eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
عرض ارادتی خدمت امام حسن مجتبی علیه السلام (مناسب برای آهنگهای مختلف) ای زَهرِ کینه قلبین ، سوزان ایدن حسن جان زهرایه جَنَّت ایچره ، مهمان گیدن حسن جان کانِ کَرم حسن جان ای بی حرم حسن جان دردین کیشی ایوینده ، سویلَر وفالی یاره غَمخوار اولار عیالی ، اِیلَر او درده چاره سالدی وفاسیز عورت ، درده سنی دوباره نامَحرم اولدی مَحرم ، بولمَم نَدن حسن جان اصحابِ بی وفاچوخ ، ایتدی سنی اذیّت واردار ایدوبله صُلحه ، چَکدون نه چوخ مصیبت خنجر جراحتیندن ، جسمونده وار علامت ایتدی هَره جَسارت ، بیر گوشه دن حسن جان قبره گیدنده نَعشون ،گلمیشدی دوزدی چوخلار کیم بیر امام جسمین ، آخر بو نوعی یوخلار؟ گویا او پیکروندن ، چخموردی بعضی اوخلار گیتدی مزاره آخر ، قانلی بدن حسن جان مظلوم اولان سنون تَک ، واردور جهاندا آیا؟ بِش ، آلتی سینّیدِیدون ، حَشرون اولوبدی برپا سن اوندا جان ویریبسن ، گوردون یخیلدی زهرا دوشدون اودور اَیاقدان ، سن غُصّه دن حسن جان بیر تنگ کوچه افسوس ، تنگ اولدی رهگذاره بیر اَل گیدیب هوایه ، رَدّی دوشوب عُذاره دردین آپاردی گیزلین ، آخر آنان مَزاره توپراقه قان سوزوبدی ، گوشواره دن حسن جان ثانی یارالی بیر گول ، توپراقلار اوسته سَردی بیر گول یوزونده اَکدی ، بیر قانلی گولده دَردی بیر سیلی دَیدی اَمّا ، صاقی صولی گووَردی بِیْله سولان گُلُستان ، یوخ گورسه دن حسن جان شیعه سنه حسن جان ، آخر حرم دوزه لدَر شایسته بیر ضریحی ، چوخ محترم دوزه لدَر چون سن کریمیدون بیر ، بابِ کَرم دوزه لدَر دوشمَز یادا گورنده ، باغِ عَدَن حسن جان خونِ دیلون آخیبدی ، آخر دوداقلاروندان ظُلمیله آیری دوشدون ، مظلوم اوشاقلاروندان آلدیم خبر مزارون ، وضعین قوناقلاروندان پوزقوندی نه گَلن وار ، نه وار گیدن حسن جان التماس دعای فرج الاحقر مهدی عبادی
4_5787600110762328894.mp3
5.86M
روضه (ص) با نوای: استاد موضوع: مرصع خوانی ـ حسن تعلیل ـ اقتضای حال چشم سربسته شد ولی ناگاه چشم دل دید دلبر آمده است بانوی بانوان خدیجه که بود آزروی پیبمبرآمده است آمده یار باوفای نبی از بهشت برین به استقبال بوی مرگ وفراق تا آمد رفت زهرا کنار او ازحال مانده مابین ماندن ورفتن میکشیدش دوجذبه از دوطرف یک طرف شوق دیدن همسر یک طرف غربت امیرنجف آن طرف خنده های وصل به حق این طرف اشک دیده زهرا آن طرف ارجعی الی ربک این طرف ناله های وا ابتا گرچه لب روی لب فشرده ولی ناله اش تا به آسمانها رفت التماسش هرآنچه زهرا کرد اوبه همراه مرگ تنها رفت نفس رفته ناگهان برگشت چشم خوابیده باز شد بیدار وسراسیمه گفت بازهرا آه ازدرد فغان از آن دیوار کفن از بهر پیغمبر بیاور نهان از دیده دختر بیاور اشاره کرد بر در گفت احمد علی جان میخ در را دربیاور توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
‍ چقدر مصیبتای این دو پاره ی تن پیغمبر شبیه همه، هر دو صدای نالشون بلند شد «آه سوختم» هر دو از خدا طلب مرگ کردن، هر دو قبل از شهادت دستور گریه دادن امام رضا زن و بچشُ جمع کرد فرمود: بیاین برام مویه کنید گریه کنید خواهرش اومد جلو فرمود داداش مسافری، گریه بده فرمود مسافری که برگرده؛ هی دیدن اومد خودشُ انداخت رو قبر پیغمبر برگشت دم در دوباره رفت فهمیدن امام رضا برنمی گرده. مادرش فاطمه هم وقتی دید علی داره گریه می کنه اول اشکاشُ پاک کرد بعد فرمود گریه کن، برا من گریه کن، برا یتیمای من گریه کن، برا حسین من... هر دو پاره ی تن پیغمبر تو چند قدم چند بار رو زمین نشستن امام رضا از مجلس مأمون که بیرون اومد تا خونه ی حضرت راهی نبود بیش از پنجاه مرتبه هی رو زمین نشست گفت جیگرم، سیدا مادرش زهرا تو چند قدم برا زیارت بابا چند بار رو زمین نشست. هر دو پاره ی تن خیلی مصیبتاشون شبیه همه اما یه مصیبتشون خیلی با هم اختلاف پیدا کرد سادات بدن مادرتونُ هفت نفر نیمه ی شب اما درود خدا بر مردم ایران که از روز اول دلداده ی اهل بیت بودند، چه کردند؟! همه جارُ سیاه پوش کردن، عزادار شدن، لباس سیاه پوشیدن، با اینکه ممنوع بود زنا بیان مکروه هم هست زنای نوغان اومدن پیش شوهراشون گفتن اجازه بدید ما دنبال این جنازه بیایم، گفتن نمیشه اصرار کردن گفتن نه وقتی دیدن خیلی اصرار کردن اما فایده نداره گفتن مهریه هامونُ می بخشیم. چرا انقدر اصرار دارید؟ گفتن آخه این آقا غریبه زن و بچش مدینه هستن، اومدن من اینُ ندیدم اما معروفه انقدر گل رو بدن امام رضا ریختن گل پر شد روی بدن روز آخر ماه صفره من فدای اون بدنی که وقتی خواهر اومد عوض گلباران انقدر نیزه شکسته... توضیحات در فایل صوتی ارائه گردیده است.
روضه پنج تن صلوات الله علیه 🎤🎤🎤👇👇👇 ب احترام غمه مادرت بیا مهدی قسم ب عمرکمه مادرت بیامهدی به چادری که شده پرچم عزاداری به پرچم علم مادرت بیامهدی دل هاروببریم مدینه کنار حرم رسول الله و ائمه بقیع و توسلی ب دامن پنج تن آل عبا بزنیم یا رسول الله آرزومندان مدینه دلشون پر میزنه برا اون حرمی که برامون دیدنش آرزویه بگو آقا جان کاش میشد هروقت دلتنگ بی بی فاطمه شدیم هروقت بهانه قبر مخفی مادرو رو گرفت دلمون میامدیم ب زیارت قبرشما اونجا باشما درد دل میکردیم از شما میخواستیم برا ظهور میوه دلت دعا کنی مثل امروز حضرت زهرا مثل مرغ سر کنده دور بستر بابا دور میزنه بابا دورت بگردم من مادر نداشتم مادر ندارم تورو هم از دست بدم بی کس میشم بابا راضی نشو زهرا یتیم بی کس بشه صدای تق الباب اومد حضرت زهرا جواب داد صدا ی اومد اومدم احوال پیغمبر بپرسم گفت بابام حال خوبی نداره برین بعد بیان برا بار دوم دوباره تکرار شد برا بار سوم پیامبر گفت زهرا جان عربی که پشت در شخص خاصی حضرت عزارییل اولین کسی اخرین کسی برا قبض روحش اجازه میگیره حالا اونایی که آرزوی نجف دارن دلتو ببر نجف بمیرم برا اون آقایی که بعد مرگ پیامبر یتیم تر از حضرت زهرا شد برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدارا جان عالمی ب فدای ان مولایی که وقتی سلام ب مردم مدینه میکرد جواب سلام مولارو نمیدادن اما بازم دلش خوش بود که زهرارو داره اما یجا خیلی ب مولا سخت گذشت اونم اون لحظه ای بود که دسش رسید ب بازوی ورم کرده ب صورت سیلی خورده ای وای مادرم اما حالا یه کاروان اشک ببریم مدینه کنار بستره مادری که ب سختی نفس میکشه ب سختی دست بالا میاره به سختی موهای سر زینبشو شونه میکشه میگه زینب الهی مادر موهات پریشون نشه مادر ب سختی دستشو میکشع روی لب های حسنش مادر بمیرم برای لب هاکه از زهر کین سبز میشه اخ دست ب سر حسین میکشه زیر لب زمزمه میکنه حسین جان مادر الهی سرت دست ب دست نگرده .....👇👇👇 اما کنار بستر مادر دختر4سالش زبانحالی داره ازهمگی التماس دعا اونایی که سوز دل دارن عزیزایی که داغ مادر دیدن منو ببخشن اخ..به 18ساله بانویی بباله دعا میکرد طفلی 4ساله الهی مادرم زهرا جوان است چرا در نوجوانی پیر گشته چرا ازعمرخود او سیر گشته اما این خواهر دلش ب برادرا خوشه ای کاش امام مجتبی رو هم مثل مادرش شبانه ب خاک میسپردند دیگ هفتاد چوبه تیر ب تابوت برادر نمیزدن لا یوم کیومک یا اباعبدالله اما کربلا رفته ها حسینیا روزی برا این خواهر سخت از روز عاشورا نبود که وقتی اومد کنار بدن برادر ،برادرو نشناخت ناله میزنه گلی گم کرده ام میجویم اورا به هر گل میرسم میبویم اورا اگرجویم گلم را در گلستان به اب دیدگان میشویم اورا همه ناله بزنید غریب مادر حسین ...یا مظلوم حسین .... التماس دعا..
|⇦•آبروی دو عالم... (نماهنگ) و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ کربلایی رسول رحیمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو اولین فرصت من اومدم روضت امشب و اومدم تا بهم بدی رخصت به ظاهرم نگاه نکن ازم قبول کن این کمو کی میخره به غیر تو، آقا دل شکستمو چقد عذاب شدم... هر جا بی تو بودم خراب شدم دلم به این خوشه... که آقا نوکرت حساب شدم «آبروی دو عالم..» منم زینبی که غریبی تو دیدم تو‌ نصفه روز از زمونه بریدم تو‌ میدونی داداش که من چی کشیدم یه جوری به دور حرم میدویدم که دیدم به دورت عدو‌ حلقه بسته یکیشون با چکمه رو سینه ات نشسته دیدم قاتلت رو‌ که خنجر به دسته صدام میزدی با دهان شکسته هنوزم میتونم بگم رو به روتم میدونی هنوزم به فکر گلو‌تم دلم همیشه با عشق تو مانوسه نگاه تو به ما یه جورِ مخصوصه خدا رو شکر که عمر ما داره توو روضه سر میشه شیرینیه روضه ی تو برای چای و تلخیشه گریه یه نعمته... اون اشکی خوبه که بدون منته تباه نمیشه عمر... توو روضه وقتی هر ثانیه قیمته «آبروی دو عالم...» :علی اکبر غلام پور ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
. متن روضه 1 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن آجرک الله یا صاحب الزمان 🔸تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن 🔸زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان... پنج سال بیشتر نداشتید اقا... داغ بابا رو به دلتون گذاشتند... 🔸قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد 🔸سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن از همینجا یک کاروان دل بریم... خانه امام عسکری... 🔸طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد 🔸تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن راوی میگه لحظات آخر... دیدم امام عسکری در بستر بیماری... فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید... بگید پسرم بیاد... میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم... یه آقازاده خوش سیمایی... صورت مبارکش مثل ماه میدرخشه... مشغول عبادت خداست... (الهی... یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه) عرضه داشتم آقا جان... حال امام عسکری منقلبه... میگه تا بر پدر وارد شد... نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد... صدا زد... یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ... إسْقِنِی الْمَاءَ... پسرم مهدی جان جرعه آبی برام بیار بابا... فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی... من دیگه رفتنیم بابا... دیگه بعد از من یتیم میشی بابا... دیگه بعد از من غریب میشی بابا... پسرم.. بعد از من سر به بیابون ها میزاری... همه تنهات میگذارند... خدا ميدونه... خیلی سخته برا فرزندی ببینه... جلو چشمانش بابا داره جان میده... نتونه کاری کنه... اما هر طوری بود لحظات آخر... حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادند... نگذاشتند امام عسکری با لب تشنه از دنیا برند... عرضه بداریم یا صاحب الزمان... خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید... پدر رو سیراب کردید... 🔸پدرت لحظه های آخر عمر 🔸آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان... میخوام بگم... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین آی کربلایی ها... آماده ای بگم یا نه... 🔸دم آخر پسر نداشت حسین 🔸تشنگی از گلویش می جوشید مردم.. من از شما سوال میکنم... لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟... عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند... یک طرف علی اکبر... با بدن قطعه قطعه... روی زمین کربلا... یک طرف دیگه هم امام سجاد... از شدت بیماری... با صورت به زمین افتاده... نميتونه از جاش بلند شه... لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله... دید کسی نمیاد کنارش... یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا... یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه... ( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ ) شمر روی سینه حسین... خنجر برهنه کرده... تسلای دل امام زمان... ناله بزن یاحسین... 🔸مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود 🔸وقتي که زير چکمه ي آن نانجيب بود 🔸پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود 🔸تنها سلاح خواهرش" امّن يجيب "بود 👇
. سلام آقا. تو هستی یوسف زهرا سلام آقا. شدی آوارهٔ صحرا غریب آقا سلام آقا ‌. میدونم که عزاداری در این شبها.به درد و غم گرفتاری غریب آقا میاد امشب . صدای گریه های تو غمِ بابا. شده امشب عزای تو غریب آقا زبان حال امام عسکری علیه السلام بیا بابا . کنارم با دوچشم تر ببوسم من . لب تو لحظهٔ آخر عزیز من همین روزا. به زخم ما نمک خورده همین روزا. بدون مادر؛ کتک خورده عزیز من همین روزا . عمومون محسن و کشتن همین روزا. یه کوهه هیزم آوردن عزیز من همین روزا. میون یک در و دیوار شده زخمی . یه سینه با نوک مسمار عزیز من لب ِتشته؛غریب عالمینم من دم آخر فقط یاد حسینم من حسین جانم به هرسختی . مرا آخر کفن کردی توهم گریه . برای پیرهن کردی حسین جانم دم مغرب . سرش بر نیزه ها بردند همه زن ها. به هر کوچه کتک خوردند حسین جانم .👇