#قسمت_پایانی #روضه و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
اما نمیدونم چرا ابی عبدالله وقتی نگاهش به جوونش افتاد.. جون از پاهاش رفت. چه کرده بودن با این بدن. مرحوم شیخ حر میگه از اسب پیاده شد تا کنار بدن چند قدم راه بره، یه وقت، همه داره نگاه میکنن. یه وقت جلو چشم همه ی دشمنا، حسین خورد رو زمین. دو زانو دو زانو رفت. کنار بدن علی اکبر علیه السلام. هی داد میزنه: ولدی! ..*
پای دو سه تا روضه ست، باید داد بزنی یکی همین روضه ست. چرا که اگه گوش بدی پای این روضه صدا هلهله میاد
یه عده دارن کف میزنن. یه عده دارن میخندن. روایت میگه: انگار جون از بدن حسین داشت مفارقت میکرد. یه وقت دید یه دست رو شونه اش اومد، نگاه کرد. دید خواهرش زینبه. گفت آی خوش غیرت!
خیر از جا آبرویم را بخر
#مداحی
#ویژه_مادحین
#رضاابوالحسنی
عمه را از بین نا محرم ببر. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•ببین زائرای فهمیدم
#سینه_زنی و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •
بِینِ زائرای تو فهمیدم معنیِ محبّت رو
یادمه رو دوشِ بابام بودم اوّلین زیارت رو
زیرِ سایهی تو، قَد کشیدم آقا
مهربونتر از تو، من ندیدم آقا
با چه ذوقی زنگِ نَقارههاتو شنیدم آقا
خداروشکر هنوز دِلا خداییه
چه خوبه کشورم امامرضاییه
«یا امامرضا، یا امامرضا
یا امامرضا، یا امامرضا مولا...»
من ایرانیام اَمّا توی مشهد یه کربلا دارم
من تمومِ دار و ندارمو از امام رضا دارم
اسمِتو میگم تا، وقتی این صدا هست
تو بزرگِ مایی حواست به ما هست
راحته خیالم همیشه میگم امامرضا هست
منو یه قَطره کن، تو بارونِ حَرَم
مسیرِ جَنّته، خیابونِ حَرَم
«یا امامرضا، یا امامرضا
یا امامرضا، یا امامرضا مولا...»
قربونِ کبوترای حَرَمت امامرضا
قربونِ این همه لطف و کَرَمت امامرضا
شنیدم سَجیَتُکُمُ الکَرَم امامرضا
شما رو رها کنم کجا بِرَم امامرضا
«یا امامرضا، یا امامرضا
یا امامرضا، یا امامرضا مولا...»
اِی امامِ مظلومِ من غریبیت به مرتضیٰ رفته
خشکیِ لبِ تو چقدر به مظلومِ کربلا رفته
اومدی تو کوچه، عَبا رو سرت بود
نالهی یازهرا، ذکرِ آخرت بود
قَدخَمیده راه رفتنت چقدر مثلِ مادرت بود
رو خاکِ حُجره این لحظهی آخری
تو هم مثلِ حسین، غریبِ مادری
غریبِ مادری، غریبِ مادری
«یا امام رضا، یا امام رضا
#مداحی
#ویژه_مادحین
#رضاابوالحسنی
یا امامرضا، یا امامرضا مولا...» #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•بر همه سلطانم...
#سینه_زنی و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
بر همه سلطانم اما تک و تنهایم
از دل پر خونم، خونین شده لبهایم
درد می کشم اما، یاد غم زهرایم
بر خاک حجره سر میگذارم
تنهای تنها ای خدا جان می سپارم
«آخ جگرم ،وای جگرم مادرم وای مادرم
بیا بالای سرم، پسرم وای پسرم »
*آقا جان تو میگی فقط برا حسین گریه کن نمی تونم برات گریه نکنم گریه برای تو گریه برا حسینه..*
خون لبهای من یاد آور مادر شد
مادری که می سوخت در شعله و پرپر شد
شعله نسل اندر نسل میراث کبوتر شد
مادر رضا هم حاجت روا شد
حق بنی حیدر فقط با خون ادا شد
مادر! منم ای نور خدا به رضای تو رضا
تا جوادم برسه به کنارم تو بیا
«آخ جگرم ،وای جگرم مادرم وای مادرم
جگرم وای جگرم پسرم وای پسرم»
پنجمین خورشید تابان حسینم من
این دم آخر هم گریان حسینم من
کشته ی لبهای عطشان حسینم من
جد غریبم زخمی و بی حال
لب تشنه میزد دست و پا در بین گودال
همه گریانِ حسین ،همه قربان حسین
همه جا شعله ور از، لب عطشان حسین
«حسین....
#مداحی
#ویژه_مادحین
#رضاابوالحسنی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
|⇦•مانند مادرت...
#روضه و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی •
مانند مادرت شده ای قد خمیده ای
آقا! چرا عبا به سر خود کشیده ای؟
با درد کهنه ای به نظر راه میروی
مانند مادرت چقدَر راه میروی
خونِ جگر به سینه به اجبار میدهی
راهی نرفته، تکیه به دیوار میدهی
داغ غریبی تو نمک بر جگر زند
خواهر نداشتی که برایت به سر زند
اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما
در کوچه های طوس زمین میخوری چرا
با یا علی به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده
مقداری از عبای شما پاره شد ولی
نیزه نزد کسی به تو از کینه ی علی
اینجا کسی به پیروهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
چشم کسی به سمت مقنعه ی خواهرت نرفت
*امام رضا فرمود: یابن الشبیب، گریه فقط در غم حسین. وقتی میفرماید جد ما رو ذبح کردند مانند کَبش، حاج آقای علوی فرزند محقق حضرت آیت الله علوی فرمودند: آی مردم کَبش یعنی: قوچ. قوچ خیلی قویه، در دوران جاهلیت یه قوچی رو بزرگ میکردن، یه روز خاصی می آوردند وسط جمعیت، هر کی یه ضربه بهش میزد. برای چی؟ برای تفریح.. بماند یه عده برای قربت به خدا اومدند، یه عده قصد قربت کردند، یه عده با وضو کشتند، اما شمشیر که میزدند به خیمه ها میخندیدند، صدای ناله از حرم بلند شد، هر کی یه ضربه زد...
یابن الشبیب جد مرا سر بریده اند...*
ای حسین...#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مداحی
#ویژه_مادحین
#رضاابوالحسنی
|⇦•پناه اهل محبت...
#روضه و توسل به امام رضا علیه السلام ویژهٔ ایام زیارت مخصوص اجرا شده به نفسِ حاج حسن خلج
پناه اهل محبت به جز عبای تو نیست
و غیر بال ملک فرش زیر پای تو نیست
کرم نما به من سائلت هم احسان کن
که تکیه گاه دلم غیر دستهای تو نیست
کسی که از همه در آخرت فقیرتر است
همانکس است که در این سرا گدای تو نیست
*همین که بهم اجازه دادی صدات بزنم
رضاهمه چی بهم دادی امام رضا یا امام
رضا..«یا امام رضا یا امام رضا» دستت رو بلند کن بگیر دامان امام رضا رو...*
چقدر بی کس و تنهاست آنکه در دنیا
همیشه با تو غریبه است و آشنای تو نیست
مرا گدای خودت کرده ای خدا را شکر
و آشنای خودت کرده ای خدا را شکر
اما آقا پیش شما سرافکنده ام پیش شما سرم پایینه .."يا وَلِيَّ اللّهِ ! إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عزوجل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ" شرمنده ام امام رضا یه جوری پیش خدا آبروی خودم رو بردم از بس گناه کردم..یه جوری پرونده ام رو سیاه کردم..هیچ راه دیگه ای جز وساطت تو ندارم...ضامن آهو..*
*آهو اسیر شد دست صیاد امام رضا اومد به صیاد فرمود: اینو آزادش کن بچه داره..گفت: آقا! چه فرمایشیه می فرمایید..از این راه دارم نون زن وبچه ام رو در میارم. به چه زحمتی گرفتمش کجا ولش کنم .حضرت فرمود: بذار بره به بچه هاش سر برنه برمی گرده.. صیاد خندید گفت حیوون چه میفهمه این حرفا رو میذاره میره دیگه نمیاد..حضرت رضا فرمودن: من ضامن، اینجا پیشت میمونم تا این بیاد...این ذوات مقدسه دست دراز کنن تمام ذخائر عالم تو دستشونه..حضرت نمیتونست بگه خب میخوای ببری بفروشی دیگه چند میفروشی من میخرم؟ این پولش رو بگیر آزادش کن بره به خانواده اش برسه ..چرا نگفت؟! چرا اینکارو نکرد؟ خواستن به ما بگن هرجوری هست پای شما هستیم...حتی اگه دستمون هم خالی بشه خودمون رو گرو می گذاریم... نمیذارن کسی غریب وتنها بمونه..اما این روزگار چه کرد با امام رضا....*
میان حجره بود و راز دل می گفت با داور
که یارب سوخت مغز استخوانم
*امروز به راویتی شهادت امام رضاست.. به آقا عرض کنید یا امام رضا متولی عزای ابا عبدالله شمایید ما امروز برای شما زار میزنیم شما روزی اشک ما رو برای محرم و صفر امضا کن...محرم و صفر هرکی گفت حسین، ما برا حسین بمیریم..*
اگر که چاک گریبان من زبان می داشت
خبر ز سوختن مغز استخوان می داد
آقا این سوزش مغز استخوان شما برا زهره؟ حضرت فرمود نه! دل نگران چیز دیگه ام...حرف دل آقا اینه..میا معصومه جان...آواره میشی خواهر..*
«میا معصومه جان از نیمه ره برگرد
می ترسم توأم چون من غریب و بی کس و تنها شوی خواهر...»
*یه امام اینجا ناله میزنه نیا خواهر ..یه امامم زن و بچه اش رو برداشته این روزا تو بیابانو در به دره...وااای حسین...
ابن عباس اومد جلو گفت: یابن رسول الله می خوای بری خودت برو این زن و بچه رو کجا میبری ..زینب پرده ی محمل رو کنار زد ابن عباس کنار برو میخوای بین من و حسین جدایی بندازی ..
#مداحی
#ویژه_مادحین
#رضاابوالحسنی. #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
شور روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
بابایی
نبودی و از دشمن تو چقد سیلی خوردم
سرت رو روی نیزه میدیدم و هی میمُردم
واویلا
بابایی
مو هامو ببین که شده خونی و غرق خاکه
تنم زیرِ مشت و لگد ها ببین چاکُ چاکه
واویلا
سرم رو شبا روی خاکا، میذارم
من از بعد عاشورا بابا، آوارم
اگر عمه جونم نبودش، میمُردم
شبایی شده که غذا هم، نَخوردم
بابایی، بابایی بابایی بابایی بابایی...
بابایی
بیا و یکم تو بگو از خودت واسه دختر
بگو کی بریده بابا این رگارو زِ حنجر
یامظلوم
بابایی
بگو کی یتیم کرده من رو به طرزِ قَبیحی
توکه مسموم و کُشته و زخمی و هم ذبیحی
یا مظلوم
بمیرم برات که خضابه، موی تو
کبوده مثه من بابایی، روی تو
نداری تو دستی بابایی، در بدن
که من رو نوازش کنی ای، بی کفن
بابایی، بابایی بابایی بابایی بابایی...
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_حضرت_رقیه_س
#حضرت_رقیه_س
3-14.mp3
6.75M
﷽
🎶 شور روضه| کربلایی مجتبی دسترنج
#شب_سوم
بابایی نبودی و..
.
#زمینه
#امام_حسین (ع)
سلام قربونت برم سلام
سلام سیدی منم غلام
رفیقه توو رگیم تویی حسین
سلام ای رفیق با مرام
گدائیه در خونت؛توو خونمه
یه ذره تربتت آقا؛درمونمه
هرکی بگه حسین میگم؛که جونمه
حسین؛عزیزترین کسی که دارم
توو سختی و خوشی کنارم
با توئه روز و ماه وسالم...
حسین ای حرمت قبله ی حاجت
ببر حرم حتی یه ساعت
خیالمه پیش تو راحت...
///حسین واااای...///
#مهدی_ندرخانی کرج
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
دختر شاه مدینه کنج ویرونه نشسته
رمقی به تن نداره شده از زندگی خسته
صورتش خونیوخاکی تنش ازجفا سیاهه
سر گذاشته روی دیوار گمونم که چشم براهه
نمی دونم طفل خسته چه مصیبتها کشیده
رنگ به صورتش نداره قد وقامتش خمیده
بانویی پیشش نشسته بی شکیب و بی قراره
داره آهسته و آروم از پاهاش خار در میاره
صداش از گریه گرفته چشاش تار و بی فروزه
با اشاره میگه عمه کف پام داره می سوزه
چرا پس بابا نیومد تو که گفتی توی راهه
گمونم دوستم نداره آره بخت من سیاهه
تا که اومد بابا پیشم منو می ذاره رو سینه
دست میذارم روی گوشم زخممو بابا نبینه
حرفامو می گم به بابا غم و غصه هام زیادن
بچه های شهر شامی منو بازی نمی دادن
بگو عمه بگو عمه چرا بابا رو زمینه
دستامو بزار تو دستاش چشمام تاره نمی بینه
حالا تو بگو بابا جون چرا لبهات غرق خونه
بمیرم رو صورت تو جای چوب خیزرونه
با خودت ببر از این جا دخترت طاقت نداره
می ترسم اگر بمونم بکشن موم و دوباره
#زمزمه #واحد_سنگین
#سبک_العجل_بقیه_الله
#سبک_یا_حسین_غریب_مادر
#سبک_آقاجون_منو_نگاه_کن
#سبک_تودلم_یه_دنیا_حرفه
#سبک_غلاف_خالی_خنجر
.#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 2
🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فایل صوتی👇
روضه دفتری
#روضه حضرت رقیه (س)
اسلام علیک یا بنت رسوالله◀️
اسلام علیک یا رقیه یا بنت ابی عبد الله ◀️
سلام ما به زهرای سه ساله
بر آن طفلی که دارد آه و ناله
بی بی جان
سلام برآن صورت سیلی خورده ات
سلام ما بر آن زانو های خسته ات
سر سفره بی بی حضرت رقیه س نشستی صداش بزن اگر تمام غمهای عالم به دلت هست بگو یا رقیه یارقیه یارقیه😭
اگر مریض داری درد داری اگر خدای ناکرده دکتر جواب کرده داری 😭
اگر همه درها ی عالم به رویت بسته شد از همه جا نا امید شدی بیا در خانه بی بی رقیه 😭 آی دلشکسته ها کجای مجلس نشستی؟ بگو بی بی جان من جایی رو ندارم برم آمدم در خانه شما نا امیدم نکن بی بی جان
سر سفره بی بی رقیه نشستی از دل صداش بزن
بی بی بده مراد ما @ از غم بده نجات ما (۳)◀️◀️◀️◀️
بنت الحسین رقیه جان دخیلم
ای خانم بی خانمان دخیلم
◀️◀️◀️◀️◀️
بی بی بده مراد ما @ از غم بده نجات ما
دست من و دامان تو رقیه
درد من و درمان تو رقیه
◀️◀️◀️
بی بی بده مراد ما از غم بده نجات ما
ای عا شقان مدفن رقیه
بگیرید امروز دامن رقیه
بادست های کوچکش کند باز
صد ها گروه از درد ها رقیه
◀️◀️◀️
امروز همه دست توسل به دامن سوخته بی بی رقیه بگیریم امروز همه یتیم نوازی کنم خدا کنه یتیمی در این مجلس نباشه 😭
اخی 😭
چقدر خدا سفارش یتیمارو به پیغمبرش کرد یا رسوالله اگر کسی دست نوازش به سر یتیمی بکشه به اندازه موهای سرش خدا براش حسنه می نویسه
امروز نمیدونم به چه نیتی تو این مجلس اومدی اما می دونم خوب دری را اومدی خوب جایی رو اومدی اخه می گن خدا تو دلهای شکسته است
امروز اومدی در خانه یه دختر یتیم بی بابا او مدی در خانه یه دختری که بی برادر شده یه دختری که بی عمو شده محرم نداره 😭
حالا ا گه دلت آماده شد اگه دلت شکست یادت باشه خدا دعای دلشکسته رو چشم گریان را بیشتر اجابت می کنه اگه دلت شکست برا امام زمانت دعا کن 😭
برا مریض ها دعا کن امروز دامن سه ساله امام حسین را بگیر نگاه به دستهای کوچکش نکنیا به خدا با دستهای خسته اش گره های بزرگی را بار کرده
آی مریض دار ها آی جوون دار ها آی آبرو دار ها😭
بگو رقیه جان من جایی رو ندارم آمدم در خانه شما به امیدی نا امیدم نکن
آخی😭
قربان دل شکسته ات بی بی سه ساله
دلهارو روانه خرابه شام کنید الهی هیچ دختری چشم انتظار باباش نباشه
آخی
فدای آن سر از بدن جدات بشم یا ابا عبد الله
آخی
بمیرم برات رقیه جان نیمه شب بهانه باباشو گرفت خیلی گریه کرد هرچه کردن آروم نشد صدا رسید بگوش یزید گفت چه خبره خرابه گفتن دختر حسین بهانه باباشو گرفته دستور داد سر بریده باباشو براش ببرند
سر بریده ر میان طبقی گذاشتند
وارد خرابه کردن مقابل رقیه گذاشتند صدا زد عمه جان من که طعام نمی خواستم من بابام را می خوام با اون دستای کوچکش روپوشو رو عقب زد دید این سر آشناست این سر بریده باباست سر بابا رو به سینه چسباند
آی ناله دار ها کجای عالم رسم است برای دختری که داغ پدر دیده
سر بریده پدرش رو برایش ببرند
شروع کرد با سر بریده سخن گفتن
با چه کسی محاسنت را به خون سرت خضاب کرد؟
با با چه کسی رگهای گردنت را برید
بابا چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد
یه مرطبه دیدند صدای نازدانه خاموش شد آمدند جلو دیدند سر یک طرف رقیه یک طرف
اخی بمیرم برات رقیه جان
یه اشاره کنم روضه نمی خواد فقط همینکه یه دختر بچه از ناقه افتاد بعد از ناقه هی می گفت عمه دستم درد می کنه عمه می گفت رقیه جان مادرم هم همینطور بود
هی می گفت عمه بازوم درد می کنه زینب می گفت رقیه مادرمم هینطور بود هی می گفت عمه پهلوم درد می کنه رینب می گفت رقیه جان مادرمم همینطور بود
برا همین بود وقتی از دنیا رفت زینب به یاد مادرش افتاد
اخه رقیه نیمه شب از دنیا رفت
برای مادرش تشیع جنازه نگرفتند
برا این دختر هم نگرفتند
بی بی خودش طاقت نیاورد بدن رقیه رو ِ غسل بده زن ِغساله ای آوردند زن غساله تا این بدن را دید گفت من دست به این بچه نمی زنم تا علتش را نگید چرا این بدن اینقدر کبود است چه بیماری داشته
آی ناله دارها
صدای ناله زینب بلند شد
فرمود از کربلا تا شام هرچه گفت بابا تازیانه می خورد
اخ یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتیمی خواریه دوران یتیمی
الهی طفل بی بابا نباشد
اگر باشد در این دنیا نباشد
اگر وست پدر می بود به دستم
کجا من در خرا به می نشستم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
😭😭😭😭😭
#نوحه_و_روضه_رقیه_س
#بسیار_زیبا
#سبک_شیرازی
😭😭
رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر...
این جاده گر گل میشود
اون سرزمین کربلا۲
گلهای گلدان حسین
پرپرشود درنینوا۲
ازسیلی این قوم دون ۲
روی رقیه شد کبود۲
😭😭
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر...)
😭روضه😭
(بمیرم اومدزیر یه خارو خاشاک
دید یه دخترسه ساله ای😭
زیر خاروخاشاک نشسته وگریه می کند
بازبون بچگی صدامیزنه بابا بابا
هی صدامیزد عمه عمه عمه
عمه من بابام ومیخوام بابام ومیخوام
اینقد ناله زد،گریه کرد😭
گفتن دخترحسین بهانه ی بابا گرفته
گفت اشکال نداره برید سر بریده ی
باباشو براش ببرید😭
بمیرم سروگذاشت روزانو
صدازد بابا،بابا توآسمونا دنبالت
می گشتم
بابا عمم می گفت :رفتی سفر
بابا،بابا بابا
بابای مهربونم
اینجای روضه دلم آتیش گرفته😭
صدازد بچه های شام بیاین
ببینید بابام اومده😭
دیگه به من نگید بچه یتیم۲
بیاید ببینید بابام اومده من
مهمون دارم😭
خوش اومدی بابا بابا
خوش اومدی توویرونم)
😭😭
😭ادامه نوحه😭
گلوی اصغرش شکافت
قنداقه اوشدغرق خون۲
درعلقمه آب آورش
گشته جدا دستش کنون۲
ازسیلی این قوم دون
روی رقیه شدکبود۲
گلوی اصغرش شکافت۲
قنداقه اوشد غرق خون۲
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر....)
😭😭
بابانگرحزینه ام
من دخترت سکینه ام۲
آوردی ازمدینه ام
بی توسفر چراکنم۲
بابا گلی گم کرده ام۲
کواصغرشیرین زبان۲
می گردم اندرکشته ها۲
شاید گلم پیداکنم۲
من دخترت رقیه ام
سیلی زدشمن خورده ام۲
ویران سراجایم شده
پرآبله پایم شده۲
ارثی زمادر برده ام
من تازیانه خورده ام۲
(رقیه گشته بی پدر
ای ساربان آهسته تر.....)
😭😭#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
AUD-20220731-WA0070.opus
324K
#نوحه رقیه خاتون
سه ساله دخترم نام ام رقیه
عزیز مادرم نام ام رقیه
🏴
به دنبال پدر هر جا دویدم
چه رنجی من دراین دنیاکشیدم
🏴
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
ببین رویم پدر گردیده نیلی
زده دشمن مرا با ضرب سیلی
امان از شام ویران از غریبی
بیا بابا تو بر دردم طبیبی
من باب الحوائج
رقیه ام سه ساله۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
ببین بابا پریشانم پریشان
من و تنهایی خار مغیلان
به دنبال تو میگشتم شتابان
شدم آواره ی دشت و بیابان
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
خودم دیدم برایم غصه خوردی
پدر رفتی مرا با خود نبردی
مرا با خود ببر اینجا غریبم
تو ای بابای خوبم ای حبیبم
منم باب الحوائج
رقیه ام سه ساله ۲
برس بابا به دادم
ز پا دیگر فتادم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بیقرار اصفهانی
➖➖➖➖➖➖➖
نوحه ی سینه زنی حضرت رقیه ( س)
خرابه چراغونه امشب
قناری غزل خونه امشب
موهام فرش مهمونه امشب
دلم خونه امشب
بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت
بابا نبودی ببینی که موی سرم سوخت
بابا نبودی ببینی که خاکسترم سوخت
نبودی ببینی پرم سوخت
لبام دیگه خندونه امشب
ولی چشما گریونه امشب
بابام گفته میمونه امشب
دلم خونه امشب
بابا نبودی ببینی که دستامو بستن
بابا نبودی ببینی دلم رو شکستن
بابا نبودی ببینی چی اومد سر من
سرم رو شکستن
شب باد و بارونه امشب
پریشونه این خونه امشب
دیگه رفتن آسونه امشب
دلم خونه امشب
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
بابا نبودی ببینی رو خارا دویدم
بابا نبودی ببینی که زهرا رو دیدم
بابا نبودی ببینی که من چی کشیدم
دویدوم بریدم
4_5917814147558409845.mp3
24.6M
🍁احوالاتشهادتامامجواد علیه السلام
🍁گریز روضه قتلگاه
#ترکی
🎤نوای دلنشین حاج ناصر شمس
🍁شهادتامامجواد علیه السلام
recording-20240514-111932.mp3
10.16M
سبک شور امام حسین (ع)
شاعر : حسین بابانیا
به نخ پرچمت گره زدم دلمو
قاطی کردم با تربت حرم گلمو
دستمو ولی کنی حسین بیچاره میشم
منو رهام کنی حسین آواره میشم
تو که دلت نمیاد منو جوابم کنی
جلوی چشم مردم منو خرابم کنی
به همه گفتم ارباب هوای ما رو داره
چجوری نوکرش رو بی کس و کار میذاره
«تو حسین منی»
نون و نمک دادی که من نمک گیرتم
توی خیالمی همش تا درگیرتم
نمیدونم درست یا نه که لایقتم
تو منو گردنم نگیری عاشقتم
اگه قراره خدا
منو عذابم کنه
بهتره که کافرِ
حسین حسابم کنه
توی جهنم باشم
به همه میگم خدا
نمیسوزونه آتیش
زائرای کربلا
«تو حسین منی»
گوشه نشین روضه های خواهرتم
گریه کن بساط اشک مادرتم
روضه ی ده سوار و نعل تازه حسین
اسب جنگی و حرمتِ جنازه حسین ...
یه ساعتی رسیده
که پیرمردی اومد
برای خودشیرینی
ضربه ای با عصا زد
حالا دیگه غبار
قتلگاهت نشسته
زینب بیا کنار
نیزه های شکسته
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
* حالا با خواهرش بگو ءَاَنتَ اخی ؟
«تو حسین منی؟»