eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
367 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5870669476961195271.mp3
6.91M
عج تقلاّ ندارم، تمنّا ندارم کنارم نباشی، تسلّا ندارم اگر زخم خوردم شفای تو بوده نظر بر دوای اطبّا ندارم شکسته سبویم فدای سر تو به لب صحبتی غیر لیلا ندارم شلوغی دور و برم از فراق است چو طفلی یتیمم که بابا ندارم سفیدی قلبم سیاهی گرفته دلی داشتم من که حالا ندارم اگرچه یک عمر است چشم انتظارم نگفتم امیدی به فردا ندارم به رویم نیاورده ای که بُریدم بغل کن مرا که دگر نا ندارم به رسوائی من کسی را نداری به غیر از تو من هم کسی را ندارم مریز آبروی مرا پیش زهرا بجز این به مولا تقاضا ندارم چرا بسته ای در به رویم مگر من؛ غم کربلای معلی ندارم! فدای حسین و فدای عزایش صدا زد دگر میر و سقا ندارم
روضۂ دفتری حضرت ابالفضل(ع) 👈🏻بانوای جانسوز:استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 السلام علیکَ یا ابا عبدالله، السلام علیکَ یا باب الحوائج یا ابالفضل العباس «یا کاشف الکرب عَن وجه الحسین اِکشِف کَربی بحقِ اخیک الحسین» ذکر سماواتیان ثنای ابالفضل خیلِ مَلَک خادمِ سرای ابالفضل با مژه روبَد غبار،حور بهشتی (از حرم وصحنِ باصفایِ ابالفضل)2 ◾امشب شبه ابالفضله ، فیض ببرن پدر و مادرایی که عاشق ابالفضل بودن، اما حرمشو ندیدن، الان زیر خروارها خاک خوابیدن، هر کی هر حاجتی داره نگه داشته تا امشب که به ابالفضل بگه ابالفضل شرمنده شده نمیذاره ما خجالت زده بشیم آااااای ابالفضل ابالفضل دعاکنید که سقاپاش برسه به دریا مَشکُ پُرازآب کنه بیاره توخیمه ها عمو عموابالفضل عمو عموابالفضل (بچه ها اینجوری ناله میزنن) ابا عبدالله هر جوری بود اجازه داد قمر بنی هاشم بره میدان اما تعبیر حسین اینه(اُطلُب لِهذهِ الاَطفالِ الْماء) حالا که میخوای بری برو فقط برای این بچه ها آب بیار یه جمله بهش فرمود: عباس تو پرچمدارِ منی اگه تو زمین بخوری لشکرم از هم می پاشه،فهمیدی چی گفتم؟ من نمیدونم این جمله رو لشکر دشمن شنید یا نه؟ جایی ننوشتن اما حسین رو رها کردن ، دنبال عباس رفتن، تا یه جایی گیرش بندازن رفت تو شریعه مشکو پُر از آب کرد با چه هیبتی آبی که تو دستش بود مرکبش نوشید دستشو به آب بُرد، آب رو روی آب ریخت، که همه بدونن من این آقام رو برا آب فرات و آب دنیا نمی فروشم، کی گفته که من میخواستم آب بنوشم؟ نانجیب تو مهریه ی مادرِ حسینی تو معرفت نداشتی اما من که مثل تو نیستم، میگن تا قیامِ قیامت آب دورِ قبر عباس طواف میکنه از شرمندگی و خجالت سوار مرکب شد، یا صاحب الزمان چهار هزار تیرانداز کمین کردن دستاشو که قطع کردن مرحوم علامه مجلسی مینویسد مشکو به دندان گرفت هنوز داره به سمت خیمه ها میاد (یارب مکن امید کسی رو ناامید) تا تیر به مشکِ آب خورد نوشتند سرگردان و متحیّر دست نداره بجنگه، آب هم نداره که به خیمه برگرده😭😭😭یا صاحب الزمان،بذار روضه رو از زبان خودش بخونم مرحوم آ شیخ محمد علی خراسانیِ واعظ تو حرمِ خودِ عباس منبر رفت فقط یه گوشه از روضه رو اشاره کرد اون گوشه ای که فرمود: تیر به چشمش زدن اومد پایین، مرحوم آ سیّد ابراهیم قزوینی امام جماعت حرم عباس گفت اشکمو در آوردی دلم رو آتیش زدی، اما این روضه ای که سَنَدش ضعیفه رو نخون ، میگه اومدم منزل شب در عالم خواب خودِ حضرت رو زیارت کردم ، حضرت فرمود: آ سیّد ابراهیم مگه تو کربلا که بفهمی ضعیفه یا نه ؟ حالا روضه رو خودِ عباس خوند: فرمود: آ سیّد ابراهیم بخدا دستامو که بریدن ،به مشکم که تیر زدن ، یه تیر به چشمم زدن هرکاری کردم دست نداشتم که تیرو در بیارم😭😭😭سرمو تکون دادم این تیر از چشمم بیرون نیامد عمامه از سرم افتاد یا زهراااااا این زانوم رو آوردم بالا تیر و بین زانوهام بذارم بلکه بتونم بیرون بیارم ، چنان با عمود آهنین به فرقم زدن آاااااای حسییییین😭😭😭 اومد کنار بدن برادر (فاطمه جان شاهد باش اینا همونائین که پیغمبر فرمود مثل مادر بچه مُرده زار میزنن) سی هزار نفر دارن نگاه میکنن دیدن حسین(فَوَقَفَ مُنحَنیا) زبون حال بگم: تو مثل جون عزیزی اگه که بر نخیزی رقیه مو میبرد عدو برا کنیزی الا لعنة الله علي القوم الظالمين
. جان نثارِ علقمه میکرد نجوا با خدا بر لبِ شط فرات آن ماه دارد ماجرا عکسِ خود را دید در آب زلال آن تشنه لب با شریعه گفتم عطشانن طفلان بی وفا نامِ من سقاست کی نوشم ازین آبِ خنک تا صدایِ العطش آید به گوش از خیمه ها با سکینه وعده کرد آب در خیمه برم با رقیه گفته ام سیراب میسازم تو را مشک های خشک را پر کرد از آب فرات راه نخلستان گرفت و داشت زیر لب دعا یا رب از کام علی اصغر خجالت می کشم خود مدد کن شاد گردد هاجر کرب و بلا هم چنان می آمد و رویش به سویِ خیمه بود نا جوانمردی ز پشت نخلی آمد بی هوا من چه گویم تیغ دشمن زد چنان بر بازویش دست آن بالا بلند افتاد از پیکر چرا والله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابدا عن دینی . لب تشنه ی فرات ‌،فدای سرت شوم قربان حلق خشکِ علی اصغرت شوم لب تشنه فرات دو چشم خویش باز کن برخیز و بر جنازه اکبر نماز کن .‌............. سقای دشت کربلا اباالفضل اباالفضل اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل اباالفضل *دست نداره اما هر کی در خونه ش دستشو دراز کنه دیگه دستش محتاج درِ خونه ی دیگری نمیشه...* وقتی که دید موج عطش بی حساب شد در بین خیمه همهمه ی آب، آب شد وقتی نگاه کرد به طفل رباب و دید از فرط تشنگیش چنین غرق خواب شد شمشیر را گذاشت سپس مَشک را گرفت سقای اهل بیت چنین انتخاب شد بر روی شانه های خود انداخت مَشک را اذن از حسین خواست و پا در رکاب شد سوی شریعه یک نفس و با شتاب رفت پشت سرش هم اشکِ حرم پر شتاب شد وقتی رسید دست در آب فرات برد تصویر خشکیِ لب ارباب قاب شد گفت ای فرات! هیچ خبردار گشته ای یک قطره از تو حسرت طفل رباب شد؟ *شروع کرد با آب حرف زدن، بعضیا میگن وقتی آب رو آورد بالا خواست بخوره یاد خیمه ها افتاد نه والله، خواست با آب حرف بزنه بگه خیلی بی وفایی، تو خیمه بچه ها دارن بال بال میزنن، مگه میشه عباس از آقاش غافل باشه..* دیگر نبود جای درنگ و نشستنی پُر شد که مَشک از آب زمانِ شتاب شد *زودی مَشکشو آب کرد گفت زودی برسم به خیمه.. مگه خبر نداری سکینه عموشو صدا زد مشک خالی بهش داد، همچین که برگشت گفت رباب خیالت راحت، قول عمو نشد نداره، مگه میشه عموم اباالفضل...* *هی به خودش می‌گفت عباس مادرت یه عمر اینجوری تربیتت کرده، برا همچین روزی، عباس یادته شب بیست و یکم بابات علی، دست تو رو تو دست حسین گذاشت، بجنب بچه ها دارن بال بال می‌زنن...* برگشت پر امید ولی در میان راه تیری رسید و حیف تمامش خراب شد خالی شد و قطره به قطره امید او آبی که بود سهم سکینه، سراب شد فرمود که مرا بزنید و نه مشک را خیلی در آن میانه اباالفضل عذاب شد *دست نداشت، اما با دندوناش مشکو گرفت، گفت هر جور باشه باید خودتو برسونی به خیمه، میخوای بدونی چرا هر ناامیدی درِ خونه ش میره امیدش ناامید نمیشه؟ برا اینکه طعمشو چشیده..* تیری به مشک و تیر دگر هم به چَشم خورد از اسب واژگون تنِ عالیجناب شد دستش به خاک بود و به نامردی اش زدند دیگر عمود آمد و فصلُ الخِطاب شد *مرحوم قزوینی هم آورده، وقتی یه روضه خون روضه میخوند گفت: تیر به چشم عباس زدن، چطور از اسب واژگون شد.. ایراد گرفت از این روضه خون، میگه همچین که روضه تموم شد رفتم خوابیدم خواب آقام اباالفضل رو دیدم، فرمود: چرا به این روضه خون اینطور گفتی..خیلی سخت تر از این حرفا بوده، می‌خوای خودم برات بگم؟ مشکو آب کردم، خود عباس داره روضه میخونه..دستامو بریده بودن، خدا نیاره یه خاری تو چشمی بره، وقتی صدمه به چشم می‌خوره اول دستتو زود رو صورتت میذاری، تیر به چشمش زدن، هر چه کرد نتونست تیرو دربیاره، فرمود: دو تا پاهامو جمع کردم، ته پیکانُ بگیرم تیرو بیرون بیارم، یه وقت حس کردم یه پایی اومد رو پاهام، گفت: بلند شو، مگه تو عباس نیستی؟ از ترسِ تو لشکر من خوابشون نمی‌بره، صدا زد نامرد وقتی اومدی که من دست ندارم، گفت تو دست نداری ولی من دارم، چنان عمود به سر زد، آی حسین... یجور به فرقش زد، همه ی سرا رو بالا نیزه زدن، فقط سر عباس دیگه رو نیزه بند نمی‌شد، سر عباسو به پهلو زدن، تو خیمه بچه ها منتظرن، الان عمو میاد، رباب ساکتش کن، هنوز به علی نگفتی عمو رفته آب بیاره...؟* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
حرمین باصفادی.mp3
5.56M
حرمین باصفادی - کعبه دل کربلادی عالمه داروالشفادی - عجب دل آرادی تربتین کیمیادی -  کعبه اهل ولادی قبله عرش خدادی- جنت اعلادی سنه من نوکرم - بونا فخر ایلرم اوگوزل توربتون - جنّته ویرمرم آقام آقام حسین(۴)     فرقت کربلادن - گور نجه جان بر لبم من عبد درزینبم من - بنده درگاهم سائل بینوایم - بنده کوی منایم دردوغمه مبتلایم - عالمه من شاهم دیمیرم عاشقم - عبد نالایقم اوگوزل قبریوی - گورماقاشایقم آقام آقام حسیم(۴)     اگر ایتسن عنایت - مزارین ایتسم زیارت قلبیده قالماز بوحسرت - نار غمه یانام قسمتیم اولسا گلم - جامه غمده بورونم قبریوی گورسم سورونم - اوت توتوب اوتلانام سینمی داغلارام - قاروی باغلارام یاحسین سسلرم- یانارام آغلارام آقام آقام حسین(۴)     خاطره اولین بار- نگاه به صحن علمدار دلمروکرده گرفتار - دلتنگتم ای یار من ویه دل هوایی - خسته شدم از جدایی میخوام بشم کربلایی - مردم زتنهایی نمیگم عاشقم - آخه نالایقم میدونم آقاجون - برات آینه دقم آقام آقام حسین(۴)     دیونه کربلاتم - ازبچگی مبتلاتم سینه زن روضه هاتم - مدیون چشماتم وقتی شبا بیقرارم - سرموروتربت میزارم توروبه یادم میارم - دلبرودلدارم قربون روضه هات - عطر سینه زنات قربون پرچمه - حرم کربلات آقام آقام حسین
روضه شهادت امام حسن مجتبی(ع).mp3
6.63M
بانوای:حاج نادر جوادی ئولدی حسنین باغلا قرا باشیوه زینب مهمان ایله قارداشیوی گوزیاشیوه زینب باغلا بو آخان گوزلری طاها عوضیندن آل باشیمی آغوشیوه مولا عوضیندن الرده ئولن یاره لی زهرا عوضیندن افغانیله گرم ایله منیم یاسیمی زینب اکبردن آیرما آتاسیز قاسمی زینب زهرا ایوینین گلشنی سولدی غم الینده تاراولدی ایشقلی گونوزوم محرم الینده گل سنده ننم گلدی قرا پرچم الینده جان شیشه سی زهرین اثریندن داشا دیدی ای باشی بلالی باجی عمروم باشا گلدی
4_5972102680208738981.mp3
5.47M
ای قلبی یاره زینبیم اقبالی قاره زینبیم ئولدی حسن باش قاره وی باغلا دوباره زینبیم سسله حسین قارداشیمی آغوشه آلسون باشیمی جان زینیم جان زینبیم ایله خبر عباسیمه آماده اولسون یاسیمه سعی ایلیون بولدورمویون جان ویرمگیمی قاسیمه قویما او نیکو منظری گورسون بو یورقون پیکری قورخار بو شیرین دل بالا گورسه بو قانلی لبلری سسله حسین قارداشیمی آغوشه آلسون باشیمی جان زینیم جان زینبیم دوشدی غمه باشون باجی قان اولدی گوز یاشون باجی آلام و درد و غصه دن دینجلدی قارداشون باجی سسله حسین قارداشیمی آغوشه آلسون باشیمی جان زینیم جان زینبیم گل مثلی سولدی دای حسن طاها دیر ایوای حسن زهرا وریندن سن دینن لای لای حسن لای لای حسن سسله حسین قارداشیمی آغوشه آلسون باشیمی جان زینیم جان زینبیم قربان اولوم گوز یاشیوه غملر آغاردان باشیوه یاس مجلسین برپا ایله مظلوم ئولن قارداشیوه آغلار منه داغلار باجی سیلر سولار آغلار باجی جنتده قلبیم یاره سین زهرا ننم باغلار باجی سسله حسین قارداشیمی آغوشه آلسون باشیمی جان زینیم جان زینبیم
کاش بشم شمع شب تار بقیع.mp3
6.24M
جوادمقدم کاش بشم شمعِ شبِ تارِ بقیع سر بذارم روی دیوار بقیع آب بشم بسوزم و گریه کنم تا سحر برای زوار بقیع   نه چراغو نه رواق و سایه بون سایه بونش شده سقف آسمون نه صدای گریه های زائرا نه شبای جمعه داره روضه خون   نذر صحنِ تو اشک الآنم ای غریب بی حرم ، جانم حسن جانم خاک پای تو چشم گریانم ای غریب بی حرم ، جانم حسن جانم   ... ای حسن جانم ، ای حسن جانم ... ... ای حسن جانم ، حسن جانم حسن جانم ...   روی زخم نُه فلک نمک زدن دلت آیینه شد و تَرَک زدن روز کشتنت همون دوشنبه بود که جلوت مادرتو کتک زدن   تو پریدی ولی رد شده از سرت دست سنگینی که خورد به مادرت دیدی آخرش دوتا گوشوارشو تیکه تیکه ریخته بود دور و برت   آخ زبونم لال حرفشم درده مادرت مسیر برگشتشو گم کرده اونکه سیلی زد خیلی نامرده مادرت مسیر برگشتشو گم کرده   ... ای حسن جانم ، ای حسن جانم ... ... ای حسن جانم ، حسن جانم حسن جانم ...   شاعر : محمد امین حق پناه سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
12591.mp3
235.9K
تو مدینه عزا به پا شد فاطمه امشب صاحب عزاشد زهرجفا زد شراره بر دل شاهد کوچه حاجت روا شد تنی تا نشون شد کفن لاله گون شد دل شیعه خون شد کار دل جنون شد آه و واویلتا آه و واویلتا(۲) ◾️بنددوم آسمون دل ابریه امشب جان امامم رسیده برلب ناله زد از دل امام مسموم برای یاری آمده زینب جان من برلب است سینه زن زینب است گرد ماه کوکب است شام عزا امشب است آه و واویلتا آه و واویلتا(۲) ◾️بندسوم ما که تو عالم به تو مینازیم هستی خود را به پات میبازیم دلخوشی ما تو عالم اینه توی بقیع تاحرم بسازیم ای تو بال و پرم چو مرغی میپرم ای تو تاج سرم تا حرم میروم آه و واویلتا آه و واویلتا(۲) مرتضی محمودپور
7371_1629467304557.mp3
474.8K
زهر جفا زد آتش مادر بر این دل من (3) همسر من ای مادر گردیده قاتل من (3) جنازه ام مادر جان کردند و تیرباران حسن، حسن، حسن جان، حسن، حسن، حسن جان (2) خونی که خورده بودم مادر من از برایت (3) ببین که می چکد از گلوی مجتبایت (3) جنازه ام مادر جان کردند و تیرباران حسن، حسن، حسن جان، حسن، حسن، حسن جان (2) چه رنجها من دیدم مادر در این زمانه (3) دیدم تورا می زدند سیلی و تازیانه (3) جنازه ام مادر جان کردند و تیرباران حسن، حسن، حسن جان، حسن، حسن، حسن جان (2) حاج مهدی خرازی. 🌹
. |⇦•در حسینیه ی جبین.... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── در حسینیه ی جبین روضه است خط به خط گریه، چین به چین روضه است آسمان گریه کرده بالأخره هر شبی را که در زمین روضه است به کجا می روی ؟در عالم اگر؛ خبری هست در همین روضه است در میان اهالی گریه اولین روضه آخرین روضه است زهر کم کم بر او اثر می کرد زردی چهره هم یقین روضه است لفظِ "اِرْجِع فاِنَّهُ یَهْجُر" تا قلم خواست بدترین روضه است *پیغمبر فرمود: برام کاغذ و قلم بیارید که بنویسم براتون. نانجیب گفت این مرد داره هذیان میگه. از همین جا فاطمه آهی کشید...* با گریزش شکستن دندان وسط کوچه اولین روضه است *اگه اون روز دندان رسول خدا رو نمی شکستن، مثل چن روز قبل با چوب خیرزان بر اون دندان ها نمی زد...* با دلیل شهادت زهرا لفظ پیغمبر امین روضه است شتر سرخ در جمل فتنه است اسب اما بدون زین روضه است همه از خیمه ها بیرون دویدند ولی سالار زینب را ندیدند *الهی برات بمیرم. خودش دستور داده محتضر وقتی میخواد از دنیا بره، سینه اش باید سبک باشه. حتی میگن باید دکمه پیراهنم باز کنن. در باز شد، حسنین دویدن، خودشونو رو سینه پیغمبر انداختن. میگن امیرالمومنین دوید بچه ها رو برداره، فرمود: نه علی جان! بذار حسین رو سینه ام باشه. زینب داره این صحنه رو می بینه. تا اون موقعی که اومد نیگا کرد، "یوم علی صدر المصطفی"... آه... "و یوما علی تحت الثری.." یه طوری باید حسینو بگی که پیغمبر بشنوه دعات کنه... حسین آه آه.... الهی برات بمیرم. گفت بذار حسین رو سینه ام باشه. من با او احساس سنگینی نمی کنم. راحت تر جون میدم. یا رسول الله! اینجا حسین رو سینت اومد، من بمیرم برا اون لحظه ای که دیدن عمه سادات مضطربه. هی دستاشو رو سر میزنه، آخه جلو چشم زینب نانجیب وارد گودال شد..*. او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل *والشمر جالس علی صدره... یه وقت ارباب ما احساس کرد کوهی رو سینش اومده...* روضه از این به بعد رفت به دشت روضه دنبال خواهرش می گشت روضه شد عاطفی دمی که حسین یک قدم رفت یک قدم برگشت با غدیر و کریم و بزم شراب روضه می زد گریز هی بر تشت *اینم برا اونایی که دلشون امشب پیش امام رضاست ...* کاش بودم پس از دو ماه عزا پشت باب الجواد، ساعت هشت : ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇