eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ می گویَم از رودی کَز او یَم می‌شود تأمین از اشک او باران نم‌نم می‌شود تأمین با دودِ آهَش شعله‌ی غم می‌شود تأمین از دست‌پختش رزق عالم می‌شود تأمین قربان فقری که مرا مسکین‌ترین نامید من را گدای سفره‌ی ام‌البنین نامید تو آمدی تا دست حق را آستین باشی مثل ستونی..، محکماتِ بیتِ دین باشی انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی اصلاً به تو می‌آید عباس‌آفرین باشی هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست تربیت ماه بنی‌هاشم به دست توست فصل خزان را خنده‌های تو بهارش کرد جاروی تو عرش زمین را بی‌غبارش کرد بیتِ علی را نور چشم‌ات نو نَوارش کرد لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد این احترامی که به زهرا می کنی..، عشق است در قلب حیدر خویش را جا می‌کنی عشق است از آن زمان که نور تو در خطِّ دید آمد جبریل بالش را به خاک تو کشید..، آمد کوه صلابت از وقارت تا شنید..، آمد چار آینه از شیشه‌ی عمرت پدید آمد خرج علی کردی همین احساس‌هایت را نذر حسین‌ات کرده‌ای عباس‌هایت را ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه با تو حسن در کوچه‌ها بی‌تاب باشد؟ نه زینب از این بی‌مادری بی‌خواب باشد؟ نه شب‌ها حسین فاطمه بی‌آب باشد؟ نه سرچشمه‌ی مِهر تو در این خانه می‌جوشد لب‌تشنه‌ی زهرا ز دستت آب می‌نوشد امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت از تشنگی لب‌های خشکِ روح دریا سوخت روی لب طفلان صدای آب..، بابا..، سوخت تا تیر بر مشکی اصابت کرد..، سقا سوخت رد سیاهی روی مهتابِ شبت افتاد عباس تا نقش زمین شد..، زینبت افتاد دیگر پس از او تیرهای بی‌درنگ انداخت آن نیزه‌داری که به سمت شاه سنگ انداخت خونابه روی رمل‌های سرخ‌، رنگ انداخت نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت صلی الله علیک یا مظلوم روضه بخونم دیگه؟؟ ها؟!... سرنیزه‌ها شاه تو را از حال می‌بردند ارباب ما را تا تهِ گودال می‌بردند بخدا که روضه ی ام البنین این بود 4تا قبر میکشید به نشونه ی قبر پسرهاش اما ذکر ام البنین فقط همین بود غریب حسیــــــــن جسم حسین تو معما شد..، نبودی که نیزه میان حلق او جا شد..، نبودی که بالای تل، زینب قدش تا شد..، نبودی که پای حرامی در حرم وا شد..، نبودی که ای وای از اطفال، از اطفال، از اطفال… شمر از تهِ گودال آمد، در پیِ خلخال حالا زینب باید روضه بخونه ام البنین مادر من... زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی گفت ابن سعد، از خاری دنیا همین بس که توئه نامرد داری صدای زینبو میشنوی یا غیرت الله... ببین دورتا دورمو نامحرما گرفتن زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی 😭😭😭😭 نامحرمان اطراف زینب تاب می‌خوردند با حرمله پیش ربابت آب می‌خوردند 😭😭😭 زن و بچه هارو سوار بر ناقه عریان کردن. سرها رو بین محمل ها تقسیم کردن میخواستن دل زن و بچه هارو بیشتر آتیش بزنن کنار محمل نجمه، سر قاسم کنار محمل رباب،سر کوچولوی علی اصغر ام لیلا که نبود کنار محمل زینب، سر علی اکبر سر حسین... روضه ی من همینا... خانم حضرت سکینه یه جمله ای گفت، عمه یه سوالی ازت دارم عمه بین این همه سر، چرا هرموقع نگاهمون به سر عموم ابالفضل میفته، چشاش بستس؟؟ عزیز برادرم... عمه دورت بگرده عموجانت هنوز خجالت زده ی شماست 😭😭😭 عموجانتون ابالفضل هنوز شرمنده ی شماست 😭😭 فلذا بشیر تا این موضوع رو به ام البنین گفت، سریع اومد محضر خانومْ، حضرت سکینه عموتو حلال کن عموت رفته بود براتون آب بیاره قول داده بود... 😭😭😭 🍃چرا رباب اینهمه غصه داره؟ 🍃بگید منم شبیه اون ببارم 🔹مشک علمدار منو دریدن 🔹فکر نکنید که من خبر ندارم 🔸خبر آوردن،پسر ربابُ با تیر زدن 🔸خبر آوردن،که به دست همه زنجیر زدن 🍂خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدن 💠پسرم آب شد از شرم رباب 💠به فدای سر طفلان حسین ✔️پسرم آب نخورده لب آب ✔️به فدای لب عطشان حسین کوچه به کوچه کاروانو بردن میخوام سر از رو خاکا بر ندارم 🔰جسم علمدارو به خون کشیدن 🔰فکر نکنید که من خبر ندارم ◀️خبر آوردن روسری هارو به غارت بردن ⬅️خبر آوردن دخترارو به اسارت بردن ◀️خبر آوردن گوشواره هارو غنیمت بردن 🔅پسرم رو سنگ بارون کردن 🔅به فدای صوت قرآن حسین 🔅سر بچم رو پر از خون کردن 🔅به فدای لب عطشان حسین
‍ ‍ ‍ .🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ فلک امشب به حالم ناله سر کن به قلب پر ملالم ناله سرکن فلک پرسیده ای از آسمانها کجا رفته هلالم ناله سرکن خدایا خانمانم رفته بر باد که تنها آشیانم رفته بر باد مراموی سفید زینبم گفت تمام دودمان رفته بر باد مه ابرو کمانم انیس گریه هایم راگرفتند توان دست وپایم راگرفتند کمانی ترشدم از زینب افسوس عصایم راسر پیری گرفتند آاایی چه کس گیسوی خون افشانده بر مشک هزاران تیر رابنشانده بر مشک ببین زینب چه آوردی برایم هنوزم رد خونش مانده بر مشک شبی کابوس صد سر نیزه دیدم شبی مهتاب را بر نیزه دیدم به خود گفتم که بی عباس گشتم که بر حلقوم اصغر نیزه دیدم آاایی بجوش ای خون که شد تعبیر خوابم بخون افتاده ماه وآفتابم تو وشرم از لبان اصغر عباس من وشرم از دو چشمان ربابم
🏴 🏴 ✍شاعر:هادی همتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کُشته شده پهلوون پسرش،،گریه ش برا حسینه رو نیزه شد قرص قمرش،،گریه ش برا حسینه داغ پسر داره جگرش،،گریه ش برا حسینه پسرای من فدای تو،،حسین عزیز زهرا دار و ندارم برای تو،،،حسین عزیز زهرا می سوزم از جگر دور از وطن حسین جونم به لب رسید صدپاره تَن حسین می میرم از غمت ای بی کفن حسین «جانم حسین حسین» ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو این نفس های آخرش،،گریه ش برا حسینه فاطمه اومده بالا سرش،،گریه ش برا حسینه می باره اشک از چشم ترش،،گریه ش برا حسینه ام البنین جون می کنه،،حسین عزیز زهرا مُردن برات حق منه،،حسین عزیز زهرا ذکر یه عمر من شد یک صدا حسین در وقت مردنم دارم نوا حسین جانم فدای تو لبیک یا حسین «جانم حسین حسین»
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چو طفلان این سخنها را شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند ابوفاضل 2 ابالفضل.. انیس گریه هایم را گرفتن توان دست و پایم را گرفتن کمانی تر شدم از زینب افسوس سر پیری عصایم را گرفتن ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مسلمانان حسین ع مادر نداره غریب است و کسی بر سر نداره ز جور ساربان بی مروّت دگر انگشت و انگشتر نداره ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گل احساسو را از من مگیرید شمیم یاسو را از من نگیرید همه دار و ندارم را بگیرید فقط عبّاس را از من مگیرید ابوفاضل 2 ابالفضل.. تموم زندگیم مال حسینه دلم همواره دنبال حسینه کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی2 کجایید ای سبکبالان عاشق پرنده تر زمرغان هوایی حسین جانم 2 حسین جان
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ می گویَم از رودی کَز او یَم می‌شود تأمین از اشک او باران نم‌نم می‌شود تأمین با دودِ آهَش شعله‌ی غم می‌شود تأمین از دست‌پختش رزق عالم می‌شود تأمین قربان فقری که مرا مسکین‌ترین نامید من را گدای سفره‌ی ام‌البنین نامید تو آمدی تا دست حق را آستین باشی مثل ستونی..، محکماتِ بیتِ دین باشی انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی اصلاً به تو می‌آید عباس‌آفرین باشی هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست تربیت ماه بنی‌هاشم به دست توست فصل خزان را خنده‌های تو بهارش کرد جاروی تو عرش زمین را بی‌غبارش کرد بیتِ علی را نور چشم‌ات نو نَوارش کرد لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد این احترامی که به زهرا می کنی..، عشق است در قلب حیدر خویش را جا می‌کنی عشق است از آن زمان که نور تو در خطِّ دید آمد جبریل بالش را به خاک تو کشید..، آمد کوه صلابت از وقارت تا شنید..، آمد چار آینه از شیشه‌ی عمرت پدید آمد خرج علی کردی همین احساس‌هایت را نذر حسین‌ات کرده‌ای عباس‌هایت را ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه با تو حسن در کوچه‌ها بی‌تاب باشد؟ نه زینب از این بی‌مادری بی‌خواب باشد؟ نه شب‌ها حسین فاطمه بی‌آب باشد؟ نه سرچشمه‌ی مِهر تو در این خانه می‌جوشد لب‌تشنه‌ی زهرا ز دستت آب می‌نوشد امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت از تشنگی لب‌های خشکِ روح دریا سوخت روی لب طفلان صدای آب..، بابا..، سوخت تا تیر بر مشکی اصابت کرد..، سقا سوخت رد سیاهی روی مهتابِ شبت افتاد عباس تا نقش زمین شد..، زینبت افتاد دیگر پس از او تیرهای بی‌درنگ انداخت آن نیزه‌داری که به سمت شاه سنگ انداخت خونابه روی رمل‌های سرخ‌، رنگ انداخت نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت صلی الله علیک یا مظلوم روضه بخونم دیگه؟؟ ها؟!... سرنیزه‌ها شاه تو را از حال می‌بردند ارباب ما را تا تهِ گودال می‌بردند بخدا که روضه ی ام البنین این بود 4تا قبر میکشید به نشونه ی قبر پسرهاش اما ذکر ام البنین فقط همین بود غریب حسیــــــــن جسم حسین تو معما شد..، نبودی که نیزه میان حلق او جا شد..، نبودی که بالای تل، زینب قدش تا شد..، نبودی که پای حرامی در حرم وا شد..، نبودی که ای وای از اطفال، از اطفال، از اطفال… شمر از تهِ گودال آمد، در پیِ خلخال حالا زینب باید روضه بخونه ام البنین مادر من... زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی گفت ابن سعد، از خاری دنیا همین بس که توئه نامرد داری صدای زینبو میشنوی یا غیرت الله... ببین دورتا دورمو نامحرما گرفتن زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی 😭😭😭😭 نامحرمان اطراف زینب تاب می‌خوردند با حرمله پیش ربابت آب می‌خوردند 😭😭😭 زن و بچه هارو سوار بر ناقه عریان کردن. سرها رو بین محمل ها تقسیم کردن میخواستن دل زن و بچه هارو بیشتر آتیش بزنن کنار محمل نجمه، سر قاسم کنار محمل رباب،سر کوچولوی علی اصغر ام لیلا که نبود کنار محمل زینب، سر علی اکبر سر حسین... روضه ی من همینا... خانم حضرت سکینه یه جمله ای گفت، عمه یه سوالی ازت دارم عمه بین این همه سر، چرا هرموقع نگاهمون به سر عموم ابالفضل میفته، چشاش بستس؟؟ عزیز برادرم... عمه دورت بگرده عموجانت هنوز خجالت زده ی شماست 😭😭😭 عموجانتون ابالفضل هنوز شرمنده ی شماست 😭😭 فلذا بشیر تا این موضوع رو به ام البنین گفت، سریع اومد محضر خانومْ، حضرت سکینه عموتو حلال کن عموت رفته بود براتون آب بیاره قول داده بود... 😭😭😭 🍃چرا رباب اینهمه غصه داره؟ 🍃بگید منم شبیه اون ببارم 🔹مشک علمدار منو دریدن 🔹فکر نکنید که من خبر ندارم 🔸خبر آوردن،پسر ربابُ با تیر زدن 🔸خبر آوردن،که به دست همه زنجیر زدن 🍂خبر آوردن که حرم رو یه دل سیر زدن 💠پسرم آب شد از شرم رباب 💠به فدای سر طفلان حسین ✔️پسرم آب نخورده لب آب ✔️به فدای لب عطشان حسین کوچه به کوچه کاروانو بردن میخوام سر از رو خاکا بر ندارم 🔰جسم علمدارو به خون کشیدن 🔰فکر نکنید که من خبر ندارم ◀️خبر آوردن روسری هارو به غارت بردن ⬅️خبر آوردن دخترارو به اسارت بردن ◀️خبر آوردن گوشواره هارو غنیمت بردن 🔅پسرم رو سنگ بارون کردن 🔅به فدای صوت قرآن حسین 🔅سر بچم رو پر از خون کردن 🔅به فدای لب عطشان حسین
🏴 🏴 🎤مداح :حاج میثم مطیعی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ✨یادته اون لحظۀ آخر بابات ✨گفت به جز،بچه‌های فاطمه ✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون ✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه *ام البنین داره با پسر صحبت میکنه.... یادته به همه گفت برن بیرون؛عباس بمونه...* ✨یادته اون لحظۀ آخر بابات ✨گفت به جز،بچه‌های فاطمه ✨باقی برن، اما تو عبّاس بمون ✨یادته؟ ،من خوبِ خوب یادمه ✨مُزد کنیزی‌هام بود ✨فاطمه شد مادرت *آخه میگن علقمه مادرِ عباس اومد، اما زهرا بود...زهرا اومد بغل باز کرد گفت:پسرم... ✨علقمه بوی گل یاس میاد ✨صدایِ مادر عباس میاد ✨مُزد کنیزی‌هام بود ✨فاطمه شد مادرت ✨چه افتخاری کردم ✨شاید نشه باورت ✨فخرم این بود، می‌گفتن ✨بچّه‌های علی بِت برادر ✨مادر هستم،برای،اونکه ✨زهرا براش بوده مادر ✨واویلا....واویلا... *قربونت برم با چه افتخاری بچه هاتو فرستادی کربلا... تو هم اگر زرنگ باشی همین امشب اربعینتو میگیری و میری کربلا....* 💥کنار قدم هایِ جابر 💥سوی نینوا رهسپاریم 💥ستون های این جاده را ما 💥به شوق حرم میشماریم 💥 شبیه رباب و سکینه 💥برای شما بی قراریم 💥از این سختی و دوری راه 💥به شوق تو باکی نداریم 💥فدایی زینب،پر ازشوق و عشقیم 💥اگرکه خدا خواست،بزودی دمشقیم لبیکَ یابن الحیدر .. ⬅️*اونجایی که گفتم «شبیه رباب و سکینه،برای شما بی قراریم» یکی از بی قراریای سکینه رو بگم .... بی بی جان ام البنین ! مقاتل نوشتن امام حسین به هزار زحمت از کنار علقمه بلند شد .... تنها برگشت ... ⏺آخه سعی کرد این بدنُ جمع کنه ... نشد .... عباس لحظه های آخر صدا زد : «یا اَخی ماتُرید منّی» میخوای با من چه کنی ؟ منو به خیمه ها نبر .... میدونید امام حسین چه جوری برگشت؟ «و رَجَعَ الحسَین منکَسِراً، حزیناً، باکیاً....» دیدند آقا داره برمیگرده سمت خیمه ها .... کمرش خم شده .... داره گریه ... ⬅️«یُکَفکِفُ دُموعَه بِکُمِّه...» هی با آستین اشکاشُ پاک میکنه ... زن ها اومدن دورشو گرفتن .... سکینه آمد یه سوال کرد .... «وَ سألَتهُ عَن عَمِّها ...» بابا عمو کجاست؟ 🔰«فَاَخبَرَها بِقَتلِه...» دخترم! دستای عموتو بریدن .... دخترم تیر به چشماش زدن .... دخترم! تیر به مشکش زدن .... دخترم ! با عمود آهن به سرش زدن .... (چی فکر کردی؟! اگر در مقاتل معتبر ندیده بودم نمیگفتم ....) پاشو قطع کردن .... (میدونید چی شد؟) میگه زن ها شروع کردن بلند بلند گریه کردن .... (خب این طبیعیه ... اشکالی هم نداره ... زن ها دلشون رقیقه .... اما نوشته) ⚜«وَ بَکَی الحُسَین مَعَهُنَّ ....» لشکر دشمن نگاه کرد .... دید امام حسین بین زن ها ایستاده داره بلند بلند گریه میکنه ....حسین.....* وقتی گرفت دستتو اون روز بابات، یادته؟، گریه‌ ش گرفت آسمون گفت که حسینم رو سپردم به تو،بعد از این،جون تو و جون اون حالا بگو کو حسین؟، زینب برا چی تنهاست؟ *عباس! قرارمون این نبود....قرار نبود زینب تنها برگرده....* حالا بگو کو حسین؟،زینب برا چی تنهاست؟ به دختر پیمبر، بگم عزیزش کجاست؟ کاش نپرسه،پیمبر، پس کجاست روشنیِ دو دیده ا‌م؟ کاشکی حیدر، نخواد که، بِش بگم تو مدینه چی دیدم؟ واویلا....واویلا.... 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چو طفلان این سخنها را شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند ابوفاضل 2 ابالفضل.. انیس گریه هایم را گرفتن توان دست و پایم را گرفتن کمانی تر شدم از زینب افسوس سر پیری عصایم را گرفتن ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مسلمانان حسین ع مادر نداره غریب است و کسی بر سر نداره ز جور ساربان بی مروّت دگر انگشت و انگشتر نداره ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گل احساسو را از من مگیرید شمیم یاسو را از من نگیرید همه دار و ندارم را بگیرید فقط عبّاس را از من مگیرید ابوفاضل 2 ابالفضل.. تموم زندگیم مال حسینه دلم همواره دنبال حسینه کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی2 کجایید ای سبکبالان عاشق پرنده تر زمرغان هوایی حسین جانم 2 حسین جان
🏴 🏴 🎤مداح :علی حیدر زاده ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشم نازت را دریدند چو طفلان این سخنها را شنیدند همه از هم خجالت می کشیدند ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ انیس گریه هایم را گرفتن توان دست و پایم را گرفتن کمانی تر شدم از زینب افسوس سر پیری عصایم را گرفتن ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مسلمانان حسین ع مادر نداره غریب است و کسی بر سر نداره ز جور ساربان بی مروّت دگر انگشت و انگشتر نداره ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گل احساسو را از من مگیرید شمیم یاسو را از من نگیرید همه دار و ندارم را بگیرید فقط عبّاس را از من مگیرید ابوفاضل 2 ابالفضل.. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تموم زندگیم مال حسینه دلم همواره دنبال حسینه کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی2 کجایید ای سبکبالان عاشق پرنده تر زمرغان هوایی حسین جانم 2 حسین جان
🏴 🏴 ✍شاعر:حسین ایمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تابوتِ بانویِ ایثار و وفا می‌ره به سویِ بقیع رو شونه‌ها اُم‌ُّالبنین نَه مادرِ بی‌پسر پر می‌کشه تا کنارِ مرتضی اومد به استقبالِ تو پرستویِ بی‌بالِ تو اُمُّ‌البنین /۴/ با چشمِ خونین ساقیِ کربلا اومد سراغِ مادرِ باوفا عبّاسِ بی‌دست دستایِ مادر وُ ..... می‌ذاره تویِ دستِ خیرالنّسا ممنونتم اُمُّ‌البنین مادرِ ساقی آفرین اُمُّ‌البنین /۴/ عبّاسِ حیدر اگه نام‌آوره این پهلووُنی از شیرِ مادره اگه زبونزد تو ایثار و وفاست شاگردِ اُمُّ‌البنین و حیدره عبّاس شده ساقیِ دین تو دامنِ اُمُّ‌البنین اُمُّ‌البنین /۴/ به دستِ بی‌دست که مونده رو زمین مدینه کن قسمتم اُمُّ‌البنین هوایِ‌ قلبم دوباره کربلاست کرب‌وبلامو بده اُمُّ‌البنین مادرِ ابوفاضلی حلّالِ درد و مشکلی اُمُّ‌البنین /۴/
🏴 🏴 ✍شاعر:یوسف حق پرست اشتهاردی (غریب) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ☑️ بند اول سلام اي مادر سردار تشنه سلام حق بر آن دلدار تشنه تمام جان اهل آسمانها فداي آن سپه سالار تشنه بسوزم در عزاي تو سر و جانم فداي تو گدايم من گداي تو مرا غرق شرار و غرق آهم كن تو را جان اباالفضلت نگاهم كن آه واويلا واويلا واويلا(۳) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ☑️ بند دوم دوباره شور و محشر در زمين شد همه ماتم سرا عرش برين شد كجايي ساقي طفلان زهرا عزاي حضرت ام البنين شد مدينه سرد و خاموش است همه عالم سيه پوش است جنازه بر سر دوش است صبا بر گو كه شاه مشرقين آيد بگو تا كه علمدار حسين آيد آه واويلا واويلا واويلا(۳) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ☑️ بند سوم امير المومنين حيدر كجايي الا اي جان پيغمبر كجايي عزاي همسرت ام البنين است بيا اي فاتح خيبر كجايي نخورده سيلي بر رويش ندارد زخمي پهلويش ملائك زائر كويش ولي آن شب دلت خون شد تو اي مولا شب غسل عزيزت حضرت زهرا آه يازهرا يازهرا يازهرا(۳) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ☑️ بند چهارم نشد تشييع او ديگر شبانه نزد در خانه اش آتش زبانه نمانده در ميان كوچه تنها نگشته غسل و دفنش مخفيانه ولي زينب قلبش خون شد دو چشمش رود جيحون شد ز اشكش دامن گلگون شد علي مي شسته آن شب جسم مادر را صدا مي زد حبيب خود پيمبر را آه يازهرا يازهرا يازهرا(۳) 😭😭😭😭😭
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بسم الله الرحمن الرحيم السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته. 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک امشب از همینجا... سلام بدیم به بی بی ام البنین... ان شاء الله وعده همه ما مدینه... کنار قبرستان بقیع... 🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک 🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک خیلی آبرو داره این خانم... خیلی احترام داره... امام باقر فرمودند... و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى خانم ام البنین مادر چهار شهید هست... میدونی کدوم شهدا... شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس... مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند... خیلی عظمت داره این بانو... 🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی 🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی آی اونی که گفتی مریض دارم... گرفتارم... امشب مجلس بنام مادر عباسه... مطمئن باش ابالفضل العباس... به گریه کن های مادرش نظر داره... مواظب باش دست خالی از این مجلس نری... 🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین 🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته... بعد واقعه کربلا... وقتی بشیر وارد مدینه شد... اومد محضر بی بی ام البنین... عرضه داشت خانم جان... بچه هات رو در کربلا کشتند... بی بی فرمودند... ای بشیر... أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین بشیر از حسینم چه خبر... عرضه داشت... بی بی جان نبودی... دستهای عباست رو قطع کردند... عمود آهنین به فرقش زدند... فرمود ای بشیر... اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام تمام بچه هام فدای حسین... همه عالم فدای حسین... 🔸تمام زندگیم مال حسینه 🔸دلم همواره دنبال حسینه بشیر همه بچه هام فدای حسین... به من بگو... الان آقام حسین کجاست... یدفعه بشیر صدا زد... بی بی جان... حسینت رو... با لب تشنه سر از تنش جدا کردند... هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین... 🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین 🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین 🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت 🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین
🏴 🏴 ✍شاعر:اسماعیل تقوایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بعد عباس وبنینم،گشته ام تنهای تنها گرکه مرگم سویم آید،می شوم راحت زغمها سر شود دوران هجران،می روم سوی شهیدان،می روم سوی شهیدان واحسینا وا ابوالفضل،واحسینا وا ابوالفضل،وا حسینا وا ابوالفضل۲ _______________ افتخارم اینکه بودم،خانه دار بیت حیدر بر یتیمان بعد زهرا،بوده ام مانند مادر من کنیز زینبینم،حسنین نور دوعینم،حسنین نور دوعینم واحسینا.... __________________ درمدینه مانده بودم،کربلا را من ندیدم شرح آن درد وبلا را، بعدا از زینب شنیدم دست عباسم جدا شد،برامام خود فداشد،بر امام خود فدا شد وا حسینا... ____________________ ظاهرا ام ببینم، لیک اینک بی بنینم با دلی خون چشم گریان،بر سر راهی نشینم دل غمین با شور واحساس،نوحه خوانم بهر عباس،نوحه خوانم بهر عباس واحسینا... _____________________ همدم من زینبم شد،مونس روز وشبم شد رفتن زینب زدنیا،باعث تاب وتبم شد ذاکر عجل وفاتم،خسته دل از این حیاتم،خسته دل از این حیاتم واحسینا.....
🏴 🏴 ✍شاعر:اسماعیل تقوایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ می رود از دار فانی،مادری با قلب خسته با غم داغ عزیزان،دلشکسته،دلشکسته درمدینه مانده تنها،درمیان بحر غمها درمیان بحر غمها وامصیبت،وامصیبت،وامصیبت وامصیبت، وامصیبت وامصیبت۲ ______________________ شهره بر ام البنین است،لیک حالا بی بنین است در فراق آن شهیدان،او حزین است،او حزین است نوحه می خواند به احساس،درفراق و سوگ عباس،در فراق وسوگ عباس وامصیبت... _________________ یاد آرد در مدینه،خاطرات با حسینش قد وبالای رشید، نور عینش،نورعینش یاد آرد کربلا را،آنهمه رنج وبلا را،آنهمه رنج وبلا را وامصیبت..... ____________________ یاد آرد زینبش را،بی حسین آمد مدینه گریه ها وناله های،آن حزینه،آن حزینه یاد دارد زینبش گفت، شد جدا دستان عباس،شد جدا دستان عباس وامصیبت... ____________________ دفتر عمرش به پایان، آمد ودر احتضار است بهر وصل با شهیدان،بیقرارست،بیقرارست می رود ام شجاعت،می شود از غصه راحت، می شود از غصه راحت وامصیبت...