2. آن که نامش.mp3
زمان:
حجم:
5.07M
#مدح_حضرت_زینب
#نوحه_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
( یا زینب کبری
ای دختر زهرا ... ) تکرار
آن که نامش
کرده عالَم را مسخر
زینب است
آن که وصفش
میرباید هوش از سر
زینب است
گر علی بن ابوطالب
بوَد معیار صبر
آن که صبرش با علی
باشد برابر ، زینب است
گر مدال فاطمه
از میخ در بر سینه بود
خونِ پیشانی
مدال افتخار زینب است
#شاعر_ژولیده_نیشابوری
#مدح_امام_حسین
#نوحه_امام_حسین
( علیه السلام )
یه یاحسین بگو دلت
صفا بگیره
هر نفَست هوایِ کربلا بگیره
به شوقِ این وصل و طلب
آروم ندارم روز وشب
( یا اباعبدالله ... ) تکرار
حسین ، دلِ عاشقاشو
نشونه کرده
با یک نظر ، عاَلمی رو
دیوونه کرده
معرفتش اگه باشه
امیدمون هست
محبتش یه روزی
دستِ ما بگیره
( یا اباعبدالله ... ) تکرا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
من بکی او ابکی فله الجنه
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
قسمت چهارم گریز به :
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
اما بمیرم برای اون مادری که توو شهر خودش غریب بود ، گفت یاعلی : غَسِّلْنِی بِاللَّیْلِ ،كَفِّنِّی بِاللَّیْلِ وَ ادْفِنِّی بِاللَّیْلِ ... منو شبانه دفنم کن ، شبانه به خاکم بسپار ، قبر من مخفی باشه ... این معلومه چرا باید قبر بی بی مخفی باشه ؟ برای اینکه نمیخواست قبرش نمایان باشه ، تا دشمنان ندانند ، بدانند به بی بی ظلم کردند ... اما سئوال من اینه : چرا گفت ، یاعلی غَسِّلْنِی بِاللَّیْلِ منو شبانه غسل بده ؟ میخواست نگاه امیرالمومنین به بدن مجروح بی بی نیوفته ...اما حس لامسه کار خودش رو کرد ، نیمه شب همین که بدن رو غسل میداد ، یه مرتبه بچه ها دیدند بابا دست از غسل دادن کشید ، سرش رو روی دیوار گذاشت ، هی داره بلند بلند ناله میزنه : فاطمه ، فاطمه ، ... معمولا بابا به این زودی ها گریه نمیکنه ، بابا مظهر اقتدار خونه است ، اگه بخواهد هم گریه کنه ، جلوی بچه هاش گریه نمیکنه ، اما وقتی بابا گریه کنه ، همه گریه میکنند ، بچه ها دیدند صدای ناله ی بابا بلند شد ، با امیرالمومنین همه گریه کردند ، اسماء آمد جلو ، آقا جان از فقدان بی بی گریه میکنید ، حق دارید ، شاید فرموده باشند : اسماء از دل علی بردار ... الان دستم رسید به وَرم بازو ...
تو می بینی علی را
زار و خسته
نمی بینی تو پهلوی شکسته
*
آن قبر که در مدینه شد گم
پیدا شده در مدینه ی قم ...
#شاعر_استاد_سازگار
*
من علي ام که خدا
قبله نما ساخت مرا
جزخدا و نبي و فاطمه
نشناخت مرا
منکه يکباره در از
قلعه ی خيبر کندم
داغ زهرا ، بخدا
از نفس انداخت مرا
#شاعر_ژولیده_نیشابوری
( محمد حسن فرحبخشیان )
***
این سخن وِردِ زبانها افتاد
دیدی آخِر علی از پا افتاد
#شاعر_استاد_انسانی
#حرم_مطهر_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
#پخش_زنده_از_شبکه_دو
25/8/1400