کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
#شب_پنجم_محرم #کربلایی_علیرضا_زارعیان🎤 #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها https://eitaa.com/eet
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
نوحه واحد به ترتیب #شبهای_محرم 🏴🏴 مداح اهلبیت علیهمالسلام: #حاج_احمد_متولی_طاهر🎤 _________🍎_____
.
#واحد
#شب_اول_محرم ۱۴۰۳
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#حاج_احمد_متولی_طاهر🎤
______🍎________
https://eitaa.com/eetazeinab
یار بی پناها فقط امام حسینه
چاره گناها فقط امام حسینه
اونکه عمری مونده ، فقط برام حسینه
بهترین رفیق عالم امام حسینه
وقتی بی قرارم ، ندارم ، من هم دمی الا حسین
بوده تکیه گاهم ، پناهم ، توو زندگی تنها حسین
بهترین چاره ساز
حضرت دل نواز
شاه کربلا حسین جان
یا حسین یا حسین ...
........
هیچ غمی توو عالم ، غم حسین نمیشه
کعبه هست سیاه پوش ، ازین عزا همیشه
آسمون پریشون ، از غربت حسینه
اعظم مصیبتات ، مصیبت حسینه
ای غریب مادر، تو بی سر ، موندی روو خاک قتلگاه
ای عزیز حیدر ، یه لشکر، کشتن تو رو از کینه آه
روی نیزه سرت
زیر پا پیکرت
وای حسین غریب مادر
یا حسین یا حسین ...
♦️♦️
#ورویه
واحد #شب_دوم_محرم
خیلی بی قرارم ، قلبم به خون نشسته
غصه جدایی ، دل من و شکسته
آروم آروم از هم ، باید دیگه جدا شیم
قسمت ما اینه ، کنار هم نباشیم
تا اعوذبالله ،تو گفتی ، فهمیدم این صحرا کجاست
شد ازین بیابون ، دلم خون ، دردم حسین جان بی دواست
دل پریشون منم
ابر بارون منم
وای ازین غم جدایی
آه و واویلتا
♦️♦️
وای ازون غروبی ، که بین ِ این بیابون
زینبت می بینه ، جسمت رو غرق ِ در خون
وای ازون غروبی ، که خیمه میشه غوغا
زنده میشه اینجا ، مصیبتای زهرا
وای ازون غروبی ، که هستی ، بی سر به زیر دست و پا
وای ازون غروبی ، که هستم ، بی تو میون شعله ها
رفته از دل قرار
وای ازین روزگار
زینبت دلش شکسته
آه و واویلتا
♦️♦️
#حضرت_رقیه
✅ واحد #شب_سوم_محرم
یا رقیه خاتون ، منم فدایی تو
تا همیشه کارم ، شده گدایی تو
یا رقیه خاتون، عمریه بی نواتم
عاقبت بخیره ، گریه توو روضه هاتم
دلخوشیم همینه ، که خانوم ، روی سرم هس پرچمت
جونم و میگیره، یه روزی ، آخر غم عمر کَمِت
ای عزیز حسین
بانوی عالمین
جون من فدات رقیه
آه و واویلتا
.........
ای سه ساله ای که ،دیدی یه عمر مصیبت
گریه می کنم از ، غم قد خمیدت
خوردی تازیونه ، به جرم بی گناهی
تا میدیدی زجر و ، چشمات میرفت سیاهی
روی ارغوانی ، قد خم ، تو فاطمه نشونه ای
من برات بمیرم ، که خوردی ، کتک به هر بهونه ای
طعنه ی شامیا
تهمت و ناسزا
خیلی قلب تو شکسته
آه و واویلتا
♦️♦️
#طفلان_حضرت_زینب
✅ واحد #شب_چهارم_محرم
ای عزیز عالم ، آروم جون زینب
نذر تو حسین جان ، دو نوجوون زینب
کاشکی مثل اکبر ، به عشق تو فداشن
کاش بلای جون ، تموم کوفیا شن
ای همه امیده ، دو عالم ، نذار که نا امید بشم
رخصتی بده ای ، حسین جان ، من نادر شهید بشم
به فدای سرت
هستی خواهرت
ای برادرم حسین جان
آه و واویلتا
........
وای اگه ببینن ، شدی تو سر بریده
وای اگه ببینن ، زینب قدش خمیده
وای اگه ببینن ، حرم شده قیامت
وای اگه ببینن ، چل روز و شب اسارت
وای اگر که امشب ، ببینن ، زینب میون شعله هاست
وای اگر که امشب ، ببینن ، رقیه زیر دست و پاست
من و دلواپسی
وای ازین بی کسی
ای برادرم حسین جان
♦️♦️
✅ واحد #شب_پنجم_محرم
وای من قیامت ، میون قتلگاهه
غرق خون و تنها، عمو توو این سپاهه
اومدم تقاص مدینه رو بگیرم
اومدم توو گودال ، برا عمو بمیرم
وای ازین مصیبت ، جسارت، پشت جسارت میکنن
با تموم قدرت ، یه لشکر ، عمو رو غارت می کنن
ماه خیر النسا
پیکرش زیر پا
وای حسین غریب مادر
آه و واویلتا
........
وقتشه تلافی ، کنم محبتاش و
کم کنم یه ذره ، کوه مصیبتاش و
وقتشه فدا شم ، منم به جای بابا
دستم و بدم من ، مثل عموی سقا
من چه جور بمونم ، ببینم ، سرِ عمو روو نیزه هاست
من چه جور بمونم ، ببینم ، حرم پر از نامحرماست
حاجتم شد روا
درد من شد دوا
ای عمو خدا نگهدار
♦️♦️
✅ واحد #شب_ششم_محرم
شد یکی تن تو ، با خاک این بیابون
رنگ ارغوانی ، ای یاس نجمه خاتون
خیلی از زمونه ، خون شد دل تو ای وای
کینه از حسن جان ، شد قاتل تو ای وای
سنگ بی هوا آه ، عزیزم ، برده رمق از پیکرت
پا نکش روو خاکا ، رسیده ، جونم به لب بالا سرت
ای یتیم حسن
صید صدپاره تن
مردم از خجالت تو
آه و واویلتا
...
با تو زنده بازم ، حماسه ی جمل شد
آخرش نصیبت ، احلی من العسل شد
موندی پای حرفت ، به تن تا جون تو داشتی
واسه ما عزیزم ، سنگ تموم گذاشتی
مرکبای کوفه ، گذاشتن ، پا روو گل یاسم چرا
باورم نمیشه ، شدی تو ، هم قد عباسم چرا
تازه داماد من
شاخه شمشاد من
مردر از خجالت تو
#محمد_حسین_رحیمیان - محرم ۱۴۰۳
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
حذف هشتک نام کانال ممنوع ❌
https://eitaa.com/eetazeinab
Hossein Sotudeh - Az Kheyme Davidam [SevilMusic].mp3
17.62M
🪴❣﷽❣🪴
🌿🌱🍃🪴
🌿🌱🪴
🌿🪴
🌿
#سلام
#نوحه_عبدالله_بن_الحسن (ع)
#شب_پنجم_محرم
🎙#حسین_ستوده
از خیمه دویدم تا مقتل رسیدم
انقدر تیر و نیزه یکجا من ندیدم
به عمه زینبم هی التماس میکنم
من تورو از دست سنان خلاص میکنم
برای کشتن تو هر چقدر بد بشن
باید فقط از روی جسم من رد بشن
بمیره مادرت
تعارفی شده چرا بریدن سرت
چرا توجهی نمیکنن به خواهرت
بمیره مادرت
عمو حسین من، عمو حسین من ...
خیلی بیقرارم، من طاقت ندارم
بی دست بهترم تا دست رو دست بذارم
یتیمم و ولی میخوام پسر شم برات
پسر که نه، من اومدم سپر شم برات
خون گلوم رو صورتت میریزه عمو
روضهی من با تو پر از گریزه عمو
عجب بساطیه
انگاری اعضای تن تو صلواتیه
شاهی ولی دفن تو با چندتا دهاتیه
عجب بساطیه
عمو حسین من، عمو حسین من ...
تو گودالِ پر خون نیست جای دوتامون
با تیر سه شعبه یکی شد تنامون
دیدی که آخر حرمله دلش سوخت برات
با تیری که از زدنم کفن دوخت برات
برا سر تو آستینارو بالا زدن
شمر و سنان به همدیگه بفرما زدن
شلوغه قتلگاه
چقدر عجیب به حلقوم تو میکنن نگاه
وقتی بخواد ببره میگه فی سبیل الله
بمیره مادرت
تعارفی شده چرا بریدن سرت
چرا توجهی نمیکنن به خواهرت
عجب بساطیه
انگاری اعضای تن تو صلواتیه#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
عمو حسین من، عمو حسین من
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*امام حسن غم کوچه پیرش کرد، آقازاده اش عبدالله هم همین رو میگفت، من دیگه تحمل ندارم مثل بابام که پیر شد غربت عموم رو ببینم، مُنْتخب طُرَیْحی نقل میکنه: میگه وقتی عبدالله وداع عمو جانش رو دید، با اهل خیام خیلی بیقرار شد، صدای التماس زدنها رو میشنید ابی عبدالله اومد راه بیفته دیدن عبدالله پشت امام راه افتاد ابی عبدالله صدا زد خواهر بیا عبدالله رو نگه دار...*
چون هیچ کسی دور پیامبرزاده
همه امید عمو کیست برادرزاده
اکبرت نیست ولی غیرت من مانده هنوز
گرچه افتاده ابوالفضل حسن مانده هنوز
یازده سال عمو جای پدرِ من بودی
مثل پروانه فقط دور و ور من بودی
بیشتر از علی اکبر نظرت بر من بود
جای من مثل پسرهات بر آن دامن بود
زودتر از پسرت لقمه به من میدادی
با ما شب و روز سلامی به حسن میدادی
خاطرت هست نشستی به کنارم سحری
قول دادی که مرا هم ببری هر سفری
حال امروز چه رخ داده امیر دو سرا
میسپاری به حرم تا که بگیرند مرا
فکر کردی بروی من به حرم میمانم
بیخیال تن زخم پدرم میمانم
دارم از دور به اوضاع تنت مینگرم
نیزهای بر کمرت خورد که خم شد کمرم
نیزهها گیسوی خونین تو را شانه زدند
نیزهها نیزه را داخل پهلوی تو کج میکردند
بعد با هم سر قتل تو لج میکردند
قصد دارند سرت را ز قفا قطع کنند
حسنیها همه یک روضه سنگین دارند
هر یک خاطره با بازوی خونین دارند
ابی عبدالله میگفت: خواهرم نگهدار این پسر رو... از اون طرف تو گودال نوشتن شمر فرمانده بود، شمر و خولی و یاران نقل مقتل اینه: آقا را احاطه کرده بودند تحریک میکرد هرچی میتونید حسین رو بزنید، در مقتل مقرم نوشته: عبدالله داره از دور نگاه میکنه، ابی عبدالله هی نیزه رو میگیره میاد بالا میافته، نقل مقتل اینه: حسین دیگه توان ایستادن هم نداشت، این نامردها دورش رو احاطه کرده بودن، عبدالله تا دید، حسن زاده است، نتونست تحمل کنه، دستش رو از دست عمه کشید، دوید به سمت عمو، چطور جمعیت رو شکافت من نمیدونم، خودش رو رسوند به عمو، دید بَحر ابن کَعب شمشیر رو بالا آوُرد، تا به آقا بزنه، صدا زد: وای بر تو میخواهی عموی مرا بکشی؟ دستش رو آورد شمشیر به بازوش خورد، به استخوان رسید، بچه صدا زد عمو رو، نقل دیگه میگه: گفت: یا اُماه من نمیدونم مادر خودش رو گفت، یا بازو شکسته رو گفت...
اسم بحر ابن کعب ملعون رو آوردم، نوشتن: یه جا اونجا حاضر شد، جای دیگه ای لباس آقا را غارت کرد...*
ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شده
بر سر پیراهن یادگاری فاطمه دعوا شده
استخوانهای تنت مثل دلت نرم شده
از بعد حسن گفتی که غارت زدهای
حال غارت شدهای پیراهنی نیست تو را
*سخت ابی عبدالله، عبدالله را در آغوش میکشید، تو کربلا دست عبدالله که قطع شد بوی حسن کربلا را گرفت، گویا امام حسن رو بغل کرده، اون لحظه هم که مادرشون جان داد، دو برادر باهم اومدن تو حجره تو بغل هم گریه کردن، گفت خدا بهت داداش صبر بده...
میگن تو گودال هم آقا داشت با این بچه حرف میزد بچه رو ذبح کردن، مشخصه از فاصله نزدیک بچه را زدن....
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_محمد_بذری
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
روضه - حاج محمدرضا بذری(5).mp3
40.06M
|⇦•دوس دارم یاورت باشم..
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
▪️استاد پناهیان :
اگر میخواهی عاشق چیزی شوی
با عمل و رفتار عاشق شو
مثلا اگر میخواهی عاشقِ حسین شوی
هر روز صبح در یک ساعتِ مخصوص
بگو : " صَلَی اللّٰهُ عَلَیْکَ یٰا اباعَبداللّٰه "
بگو حسین جانم میخواهم به تو عادت کنم تا عاشقِ تو بشوم تا به تو عارف شوم ..
#عزیزم_حسین 🖤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🏴نوحه ی طفلان حضرت زینب(سلام الله علیها)🏴
🎶سبک:: ای شمع حرمخانه...
شعراز کربلایی ودود آذرین خلخال
ای کان سخا قارداش ؛ دریای وفا قارداش
آماج بلا قارداش ؛ شاه شهدا قارداش
غم چکمه یالقوز سان ای جان زینب
اولسون قربان سنه طفلان زینب
یاحسین یاحسین مظلوم حسین جان۴
الدن گیدوب اعوانون ای فاطمه نون جانی
دشمن ایلیوب یالقوز آیینه ی قرآنی
اوغلانلاریمی گتدیم اولسون سنه قربانی
تا دینیله قرآنه اولسونلا فدا قارداش
غم چکمه یالقوز سان ای جان زینب
اولسون قربان سنه طفلان زینب
یاحسین یاحسین مظلوم حسین جان۴
سن مظهر یزدانسان ای زینت هر منبر
اولده فدا اولدی قرآنه علی اکبر
ظلمیله ایچر قارداش سویرینه قان اصغر
ایلر سنه بوعدوان هرنوعی جفا قارداش
غم چکمه یالقوز سان ای جان زینب
اولسون قربان سنه طفلان زینب
یاحسین یاحسین مظلوم حسین جان۴
پژمرده اولوب حالون ای فاطمه نون یاسی
بوچولده عدو حتی پامال ایدوب احساسی
شرمنده ایدر دشمن کان کرم عباسی
نهر اوسته باتار قانه چون مشک ولوا قارداش
غم چکمه یالقوز سان ای جان زینب
اولسون قربان سنه طفلان زینب
یاحسین یاحسین مظلوم حسین جان۴
سندن صورا کین اهلی تاراج ایدر آمالی
اخیامه ویرالار اود وحشت دوتار اطفالی
غارت اولار اخیامون پوزولار باجوون حالی
داغیلالا بیابانه ناموس خدا قارداش
غم چکمه یالقوز سان ای جان زینب
اولسون قربان سنه طفلان زینب
یاحسین یاحسین مظلوم حسین جان۴
۱۴۰۳.۰۴.۲۰
✍اشعار کربلایی ودود آذرین خلخال
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#محرم_۱۴۰۳
#شب_پنجم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
4_5798421860685190885.mp3
13.16M
|⇦•حسن فدایی حسین..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*شب پنجم محرم هم رسید...حسن جان! شاید دیگه محرم داداشت رو نبینم...همه سال منتظرم این شبا بیاد براش گریه کنم...
یک سال را به خاطر یک ماه زنده ایم...*
حسن فدایی حسین، حسین فدایی حسن
یه نور ولی دو ماجرا، یه روح ولی دو تا بدن
«حسن جان، حسین جان»
یکی کنار مادرش، رو خاک سرد کوچه ها
*مادر بلند شو...بلند شو...بلند شو...
مادر! حسنت تنهاست...بلند شو...*
یکی کنار مادرش، رو خاک سرد کوچه ها
یکی کنار خواهرش، رو خاک گرم کربلا
«حسن جان، حسین جان»
هر دو شهید سورهی کوثر
پیر شدن از مصیبت مادر
یاد برادری که شد پرپر
به خونه اشون هجوم که آوردن
باباشونو کشون کشون بردن
مادر که افتاد، بچهها مُردن
*مادرش فرمود:پشت در یه اتفاقی افتاد...
"فَسَقَطتُ لِوَجهی...من با صورت به زمین خوردم...*
«سیدنَالغریب حسن جانم...
سیدنَاالغریب حسین جانم...»
#شاعر: سیدمهدی سرخان
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
|⇦•می خواست دست وپا بزند...
#قسمت_پایانی #روضه وتوسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده شبِ پنجم محرم ۱۴۰۱به نفس کربلایی سید رضا نریمانی
◼️◼️◼️◼️◼️
می خواست دست وپا بزند نیزه ها نزاشت
بابای خود صدا بزند نیزه ها نزاشت
در قتلگاه هردو بدن زیر ورو شده
نیزه به روی نیزه به پیکر فرو شده
با پنجه های گرگتنش جستجو شده
عریان به دستِ لشگرِ بی آبرو شده
مقتل نوشته، با عجله مو کشیده اند
مثل کبوتری سر او را بریده اند
#شاعر:قاسم نعمتی
" وَ أَحَاطُوا بِهِ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ عليه السّلام لِتَحْبِسَهُ فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى..."
*همینجور که ابا عبدالله توگودال افتاده زیر نیزه وخنجر صدا زد"احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى."
بگیرید خواهرم رو نذارید بیاد ...*
"وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي وَ أَهْوَى أَبْجَرُ بْنُ كَعْبٍ إِلَى الْحُسَيْنِ عليه السّلام بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ أَبْجَرُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدَةِ فَإِذَا يَدُهُ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاه"
*همچین که این شمشیر به دست عبدالله خورد. دست به پوست آویزان شد، یه ناله ای زد، میدونید اون ناله چی بود؟! "فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاه" «وای مادر...»
اینجا با شمشیر به بازوی عبدالله زدن، توکوچه ها هم با غلاف شمشیر به بازو زدن، که امام صادق فرمودن: علت شهادت مادر ما فاطمه همون ضرباتی بود که اون نامرد توکوچه ها به بازوی مادرم فاطمه زد.....*
فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ وَ قِيلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ إِلَى الْحُسَيْنِ(ع) بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ فَإِذَا هِيَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاهْ فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ(ع) وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ.»
*از دور دیدن حرمله تیرو برداشت حنجره رو نشونگرفت چنان این حنجره رو زد، عبدالله افتاد تو بغل حسین ...
همه ی اون دوسه تا تیری که نامرد زده همه رو ابی عبدالله دیده یکیش که تو بغل خودش همین عبدالله بود. یکیشم علی اصغرش، همچین که این بچه رو سرِ دست گرفت دید این بچه ای که تا حالا ناله هم نمی کرد، هیچی هم نمی گفت، گریه هم نمی کرد یه مرتبه دید داره دست وپا میزنه انقدر حرمله یهویی تیر زد که ابی عبدالله یهو دید این بچه یه خِس خِسی کرد......ای حسین......*
◼️◼️◼️◼️◼️◼️
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#شب_پنجم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#سید_رضا_نریمانی
4_5798421860685190885.mp3
13.16M
|⇦•حسن فدایی حسین..
#روضه و توسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده #شبِ_پنجم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*شب پنجم محرم هم رسید...حسن جان! شاید دیگه محرم داداشت رو نبینم...همه سال منتظرم این شبا بیاد براش گریه کنم...
یک سال را به خاطر یک ماه زنده ایم...*
حسن فدایی حسین، حسین فدایی حسن
یه نور ولی دو ماجرا، یه روح ولی دو تا بدن
«حسن جان، حسین جان»
یکی کنار مادرش، رو خاک سرد کوچه ها
*مادر بلند شو...بلند شو...بلند شو...
مادر! حسنت تنهاست...بلند شو...*
یکی کنار مادرش، رو خاک سرد کوچه ها
یکی کنار خواهرش، رو خاک گرم کربلا
«حسن جان، حسین جان»
هر دو شهید سورهی کوثر
پیر شدن از مصیبت مادر
یاد برادری که شد پرپر
به خونه اشون هجوم که آوردن
باباشونو کشون کشون بردن
مادر که افتاد، بچهها مُردن
*مادرش فرمود:پشت در یه اتفاقی افتاد...
"فَسَقَطتُ لِوَجهی...من با صورت به زمین خوردم...*
«سیدنَالغریب حسن جانم...
سیدنَاالغریب حسین جانم...»
#شاعر: سیدمهدی سرخان#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』ل
روضه حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام _شب پنجم محرم93_حجت الاسلام میرزامحمدی2.mp3
2.89M
#شب_پنجم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_جمعه
روضه شب جمعه و شب پنجم محرم ، گریز به روضه حضرت زهرا و امام حسن مجتبی .....
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍ متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
#شب_پنجم_محرم
#روضه_حضرت_عبدالله_بن_حسن_علیه_السلام
#شب_جمعه
“السلام علیکم یا أئِمَّةَ البَقیع”
اول بریم مدینه،بلدی مادرش فاطمه رو از مدینه تا کربلا همراهی کنی
این مادر تو سن جوانی ام نمیتونست راه بره
اگه گریه کن حسین و حسنی زهرا رو یاری کن
امشب کربلا خیلی کار داره فاطمه
▪️دلم میخواد یه شب مدینه باشم
▪️زائر اون شکسته سینه باشم
▪️دلم میخواد پشت بقیع بشینم
▪️قبر غریب مادر رو ببینم
▪️دلم میخواد تو کوچه ها بمیرم
▪️انتقام مادرم رو بگیرم …
کدوم کوچه های مدینه....
▪️تو اون کوچه که فاطمه زمین خورد
▪️همونجا که یاس مدینه پَژمُرد
▪️میگن...
ان شاء الله که راست نباشه
▪️میگن تو کوچه چادرش خاکی شد
▪️رو صورتش یه لاله حکاکی شد
▪️میگن تو کوچه مجتبی باهاش بود
▪️از اون کوچه تا به خونه عصاش بود
*خیلی سفارش این عبدلله بن حسن رو ، ابی عبدالله به خواهر کرد
خواهر ، خیلی مراقب یتیم برادرم باش.
هرجا زینب میرفت ،این بچه یتیم و با خودش میبرد
از صبح که خطبه خواند دل تو دل یتیم امام حسن نبود
مگه من چیم کمتر از بچههای عمه جانمه.
مگه من از بچههای مسلم چیم کمه.
عمو به همه ی اونا اجازه داد” چرا به من اجازه نمیده جونمو قربونش کنم
این شهید،شهید گودال حسینه،از اینجا عُلقِهٔ ابی عبدالله به این نازدانه معلوم میشه
تو همه ی این رفت و آمد های بنی هاشم و اصحاب عقیله بنی هاشم مواظب یتیم امام حسنه
اما امان از ساعتی که نوبت خود حسین شد
روضه این آقازاده گره خورده به روضه خود حسین
یعنی امروز یه چَشمت باید بره تو گودال برای نیمی از مصائب عاشوراش الان باید گریه کنی
خسته شد ارباب ما،بعضی ها مثل مرحوم شیخ جعفر نوشتن،زخم هاش که به هفتاد و دو تا که رسید از نفس افتاد
“فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً”
یه لحظه خواست استراحت کنه
یه ظالمی چنان با سنگ به پیشانی آقا زد
مرحوم شیخ مفید مینویسد با تیر زدند به پیشانی،این دست و آورد خون پیشانی رو بند بیاره نتونست بند کنه
”این لباس عربی رو بالا زد …”
یا الله
تاسفیدی صَدرُالحسین نمایان شد
یه وقت دیدن حرمله زانو زد
”آخ چنان با تیر سه شعبه …
حسین ….
روضه رو از همین جا مسیرشو عوض کنم
بگذار امروز همه برای یتیم امام حسن گریه کنند
مدینه که نتوانستند برای امام حسن گریه کنند
جلوی چشم ابی عبدالله و قمر بنی هاشم بدن امام حسن رو تیر بارون کردند
چقدر سخت گذشت فقط حسین میدونه و خدای حسین
دیگه نتونست طاقت بیاره
افتاد رو زمین
همه محاصره اش کردند
دیگه نگم چطوری میزدنش
فقط همین قدر بگم
از زیر اون تیغ و تیر و نیزه دید عمو داره فریاد میزنه
"هَلْ مِنْ مُسْتَغِیث …
”باریک الله”
تا زینب صدای استغاثه ی برادرو شنید ، بند دلش پاره شد
اومد بالای بلندی همون جایی که کربلا میری بهش میگن تل زینبیه”
دید آنچه را که نباید ببینه
دست یتیم امام حسن رو گرفته
یه لحظه دید همه داداش رو محاصره کردن،
یه لحظه از این آقازاده غافل شد دو دستش و گذاشت رو سرش
هی میگفت یا غِیٰاثَ المُسْتَغِیثِین...
”تادست عبدالله از عمه جدا شد پا برهنه دوید سمت گودال
یه وقت شنید حسین میگه خواهرم نگذار بیاد
اما اومد ….
”وقتی رسید دید شمشیرزن ها عمو رو میخوان با شمشیر بزنند ، دستشو جلو آورد
یازهرا…
”این نوه ی توست خانم،
یاد اون روزیکه چهل نفر امامت رو میبردن”
دست یداللّٰهیت رو جلو آوردی
آخ دیگه نگم چی شد
” وَکانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ …
یا زهرا.....
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
====================
✍ متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی