زمزمه یا زمینه فرزندان حضرت زینب سلام الله علیها
شاعر: آقا صادق میر صالحیان
نغمه: با یارب یارب...
_________________
یه عمره زینب می خونه حسین
که جونش بسته به جون حسین
دو تا گل داره قربون حسین
عشق زینب
حسین من
عمر زینب به فدای ترک روی لبهات
قد و بالای پسرهام به فدای قد رعنات
سهم زینب داغه اما تا ابد میمونم پات
ای عمر زینب ای هست زینب
به بودن تو دل بسته زینب
شرمنده داداش بیشتر نداشتم
این بر می اومد از دست زینب
____
چه جنگی کردین فرزندای من
بجنگید مادر حتی جای من
نترسید واسه اشکای من
برید مادر
آه ای مادر
دیدی آخر هرچی داشتم به پای عشقم دادم
داغ فرزند دیدم اما مثه تو رو پام ایستادم
واسه داداش، جون که هیچی دو گل نوجوون دادم
آه ای حسینم فدا سر تو
فدای زخمای پیکر تو
سر اگر از بچه هام بریدن
نبینه داغت رو خواهر تو
___________________________
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
هدایت شده از احسان تبریزیان
📋رهام کن که میبینم عمه جون
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_عبدالله (ع)
رهام کن که میبینم عمه جون
کشیدن عمومو به خاک و خون
میبینی که تکیه زده به اون
نیزه شکسته
میبینم عمومو که بی کَسه
ولی حیف که زورم نمیرسه
به این نیزه که راه نفسِ
عمومو بسته
هرچی صدا زدم ، بسه دیگه نزن
انگار نمیرسید ، اصلا صدای من
گودال شاهده ، که بی حیا میزد
اون با غلاف تیغ ، این با عصا میزد
..................................
داره طاقتم سر میاد عمو
که قاتل با خنجر میاد عمو
چه کاری ازم بر میاد عمو
دستم بریده
دلم میتپه توی سینهمو
تو گودال کنارت میشینمو
چیزایی که دارم میبینمو
کسی ندیده
ای وای میبینم ، شمر و بالا سرت
نیزه به پیکرت ، خنجر رو حنجرت
ای کاش که میشد ، دستم سپر بشه
تا نگذارم از این ، نزدیکتر بشه
....................................
توی گوشمه خندههای کی
روی سینته ردّ پای کی
دارم نیزههارو یکی یکی
بیرون میارم
رسیدن و با کینهی علی
تو رو میزدن بی معطّلی
میخواستم برات سپر شم ولی
توون ندارم
دیدم که پنجه توو ، موی تو میکشید
خواستم سپر بشم ، قدم نمیرسید
تو کوچه هم بابام ، هرکاری کرد نشد
دردی حریف این ، اندوه و درد نشد
شاعر: #داوود_رحیمی
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
هدایت شده از احسان تبریزیان
#سنگین_حضرت_عبدالله_بن_حسن
#علیه_السلام
________
قراره بیقرار تو باشم
دارم میام که یار تو باشم
تو که همش کنار من بودی
منم باید کنار تو باشم
بمیرم ای عمو چه بی حالی
تو رو خدا بزن پر و بالی
نفس بکش یه کم عموجونم
چه روضه ای شده چه گودالی
چه ماجرا تو قتلگا بوده
پر از غباره یا پر از دوده
با این همه غمی که می بینم
حسن شدن یه کم برام زوده
###
شبیه قاسم و علی اکبر
دل منم برات شده پرپر
درسته سن من کمه اما
منم یه جورایی مث اصغر
فدات میشم خودم نباش مضطر
خودم سپر میشم برات آخر
به یاد دست مادرت اینجا
جدا میشه یه دستم از پیکر
این نانجیب واسه چی خندیده
نگاش به سمت خیمه چرخیده
کنار پیکر تو فهمیدم
بابام تو کوچه ها چیا دیده
###
توو قتلگاه شده چه غوغایی
دل منو غم تو آزرده
یکی با نیزه اومده سمتت
یه پیرمرد عصاش و آورده
غریب و بی کسی توو این گودال
چه فکرایی که دشمنت داره
یکی نگاشه سمت انگشتر
یکی نگا به پیرهنت داره
غم منو نخور عموجونم
دلم برا غم تو میسوزه
که حرمله جلو چشات با تیر
تنم رو به تن تو می دوزه
شاعر:
#محسن_ناصحی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
هدایت شده از احسان تبریزیان
زمزمه یا زمینه حضرت عبدالله (ع)
شاعر: آقا علیرضا محمدی
نغمه: با یارب یارب..
----------------------------
نشسته عمه بغضی تو گلوم
مگه من مُردم تنهاشه عموم
مثه قاسم بوده این آرزوم/برم میدون
کاش می مُردم
نمیدیدم/نیزه دارُ/که میره سمت گودال
نمی دیدم/جلو چشمام/بدنش میشه پامال
غرقِ در خون/روی خاکا/صد دفعه رفته از حال
میون گودال/توو ازدحامی
شدی اسیره/یه مشت حرامی
جلوی چشمات/ آبُ زمین ریخت
همون که فهمید/تو تشنه کامی
---------------------------
نشون میدم مرد میدونمو
میریزم پای عشقت خونمو
منم تو راهت میدم جونمو/عمو جونم
کاش می مُردم
نمی دیدم/ته گودال/روتنت پا می زارن
نمی دیدم/پیرهنت را/ از تنت در میارن
نمی دیدم/عمامه ت را/ از سرت بر میدارن
یا
کاش می مُردم
نمی دیدم/نانجیبی/نیزه تو پهلوت کرده
نمی دیدم/شمرُ وقتی/پنجه شو تو موت کرده
نمی دیدم/ جلو چشمام /یکی زیر و روت کرده)
عمو بمیرم/که نیمه جونی
رو خاک صحرا/غرق به خونی
سرم بشه کاش/فدا سرت تا
یه ذره بیشتر/زنده بمونی
___________________________
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
یه لشکر پر از داد و هلهلهست
یه لشکر پر از شور و ولولهست
یه لشکر پر از شمر و حرملهست
دلشوره دارم
شده بغض جنگ جمل شدید
حسن دیده دشمن تو رو که دید
واسهت نقشهی تازهای کشید
ای تکسوارم
با تیر و نیزهشون، شد قامتت نشون
از پیکر عسل، میریزه جای خون
اسبا یکی یکی، رد میشن از تنت
ضرب المثل شدی، با قد کشیدن
.............................
عجب روضهای شد تو کربلا
به یاد غم و رنج کوچهها
بازم تازه شد داغ مجتبی
عزا به پا شد
یه دشت و یه قاسم، یه دشمن و
با اسبا تنش رو فشردن و
توو خیمه زَنا غرق شیوَن و
غوغا بپا شد
اسم علی رو برد ، فرق سرش شکست
خون لختهها چه زود ، راه گلوشو بست
پهلوی زخمی و ، بازوی پُر ورم
زینب رسید و گفت ؛ « ای وای مادرم»
ای حسین....
شاعر: #داوود_رحیمی
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#زمزمه
#زمینه
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شاعر_داوود_رحیمی
_________________________
گلم زوده واسه پرپر شدن
شکستی بدجور آینهی حسن
میپاشی بیشتر دست و پا نزن، عموجونم
با هر سرفه
خون می ریزه، از لب تو، آغوشم غرق خون شد
پیکرت با، سنگ و تیر و، نیزهها گل بارون شد
گفتی ابنالمجتبایی، هر چی که شد از اون شد
سر تو ریختن، با بغض و کینه
تقاص عشق علی همینه
به تو رسیده، ارث از مدینه
سر شکسته، خس خس سینه
####
بمیرم درد بیحد میکشی
نفسهاتو خیلی بد میکشی
زیر سم اسبا قد میکشی، عموجونم
قاسم قاسم
من گمت کردم میونه، نیزه های این لشکر
آه و نالهت، گم شده تو، سرصدای این لشکر
مونده روی، پیکر تو، رد پای این لشکر
دور تو جمعن، هزار تا قاتل
بهم میخندن، یه مشت ارازل
برا تنفس، خوردی به مشکل
پر از هلالی، ای ماه کامل
___________________________
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
#سنگین
#روضه_حضرت_قاسم
#علیه_السلام
______
شبا شبای عشقه و شوره
شبای عهد و پیمونه با تو
هوامون و تو داشته باش آقا
امروز و ما میایم و فردا تو
دلم میخواد که توو هوات باشم
پر بزنم بشم فدای تو
یا لااقل اگه نشد آقا
دق بکنم با روضه های تو
گره زده گناه به کار من
توو زندگیم یه راه حل میخوام
تشنه ی دیدار توام آقا
منم شیرین تر از عسل می خوام
#####
دلم یه روضه خواس شبِ شیشُم
دلم به کربلا شده عازم
تو که دوبخشه اسم شیرینت
چرا هجا هجا شدی قاسم
شبیه مجتبایی و دشمن
عقده ی بابات و به دل داره
خدا به خیر کنه داره سمتت
بارون تیر و نیزه می باره
بوی مدینه کربلا اومد
حسن غریبه بچه شم بیشتر
روی سینه ت که پا گذاشت اون اسب
یهو چی شد که داد زدی مادر
####
زره نبود ولی کفن داری
فدات بشم شدی مث بابات
بذار نگات کنم دم آخر
حسن شدی با این قد و بالات
کفن شده برات لباس جنگ
زره برات نمیشه اندازه
بابات و کوچه زد زمین ، حالا
دشمن برات یه کوچه می سازه
بغض جمل تو سینه شون پُر بود
اسباشونم به جنگت آوُردند
کشیده شدت قدت ، ببین اسبا
تو رو به کل کربلا بردند
شاعران:
#محسن_ناصحی
#محمد_کاروان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
نگات میکنم با پریشونی
نه شیری نه آبی نه بارونی
گرفتار شدیم تو بیابونی، که پُر گرگه
میدونم چقدر سخته انتظار
یهکم چشماتو روی هم بذار
عموت برمیگرده دووم بیار، خدا بزرگه
شرمنده میشم از / چشمای پر غمت
ای کاش بمیرم و / این جور نبینمت
تا کِی دل من آب / از گریههات بشه
طاقت بیار گلم / مادر فدات بشه
......................
با من داره حرف میزنه نگات
ولی در نمیاد دیگه صدات
میلرزونی هربار با گریههات، دلای مارو
کسی قطرهای آب به ما نداد
بچهم داره جونش به لب میاد
خدا واسه هیچ مادری نخواد، این ماجرا رو
سخته که بچهای / یه قطره آب بخواد
مادر ولی ازش/ هیچ کاری بر نیاد
رو دستای بابات / میذارمت علی
میری و به خدا / میسپارمت علی
......................
کجا رفته لبخند آخرت
سه شعبه چی آورده به سرت
حالا چی بگم من به مادرت، ببین بابا رو
دوباره منو یاری کن علی
اصن گریه و زاری کن علی
بیا آبروداری کن علی، همین یه بارو
ای من به قربونِ / رگهای گردنت
باور نمیکنم / از من گرفتنت
لبهات حالا نیست / دنبال آب دیگه
لالا لالا گلم / راحت بخواب دیگه
شاعر: #میلاد_حبیبی
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#زمزمه
#زمینه
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
شاعر : آقا میلاد باربازی
نغمه: با یارب یارب....
_______________________
عزیز بابا ای جونم فدات/چقدر دلتنگم واسه خنده هات/ چقدر آرومی قربون صدات/ علی جونم
حالا دیگه، تشنه نیستی، خواب خوابی،روی دستم بابایی
تورو تشییع میکنم من غریبونه تنهایی/ذکر تشییع تن تو، علی لالا لالالایی
لالا علی جون، زخمت رو قربون
از حنجر تو،هنوز میاد خون
____
چه بی اندازه شد دردم علی/ پر از خون شد دست سردم علی/ چه جوری خیمه برگردم علی، علی جونم
بین خیمه، چشم به راهه،مادرتو،داره دیر میشه بابا
خیلی راه نیست ،اما انگار ،جونی نیست تو این پاها
چه کنم من،که غریبم،بین این دشت و صحرا
غمم تو سینه،فقط همینه/ که حنجرت رو ،رباب نبینه
___________________________
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
📋چه داغی نشوندی توو دل من
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_علی_اکبر (ع)
چه داغی نشوندی/ توو دل من
نمون روی خاکا / با این بدن
پاشو بار دیگه / قدم بزن
برای بابا
دل از دیدن تو /نمیشه سیر
بابات اومده/ ناتوان و پیر
ببین خم شدم / دستمو بگیر
عصای بابا
از خیمه رفتی و / بردی دل منو
دریای من گرفت / غم ساحل منو
میگردم از غمت / دشت ستاره رو
پیدا نمیکنم / اون جسم پاره رو
...................
پر از سوت و کف شد / دور و برت
زمین میخورم / پیش پیکرت
سرم خم شد از غم/ روی سرت
نفرین به دنیا
گل من چه پرپر / آوردنت
گلابم چقد بد / فشردنت
عبا کم اومد واسه / بردنت
ای اِرباً اِربا
نامرد مردما / بدجور کشتنت
هی جمع میکنم / منها میشه تنت
پاشو نگات کنم / حتی یه بار علی
بابای پیرتو / تنها نذار علی
.....................
بهاری که دیده / خزونش و
نفسهاش بریده / اَمونش و
نشسته کنار / جوونش و
روضه میخونه
حسین مونده با / سوز گریههاش
علی و / پریشونی باباش
کسی دل / نمیسوزونه براش
دلش چه خونه
ای میوهی دلم / وقت رسیدنت
این لشکر حسود / از شاخه چیدنت
از داغ دیدنت / موهام سفید شده
تو زخم خوردی و / بابات شهید شده
شاعر: #محسن_ناصحی
#روح_الله_پیدایی
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#زمزمه
#زمینه
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
شاعر: علی اصغر شاهسنایی
________________________
شنیدم فریادت رو اومدم
شبیه مرغ پر کنده شدم
کنارجسم تو زانوزدم علی جانم
آه ای بابا
سخته اما هرجوری شد خودمو می رسونم
جون میدم با دیدن تو پسر نیمه جونم
روی زانو خودمو تا بدنت می کشونم
تواربا اربا شدی وبابا
کنارجسمت می افتم ازپا
مگه چجوری تورو زدن که
هرقسمت ازتو افتاده یک جا
########
شبیه تسبیح ازهم جدا
تنت پاشیده زیردست وپا
نمیشه جمعت کرد روو یک عبا علی جانم
آه ای بابا
پیش جسم تیکه تیکت مثل بارون میبارم
نیزه هارو دونه دونه ازتنت برمیدارم
لخته لخته خونو ازتو دهنت درمیارم
زدن تو رو با کینه ی حیدر
یکی بودیو شدی یه لشگر
علیِّ اکبر بودی و رفتی
شدی هزارتا علیِ اصغر
########
دچار آه وفریادم نکن
اسیرداغ اولادم نکن
پاشوبابا دشمن شادم نکن علی جانم
آه ای بابا
صورتم روو صورت تو تاکه اومد جون دادم
هلهله شد بین دشمن تا به هق هق افتادم
نیزه خورده پهلوی تو مادراومد به یادم
بازم یه کوچه پراز اراذل
بازم یه مقتول هزارتا قاتل
شکسته پهلوت شکسته بازوت
پاشو که کارم خورده به مشکل
___________________________
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
#سنگین_روضه_حضرت_ابالفضل
#صلوات_الله_علیه
____
تا از توو دست تو عَلَم افتاد
دیدم با گریه خواهرم افتاد
نگم براتو از زن و بچه ام..
چه اضطرابی تو حرم افتاد
پاشو ببین رقیه گریونه
سکینه بیقرار و دل خونه
چشم انتظار نشستن و ذکر
رو لبهاشون فقط عموجونه
پاشو قدم بزن علمدارم
نگاهی کن به من علمدارم
پاشو نزار که دشمنا حالا
تا خیمه ها برن علمدارم
سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس
....
هنوز برام یه لشکری داداش
هنوز یل دلاوری داداش
پاشو یه بار دیگه علم بردار
هنوز امید خواهری داداش
تیر سه شعبه خورده تو چشمات
نمیتونی بایستی روی پات
نمیشه باورم داری میری
باید خدافظی کنم باهات.!
داغ تو زندگیمو درهم کرد
بدجوری این قد منو خم کرد
دیدم که بعد رفتنت زینب
دوباره معجرش رو محکم کرد
سقای دشت کربلا عباس/دستت شده از تن جدا عباس
....
تو علقمه پیچیده بوی یاس
بالاسرتو حضرت زهراس
بهم بگو تا مادرو دیدی
چی بینتون گذشت داداش عباس
تو گفتی که چیشد توی میدون
کشیدنت تورو به خاک و خون
یا گفته مادرم که توو کوچه
یه سیلی خورد و شد حسن گریون
تو گفتی از دلت که شد مضطر
از این که بی کسه دیگه خواهر
یا گفته مادر از آتیشی که
یه روزی گُر گرفته پشت در
(یا گفته مادر از هجومی که
آوُردن عده ای به پشت در)
مادر مهربون من زهرا/مادر قد کمون من زهرا
#شاعر
#روح_الله_پیدایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan