📋یه لشکر پر از داد و هلهلهست
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_قاسم (ع)
یه لشکر پر از داد و هلهلهست
یه لشکر پر از شور و ولولهست
یه لشکر پر از شمر و حرملهست
دلشوره دارم
شده بغض جنگ جمل شدید
حسن دیده دشمن تو رو که دید
واسهت نقشهی تازهای کشید
ای تکسوارم
با تیر و نیزهشون، شد قامتت نشون
از پیکر عسل، میریزه جای خون
اسبا یکی یکی، رد میشن از تنت
ضرب المثل شدی، با قد کشیدن
.............................
عجب روضهای شد تو کربلا
به یاد غم و رنج کوچهها
بازم تازه شد داغ مجتبی
عزا به پا شد
یه دشت و یه قاسم، یه دشمن و
با اسبا تنش رو فشردن و
توو خیمه زَنا غرق شیوَن و
غوغا بپا شد
اسم علی رو برد ، فرق سرش شکست
خون لختهها چه زود ، راه گلوشو بست
پهلوی زخمی و ، بازوی پُر ورم
زینب رسید و گفت ؛ « ای وای مادرم»
ای حسین....
شاعر: #داوود_رحیمی
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
📋 نگات میکنم با پریشونی
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
نگات میکنم با پریشونی
نه شیری نه آبی نه بارونی
گرفتار شدیم تو بیابونی، که پُر گرگه
میدونم چقدر سخته انتظار
یهکم چشماتو روی هم بذار
عموت برمیگرده دووم بیار، خدا بزرگه
شرمنده میشم از / چشمای پر غمت
ای کاش بمیرم و / این جور نبینمت
تا کِی دل من آب / از گریههات بشه
طاقت بیار گلم / مادر فدات بشه
......................
با من داره حرف میزنه نگات
ولی در نمیاد دیگه صدات
میلرزونی هربار با گریههات، دلای مارو
کسی قطرهای آب به ما نداد
بچهم داره جونش به لب میاد
خدا واسه هیچ مادری نخواد، این ماجرا رو
سخته که بچهای / یه قطره آب بخواد
مادر ولی ازش/ هیچ کاری بر نیاد
رو دستای بابات / میذارمت علی
میری و به خدا / میسپارمت علی
......................
کجا رفته لبخند آخرت
سه شعبه چی آورده به سرت
حالا چی بگم من به مادرت، ببین بابا رو
دوباره منو یاری کن علی
اصن گریه و زاری کن علی
بیا آبروداری کن علی، همین یه بارو
ای من به قربونِ / رگهای گردنت
باور نمیکنم / از من گرفتنت
لبهات حالا نیست / دنبال آب دیگه
لالا لالا گلم / راحت بخواب دیگه
شاعر: #میلاد_حبیبی
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
📋چه داغی نشوندی توو دل من
#سبک_روضه
#روضه_حضرت_علی_اکبر (ع)
چه داغی نشوندی/ توو دل من
نمون روی خاکا / با این بدن
پاشو بار دیگه / قدم بزن
برای بابا
دل از دیدن تو /نمیشه سیر
بابات اومده/ ناتوان و پیر
ببین خم شدم / دستمو بگیر
عصای بابا
از خیمه رفتی و / بردی دل منو
دریای من گرفت / غم ساحل منو
میگردم از غمت / دشت ستاره رو
پیدا نمیکنم / اون جسم پاره رو
...................
پر از سوت و کف شد / دور و برت
زمین میخورم / پیش پیکرت
سرم خم شد از غم/ روی سرت
نفرین به دنیا
گل من چه پرپر / آوردنت
گلابم چقد بد / فشردنت
عبا کم اومد واسه / بردنت
ای اِرباً اِربا
نامرد مردما / بدجور کشتنت
هی جمع میکنم / منها میشه تنت
پاشو نگات کنم / حتی یه بار علی
بابای پیرتو / تنها نذار علی
.....................
بهاری که دیده / خزونش و
نفسهاش بریده / اَمونش و
نشسته کنار / جوونش و
روضه میخونه
حسین مونده با / سوز گریههاش
علی و / پریشونی باباش
کسی دل / نمیسوزونه براش
دلش چه خونه
ای میوهی دلم / وقت رسیدنت
این لشکر حسود / از شاخه چیدنت
از داغ دیدنت / موهام سفید شده
تو زخم خوردی و / بابات شهید شده
شاعر: #محسن_ناصحی
#روح_الله_پیدایی
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
📋تا دیدم که افتادی رو زمین
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه
#شب_تاسوعا
تا دیدم که افتادی رو زمین
منم از کمر خم شدم ببین
پاشو خواهرِ تو داره از این
غصه میمیره
پاشو ای علمدار لشکرم
شده خیره دشمن سوی حرم
ببین که از این دوری دخترم
بهونه گیره
میگه عمو بیا، جونم به لب رسید
در انتظارته، داره به تو امید
اما نمیدونه، زخمیه پیگرت
ای وای اگه بیاد، آخر بالا سرت
...........................
میبوسم حالا چشم تارِ تو
نگو که همینجاست مزارِ تو
چطوری برم از کنار تو
برادر من
پاشو ذکر حیدر رو دَم بگیر
پاشو روی دوشت عَلم بگیر
پاشو راه بسوی حرم بگیر
ای یاور من
باور نمیکنم، دستت جدا شده
با ضربهی عمود، فرقت دوتا شده
بعد تو دشمنم، تا خیمهها میاد
نقشه داره برا، اهل حرم زیاد
...............................
سهشعبه زدن بیهوا به تو
زدن تیر به مَشک پُر آب تو
با نیزه زدن دشمنا به تو
رحمی ندارن
با کینه به سمتِ تو اومدن
نخواستن یه ذره اَمون بدن
چه زخمای به پیکرت زدن
چه بیشمارن
خونا رو از سر و، روی تو میبرن
من میدونم اومد، پیش تو مادرم
گفته برای تو، از سیلی خوردنش
گفته که حیدر و، دست بسته بردنش
شاعر #روح_الله_پیدایی
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#زمزمه_شب_عاشورا
شب آخره دل پریشونه
میگن هیشکی پیشش نمیمونه
کسی غصه هاشو نمیدونه
تو این بیابون
مگه ما نباشیم که تنها شه
مبادا علی اربا اربا شه
باید هرکی مونده مهیا شه
بره به میدون
آرومه زینبش
وقتی میاد حبیب
امشب تو کربلا
پیچیده بوی سیب
ارباب ما حسین
ارواحنا فداک
امشب تو خیمه گاه
فردا به روی خاک
حسین امشبو پیش خواهره
یه امشب تو آغوش دختره
یه امشب دلش پیش مادره
غریب مادر
ولی ظهر فردا دیگه تنهاس
آتیش توی این خیمه ها برپاس
سر کهنه پیراهنش دعواس
غریب مادر
امشب تو خیمه گاه
گرم عبادته
فردا تو قتلگاه
غوغای غارته
امشب سر حسین
رو خاک کربلاس
فردا سر حسین
بالای نیزه هاس
غم ظهر فردا چه سنگینه
یه نامرد روی سینه می شینه
بگو مادرش داره می بینه
میون غوغا
تنش روی خاک بیابونه
سرش بر سر نیزه مهمونه
داره آیه کهفو میخونه
غروب فردا
شمر از تو قتلگاه
با خنده اومده
تنگه غروبه و
خورشید سر زده
دشمن از این به بعد
تو فکر غارته
اهل حرم بیاید
وقت اسارته
#شاعر_صادق_میرصالحیان
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
📋چجوری میتونم رهات کنم
#سبک_زمزمه
#سبک_روضه
#زمزمه_شام_غریبان
چجوری میتونم، رهات کنم
بذار یه دل سیر، نگات کنم
میخوام تا خود صبح، صدات کنم
ای عشق زینب
چیشد یادگاری مادرت
برادر بگو، چی اومد سرت
ببین شمر و دنبال دخترت
ای عشق زینب
ای سربلند من، از ریشه چیدنت
پس قسمت منه، رگهای گردنت
ای سرفراز من، رو نیزهای چرا
قرآن بخون برام، از روی نیزهها
.........................
ما رو میبرن، بین کوچهها
تو میمونی و، پیکری رها
کجایی تو ای یار و، من کجا
برادر من
تو اما توی قلب زینبی
دعای نمازم توو هر شبی
اگرچه لگد کوب مرکبی
برادر من
شبها گذشته و، گریونه خواهرت
سرخه لبام هنوز، از خون حنجرت
أَمَّنْ یجِیبُ من، مُضْطَر شدی چرا
ای سرنوشت من، بیسر شدی چرا
....................
خداحافظ ای، یارِ آشنا
خداحافظ ای، پیکرِ رها
خداحافظ ای، دشتِ کربلا
که میره زینب
سلام ای، سر روی نیزهها
سلام ای، سر از بدن جدا
سلام ای، مسیر پر از بلا
اسیره زینب
امشب رقیه هم، جامونده بین راه
پیداست که روی نی، هی میکنی نگاه
زجری کشیدهام، از زجر و طعنههاش
بازم فداسرت، همراهمی داداش
*شاعر: #صادق_میرصالحیان
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
📎ترانهی ازل حسین
#پیش_زمینه
--------------------------------
ترانهی ازل حسین
قصیده و غزل حسین
بگو به نیت فرج
سلامٌ علی الحسین
محرم اومده بیا و پَر بگیر
دوباره رو به سوی کربلا کن
میون روضهها، تو اوج گریهها
برا ظهور آقامون دعا کن
▪️اللهم عجل لولیک الفرج▪️
---------------------------------
#شعر_و_نغمه: #احسان_تبریزیان
🆔 @ehsantabriziyan
📋 توو کوفه آهِ غربتم پیچید
#سنگین_روضه
#حضرت_مسلم
#علیه_السلام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو کوفه آهِ غربتم پیچید
اما کسی فریادم و نشنید
سنگم زده اونیکه تا دیروز
سنگِ تو رو به سینه میکوبید
تنها که موندم چیزایی دیدم
جز ناسزا هیچ چیزی نشنیدم
تو کوچهها اون حال زهرا رو
سیلی که خوردم تازه فهمیدم
راه منو توو کوچهها بستن
دستامو مثل مرتضی بستن
اما دلیل اشکام اینه که
کمر به کشتن شما بستن
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
...................
دردای بیاندازه میبینم
هر روز یه درد تازه میبینم
توو کوچه بازارا که میگردم
تیرایی مثل نیزه میبینم
دیگه دلم از کوفه بیزاره
هر کس برات یه فکرایی داره
از توو چشای خولی میبینم
دست از سرِ تو برنمیداره
حالم پریشونه ،چشمام گریون
از حرفاشون، میشه دلم پر خون
به دختراشون قول گوشواره
قول کنیز میدن به زنهاشون
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
.....................
هرجوری میتونی میگم برگرد
با این لبِ خونی میگم برگرد
من تشنه جون میدم میدونم که
لب تشنه میمونی میگم برگرد
حرف از خرید خنجره، برگرد
حرف از گلو و حنجره، برگرد
تیری که دست حرمله دیدم
از نیزهها هم بدتره، برگرد
تو کوفه زینب میشه پیر برگرد
مخدرات میشن اسیر، برگرد
اینجا کسی هم بازی اون نیست
دست رقیهت بگیر برگرد
«مظلوم کربلا حسین جانم
غریب کربلا حسین جانم»
*شاعر: #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
بسم الله الرحمن الرحیم
#سنگین_روضه
#شب_دوم
#ورودیه
_______
خدا رو شکر که خیمه سیرابه
حالا که مشکامون پر از آبه
رقیه رو دوش ابالفضل و
علی رو دست مادرش خوابه
ولی دلم یه دنیا غم داره
دلشوره آرومم نمیذاره
جای گلای باغ زهرا نیس
تو این بیابون که پر از خاره
اشک میریزم داداش به احوالت
زخمی نشه یه وقت پر و بالت
بری ازم جدا بشی و من
بخوام بگردم اینجا دنبالت
.......................
نمیزدی حرف جدایی کاش
تو رو خدا فکر دل من باش
حتی واسم سخته میبینم که
خاکی شده صورت تو داداش
میدونم اینا نقشه ها دارن
میخوان تو رو جدا کنن از من
دلواپسی هام میشه بیشتر با
صدای پای مرکب دشمن
از تیغ و نیزه ها نشی سیراب
نمونی تشنه یه جرعه آب
پیرهن کهنه رو تنت کن که
نسوزونه تن تو رو آفتاب
.....................
بند۳
مادر میگفت بی کفنی داداش
شهید دور از وطنی داداش
قرآن بخون برام تا آروم شم
قاری قرآن منی داداش
میدونی که توی دلم غوغاس
پریشونم ولی دلم دریاس
تو راه تو اسارتم میرم
تو راه تو اسیریم زیباس
بدون که خواهرت داره غیرت
اسیر میشم ولی دارم عزت
غصه نخور خودم جلو دشمن
سپر میشم واسه زن و بچت
شاعر:#علیرضا_خلیفه_سلطانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan
#سنگین_حضرت_رقیه
#سلام_الله_علیها
__________
خبر داری به کی پناه بردم؟
خبر داری که من کتک خوردم؟
بالای نی سرت رو که دیدم
اینجور برات بگم بابا: مُردم
بابا شنیدی بِم چیا گفتن؟
باور نمیکنی کیا گفتن!
توو مسجد کوفه مسلمونا
توو بازارم یهودیا گفتن
بابا کجا بودی میترسیدم؟
میدونی چند شبه نخوابیدم؟
بابا جونم میدونی چند روزه
اون روی ماهتو نبوسیدم؟
###
معلوم نبود به عمهها میخورد؟
یا نه، به اون تشت طلا میخورد؟
چوبی رو که بالا میرفت دیدم
اما نمیدیدم کجا میخورد
اون ماجرا رو تازه فهمیدم
تا این لبای زخمیرو دیدم
حالا لب خشک منم سرخه
از بس لب خونیتو بوسیدم
میخوام شبیه تو بشم، میشه؟
داغ دلم اینجوری کم میشه
دستام کوچیکه میدونم، اما
داره لبامون مثل هم میشه
###
میبینی موی دخترت سوخته؟
مثل خودم موی سرت سوخته
باباجونم یادت میاد اون شب
گفتی موهای مادرت سوخته؟
کبودیهارو دیدی روو دستم؟
دیدی به زحمت روسری بستم؟
بازو و پهلومو ببین بابا
حالا شبیه مادرت هستم؟
من روضهخون حنجرت میشم
مرهم برا زخم سرت میشم
با اشک چشمام رووتو میشورم
مادر نداری مادرت میشم
شاعر: #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻#کارگروه_نوحه_گوشه_عشاق_اصفهان
🆔@goosheye_oshagh
🆔 @ehsantabriziyan