👆
#زمزمه
📃 بیپناهم، غرق آهم
🎙 #مناجات از #حاج_محمود_كريمى
🗓 #شب_بیست_و_نهم_رمضان
#سبک_بی_پناهم_غرق_آهم_با_همه_بارگناهم
🏷 #حضرت_زهرا "س"
بی پناهم، غرق آهم
با همه بار گناهم
تووی این شبا، خدایا
محتاج یه نیمنگاهم
خستهام از معصیتهام
زیاده غصه و دردام
خالیه دستام، ندارم
چیزی جزء اشک توو چشمام
پره خواهش، پره دردم
خسته و شکستهبالم
تو که انقد مهربونی
نگا کن به روز و حالم
اومدم تا که بخونم
برا هر گناهی العفو
اهل آسمونا با من
میخونن الهی العفو
تا ببخشی منو آخر
اومدم با غم حیدر
منو رد نکن خدایا
اومدم به نام مادر
دل دریا، دل بابا
دل طوفانی ابرا
چششون به چشم ماهه
کنار بستر زهرا
شب هجرون، شب بارون
شده دل بیسر و سامون
دل آسمون گرفته
چادر مادر، پر از خون
در و دیوار، خون مسمار
روح مارو میده آزار
گریمون بیاختیاره
دل گرفت از غم دلدار
👇
📋 دِلِ بٰابٰا، دِلِ دَرْیٰا، دِلِ طُوفانی اَبْرا /
#زمینه/ حاج محمود کریمی /
✅ #فاطمیه #حضرت_زهرا
دل بابا، دل دریا، دل طوفانی ابرا
چششون به چشم ماهه کنار تربت زهرا
دل بابا، دل بابا، دل بابا
فاتح جدال خیبر، اونی که مرد نبرده
تیغ ابروش ذوالفقاره، صاحب دستمال زرده
حالا روی خاک حسرت، هم نشین غم و درده
دست به زانوهاش گرفته، غم فاطمه چه کرده
یه ستاره، بی قراره، با دلی پر از شراره
می خونه تو چشم مهتاب، می گه این آخر کار
کشتی پهلو گرفته، که به ساحل خو گرفته
دو سه ماهه توی بستر، از علی هم رو گرفته
سرشو حسن یه گوشه، به سر زانو گرفته
به خدا جونِ علی رو، قصه ی بازو گرفته
بی بهونه، روی گونه، زده شبنم دونه دونه
به دل کوچیک زینب، گل غم زده جوونه
دل دختری شکسته، برای غربت حیدر
به سرش چادر خاکی، تو جانماز دلبر
دستشو بالا گرفته، تا شفا بگیره مادر
یه نگاش به سمت زهرا، یه نگاش سمت برادر
شب آخر ،دست دختر، کفنا رو می ده مادر
می خونه ذکر مصیبت، برای حسین بی سر
دخترم یه روز دلگیر، می مونی تنها و خسته
می شه حرمت تو زینب ، مث حرمتم شکسته
می کشونن مث حیدر، تو رو با دستای بسته
می بینی سر حسینِت، روی نیزه نشسته
شب بارون، شب هجرون، شده دل بی سر و سامون
دل آسمون گرفته، می باره غصه براتون
دل بابا، دل دریا، دل طوفانی ابرا
چششون به چشم ماهه کنار بستر زهرا.س
دل بابا، دل بابا، دل بابادل بابا، دل دریا، دل طوفانی ابرا
چششون به چشم ماهه کنار تربت زهرا
دل بابا، دل بابا، دل بابا
فاتح جدال خیبر، اونی که مرد نبرده
تیغ ابروش ذوالفقاره، صاحب دستمال زرده
حالا روی خاک حسرت، هم نشین غم و درده
دست به زانوهاش گرفته، غم فاطمه چه کرده
یه ستاره، بی قراره، با دلی پر از شراره
می خونه تو چشم مهتاب، می گه این آخر کار
کشتی پهلو گرفته، که به ساحل خو گرفته
دو سه ماهه توی بستر، از علی هم رو گرفته
سرشو حسن یه گوشه، به سر زانو گرفته
به خدا جونِ علی رو، قصه ی بازو گرفته
بی بهونه، روی گونه، زده شبنم دونه دونه
به دل کوچیک زینب، گل غم زده جوونه
دل دختری شکسته، برای غربت حیدر
به سرش چادر خاکی، تو جانماز دلبر
دستشو بالا گرفته، تا شفا بگیره مادر
یه نگاش به سمت زهرا، یه نگاش سمت برادر
شب آخر ،دست دختر، کفنا رو می ده مادر
می خونه ذکر مصیبت، برای حسین بی سر
دخترم یه روز دلگیر، می مونی تنها و خسته
می شه حرمت تو زینب ، مث حرمتم شکسته
می کشونن مث حیدر، تو رو با دستای بسته
می بینی سر حسینِت، روی نیزه نشسته
شب بارون، شب هجرون، شده دل بی سر و سامون
دل آسمون گرفته، می باره غصه براتون
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#کانال_نوحه_یازینب_س