذکر مدام بر لبم آن جا شود حسین ...
*34 سال زین العابدین آب می دید گریه می کرد،غذا میدید گریه می کرد،هی میفرمود:"قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جائِعا"یعنی بابام حسین و گرسنه کشتن؛ "قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً" بابامو تشنه کشتن" این روزا قافله داره میرسه شهر شام ..." شامی که قریب 40 سال،کینه امیر المومنین و مردمش به دل داشتن
آخ بمیرم
قبل از اینکه اهل بیت وارد بشن سه روز شهرو زینت کردن ...
کوچه هاشو آب و جارو زدن
مردم به هم تبریک گفتن
لباس نو به تن کردن
شهر و چراغونی کردن
زن های رقاصه و آوازه خوان رو آوردن
مگه چه خبره؟
سهل صاعدی میگه من از بیت المقدس میومدم،دیدم شهرو زینت کردن، میدونستم این روزا مردم شام عیدی ندارن،پرسیدم این چه عیدیه که من خبر ندارم؟
گفتن مگه خبر نداری یه مشت خارجی رو دارن میارن ...
یا صاحب الزمان
اگه میخوای ببینی بیا دم دروازه شهر ...
"کامل بهایی" می نویسد 500 هزار نفر به تماشا اومده بودن
آخ بمیرم
همه نوشتن صبح زود قافله وارد شهر شد
از دروازه ساعات تا مجلس یزید چندتا کوچه بیشتر نبود،اما همه نوشتن غروب بود که اسرا رو وارد مجلس یزید کرد
یعنی انقده ازدحام جمعیت ....،مانع شده بود
زن های رقاصه میزدن و میرقصیدن
سرای بریده بالا نیزه
زین العابدین تو غل و زنجیر جامعه
وای ...... گفت :
▪️من آن گلم که خفته به خون باغبان من
▪️نه گل نه غنچه مانده به باغ خزان من
میخواهید بدونید من کیم؟
▪️هفتاد داغ دارم و در زیر آفتاب
▪️هجده سر بریده بود سایبان من
آخ یکی طعنه میزنه
از بالای بام یه عده دارن سنگ میزنن ...
خار و خاشاک دارن بر سر اهل بیت میریزن
یاصاحب الزمان
یه وقت دیدن سر بریده شروع کرد قرآن خواندن ....
"أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً .... " قاری قرآن محترمه ...
علی لب های قاری قرآن رو می بوسید ...
اما من یه قاری خاکی میشناسم،تا قرآن خواند،سنگ ها بر اون لب و دندان ...
آخ بمیرم ...حسین ....
بابا قرآن می خونه،سنگا به اون لب میخوره
خدا نیاره هیچ دختری کتک خوردن باباشو ببینه
اونقده تو این کوچه ها سنگ زدن که تو بعضی نقل ها داره خود سر بریده به زبان درآمد،فرمود: أنَا المَظْلوم
من نمیدونم بعضی از نانجیبا با چه سنگی سر ابی عبدالله رو میزدن که بارها سر از روی نیزه جلوی چشم بچه ها به زمین افتاد ...."ای حسین ..
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
|⇦•شاهد مقتل همه...
#روضه وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی حسینی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
آنقدر داغ بود از تب که
آب اگر بود بر لبش میسوخت
احتیاجی نبود بر آتش
خیمه هم داشت از تبش میسوخت
درد را چارهای اگر بکند
چه کند با غمِ پریشانیش
نیست آبی که دستمالی خیس
بگذارند روی پیشانیش
خویش را میخورَد ، ندارد جان
قوَتی نیست جز تقّلا حیف
یک به یک میروند یاران و
چارهای نیست جز تماشا حیف
بارها شد به دست بی جانش
پردهی خیمه را به بالا زد
شاهدِ مقتل همه ، هربار
به سرِ خویش دستِ خود را زد
دید از خمیه روی یک نقطه
لشکری را که بی هوا میریخت
دید در بین راه تا به حرم
چقدر اکبر از عبا میریخت
بین بستر نشست در خیمه
زد به سر با دو دست در خیمه
تا صدای برادرش آمد
کمرِ او شکست در خیمه
باز هم پرده را کناری زد
قاسمش بود و سنگ باران بود
یک یتیم و هزارها میدید
لحظهی پایکوبیِ سواران بود
نالهی دختران به او فهماند
دستهایی میان راه اُفتاد
دید از خیمه خواهرش غَش کرد
مادری بینِ خیمهگاه اُفتاد
پرده را زد کنار و گفت: ای وای
حرمله آمده گلو بزند
او خجالت کشید وقتی دید
پدرش رفته است رو بزند
بی برادر شدن چه حسی داشت
کمرش را دو مرتبه خَم کرد
تشنهای بود یک سپاهی که
هرچه آورده بود دَرهَم کرد
چند باری فقط برای وداع
پدرش بوسهاش زد و برگشت
دید در قتلگاه خولی را
سمت گودال آمد و برگشت
او گرفت از عصا که برخیزد
تا پدر تکیه داد بر نیزه
او زمین خورد تا حسین اُفتاد
داد میزد بجای سرنیزه
گرد و خاکی بلند شد فهمید
آخرش شمر با سنان آمد
غم ناموس دارد او یعنی
عمهاش هم نفس زنان آمد
عمه فریاد میزند که نزن
چکمه بردار، احترامش کن
چقدر طول میدهی نامرد
زیر و رویش نکن تمامش کن
#شاعر: حسن لطفی
*خواهر که رسید توی گودال، چشماش رو بست، گفت: دوباره یادِ روزِ دوشنبه افتادم، روزی که توی مدینه به مادرم جسارت کردن...چه جوری مگه کارِ حسین رو تموم کردن؟ زیارت ناحیه مقدسه اینجوری میگه:...*
دارن زنده زنده ترا دفن میکنند
برجسم نیمه جان تو رحمی نمی کنند
*اومد خدمت امام صادق، آقاجان چرا اینقدر برا مصیبت جدتون گریه می کنید؟ شما خانواده ی شهادت هستید...
آقا فرمودن: همه ی گریه ما برا اون ساعتی بود که حسین هنوز داشت با خواهرش حرف میزد" یَا أُختَاه! إِرجِعِی إِلَی الفُسطَاط" خواهرم برگرد به خیمه ها...نانجیب تا دید زینب داره میاد بدن رو برگردوند، سر رو از قفا جدا گرد... ناله بزن بگو: یا حسین...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#سید_مهدی_حسینی
.
|⇦•من وجدا شدن از..
#قسمت_اول #روضه_امام_سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
بسم الله الرحمن الرحیم
*گفت خشکسالیِ در مدینه بود، مردم اومده بودن برا دعا، نماز استثغا؛دیدم میون این مردم یه غلام سیاهی راهشو جدا کرد از هیبت این غلام ناخواسته دنبالش رفتم. دیدم رفت یه گوشه ای به تنهایی دستشو بالا آورد و شروع کرد دعا کردن. تو نخ این غلام سیاهه بودم، یه مرتبه دیدم باران رحمت الهی نازل شد. گفتم دعای این بود؟ با دعای این؟ من ببینم این کجا میره!
اومد بره منم دنبالش راه افتادم. تو کوچه پس کوچه های مدینه دیدم اومد تو کوچه بنی هاشم. شک کرده بودم اما دنبالش رفتم به یقین برسم. دیدم وارد خونهٔ امام سجاد شد. گفتم بله غلام این خونه بایدم اینطوری دست به دعا برداره خدا باران رحمتشو نازل کنه..یه جاهایی تو این روایت هم لطیفه هم آدم دلش می سوزه. میگه فرداش رفتم درِ خونه آقام زین العابدین علیه السلام در زدم. آقا با محبت باهام برخورد کرد.گفتم آقاجان یه درخواستی ازت دارم. حضرت فرمود: بخواه. گفتم: آقا یه غلامی داری میخوام ازت بخرم. با هر قیمتی که شما بگی. حضرت فرمود چرا بخریش؟ ما اون غلامو به شما هدیه کردیم. کی هست؟ هی یک به یک غلاما رو آوردن. گفتم نه این نیست. دوباره آوردن نه اینم نیست. آقا فرمود: دیگه کسی نمونده. آقا فقط یه نفر هست. به اسب ها رسیدگی میکنه. اونجا هم می خوابه. حضرت فرمود: اونم بیارید شاید اونه. تا اومد دیدش گفت آقا خودشه. حضرت فرمود: دیگه از این به بعد غلام ایشون هستی. برو خونهٔ ایشون. یه مرتبه غلامه زد زیر گریه. گفت: آقا چه کردم که داری منو از در خونت دور میکنی؟ چه غلطی کردم؟ حضرت فرمود:غلام! کاری نکردی. این دوست ما چشمش تو رو گرفته. رو کرد به اون به التماس گفت: من چه کردم که داری منو از آقام جدا میکنی؟ گفتم عزیزم گریه نکن! من تو رو برا کار نمی برم. میخوام ببرمت خونه ام، من غلامیتو بکنم! حالا بگو چی شده؟ گفت: من دیدم که تو رفتی مناجات کردی. خدا به دعای تو باران رحمتو نازل کرد. میخوام بیای برکت خونمون بشی. گفت آ خدا! این راز بین من و تو بود دیگه نمیخوام زنده بمونم. میگن همه دور و بریای حضرت. غلاما، خود آقا امام سجادم شروع کردن گریه کردن. این مَردَ هم پشیمون شد رفت. تو راهم گریه کرد گفت عجب کاری کردم. هنوز به خونه اش نرسیده بود پیک امام سجاد رفت دنبالش. فلانی رفیقت از دنیا رفت. اگه میخوای، تشییع جنازه اش خودتو برسون. اینجا که میرسیم باید به آقامون اینطور عرضه بداریم...*
من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند
خدا هر آنچه کند از توأم جدا نکند
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#حاج_محمد_طاهری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•چون آسمان کند...
#روضه_خروج_از_کربلا #شهادت_امام_سجاد به نفسِ حاج محمود کریمی
●━━━━━━───────
چون آسمان کند کمر کینه استوار
کشتی نوح بشکند از موجهٔ بحار
خون شفق ز پنجه ی خورشید میچکد
از بس گلوی تشنه لبان را دهد فشار
روزگار در چاه سرنگون فکنَد ماهِ مصر را
یعقوب را سفید کند چشم انتظار
پور ابوتراب جگر گوشه ی رسول
طفلی که بود گیسوی پیغمبرش مهار
*بچه ی خردسال رو وقتی بغلش میکنی برای اینکه خودشو نگه داره موی شما رو میگیره..*
روزی که پا به دایره ی کربلا نهاد
بشنو چه ها کشید ز چرخ ستم شعار
از زخم تیر بر بدن نازنین او
صد روزن از بهشت برین گشت آشکار
اول(تنها) لبی که بوسه گهِ جبرئیل بود
بی آب شد ز سنگدلی های روزگار
رنگین ز خون شده است ز بی رویی سپهر
رویی که میگذاشت بر او مصطفی عُذار
طفلی که ناقة الله او بود مصطفی
خصم سیاه دل شده بر سینه اش سوار
*و الشمر جالس علی صدره، الان دارن از کربلا میرن اما از دیروز تا حالا بدن رو زمينه..*
عیسی در آسمان چهارم گرفت گوش
پیچید بس که نوحه در این نیلگون حصار
نتوان سپهر را به سرانگشت برگرفت
چون نیزه برگرفت سر آن بزرگوار
از بس که طائران هوا خون گریستند
از ماتم تو روی زمین گشت لاله زار
خضر و مسیح را به نفس زنده میکند
آنها که در رکاب تو کردند جان نثار
چون خاک کربلا نشود سجده گاه عرش
خون حسین ریخت بر آن خاک مُشکبار
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار
موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه
ابری به بارش آمد و بگریست زار زار
جمعی که پاسِ محمل شان داشت جبرئیل
گشتند بی امانی و محمل شترسوار
آن خیمه ای که گیسوی حورش طناب بود
شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار
*امام شما رو امروز یه جوری سوار ناقه ی عریان کردن، شبِ امام سجاده، زمان حرکت آلُ الله از کربلاست، یک زن و این همه زن و بچه، امان از دل زینب.. همه رو سوار کرد، تا اومدن جلو خانم یه تَشر حیدری زد کنار برید خودم سوار میکنم همه رو، دونه دونه ناقه ها رو مینشوند، سوار میکرد، بلند میشدن، با دست بسته هم سوار میشدن... آخرین نفر موند، فقط خانم زینب موند و رباب، اصلا دیگه روضه عاشورایی نیست، فقط ناله ست، چون دیگه خود بچه ها هم رمق ندارن، سینه زن ها هم رمق ندارن، دیروز بود همه مویه میکردن و موی میکَندن، الان انقده بچه ها کتک خوردن...حسین....
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اسارت
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•قطره قطره اشکام..
#سینه_زنی و توسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه اسلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*از قول امام سجاد نوحه بخون...*
قطره قطره اشکام یارلحظه هامه، همدم چشامه
دونه دونه زخمام یادگار شامه عمریه باهامه
بعد تو من و غم ها، همه روزام، همه شبهام
کلُ یومٌ عاشورا بیا من رو ببر بابا
«یا حسین مظلوم.... »
خسته و شکسته
هم سفر شدم با قاتل تو بابا
من با دست بسته
بین نیزه دارا بین دشت و صحرا
اون همه سرِ پرپر سر قاسم سرِ اکبر
پیش چشمای مادر روی نیزه علی اصغر
«ای حسین مظلوم »
مونده یادگاری روی این پر و بال
داغ این چهل سال
یادته کنارت رفته بودم از حال
روی خاک گودال
بین بوریا بودی تو آغوش خدا بودی
غرق زخم و غرق خون روی خاک کربلا بودی
«ای حسین مظلوم »
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#حاج_محمود_کریمی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•شامیان من در مدینه...
#روضه وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجمهدی سماواتی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
شامیان من درمدینه سیدُ ذوالاِحتشامم
ظالمان من سبط پیغمبر و فرزند امامم
زادهی شاه حجازم این چنین ازجور عدوان
دربه در، در کوچه های کوفه و بازار شامم
*پرسیدن آقا کجا به شما سخت گذشت؟؟ سه مرتبه فرمود: "الشام الشام الشام" اونقده پشت دروازه ی ساعات نگهمون داشتند تا شهر رو آذین بستند، چراغان کردند، لباس نو به تن پوشیدند، وقتی هم که واردشون کردند سنگشون زدند، خاکستر روشون ریختند، خارجی خطابشون کردند، تازیانه اشون زدند، مقابلشون چنگ و دف و نی زدند و رقصیدند..*
کعب نی بر من زدند از کینه این نامرد مردم
با وجود اینکه پیغمبر بُود جدِّ گرامم
چون غلام زنگ بارم برغل و زنحیر بستند
من که حوران کنیزند و بُود غِلمان غلامم
*کاری کردند اینجا دیگه ناله اش بلندشد
"اُقاد ذلیلاً فی دمشق کأننی من الزنج عبد غاب عنه نصیر. و جدی رسول الله من کل مشهد و شیخی امیر المومنین وزیر" فیا لیت امی لم تلد لی" ای کاش مادرمنو نمی زایید.."و لم أکن یزید یرانـــی فی البلاد اسـیرُ" تا یزید من رو اینگونه اسیر نبینه..
«حسین..»
*بمیرم حق داشت تا زنده بود گریه کنه
آب می دید گریه می کرد،غذا براش می آوردند میل کنه تا چشمش میافتاد به غذا روضه می خوند و گریه می کرد.. جوان می دید گریه می کرد،طفل شیرخواره می دید گریه می کرد... امان از اون لحظه ای که می دید گوسفندی رو می خوان ذبحش کنند جلو می رفت با گریه می پرسید آیا آبش دادید یا نه ؟؟ بله آقا ما مسلمانیم...ناله اش بیشتر میشد
صدا می زد.. آی مردم! پدر منوکربلا غریب با لب تشنه سر بریدن...
مشغول صحبت بود دید دوتا دختر بچه از این اتاق به اون اتاق دویدند شروع کرد به گریه کردن.. آقا چی شده؟ فرمود: یاد عصر عاشورا افتادم...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـ
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
.
|⇦•شامیان من در مدینه...
#روضه #امام_سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاجر#مهدی_سماواتی
●━━━━━━───────
شامیان من درمدینه سیدُ ذوالاِحتشامم
ظالمان من سبط پیغمبر و فرزند امامم
زادهی شاه حجازم این چنین ازجور عدوان
دربه در، در کوچه های کوفه و بازار شامم
*پرسیدن آقا کجا به شما سخت گذشت؟؟ سه مرتبه فرمود: "الشام الشام الشام" اونقده پشت دروازه ی ساعات نگهمون داشتند تا شهر رو آذین بستند، چراغان کردند، لباس نو به تن پوشیدند، وقتی هم که واردشون کردند سنگشون زدند، خاکستر روشون ریختند، خارجی خطابشون کردند، تازیانه اشون زدند، مقابلشون چنگ و دف و نی زدند و رقصیدند..*
کعب نی بر من زدند از کینه این نامرد مردم
با وجود اینکه پیغمبر بُود جدِّ گرامم
چون غلام زنگ بارم برغل و زنحیر بستند
من که حوران کنیزند و بُود غِلمان غلامم
*کاری کردند اینجا دیگه ناله اش بلندشد
"اُقاد ذلیلاً فی دمشق کأننی من الزنج عبد غاب عنه نصیر. و جدی رسول الله من کل مشهد و شیخی امیر المومنین وزیر" فیا لیت امی لم تلد لی" ای کاش مادرمنو نمی زایید.."و لم أکن یزید یرانـــی فی البلاد اسـیرُ" تا یزید من رو اینگونه اسیر نبینه..
«حسین..»
*بمیرم حق داشت تا زنده بود گریه کنه
آب می دید گریه می کرد،غذا براش می آوردند میل کنه تا چشمش میافتاد به غذا روضه می خوند و گریه می کرد.. جوان می دید گریه می کرد،طفل شیرخواره می دید گریه می کرد... امان از اون لحظه ای که می دید گوسفندی رو می خوان ذبحش کنند جلو می رفت با گریه می پرسید آیا آبش دادید یا نه ؟؟ بله آقا ما مسلمانیم...ناله اش بیشتر میشد
صدا می زد.. آی مردم! پدر منوکربلا غریب با لب تشنه سر بریدن...
مشغول صحبت بود دید دوتا دختر بچه از این اتاق به اون اتاق دویدند شروع کرد به گریه کردن.. آقا چی شده؟ فرمود: یاد عصر عاشورا افتادم...*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_امام_سجاد
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حاج_مهدی_سماواتی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•به لب آه وبه دل....
#روضه وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاح مهدی سماواتی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"السلام علیک یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله"
*بمیرم! تا غریب به چهل سال بعد از واقعهی کربلا کارش همه گریه و ناله بود.هر جایی براش کربلا بود و هر روزش عاشورا..به هر بهانهای گریه میکرد ناله میزد اشک میریخت..*
به لب آه و به دل خون و به لب، اشک بَصَر دارم
شدم چون شمعِ سوزان، آبو آتش بر جگر دارم
*پرسیدن آقا به شما کجا خیلی سخت گذشت؟سه مرتبه فرمود: "الشام الشام الشام" بمیرم برا دلت مگه چه کردن؟؟*
دلم خون شد نخندید ای زنان شام بر اشکم
که هم داغ برادر دیده هم داغ پدر دارم
کند اختر فشانی آسمان دیدهام
دانم که بر بالای نیزه، هجده قرصِ قمر دارم
«حسین..»
عدو دست مرا بست و اسیرم برد در کوفه
نشد تا نعش بابم را ز روی خاک بردارم
«حسین..»
تمام عمر هرجا آب بینم اشک میریزم
من از لبهای خشک یوسف زهرا خبر دارم
*غذا میآوردن میل کنه تا چشمش میفتاد گریه میکرد..صدا میزد.."قُتِلَ اِبْنُ رَسُولِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ جَائِعاً" آب میاوردن بنوشه تا میدید گریه میکرد روضه میخواند..صدا میزد.. "قُتِلَ ابن رسولالله عَطشانا.."حسینو با لبِ تشنه کشتن..*
«حسین..»
از آن روزی که ثارالله را کشتند لب تشنه
به یاد کام خشکش لحظهلحظه چشمِ تر دارم
*امان از اون لحظهای که میدید گوسفندی رو میخوان ذبح کنن..جلو می رفت با گریه سوال میکرد آیا آبش دادین یا نه؟میگفتن: بله آقا! ناله اش بیشتر میشد
میفرمود: کربلا پدر منو با لبِ تشنه کشتن..*
«حسین..»
از آن روزی که ثارالله را کشتند تشنه
به یاد کام خشکش چشمِ تر دارم
مسافر، کس چو من نَبود که همراه سر بابا
چهل منزل به روی ناقهی عریان، سفر دارم
از آن روزی که بالا رفت دود از آشیانِ ما
دلی از خیمههای سوخته، سوزندهتر دارم
«حسین..»
"صلی الله علیک یا اباعبدلله..."
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#حاج_مهدی_سماواتی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•ماندمو تا ابد...
#روضه وتوسل به راوی دشت کربلا امام سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ استاد میرباقری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"يا اَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، يَا زَيْنَ الْعابِدِينَ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ"
ماندمو تا ابد دادم از کف
طاقت و تاب بعد از اباالفضل
ماندمو ماند کابوس یک عمر
خوردنِ آب بعد از اباالفضل
ماندمو بغضِ سنگینِ زینب
تا ابد حلقه زد بر گلویم
*واقعا زینب کبری و اسارت...زینب کبری و مجلس ابن زیاد..همه اینا در محضر امام سجاد واقع شده...*
ماندمو دیدم افتاده در خاک
آسمان یادگار عمویم
یادم از طفل شش ماهه آمد
یادم آمد که گهواره خالیست
گفتی آیا کسی یار من نیست؟
گفت بعد از تو دندان من نیست
*وقتی فرمود:هل من ناصر ینصرنی همه ملکوت عالم به پا خاست همه ملائکه انبیا صف در صف اعلام حضور کردن.ولی من در خیمه بودم نتوانستم بیام کمکت کنم..*
لحظه ای تب امانم نمیداد
بی تو آن خیمه زندان من بود
کاش میشد که من هم بیایم
در سپاهت علمدار باشم
کاش تقدیرم از من نمیخواست
تا که در خیمه بیمار باشم
ای وای تکلیف اقتضا کرد
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بی توان بود
بر زبانم در آن لحظه جاری
قل اعوذ برب الفلق بود
ماندمو در غروبی نفس گیر
روی آن نیزه دیدم سرت را
دیدم عمه سراسیمه آمده پسر برادرم چه شده؟
چرا زمین میلرزه اسمان تیره شده؟فرمود: عمه جان! دامن خیمه رو بالا بزن..*
ماندمو از زمین جمع کردم
پاره های تن اکبرت را
ماندمو از زمین جمع کردم
پاره های تن و پیکرت را
*امام سجاد آمد دید بنی اسد آمدن ولی متحیّرن..فرمود: بنی اسد من این بدنها رو میشناسم شما کمک کنید بدنها رو دفن کنیم..بدن اصحاب دفن شد،شهدا به خاک سپرده شدن..نوبت به بدن مظلوم کربلا سیدالشهدا رسید.نقل اینه شما برید یه بوریا بیاورید...بدنو جمع کرد تو بوریا حالا بنی اسد میخوان کمک کنن. فرمودن بنی اسد کنار برید کسانی هستن منو کمک کنن...جبرئیل آمده میکائیل آمده، گمان من اینه رسول خدا آمده امیرالمومنین آمده. فرمود: برید کنار خودش دست به زیر بدن برد بدن رو برداشت داخل قبر گذاشت دیدن وقوف حضرت طولانی شد..صورت رو رگهای بریده گذاشت.."فإنّ الدنيا بعدك مظلمة، والآخرة بنورك مشرقة"دنیا بعد از تو تاریک است و آخرت با نور جمال تو روشن و نورانی...دو جمله خیلی جانسوز فرمود:"اما الليل فمسهد و الحزن فسرمد"دیگه شبها خواب به چشمانم راه ندارد تا خدا منو به شما ملحق کند.همینطورم شد سی و پنج سال گریه میکرد..
از قبر بیرون آمد نمیدونم چطور توانست خاک روی قبر بریزد..وقتی روی قبرو پوشانید غصه به امام سجاد هجوم آورد
یه جمله با انگشت سبابه روی قبر نوشته
نشان از عمق غصه و مصیبت حضرت دارد.
"هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً.."
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#استاد_میرباقری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•داغ ها تو دیدی در کرب وبلا...
#روضه_امام_سجاد علیه السلام اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی
●━━━━━━───────
شام غریبان آقا امام سجاد علیه السلامه
السلام علیک یا مولای یا علی بن الحسین یا زین العابدین یابن رسول الله
السلام ای قبله ی اهل نظر
السلام ای گریه ی شب تا سحر
السلام ای روضه های پر شرر
السلام ای عابد خونین جگر
ای که غم گشته انیس خاطرت
ای که جز مهدی نباشد زائرت
*الان کنار اون قبر خاکی امام سجاد، آقا زائر نداره، در شام غریبانش شاید فرزندش امام زمان زائرش باشه، یا صاحب الزمان تسلیت میگیم آقا، سلام ما رو هم برسون مولا..*
ای مزارت قبله ی اهل ولا
ای امام چهارمِ ارض و سما
ای همیشه در دلت روضه به پا
داغ ها دیدی تو در کرب و بلا
*چه چیزایی دیده امام سجاد، آقاجان یا صاحب الزمان ببخشید آقا..*
گر که دیدی پاره پاره پیروهن
این همه شمشیر و نیزه یک بدن
در دل گودال جسمی بی کس است
سر به روی نی به روی خاک تن
*چه مصائبی دیده امام سجاد؟ تمام بار این مصیبت بعد از ابی عبدالله بر دوش امام سجاد بوده..*
روز تشییع پدر تیر سه پر پیرش کرد
قبر کوچک تن سقا چقدَر پیرش کرد
*بدن سه نفر و امام سجاد ذره ذره جمع کرد، یکی بدن علی اکبر، یکی بدن عمو جانش اباالفضل العباس کنار نهر علقمه، از یه جا دست جمع میکنه، آه! ذره ذره این بدن ها رو جمع کرد، اما یه وقتی هم صدا زد بنی اسد بوریا بیارید، بدن بابا رو ذره ذره جمع کرد توی حصیر گذاشت..*
روی نیزه شدن آن همه سر پیرش کرد
خیزران و لب و دندان پدر پیرش کرد
زیر زنجیر تمام بدنش زخمی بود
تا چهل سال دلش مثل تنش زخمی بود
*بمیرم، امام باقر اومد این بدن رنجور باباش امام سجاد رو دفن کنه، دید بعد از این همه سال جای غل و زنجیر رو بدن و گردن امام سجاد باقی مانده، آه! از لحظه ای که امام سجاد اومد بدن باباشو دفن کنه... نمیدونم با چه حالی رفت درون قبر این بدن مقدس حسین رو درون قبر گذاشت، بنی اسد دیدن آقا بیرون نمیاد، آمدن نگاه کنن، دیدن خم شده لب ها رو گذاشته به رگ های بریده ی باباش حسین، آمد بیرون، نمیدونم با چه حالی خاک ریخت، این خاک رو صاف کرد، با انگشت مبارک نوشت "هذا قبر حسین بن علی بن ابیطالب" این قبر حسینه، کدام حسین؟ "الذی قتلوه عطشانا" همون حسینی که با لب تشنه سر از بدنش جدا کردن...*
" صلی الله علیک یا مظلوم یا ذبیح العطشان یا حسین"
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#شهادت_امام_سجاد
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#حجت_الاسلام_سید_رضی_مرتضوی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها