eitaa logo
افـ زِد ڪُمیـلღ
1.5هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
209 فایل
"بہ‌نام‌اللّہ" اِف‌زِد‌⇦حضࢪٺ‌فاطمہ‌زهࢪا‌‌‌‌‹س› ڪمیل⇦شهید‌عباس‌دانشگࢪ‌‌‌‌‌‹مدافع‌حࢪم› -حࢪڪٺ‌جوهࢪه‌اصلۍ‌و‌گناه‌زنجیࢪ‌انسان‌اسٺ✋🏿 ‌‹شهید‌عباس‌دانشگࢪ› ڪپۍ؟!‌حلالت‌ࢪفیق💕 -محفل‌ها https://eitaa.com/mahfel1100 -مۍشنویم https://daigo.ir/secret/1243386803
مشاهده در ایتا
دانلود
15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣️همسر شهید دانشگر .... عباس آقا پسرعموی بنده بودند که در 29 دی ماه سال 94 به من پیشنهاد ازدواج دادند. عباس روز خواستگاری دو برگه به همراه خود آورده بود که روی آن چیزهایی که در زندگی آینده برایش مهم بود را تیتروار نوشته بود. او به داشتن یک زندگی ساده و تهیه وسایل زندگی از کالاهای ایرانی تأکید بسیاری داشت. من خیلی مخالف رفته به سوریه عباس بودم و اجازه نمی‌دادم که برود، ولی او با حرف‌هایش مرا هم راضی کرد. قرار بود عید به سوریه اعزام شوند، ولی به دلایلی اعزامش به تأخیر افتاد به همین خاطر دوم اردیبهشت ماه اعزام شد. روزی که قرار بود عباس آقا به سوریه برود من در مدرسه بودم. روزهای قبل از آن هم امتحان داشتم. به همین خاطر نتوانستیم زیاد باهم صحبت کنیم. وقتی به خانه آمدم دیدم که برایم یک نامه نوشته و آن را روی میزم گذاشته بود. خوشحال شدم که عباس برایم نامه نوشته، ولی وقتی نامه را خواندم خیلی نگران شدم چون نوشته‌هایش بوی رفتن می‌داد. احساس کردم آخرین نوشته‌هایش در این دنیا است. خیلی جملات عارفانه نوشته بود. در نامه نوشته بود "رفتم تا وابسته نشوم" چون می ترسید به دنیا وابسته شود و نتواند از آن دل بکند و فراموش کند که در آن سوی مرزها چه اتفاقاتی دارد می‌افتد. عباس آقا بسیار مهربان و خوش رو بود. خیلی هم شوخ طبع و بذله گو. وقتی در جمعی حضور پیدا می‌کرد با حرف‌هایش همه را به خنده می‌آورد و همه به خاطر این خصوصیتی که داشت او را دوست داشتند. عباس آقا گاهی از سوریه به من زنگ می‌زد و احوال پرسی می‌کرد. وقتی از سوریه زنگ می‌زد درباره اوضاع آنجا حرفی نمی‌زد و بیشتر من درباره اتفاقاتی که افتاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بنده نفس شدم، خطا کردم پاکم کن...💔😓 🎙️ کربلایی‌ سید رضا نریمانی 🌼 یــــاصـــاحـــــبـــ الزمــــانــــ 🌼 💗💗
- خودت رو معرفی کن پيش خدا! + الْمُذْنِبُ الَّذِي سَتَرْتَهُ. گناه‌کاری که آبرویش‌ را حفظ‌ کردی
شهید سلیمانی:🌱 هر کدام از شما یک شهید را دوست خود بگیرد و سیره عملی و سبک زندگی او را بکار ببندید ببینید چطور رنگ و بوی شهدا را به خود میگیرید و خدا به شما عنایت میکند... ♥️ - شهید بہ قلبت نگاھ می‌کند اگر جایـــے برایش گذاشته باشی می‌آید ، می‌ماند ، لانہ می‌کند تا شهیدت کند .. ( :💔🌱
enc_16524458410496490948684.mp3
3.48M
🍃اینجا ایرانه و دورم از کربلا 🍃خوش بحال عراقی‌ها 🎤 سجاد محمدی ⏯ 🌷
[✏️👤] . ماه رمضان کہ می‌آید، نمی‌دانم بہ شوق مھمانی خدا اشك‌‌ بریزم، یـا برای غصّه‌هایی کہ ایـن ماه با خود می‌آورد گریہ کنم؛ غصّه‌های این ماه برایم رنگ دیگری دارد. برایم پر از آه، پر از حسرت و پر از سوز و گداز است . . . آقاجان! میشود وعده‌ای بدهی تا دلم خوش باشد که امسال مثل سال‌هایی نمیشود که ماه رمضانش رفت ولی یک بار هم به سفرۀ افطارت دعوت نشدم:)؟ من قانعم، با یک «شاید» هم دلم آرام می‌شود. بگو شاید دعوتم کنی تا از این اضطراب طولانی کمی خلاص شوم . . . باور کن که خسته‌ام از این همه اضطراب! دوستت دارم ای روزه‌دار غریب♥️!(:
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرا ببر به حََرم تا نرفته ام از دست "علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد"