eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ یکی از وقایع عجیب و دردناک در نزدیکی دمشق ... در نقلی آمده است: در نزدیکی دمشق، کاروان اسرای آل الله، به سرزمینی به نام "مرشاد" رسیدند؛ وقتی که مردم آنجا باخبر شدند که أسراء در نزدیکی شهرشان منزل کرده‌اند، خَرَجَ المَشايخُ و المُخدّراتُ و الشّبانُ يَتفرّجونَ عَلَى السَّبيّ و الرُّؤوسِ ▪️پیرمردها و زن‌ها و جوانان‌شان از شهر بیرون آمدند و اهلبیت سیدالشهدا علیه‌السلام را به تمسخر گرفتند و با این کار، خوش گذاری و شادمانی می‌کردند. وَ هُم مَعَ ذلكَ يُصلّونَ عَلَى مُحمّدٍ و آله، و يَلعَنونَ أعداءَهم و هو مِن العَجائب. ▪️و در همین حال نیز، بر محمد و آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله ، صلوات می‌فرستادند و دشمنانشان را لعنت می‌کردند. و این از عجایب روزگار بود. 📚 المنتخب،ج ۲ ص۴۸۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.39M
غزل مرثیه باب الحوائج آقا قمر بنی هاشم علیه السلام 🏴💔🏴 رفت از خیمه به دنبالش دل ارباب رفت رفت از خیمه به دنبالش حرم از تاب رفت آب باید محضِ پابوسی می‌آمد خدمتش کار دنیا را ببین دریا به سوی آب رفت ریخت از مشک عمو سوغات اصغر بر زمین گریه کرد عباس اما حرمله شاداب رفت حیف که ادرک‌ اخایش به کمانداران رسید قبل از ارباب این صدا تا دشمن ناباب رفت محضر چشمش سه شعبه تشنه آمد با شتاب از میان کاسه ی چشمش ولی سیراب رفت با کُلاخودش به روی آسمان خط می‌کشید علقمه او را چه شد قد رشیدش آب رفت؟ قطعه قطعه شد که کوچکتر شود پیش حسین آری از نزد بزرگ قوم با آداب رفت از مزار کوچکش پیداست با جسمش چه شد شد پریشان خاطر از غم هر که در سرداب رفت با نوای جانسوز مداح اهل بیت ع 🎤 🥀🥀🏴🏴 https://eitaa.com/eetazeinab
3.16M
غزل مدح و مرثیه آقا قمر بنی هاشم علیه السلام هر که گیرد از ابوفاضل در این دنیا کمک گر بخواهد می رساند اهل عقبا را کمک دست بر دامان آقایی شدم امروز که دست هایش انبیأ را می دهد فردا کمک در گرفتاری و بیماری توجه کرده ام یا ابالفضل‌است جاری بر زبان‌ ها تا کمک باب حاجات تمام ارمنی ها علقمه‌ست هر گرفتاری به هر دینی گرفت آنجا کمک آب منت می کشید و او لبش را تر نکرد چون نمی گیرد نَمی از رودها دریا کمک عصر تاسوعا که آقا گفت : از اینجا برو گریه کرد و گفت که یا زینب کبری کمک بعد عمری که به اربابش برادر جان نگفت داد زد ادرک اخیٰ افتاده‌ام تنها... کمک خواست تیر از چشم بیرون آورد دستی نداشت جای دستانش گرفت از بین زانوها کمک حضرت بی دست ، پای رفتن خیمه نداشت وقت افتادن وگرنه می گرفت از پا کمک خواست برخیزد ز جایش دست در پیکر نداشت آمد آن لحظه که بالای سرش آقا کمک در کنار پیکرش میگفت با گریه حسین : به منِ تنها پس از تو که دهد حالا کمک آنچنان تنها شدم که محض برگرداندنت آمدند از خیمه ها بر سر زنان زن‌ ها کمک با مداحی ذاکر اهل بیت علیهم السلام⬇️ 🎤 http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•خدا حافظ علی اکبر... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم محرم به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای خدا با چه دلی زینب صدا می‌زد حسین؟ دست و پا می‌زد علی، زینب صدا می‌زد حسین این همه راه دویدم چه به موقع رسیدم تا کنارت عزیزم صدبار علی اکبر رو دیدم پاشو برگردیم، خیمه در تلاطمه اولین باره زینب بین مردمه خداحافظ علی اکبر برسون سلام بابا رو به پیغمبر خداحافظ علی اکبر تازه شد دوباره داغ کوچه و مادر زخم پهلوی علی شد ناله‌ی اهل حرم بر مشامم می رسد هر لحظه بوی مادرم قصه‌ی سنگ و شیشه، میری واسه همیشه این تن ارباً اربا دیگه شناسایی نمی‌شه ای اذان گوی خیمه خونیه لبت کاشکی جای تو می‌مرد عمّه زینب خداحافظ علی اکبر برسون سلام زینب رو به پیغمبر خداحافظ علی اکبر داره می‌خنده به گریه‌های من لشکر رفتی و دیگر رمق در پای بابای تو نیست زینت دوش حسین، روی زمین جای تو نیست خواهرت شده عزادار بی‌ تو میشه گرفتار میره با دست بسته بزم مِی و کوچه و بازار قاتلت میشه سردمدارِ قافله کربلا تا شام وای از دست حرمله خداحافظ علی اکبر! می‌مونه روی زمین تن تو هم بی‌سر خداحافظ علی اکبر! میشه هم قد تو رو نیزه علی اصغر ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
AudioCutter_خداحافظ علی اکبر.mp3
10.01M
|⇦خداحافظ علی اکبر.... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم محرم به نفس کربلایی محمدحسین حدادیان•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آیت الله جاودان: ‏اگر گناه روی دل آدم بماند، گرفتاری بار می‌آورد. نشانه‌اش این است که نیم ساعت در روضه می‌نشینیم ولی گریه نمی‌کنیم.
‍ 🕊﷽🕊 🏴 🏁 🏴 ع 🏁 🏴 🚩.. ⬅️خدا کنه پدرشهید تو جلسه مون نباشه ،، اگر هم هست من عذر خواهی می کنم ... جلو پدر نمیشه روضه فرزند خوند... حالا که حال خوبی داری میگم.... ⬅️کاروانی بود به سرپرستی ملاعباس چاووش مازندرانی... هر سال از مازندران با پای پیاده میومدن کربلا ... این قافله حرکت کرد شب جمعه بود رسیدن کربلا.. خسته ، گرسنه، تشنه... همه گفتن ملاعباس ما میریم استراحت کنیم صبح علی الطلوع میایم حرم... ،اما ملاعباس میدونه شب جمعه ها کربلا چه خبره.... با همون خستگی راه که جزو آداب زیارت ابی عبداله ست... ♻️امام صادق(ع) فرمود: حسین ما رو اینجوری زیارت کنید شعثا ،مغبرا ،جایعا عطشانا،حزینا،مکروبا ... یعنی هم گرسنه هم تشنه هم خسته هم گردوخاکی ، هم غمگین زیارتش کنید... ⚜ راوی پرسید: چرا یابن رسول الله؟ فرمود : آخه جد ما رو همین جوری کشتند.. هم گرسنه بود..هم تشنه بود ..هم غصه دار بود..هم سرو روش گردو خاکی بود.. رحمت خدا بر این ناله ها... وعده همه مون پایین پای حسین(ع) ... فاطمه جان شاهد باش اینا دارن احسان میکنند به تو ، حاشا به کرمت بی بی جان،،، اینا صبح و شام شون رو با گریه بر حسین تو سپری کردند .. بگو فاطمه جان من نگران تاریکی قبرمم ،، نگران برزخ و قیامتم هم هستم.. با همون خستگی اومد وارد حرم شد.. ✅ گفت : دفتر روضه مو باز می کنم هر روضه ای اومد می خونم و میرم .. دفترچه روضه شو باز کرد دید روضه علی اکبر آمد.. عرض ادب کرد روضه شو خوند و رفت منزل اونقده خسته بود خوابش برد... 💠 در عالم رویا دید دارن در میزنن، اومد دم در... دید یکی میگه ملا عباس پاشو آماده باش حسین(ع) داره میاد به دیدنتون ... هم سفرات هم بیدار کن .. گفت: به آقا بگین ما میایم محضرشون گفت: نه حضرت فرمودن خودم دارم میرم دیدنشون.. همه رو بیدار کرد.. ابی عبداله تشریف آوردن می خواستن به احترام حضرت بلند بشن ،، آقا فرمود بنشینید پاهاتون خسته است فرمود ملا عباس اومدم چند تا مطلب بهت بگم و برم.. 🔰 اول اینکه بهتون خوش آمد بگم خوش اومدید .. 🔰دوم اینکه به اون پیرمردی که امسال نتونست با شما بیاد ،، دم در کفش های عزادارای منو جفت می کرد ،، بهش بگین حسین زیارت تو رو هم قبول کرد ، سلام منو بهش برسونید... 🔰اما مطلب سوم ملا عباس اگه ایندفعه اومدی کربلا شب جمعه رسیدی ،، تو حرم من دیگه روضه علی اکبر نخون ... چرا آقا؟ فرمود: آخه شب های جمعه مادرم زهرا مهمان منه... تو که روضه علی اکبرمو خوندی مادرم غش کرد .. 💔... چجوری اومد کنار بدن علی اکبرش؟ 📚مرحوم شیخ حر عاملی می نویسد از اسب پیاده شد حسین ... اما دید رمقی به زانوهاش نمونده.. دیدن هفت قدم رو زانوهاش داره راه میره... هی صدا میزنه: وا ولدا ... عزیزان همه مقاتل نوشتن تا اینجا کسی صدای گریه حسینو نشنیده بود ... وقتی اومد کنار بدن علی اکبر فبکی بکاءا عالیا دیدن حسین داره بلندبلند گریه می کنه ♻️.... 🔆هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🔆 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضۂ دفتری حضرت علی اکبر(ع) 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 «السلام علیکَ یا علی بن الحسین ایهاالشهیدُ بکربلا، السلام علیکَ یا علی اکبر حسین» هرآن مادرکه اندردل غمِ مرگِ پسردارد زِحالِ اُمِ لیلای جوان مرده خبر دارد نشایدداغِ مرگِ نوجوان رابُردن ازخاطر خصوص آن مادری درزندگانی یک پسر دارد اگر نالد زنی از بهرِ مرگِ نوجوان خود یقین آهِ جگرسوزش به هرقلبی اثردارد ◾شبِ هشتم ماهِ محرمه، امشب شبه علیِ اکبره ،از همه ی شهدا دعوت کنید، شبه شهداست، به یاد اونایی که شبهای عملیات با مصیبت علی اکبر می سوختند ، آرزوشون این بود که با علی اکبر حسین محشور بشن آی عاشقان اباعبدالله ، آی گریه کنندگان حسین: آی مردم : امشب برای غصه های دلِ آقا ابا عبدالله گریه کنید، برای زخمِ روی سینه ی آقا گریه کنید، بمیرم برا دلِ سوختت آقا جان آی مادرای شهید، آی جوون از دست داده ها شما بهتر میدونید حسین چی کشید بالای نعش جوونش خدا رحمت کنه اون عالِم دلسوخته(حاج شیخ حسینِ کبیر)می فرمود: سالها روضۂ علی اکبرِ حسین رو خوندم ، اما از وقتی خبر شهادت تنها پسرم رو به من دادن ، فهمیدم حسین کنار بدن علی اکبر چی به دلش رسید، میگفت زمستون و تابستون جگرم می سوخت، هر چه آب سرد میخوردم فایده نداشت، ی روز مادر شهید صدا زد حاج شیخ حسین این عطش عادی نیست داغ بچه س که جگرت رو میسوزونه ، با آب سرد دوا نمیشه(آی اهلِ روضه خوب گرفتی میخوام چی بگم) به یاد اون ساعتی که آقا اباعبدالله رسید کنار نعش علی اکبر هی صدا میزد آااااخ پسرم زینب بیا ببین داغ ب جگرم انداختن😭😭😭 چند بار صدا زد ولدی دیگه دیدن صداش نیومد،اونایی ک جوون دارن خوب میفهمن من چی میگم، سر علی اکبرشُ رو پاش گذاشت، شروع کرد نوازش کردن، خون از دهانش پاک کرد ،سرشو پایین آورد ببینه علی اکبر نفس میکشه یا نه، دید صدا نیومد ، بدنُ آروم آروم بغل کرد، چرا آروم؟ 😭😭😭 آخه بدن ارباً اربا یعنی ریز ریز شده بود، اونو به سینه چسباند دلش آروم نشد،خدایا اگه بالاتر بیاره بدن پاشیده میشه، بدنوخوابوند رو زمین ، دستاشو گذاشت اینور اونور بدن ، حالا همه دارن نگاه میکنن، صورت ب صورتِ علی گذاشت😭😭😭 رو به آسمان کرد و گفت خداوند آن قوم را بکشد که تو را کشتند (علی لعنة الله علی القوم ظالمین)