eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
356 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
الا مادر؛ به قربونِ جمالت ●♪♫ رخ چون بدر و ابروی هلالت ●♪♫ شنیدم؛ کامِ عطشان جان سپردی… ●♪♫ گلِ ام البنین؛ شیرم حلالت ●♪♫ ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل… ●♪♫ شنیدم؛ دست هایت را بریدند ●♪♫ شنیدم؛ چشمِ نازت را دریدند ●♪♫ چو طفلان این سخن ها را شنیدن ●♪♫ همه از هم خجالت می کشیدند… ●♪♫ ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل… ●♪♫ انیسِ گریه هایم، را گرفتند ●♪♫ توانِ دست و پایم، را گرفتند ●♪♫ کمانی تر شدم، از زینب ●♪♫ افسوس! سرِ پیری؛ عصایم را گرفتند… ●♪♫ ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل… ●♪♫  مسلمانان! حسین، مادر نداره… ●♪♫ غریب است و کسی بر سر نداره ●♪♫ ز جورِ ساربانِ بی مروت؛ دگر انگشت و انگشتر نداره ●♪♫ ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل… ●♪♫ گلِ احساس، را از من مگیرید ●♪♫ شمیمِ یاس، را از من نگیرید ●♪♫ همه دار و ندارم را بگیرید؛ فقط عباس را از من نگیرید ●♪♫ ابوفاضل… ابوفاضل… ابوالفضل… ●♪♫ تموم زندگیم؛ مالِ حسینه… ●♪♫ دلم همواره دنبالِ حسینه ●♪♫ کجایید؛ ای شهیدان خدایی؟ ●♪♫ بلا جویانِ دشتِ کربلایی ●♪♫ کجایید؛ ای سبک بالانِ عاشق؟ ●♪♫ پرنده تر، ز مرغانِ هوایی ●♪♫ ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── مجید بنی فاطمه الا مادر به قربون جمالت
❣﷽❣ 🔳 ع 2 ⚫️ ع 2 🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات 🍁 براختر دوم امامت صلوات 🍁خواهی‌که‌خداوندبخشد‌همه‌عصیان‌تورا 🍁بفرست‌برغریب‌مدینه‌امام‌حسن‌مجتبی‌صلوات ✅() ❣ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌹من گدایم من گدایم یا حسن 🌹من گدای بی‌نوایم یا حسن 🌹تو گل زهرائی ومن خار توام 🌹عشق تو داده بهایم یا حسن 🌹مبتلای درد هجران توام 🌹من مریضم ده شفایم یاحسن 🌹توطبیب قلب هردل خسته‌ای 🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن 🌷آقا جان... 🌹بر ندارم دست از دامان تو 🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن 🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن 🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن 🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را 🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن ✳️نقل میکنند عربی بود تو‌ مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...می‌گفت السلام علیک یا غریب الغربا... یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد.. شروع کرد گریه کردن.. گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع.. آقا از مدینه بهت سلام میدادم... میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا.. میگفتن امام رضا غریبه.. غریب الغرباست.. آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت .. (ان شاالله خدا قسمت و‌روزیت بکنه..) آقا حالا که اومدم زیارتت.. میبینم، صحن و سرا داری.. گنبد طلا داری.. آقا جان ضریح داری... این همه زائر داری.. زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند.. ⚫️شروع کرد ناله زدن.. گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه... چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن... 🎋(رحمت خدا به این گریه ها..) 🎋(رحمت خدا به این ناله ها...) 🥀الهی بری مدینه.. الهی قسمت و روزیت بشه مدینه... اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه.. اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه.. قربان غربت ائمه بقیع.. ⏹قربون غربت امام حسن ع.. چقدر مظلومه...چقدر غریبه.. الهی هیچ کس غریب نباشه... من بمیرم برا اون آقایی که تو ‌خونشم غریب بود محرم نداشت.... ✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند.. ✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه 💫(امان از غربت امام حسن ع) خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند.. همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره... اما چه کردند با عزیز دل زهرا.. چه کردند با میوه قلب رسول الله ص @roze_daftari ⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا... یه لحظه دلتو ببرم مدینه... (کدوم لحظه رو یاد کنم) 🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه 🔆صدا زد داداش.. دیگه به خودم عطر نمیزنم.. دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم... آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم.. 🔲امان از دل حسین ع..،2 اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرو‌دارا.. دلتو‌ یه لحظه ببرم کربلا.. (چی میخام بگم..) میخام بگم.. اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد... (اما دلت کربلاست..) تو کربلا هم ناله زد... لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه.. آخ نشست کنار بدن ابالفضل.. صدا زد.. 💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»" 💔کمرم شکست داداش.. ⬆️ (اوج) ⬅️داداش..امیدم نا امید شد.. داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره.. پاشو رباب منتظره.. پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره...... 🍂تو مثل جون عزیزی 🍂اگر که برنخیزی 🍂رقیه ام رو میبره 🍂عدو برا کنیزی 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 🍂خیمه ها میشه غارت 🍂زن ها میرن اسارت 🍂میشه به پیش چشمات 🍂به زینبت جسارت 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. .. 👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹
❣﷽❣ ❇️ ✴️ ع ❇️ ⭐️به رویِ انور صاحب الزمان مهدی منتَظر صلوات ⭐️به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات ⭐️به یمن مقدم آن منتقم که در عالم ⭐️کند حکومت الله مستقر صلوات 🌸 ✨جهان به راه تو در انتظار مهدی جان ✨ستاده با قد خم اشکبار مهدی جان ✨ز دوری تو دل عالمی ز غم خون است ✨بیا،بیا که تویی غمگسار مهدی جان ✨دل رمیدهٔ ما میل کربلا دارد ✨قسم بحق تو ای شهریار مهدی جان 🌺 🌾( السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک یابن امیرالمومنین السلام علیک یا مظلوم و ابن المظلوم السلام علیک یا قاسم ابن الحسن و رحمة الله و برکاته) 🌾 3 💥منم قاسم حسن را نور عینم 💥برادر زاده مولا حسینم 💥منم قاسم ز آل مصطفی یم 💥فروغ دیدگان مجتبی یم ⬅️دلارو روونه کنیم کربلا..ان شاالله قسمت و روزیمون بشه ،،به همین. زودی، دسته جمع کربلا عرض ادب کنیم.. بیایید با پای دل از راه دور بریم کربلا.. بریم کنار قبر شهدای کربلا.. .اول یه سلامی به مولامون ابی عبدالله بدیم.. السلام علیک یا اباعبدالله.. یا حسین 3 🥀مجلس و محفل به یاد  قاسم الحسن، شهید 13سالهٔ کربلاست.. امروز برا غریبی و مظلومی قاسم ابن الحسن اشک بریزیم..امروز بریم یتیم نوازی..یتیم نوازا کجا نشستند.. امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن.. آی جوون دارای مجلس.. آی مریض دارا.. آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا.. مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه.. ⏺وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت.. دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین.. صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن.. 10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه.. (حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره) با چه سختی اذن میدان گرفت بماند.. 💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد.. لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه.. آخه این پسر امام حسنه.. خون امیرالمومنین تو رگاشه.. 🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد: این نوجوون رو می شناسم باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد.. عمر چه کنیم؟ گفت: مگه نمی بینید زره نداره.. مگه نمی بینید کلاه نداره.. پس چه کار کنیم؟ نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید.. ♻️بگم و ناله بزنی.. بدن قاسمو سنگ باران کردن.. آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن.. حواس قاسم رو پرت کردن.. نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد.. دیدن قاسم روی زمین افتاد.. زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم  بلند شد.. واعماه.. عمو به دادم برس.. عمو به فریادم برس.. ⚜افتادم از پشت فرس ⚜عمو به فریادم برس عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه.. ابی عبدالله دوید سمت میدان.. (چه جور اومد میدان ابی عبدالله)   می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن.. 🌀آخ...تنها بدنی که سر داشت  و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه.. 🍂یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه... 🍁ای یادگار روی قشنگ برادرم 🍁جان کندنت به روی زمین نیست باورم 🍁پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود 🍁پر‌پر مزن مثل کبوتر برابرم 🍁در استخوان خرد جناق تو دیده ام 🍁تصویر درب خانه و مسمار و مادرم 🍁یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور 🍁یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم ◀️(اوج)راوی کربلا میگه.. گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم.. همین که گرد و غبار فروکش کرد  آخ  اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند.. دلم برا قاسم نسوخت.. دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت.. آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد.. (عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم) آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا.. 🔹یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه.. آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب.. (خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند) نشست میان دو بدن.. گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم.. گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم.. 🌾با شاخهٔ گل آیید 🌾از خیمه سرا بیرون 🌾آید به حرم قاسم 🌾با پیکر غرق خون 🌾آه و واویلا ای بنی هاشم 🌾کشته شد قاسم 2 🔲حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو.. ⚡️ ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ ❇️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)❇️
اللهم عجل لولیک الفرج (56).mp3
1.44M
دسته اول: آقا بیا خرابه غرق عزاست از داغ عمّه بزم ماتم به پاست بین آه و ناله داده جان، سه ساله با خون ِدل، دیده سر ِبریده از داغ ِبابایش، شده شهیده جان ِرقیه عجّل لولیک الفرج..... یا حقّ ِرقیه عجّل لولیک الفرج...... 🌸🌸 دسته دوم: یابن الحسن، برس به داد ِ زینب در قبر خود گل را نهاده زینب بیا که نیمه شب تو را خوانده زینب منتقم سه ساله دیگر بیا برای دفن گل پرپر بیا جان ِرقیه عجل لولیک الفرج.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. فاطمه ی خون خدا رقیه خدیجه ی کربوبلا رقیه تو کودکی شدی تو از لیاقت مدرس حجب و حیا رقیه ای ناجی امامت مهد نجابت نور هدایت   بی بی تو صاحب مقامی خورشید شامی بنت الامامی  بی بی ای جانم رقیه .... 🌸🌸 قبله ی قلب اولیا رقیه کوثر دیگر خدا رقیه اسم تو جون میده به اهل هیئت شور دم سینه زنا  رقیه ای گوهر معظّم بانوی مریم روح مُحرم   بی بی تو فاطمه خصالی اوج جلالی شرط کمالی بی بی ای جانم رقیه... 🌸🌸 مجری عدل مرتضی، یامهدی منتقم کربوبلا، یامهدی با انتظار فرج تو وَلله میشه قبول طاعات ما، یا مهدی ای وارث پیمبر صمصام حیدر خونخواه مادر، مهدی تو رهبره قیامی نور الْاَنامی حُسن ختامی، مهدی    ای جانم یا مهدی.... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
4_6014917327986888270.mp3
8.9M
ای پسر‌ شیر‌ خدا... 🎤 📌 📌 🇨🇨بند اول: ای پسر شیر خدا اباالفضل کفیل آل مرتضی اباالفضل قوّت بازوت میشه صد برابر وقتی رقیه میگه یا اباالفضل ای ساقی وفادار میر و علمدار تفسیر ایثار، عباس ای فاتح جگردار پیروز پیکار ثانی کرّار، عباس ای جانم اباالفضل جانم اباالفضل جانم اباالفضل، عباس 🇨🇨بند دوم: ای یلِ حامل الْلِّواء، اباالفضل ماه منیر کربلا، اباالفضل هرچی که از فضائلت بگن باز نمیشه حقِ تو ادا، اباالفضل ای حامی ولایت کوه شجاعت معنای غیرت، عباس ای کعبه ی فضائل حیدر شمائل زهرا خصائل، عباس ای جانم اباالفضل جانم اباالفضل جانم اباالفضل، عباس 🇨🇨بند سوم: مجری عدل مرتضی، یا مهدی منتقم خون خدا، یا مهدی با انتظار فرج تو وَ الله بالا میره طاعات ما، یا مهدی ای وارث پیمبر صمصام حیدر خون خواه مادر، مهدی تو رهبره قیامی نور الْاَنامی حُسن ختامی، مهدی ای جانم یا مهدی جانم یا مهدی جانم یا مهدی، مهدی شعر: (طاها تحقیقی) .
4_5832374406088757266.mp3
16.59M
🎧 به سمت دریا تو می کشونی دارم میام 🗓 انتشار به‌مناسبت حسینی 🎙مداح: به سمت دریا تو میکشونی دارم میام نه تو میرسونی میون خیمه ات تو مینشونی بی اراده میزنم دلو به جاده میبینم عاشق تر از من چه زیاده مثل آتیشه قلب عالم از حرارت زیر و رو میشه میسوزونه این قیامت ظلم رو از ریشه این همه مهمون سر به صحرا ها گذاشتن بی سر و سامون لیلی عالم تویی با این همه مجنون به سمت دریا تو میکشونی دارم میام نه تو میرسونی میون خیمه ات تو مینشونی سرفرازه کربلا مهمون نوازه خاک اینجا برا ماها جانمازه کوله بار من پر قلب آدمای هم دیار من همه سمت تو دارن میان کنار من اول عشقه تو مسیر عاشقی هر مرحله عشقه روی قلب و چشم و پاهام تاول عشقه منم که خاکم تو آسمونی یه ذره ام من تو کهکشونی تو بی کرونی تو مهربونی سرزمین مادری من همینه کربلات همیشه انگار اربعینه از خدا میخواهم حالا که منم میون این عزادارم سمت راه دیگه ای راهی نشه پاهام از خدا میخواهم تا نفس دارم نگیره اشک رو از چشمام مثل اصحابش ازم راضی بشه آقام پر از گناهم تو میپوشونی کجا برم من تویی نشونی نگفته هامو خودت میدونی
. با عج در ایام وارد کردن آل الله به ملعون پنهان کنم چگونه هویدایی تو را یا بین سینه شرح دل آرایی تو را ظرف مرا شکستی و حالا نشسته ام تا رو کنم حکایت لیلایی تو را نفسی لک الوقاء... به عالم نمی دهم بنده شدن به درگه مولایی تو را خیلی دعا برای دلم کرده ای ولی خیلی شکسته ام دل زهرایی تو را در غفلت زمانه فراموش کرده ام درد غریبی و غم تنهایی تو را باید چه کرد این همه رسوایی مرا؟ باید چه کرد این همه آقایی تو را؟ دل مرده ام ولی به حسینیه آمدم تا جست و جو کنم دم عیسایی تو را با گریه گفت زینب کبری، برادرم سنگی شکسته روی تماشایی تو را دیروز آیه خواندی و با خیزران یزید برهم زده بلاغت و شیوایی تو را ✅محمد جواد شیرازی .
. سکینه ام که در آن التهاب، آب شدم کنار عمه ام از اضطراب، آب شدم ازینکه با لب تشنه عمو رسید و گرفت ز دستهای خودم مشک آب، آب شدم پدر میآمد و گفتم بگو کجاست عمو؟ من از سکوت پدر در جواب، آب شدم من از شنیدن آن حرفهای تند و بدِ کسی که بست به دستم طناب آب شدم ز روی نی که سر شیر خواره خورد زمین منِ سکینه به جای رباب آب شدم مرا ز دید چشمهای پدر که از ورود به بزم شراب آب شدم ✅سید حجت‌ بحرالعلومی✍ سلام_الله_علیها  .
. 🏴سبک یا ایام شهادت خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول بابا بیا که خستم اسیر زجر پستم بی حرمتی بِهِم شد که از کمر شکستم بابا بیا که امّید به دیدن تو بستم بیا که تو خرابه منتظرت نشستم اندازه ی من هیچکس رنج و بلا ندیده چی میبینم آوردن از تو سر بریده بابا حسین مظلوم 🏴بند دوم بابا ببین افسردم من بی تو کم آوُردم تا اسمتو میبردم هر جا کتک میخوردم کجا بودی باباجون نبودی سیلی خوردم ممنون عمه ام که اگه نبود میمردم اندازه ی من هیچکی اینجوری زجر ندیده خوردم لگد که حالا قامت من خمیده بابا حسین مظلوم 🏴بند سوم منو ببر عزیزم نذار که اشک بریزم به چشم شامیا من دخترکی کنیزم نذار بمونم اینجا که موندنم عذابه میبینی حالمو که خیلی بابا خرابه بابا ببر به همرات منو از این خرابه چرا محاسنت از خون سرت خضابه بابا حسین مظلوم ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴سبک ایام شهادت بی بی خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول ای جونم،بابا،خوش اومدی،به ویرونه ممنونم،بابا،که سرزدی،به ویرونه اومدی بالاخره،با تو شبم سحره مهمونِ امشبه من،عمه سر پدره دیگه غصم تمومه دلم امشب آرومه پیش بابامم عمه خوابِ امشب حرومه ابتا یا حسین... 🏴بند دوم میبینی،بابا،چقدر صدام،پریشونه شرمندم،بابا،آخه موهام،پریشونه پاره شده پیرنم،خون میاد از دهنم بس که کتک زدنم،زخمه تموم تنم اینا دستامو بستن شامیا خیلی پستن تو همین معبرا بود که سرم رو شکستن ابتا یا حسین... 🏴بند سوم واویلا،بابا،رگات چرا،شده پاره واویلا،بابا،لبات چرا،شده پاره چی شده با سر تو،با رگ حنجر تو مونده کجا بدنت،بمیره دختر تو سوالم از تو اینه کی سرت رو بریده کی روی صورت تو خنجرش رو کشیده ابتا یا حسین... ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴سبک شهادت بی بی خاتون سلام الله علیها 🏴بند اول رقیه ی مظلومه از پدرش محرومه گوشهٔ ویرونه نشسته،بهونه گیره گرفته قلب زارش پریشونه احوالش شده از این زمونه خسته،بهونه گیره کجایی نور چشم تارم نیستی کنارم بیقرارم سر روی پای کی بذارم۲  بابا خسته شدم دیگه بیا منو ببر پیشت بابا میگن بگو بابات کجاس جواب بدم چی به اینا بابای خوبم،ای مهربونم 🏴بند دوم واویلا از اون لحظه سری رو از رو نیزه توی طبق میذارن و،براش میارن میشه نگاهش خیره سر و بغل میگیره بازم یه داغ تازه رو،داغش میذارن درد دلش رو میگه با سر به آرزوش میرسه دختر میزنه پر مثل کبوتر۲    بابا راحت میشه از شامیا از زجر پست و بی حیا دیگه نمیشه روبرو با دخترا تو کوچه ها بابای خوبم،ای مهربونم 🎤با نوای زیبای کربلایی طاهر باقری ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. خدایا چنان کن سرانجام کار.. که دیگر رهایم کند نیزه دار شبیه اسیران جنگی شدم رخم سوخته صورتم پرغبار به یک سمت زجر و به یک سمت شمر برایم نمانده ست راه فرار روی صورتم‌ چنگ محکم زدند همین پیرزنهای گوشه کنار دویدند روی تنت ده سوار دویدند دنبال من صد سوار گذر کردن از کوچه های شلوغ.. چه سخت است بر دختر با وقار! سرم روی گردن نمی ایستد تنم روی ناقه نشد استوار اگرچه نخورده لب من به آب.. ولی خورده ام سیلی آبدار فقط چوب خوردی به صبح و غروب فقط فحش خوردیم لیل و نهار عزیزم خداوند صبرت دهد! که دیدی مرا با دوصد می گسار! ملک بود خدمتگزارم ولی به من گفت آن مست خدمتگزار ✅سید پوریا هاشمی-محرم ۱۴۰۲ .
. خورشيدِ من‌ آمدی شبانه قدری بغلم کن عاشقانه نشناختمت در اول‌ کار نفرین خدا به این زمانه کی زیر گلوت را عزیزم اینطور بریده ناشیانه تقصیر حرارت تنور است این سوختگی‌ زیر چانه امروز شبیه موی تو سوخت آن موی بلند دخترانه اوضاع مناسبی ندارم چه خوب که آمدی شبانه من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شرابخواران کَت بسته، به زورِ تازیانه "بَر" خورده به من، چرا نبوده؟! برخوردِ کسی مودبانه من دختر شاه عالمینم دادند ولی به من‌ اعانه در راه، شتر تکان نمیخورد خوردم کتکی به این بهانه هر بار طناب را کشیدند خوردیم‌ زمین دانه دانه من‌ سیر غذا نخوردم اما خوردم‌ دل سیر تازیانه افتاد سرت ز روی شاخه افتاد سرم به روی شانه هر سنگ که بر سر تو میخورد میکرد به سمت ما کمانه از خاطر من نمیرود... نه... آن ضربه ی چوب وحشیانه سالم لب من ، لب تو زخمی؟! واللهِ که نیست عادلانه دیگر ز سفر بدم میاید کِی می بری ام پدر به خانه دیدی که ز شب هراس دارم خورشیدِ من آمدی شبانه ✅شعر از گروه "یا مظلوم"✍ .👇 اجرای #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسین ع: *🏴نوحه حضرت رقـــیه(س)* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را۲*ذ *اوزاده پیغمبراست نزنید رقیه را* *ای بخداجان حسین نزنید رقیه را* *سربریده دیده است نزنید رقیه را* *آی بخدا جان حسین نزنیدرقیه را* *شام وخرابه دیده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *پاهای اوتاول زده نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنید رقیه را* *اوتازیانه خورده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنید رقیه‌را* *ای شامیان بی حیا نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *خارمغیلان دیده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *داغ پدررادیده است نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *داغ برادردیده است نزنید رقیه را* *آی بخدا جان حسین نزنیدرقیه را* *رقیه بی باباشده نزنید رقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را* *ای کافران بی خدا نزنیدرقیه را* *آی بخداجان حسین نزنیدرقیه را۲* ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️
🍁بسم الله الرحمن الرحیم 🍁 به ياد لب تشنه پدر آب نخورد! عصر عاشورا كه دشمنان براى غارت به خيمه ها ريختند، در درون خيمه ها مجموعا 23 كودك از اهل بيت عليه السلام را يافتند. به عمر سعد گزارش دادند كه اين 23 كودك ، بر اثر شدت تشنگى در خطر مرگ هستند. عمر سعد اجازه داد به آنها آب بدهند. وقتى كه نوبت به حضرت رقيه عليه السلام رسيد آن حضرت ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوى قتلگاه حركت كرد. يكى از سپاهيان دشمن پرسيد: كجا مى روى ؟ حضرت رقيه عليه السلام فرمود: (سلام الله علیها) بابايم تشنه بود. مى خواهم او را پيدا كنم و برايش آب ببرم (سلام الله علیها) او گفت : آب را خودت بخور. پدرت را با لب تشنه شهيد كردند! حضرت رقيه عليها السلام در حالي كه گريه مى كرد، فرمود: پس من هم آب نمى آشامم نيز در كتاب مفاتيح الغيب ابن جوزى آمده است كه ، صالح بن عبدالله مى گويد: موقعى كه خيمه ها را آتش زدند و اهل بيت عليهم السلام رو به فرار نهادند، دخترى كوچك به نظرم آمد كه گوشه جامه اش آتش گرفته ، سراسيمه مى گريست و به اطراف مى دويد و اشك مى ريخت . مرا به حالت او رحم آمد. به نزد او تاختم تا آتش جامه اش را فرو نشانم . همين كه صداى سم اسب مرا شنيد اضطرابش بيشتر شد. گفتم : اى دختر، قصد آزارت ندارم . بناچار با ترس ايستاد. از اسب پياده شدم و آتش جامه اش را خاموش ‍ نمودم و او را دلدارى دادم . يكمرتبه فرمود: اى مرد، لبهايم از شدت عطش ‍ كبود شده ، يك جرعه آب به من بده . از شنيدن اين كلام رقتى تمام به من دست داده ظرفى پر از آب به او دادم . آب را گرفت و آهى كشيد و آهسته رو به راه نهاد. پرسيدم : عزم كجا دارى ؟ فرمود: خواهر كوچكترى دارم كه از من تشنه تر است . گفتم مترس ، زمان منع آب گذشت ، شما بنوشيد گفت : اى مرد سوالى دارم ، بابايم حسين عليه السلام تشنه بود ، آيا آبش دادند يا نه ! گفتم : اى دختر نه والله ، تا دم آخر مى فرمود: (اسقونى شربه من الماء) مى فرمود: يك شربت آب به من بدهيد، ولى كسى او را آبش نداد بلكه جوابش را هم ندادند. وقتى كه آن دختر اين سخن را از من شنيد، آب را نياشاميد، بعضى از بزرگان مى گويند اسم او حضرت رقيه خاتون عليه السلام بوده است (حضرت رقيه عليها السلام شيخ على فلسفى ص 13) التماس دعا... ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
|⇦•به کهکشان هدایت ... و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ حسن خلج 🖤🖤🖤 به کهکشان هدایت ستاره ای دارد  هر آنكه مِهر حَسَن را چراغ راه کند   اگر که عکس جمالش به آب چاه افتد دوباره یوسف مصری هوای چاه کند   سلام بر حَسن ابن علی که از حُسنش همان كه خدا تمام وقت به رويِ مَهَش نگاه كند   *يه آقايي با اين همه جلال و زيبايي اما اينقدر غريب، اينقدر مظلوم، امام صادق مي فرمايند: فرداي قيامت انبياء و اوليايِ الهي رو خدا يكي يكي صدا ميزنه، مي فرمايد: با انصارتون با يارانتون با هوادارانتون بلند شيد بياييد، عيسي يه عده اي باهاش بلند ميشن، موسي! يه عده اي باهاش بلند ميشن، ابراهيم همينطور، تا ميرسن به پيغمبر خاتم يه عده ي زيادي بلند ميشن، تا خدا صدا ميزنه: حسين جان! بلند شو يه عده اي توي محشر بلند ميشن، محشر رو محشر ميكنن، اون وقت امام صادق مي فرمايند: وقتي نوبتِ عمو جانم حسن ميشه، سه چهار نفر با امام حسن بلند ميشن، اينقدر اين آقا غريبه... اما اون سه چهار نفر هر كدومشون به يه لشكر توي عالم مي ارزن، يكيشون حسينِ، يكيشون عباسِ، يكيش علي اكبرِ... امام حسن خيلي غريبِ، چند دهه براي امام حسين گريه مي كنيم،امشب رو هم برا امام حسن اشك بريزيم، ناله بزنيم، يه گوشه اي امام حسن مي نشست، هي به در و ديوار نگاه مي كرد، عاقبت زينب بي تاب شد، يه روز اومد نشست كنارش، حالش رو پرسيد، گفت: داداش! بي مادر شدي، بي مادر شدم، منم داغ ديدم، داداش! سينه ي خون آلود ديدي منم ديدم، داداش! مادرِ هجده سالمون توي خونه دست به ديوار مي گرفت راه مي رفت، تو ديدي منم ديدم، چي شده هي يه گوشه ميشيني گريه مي كني؟ مگه نمي بيني بابام داره از دست ميره؟ صدا زد: زينب جان! اوني كه داره من رو ميكُشه اينه، مادرم وقتي ميخواست بره سراغِ فدك، رويِ من حساب كرد و رفت، گفت: حسنم! پاشو بريم، يه مرد همراه من باشه... زينب! جلو مادرم خيلي بد شد، نتونستم كاري بارش بكنم، جلو چشام مادرم رو سيلي زدن...*   در پیچ کوچه بود که ولگردِ  لعنتی سد كرد راهِ فاطمه، بی درد ِ لعنتی    دیدم به جنگ مادرِ رنجورم آمده فریاد می زدم : برو نامرد ِ لعنتی   *زينب! سينه ام رو سپر كردم رفتم جلو... گفتم: چي ميگي بي ادب؟ برو كنار، اما زينب نبودي ببيني، هر چي مادرم عقب مي رفت، اون يه قدم جلو مي اومد، مادرم چسبيد به ديوار، چنان سيلي زد به مادرم، مادرم يه سيلي از اون نانجيب خورد، يه سيلي از ديوار... واي مادرم...*    خط و نشان برای زنی خسته می کشی !؟ لعنت به هرکه گفته به تو مرد، لعنتی!   *امام صادق فرمود: ما يه پرده اي روي دلهاي شما مي كِشيم كه شما مصيبت هاي مارو درك نكنيد، وَ اِلا در دَم جون ميداديد... زينب جان! نبودي من رفتم جلو، گفتم: برو عقب، مگه نمي بيني دختر پيغمبر اينجا ايستاده...*    خونت حلالِ خشم حسن می شود، برو خونم به جوش آمده ، خون سردِ لعنتی   *زينب جان! با كمال خونسردي، مي دونست قد من بهش نميرسه، دستش رو بلند كرد، جلو چشماي من...*   دیوارهای سنگی آن کوچه شاهدند  با مادرم چه کرد بي دردِ لعنتی   *يا امام حسن! ميدونم ناموست بوده، مي دونم بي ادبي كرده، اما هر چي بوده يه زن بوده، كجا بودي كربلا، حسين از بالاي نيزه نگاه مي كرد، هر كدوم از دخترا از يه طرف فرار مي كردن، اين دامن ها آتش گرفته بود، با تازيانه و كعب ني...*   كودكِ بي تاب را هم مي زدن طفلكِ در خواب را هم مي زدن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
حاج حسن خلج_شب 29صفر 95_روضه_به کهکشان هدایت .....-1483775741.mp3
6.26M
|⇦به کهکشان هدایت ... و توسل به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفس حاج حسن خلج•✾• 🖤🖤🖤 چیزی که امام حسن مجتبی علیه‌السلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسی نداشتند. چیزی که فتنه‌ی خوارج را به‌وجود آورد و امیرالمومنین علیه‌السلام را آن‌طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن‌گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود.