#نوحه_حضرت_اباالفضل ( علیه السلام ) #حاج_محمود_کریمی #آواز_بیات_اصفهان دشت ، دشت خون است پنجه در خون خصمِ دون است ! سینه خون است خیمه خون است پیکر پاک علَمدار غرقِ خون است ... ( تکرار بند اول ) آمده خیمه حسینم قد خمیده ، قد خمیده « یا اباالفضل ... » آه بر لب ، اشک در چشم رنگ رخسارش پریده « یا اباالفضل ... » بعد عباس رشیدش از دو دنیا دل بُریده روح سقا در خروش و جسم سقا آرمیده ! ( تکرار بند اول ) جان تو جان حرم بود ای که حالا ، نیمه جانی « یا اباالفضل ... » بود امیدم تو امشب ؛ پیش این طفلان بمانی « یا اباالفضل ... » شعله بر دریا کِشیدی تا خود عطشان بمانی تا کنار مَشکِ پاره در دلِ میدان بمانی ماه نیمه جان است پیش او شاه قد کمان است ! قد کمان است نوحه خوان است فکر چشمِ ، بی قراره کودکان است ( تکراربند اول ) ای برادر، رفتی و من بی پناهِ بی پناهم « یا اباالفضل ... » دشمنم ، من ، را زِ هر سو دوره کرده ، بسته راهم « یا اباالفضل ... » رفتی و تا ، ساعتی بعد من میانِ ، قتله گاهم بی تو زیر دست و پایِ این سپاهِ ، رو سیاهم #فرود آه ، از جدایی از نجف آید صدایی ! تو یلِ خونِ خدایی حیدرِ شاه غریب کربلایی ! ( تکرار بند اول ) #نوحه_بیات_اصفهان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها

#بیست_و_پنج_شوال #نوحه_امام_صادق ( علیه السلام ) #حاج_حسین_سیب_سرخی #آواز_بیات_اصفهان باز هم ، تاریخ غم تکرار شد ... « ظلم یثرب » باز هم تکرار شد ... باز هم ، یک خانه را آتش زدند ... پیش بلبل ، لانه را آتش زدند ... باز هم گلچین شقایق را شکست حُرمتِ قرآن ناطق را شکست ... باز گلچین رونق از گلخانه بُرد عندلیبِ عشق را از لانه بُرد ... باز از بیداد قلبی خسته شد باز دستِ راد مردی بسته شد ... باز هم در پیش چشم کودکان یک پدر با دستِ بسته ، شد روان نیمه شب از خانه صاحب خانه رفت ! در حِصار ظلم مظلومانه رفت ... یوسفی عازم به سوی چاه شد « پا برهنه ... ! » سوی قربانگاه شد « بینِ ره » میکرد با خود زمزمه بارِخود را بسته ام « یا فاطمه ... » #نوحه_بیات_اصفهان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها

#نوحه_حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) #حاج_محمود_کریمی #آواز_بیات_اصفهان میدونستم خیلی دوستم داره رقیه شو ، تنها نمیزاره کمکم کن تا پاک کنم روشو ؛ با گوشه ی این چادر پاره ! دیدی اومد ، مسافر من ؟ شبونه برگشت ، به خاطر من ! میریم خونه ، با هم شبونه ویرونه امشب ، معراجمونه #آواز_دشتی عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا واویلا کُنج خرابه شب یلدا شده واویلا واویلا ... #بیات_اصفهان پای نیزه زخماشو میشمردم ؛ با هرکدوم ، از غُصه میمردم خدا کُنه یادم نره امشب ؛ بهش بگم چند بار ، زمین خوردم روی نیزه چشماشو وا کرد ؛ زمین که خوردم منو نگاه کرد روی نیزه اشکاشو دیدم ؛ تا رفتم از حال منو صدا کرد ... #آواز_دشتی عمه شده غُصه فراموشِ من ؛ واویلا ، واویلا ! گم شده ام آمده آغوش من ؛ واویلا ، واویلا ! دیده و دل محوِ تماشا شده ؛ واویلا ، واویلا عمه بیا گمشده پیدا شده ! واویلا واویلا ! #بیات_اصفهان دیدی اومد ، مسافر من؟ شبونه برگشت ، به خاطر من میریم خونه با هم شبونه؛ ویرونه امشب معراجمونه #آواز_دشتی عمه بیا گمشده پیدا شده ؛ واویلا واویلا! کنج خرابه شب یلدا شده ؛ واویلا ، واویلا ! #بیات_اصفهان بیقراریم ، تقصیر این شهره روز و شب هاش تلخه ، مثل زَهره میرم امشب ، تا یادتون باشه رقیه با این شامیا قهره از زخم این ، چشم انتظاری پَری نمونده ، برا قناری! مُردم از بس ، طعنه شنیدم از بس که گفتن ، بابا نداره #آواز_دشتی عمه به همراه پدر میروم واویلا ، واویلا ! با پدرم ، من به سفر میروم واویلا ، واویلا کلبه مُنیر از رخ بابا شده واویلا ، واویلا عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا ، واویلا #بیات_اصفهان دیدی اومد مسافر من شبونه برگشت به خاطر من میریم خونه با هم شبونه ویرونه امشب معراجمونه #آواز_دشتی عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا واویلا ! کنج خرابه شب یلدا شده واویلا واویلا #نوحه_بیات_اصفهان #نوحه_بیات_اصفهان #کارگاه_مداحی #گروه_اشعار_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها

#نوحه_حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) #حاج_محمود_کریمی #آواز_بیات_اصفهان میدونستم خیلی دوستم داره رقیه شو ، تنها نمیزاره #نوحه_بیات_اصفهان #کارگاه_مداحی #گروه_اشعار_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها

#نوحه_حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) #حاج_محمود_کریمی #آواز_بیات_اصفهان میدونستم خیلی دوستم داره رقیه شو ، تنها نمیزاره کمکم کن تا پاک کنم روشو ؛ با گوشه ی این چادر پاره ! دیدی اومد ، مسافر من ؟ شبونه برگشت ، به خاطر من ! میریم خونه ، با هم شبونه ویرونه امشب ، معراجمونه #آواز_دشتی عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا واویلا کُنج خرابه شب یلدا شده واویلا واویلا ... #بیات_اصفهان پای نیزه زخماشو میشمردم ؛ با هرکدوم ، از غُصه میمردم خدا کُنه یادم نره امشب ؛ بهش بگم چند بار ، زمین خوردم روی نیزه چشماشو وا کرد ؛ زمین که خوردم منو نگاه کرد روی نیزه اشکاشو دیدم ؛ تا رفتم از حال منو صدا کرد ... #آواز_دشتی عمه شده غُصه فراموشِ من ؛ واویلا ، واویلا ! گم شده ام آمده آغوش من ؛ واویلا ، واویلا ! دیده و دل محوِ تماشا شده ؛ واویلا ، واویلا عمه بیا گمشده پیدا شده ! واویلا واویلا ! #بیات_اصفهان دیدی اومد ، مسافر من؟ شبونه برگشت ، به خاطر من میریم خونه با هم شبونه؛ ویرونه امشب معراجمونه #آواز_دشتی عمه بیا گمشده پیدا شده ؛ واویلا واویلا! کنج خرابه شب یلدا شده ؛ واویلا ، واویلا ! #بیات_اصفهان بیقراریم ، تقصیر این شهره روز و شب هاش تلخه ، مثل زَهره میرم امشب ، تا یادتون باشه رقیه با این شامیا قهره از زخم این ، چشم انتظاری پَری نمونده ، برا قناری! مُردم از بس ، طعنه شنیدم از بس که گفتن ، بابا نداره #آواز_دشتی عمه به همراه پدر میروم واویلا ، واویلا ! با پدرم ، من به سفر میروم واویلا ، واویلا کلبه مُنیر از رخ بابا شده واویلا ، واویلا عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا ، واویلا #بیات_اصفهان دیدی اومد مسافر من شبونه برگشت به خاطر من میریم خونه با هم شبونه ویرونه امشب معراجمونه #آواز_دشتی عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا واویلا ! کنج خرابه شب یلدا شده واویلا واویلا #نوحه_بیات_اصفهان #نوحه_بیات_اصفهان #کارگاه_مداحی #گروه_اشعار_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها

#نوحه_حضرت_اباالفضل ( علیه السلام ) #حاج_محمود_کریمی #آواز_بیات_اصفهان دشت ، دشت خون است پنجه در خون خصمِ دون است ! سینه خون است خیمه خون است پیکر پاک علَمدار غرقِ خون است ... ( تکرار بند اول ) آمده خیمه حسینم قد خمیده ، قد خمیده « یا اباالفضل ... » آه بر لب ، اشک در چشم رنگ رخسارش پریده « یا اباالفضل ... » بعد عباس رشیدش از دو دنیا دل بُریده روح سقا در خروش و جسم سقا آرمیده ! ( تکرار بند اول ) جان تو جان حرم بود ای که حالا ، نیمه جانی « یا اباالفضل ... » بود امیدم تو امشب ؛ پیش این طفلان بمانی « یا اباالفضل ... » شعله بر دریا کِشیدی تا خود عطشان بمانی تا کنار مَشکِ پاره در دلِ میدان بمانی ماه نیمه جان است پیش او شاه قد کمان است ! قد کمان است نوحه خوان است فکر چشمِ ، بی قراره کودکان است ( تکراربند اول ) ای برادر، رفتی و من بی پناهِ بی پناهم « یا اباالفضل ... » دشمنم ، من ، را زِ هر سو دوره کرده ، بسته راهم « یا اباالفضل ... » رفتی و تا ، ساعتی بعد من میانِ ، قتله گاهم بی تو زیر دست و پایِ این سپاهِ ، رو سیاهم #فرود آه ، از جدایی از نجف آید صدایی ! تو یلِ خونِ خدایی حیدرِ شاه غریب کربلایی ! ( تکرار بند اول ) #نوحه_بیات_اصفهان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها

#نوحه_حضرت_اباالفضل ( علیه السلام ) #حاج_محمود_کریمی #آواز_بیات_اصفهان دشت ، دشت خون است پنجه در خون خصمِ دون است ! سینه خون است خیمه خون است پیکر پاک علَمدار غرقِ خون است ... ( تکرار بند اول ) آمده خیمه حسینم قد خمیده ، قد خمیده « یا اباالفضل ... » آه بر لب ، اشک در چشم رنگ رخسارش پریده « یا اباالفضل ... » بعد عباس رشیدش از دو دنیا دل بُریده روح سقا در خروش و جسم سقا آرمیده ! ( تکرار بند اول ) جان تو جان حرم بود ای که حالا ، نیمه جانی « یا اباالفضل ... » بود امیدم تو امشب ؛ پیش این طفلان بمانی « یا اباالفضل ... » شعله بر دریا کِشیدی تا خود عطشان بمانی تا کنار مَشکِ پاره در دلِ میدان بمانی ماه نیمه جان است پیش او شاه قد کمان است ! قد کمان است نوحه خوان است فکر چشمِ ، بی قراره کودکان است ( تکراربند اول ) ای برادر، رفتی و من بی پناهِ بی پناهم « یا اباالفضل ... » دشمنم ، من ، را زِ هر سو دوره کرده ، بسته راهم « یا اباالفضل ... » رفتی و تا ، ساعتی بعد من میانِ ، قتله گاهم بی تو زیر دست و پایِ این سپاهِ ، رو سیاهم #فرود آه ، از جدایی از نجف آید صدایی ! تو یلِ خونِ خدایی حیدرِ شاه غریب کربلایی ! ( تکرار بند اول ) #نوحه_بیات_اصفهان #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها