3777-ar-alhojat-alghara-ala-shahadat-alzahra.pdf
693.1K
🔷کتاب با ارزش "الحجة الغراء على شهادة الزهراء
🔷نوشته آیت الله جعفر سبحانی
◀ در این کتاب میتوانید اسناد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را در منابع شیعه و سنی ملاحظه فرمایید.
#معارف_اعتقادی
#موسسه_کلامی_احیاء
ایتا🌷👇
https://eitaa.com/ehyakalam
تلگرام🌷👇
https://telegram.me/ehyakalam
واتساپ🌹👇
https://chat.whatsapp.com/CPK9Lks4bLp9byNzn7osfG
💠 آیا نام پیامبر(صلى الله علیه وآله) در انجیل، تحریف شده است ⁉️
👇👇
🔺 بدون شک، آن چه امروز در دست «یهود» و «نصارى» به نام «تورات» و «انجیل» است، کتاب هاى نازل شده بر پیامبران بزرگ خدا یعنى موسى و مسیح(علیهماالسلام) نیست، بلکه، مجموعه اى است از کتبى که به وسیله یاران آنها، یا افرادى که بعد از آنها پا به عرصه وجود گذاشتند، تألیف یافته است. یک مطالعه اجمالى در این کتاب ها، گواه زنده این مدعا است. خود مسیحیان و یهودیان نیز ادعائى جز این ندارند.
🔺 ولى با این حال، شکی نیست که قسمتى از تعلیمات موسى و عیسى(علیه السلام) و محتواى کتب آسمانى آنها، در ضمن گفته هاى پیروانشان به این کتاب ها انتقال یافته است، به همین دلیل، نه مى توان همه آن چه را در «عهد قدیم» (تورات و کتاب هاى وابسته به آن) و «عهد جدید» (انجیل و کتب وابسته به آن) آمده است، پذیرفت، و نه همه آن قابل انکار است، بلکه، مخلوطى است از تعلیمات این دو پیامبر بزرگ، با افکار و اندیشه هاى دیگران.
🔺به هر حال، در کتاب هاى موجود، بشارت هاى فراوانى به ظهور بزرگى که نشانه هاى آن جز بر اسلام و آورنده آن تطبیق نمى کند، دیده مى شود.
قابل توجه این که غیر از پیشگوئى هائى که در این کتب دیده مى شود، و بر شخص پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) صدق مى کند، در سه مورد از «انجیل یوحنا» روى کلمه «فارقلیط» تکیه شده است،(۱) که در ترجمه هاى فارسى، به «تسلّى دهنده» ترجمه شده است، اکنون به متن «انجیل یوحنا» توجه کنید:
«و من از پدر خواهم خواست و او تسلى دهنده دیگر به شما خواهد داد که تا به ابد با شما خواهد ماند».(۲)
و در باب بعد آمده: «و چون آن تسلّى دهنده بیاید که من از جانب پدر به شما خواهم فرستاد، یعنى روح راستى که از طرف پدر مى آید او درباره من شهادت خواهد داد».(۳)
و در باب بعد نیز مى خوانیم: «لیکن به شما راست مى گویم که شما را مفید است که من بروم که اگر من نروم، آن تسلّى دهنده به نزد شما نخواهد آمد، اما اگر بروم او را به نزد شما خواهم فرستاد»!(۴)
🔺 مهم این است: در متن سریانى «اناجیل» که از اصل «یونانى» گرفته شده، به جاى تسلّى دهنده «پارقلیطا» آمده، و در متن یونانى «پیرکلتوس» آمده، که از نظر فرهنگ یونانى به معنى «شخص مورد ستایش» است، معادل «محمّد، احمد».
ولى، هنگامى که ارباب کلیسا دیدند انتشار چنین ترجمه اى به تشکیلات آنها ضربه شدیدى وارد مى کند، به جاى «پیرکلتوس»، «پاراکلتوس» نوشتند!، که به معنى «تسلّى دهنده» است، و با این تحریف آشکار، این سند زنده را دگرگون ساختند، هر چند، با وجود این تحریف نیز، بشارت روشنى از یک ظهور بزرگ در آینده است.(۵)
🔺در اینجا شما را به ترجمه مطلبى که در «دائرة المعارف بزرگ فرانسه»، در این باره آمده است، جلب مى کنیم:
«محمّد مؤسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است، کلمه محمّد به معنى بسیار حمد شده است، و از ریشه حمد که به معنى تجلیل و تمجید است، مشتق گردیده، و بر اثر تصادف عجیب، نام دیگرى که آن هم از ریشه حمد است و مرادف لفظ محمّد مى باشد، یعنى احمد براى او ذکر شده که احتمال قوى مى رود، مسیحیان حجاز، آن لفظ را به جاى فارقلیط به کار مى بردند.
احمد یعنى بسیار ستوده شده و بسیار مجلل، ترجمه لفظ پیرکلتوس است که اشتباهاً لفظ پاراکلتوس را جاى آن گذاردند، به این ترتیب، نویسندگان مذهبى مسلمان، مکرّر گوشزد کرده اند که مراد از این لفظ، بشارت ظهور پیامبر اسلام است. قرآن مجید نیز آشکار در آیه شگفت انگیز سوره صف به این موضوع اشاره مى کند».(۶)
♦️کوتاه سخن این که: معنى «فارقلیطا»، «روح القدس» یا «تسلّى دهنده» نیست، بلکه مفهومى معادل «احمد» دارد (دقت کنید).
(۱). این تعبیر در «انجیل عربى» چاپ لندن، مطبعه «ویلیام وطس»، سال ۱۸۵۷ آمده است.
(۲). «انجیل یوحنا»، باب ۱۴، جمله ۱۶ (و من از پدر سؤال مى کنم و تسلى دهنده دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند).
(۳). «انجیل یوحنا»، باب ۱۵، جمله ۲۶ (لیکن چون تسلّى دهنده که او را از جانب پدر نزد شما مى فرستم آید یعنى روح راستى که از پدر صادر مى گردد او بر من شهات خواهد داد).
(۴). «انجیل یوحنا»، باب ۱۶، جمله ۷ (و من به شما راست مى گویم که رفتن من براى شما مفید است زیرا اگر نروم تسلى دهنده نزد شما نخواهد آمد اما اگر بروم او را نزد شما مى فرستم). (این جمله ها را با کتاب «عهد جدید» که به همت انجمن پخش کتب مقدسه در میان
ملل به چاپ رسیده تطبیق نموده ایم، به ترتیب صفحات ۱۷۳ و ۱۷۵).
(۵). «الفرقان فى تفسیر القرآن»، جلد ۲۷ و ۲۸، صفحه ۳۰۶، ذیل آیه مورد بحث. در آنجا متن سریانى جمله هاى فوق نیز دقیقاً آمده است.
(۶). «دائرة المعارف بزرگ فرانسه»، جلد ۲۳، صفحه ۴۱۷۶.
#معارف_اعتقاری
#موسسه_کلامی_احیاء
ایتا🌷👇
https://eitaa.com/ehyakalam
تلگرام🌷👇
https://telegram.me/ehyakalam
واتسآپ🌷👇
https://chat.whatsapp.com/CPK9Lks4bLp9byNzn7osfG
رفتم قرآن را بخوانم تا با باورهای تروریستی آشنا بشم، اما سرانجام مسلمان شدم...
#معارف_اعتقادی
#موسسه_کلامی_احیاء
ایتا🌷👇
https://eitaa.com/ehyakalam
تلگرام🌷👇
https://telegram.me/ehyakalam
⁉️⁉️
📌«انتظار فرج» در آیین یهود از چه جایگاهی برخوردار است و آیا در کتب مقدس آنها مطلبی در این خصوص وجود دارد؟
👇👇👇
◀️شور و التهاب انتظار موعود آخرالزمان در تاریخ پرفراز و نشیب یهودیت موج مى زند. در عهد قدیم از کتاب مقدس، سفر مزامیر داوود، مزمور ۳۷ مى خوانیم: «به جهت وجود اشرار و ظالمین مأیوس مشو؛ زیرا نسل ظالمین از روى زمین برچیده خواهد شد و منتظرین عدل الهى وارثان زمین خواهند شد و کسانى که مورد لعن الهى واقع گردند بینشان تفرقه خواهد افتاد و انسان هاى صالح کسانى هستند که وارثان زمین شده و تا پایان تاریخ در روى زمین زندگى خواهند کرد».(۱)
🌷🌷🌷
◀️تب و تاب انتظار دخالت اعجاز آمیز خداوند، در دوران سیطره والیان رومى بر فلسطین به اوج خود رسید و به همین علت هنگامى که یحیاى تعمید دهنده ندا داد: «توبه کنید؛ زیرا ملکوت آسمان نزدیک است»(۲)
🌷🌷🌷
◀️ توده هاى مردم پیام او را با جان و دل شنیدند. کلمات هیجان آور او دل هاى شنوندگان را تکان داد و الهام بخش گروه هاى ستمدیده و بینوایى بود که همواره آتش شوق انتظار براى قیام «مسح شده خدا» در قلوبشان زبانه مى کشید.
یهودیان در سراسر تاریخ محنت بار خود هر گونه خوارى و شکنجه را به این امید بر خود هموار کرده اند که روزى «مسیحا» بیاید و آنان را از گرداب ذلت و درد و رنج رهانده فرمانرواى جهان گرداند. هم اکنون صهیونیست هاى اشغالگر فلسطین، علاوه بر دعاهاى مسیحایى مرسوم در پایان مراسم سالگرد بنیان گذارى رژیم غاصب اسرائیل که در پنجم ماه ایّار عبرى برگزار می گردد، پس از دمیدن در شیپور عبادت، این گونه دعا مى کنند: «اراده خداوند، خداى ما چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادى باشیم و نفخ صور مسیحا گوش ما را نوازش دهد».(۳)
🌷🌷🌷
◀️بسیار طبیعى است که قوم بنى اسرائیل با گذشته تیره و تار خود در انتظار آینده بهترى باشد. به همین علت است که وقتی حضرت موسى(علیه السلام) به عنوان یک منجى میان ایشان برخاست آنان در پذیرفتن او درنگ نکردند. این آرمان در دوران ابتلا پا گرفت و هرگز از ایشان جدا نشد و تنها با انتخاب داوود به پادشاهى بود که آرزوى این قوم براى قیام یک منجى کاملاً برآورده شد. داوود نمونه یک پادشاه یهودى و الگوى جاودانى شخص مسیحا گردید و در واقع برخى از انبیا و حکیمان هم او را مسیحا مى دانستند.(۴)
🌷🌷🌷
◀️عصر داوود و سلیمان را مى توان دوران شکوفا شدن آرمان مسیحایى در اذهان قوم یهود دانست. امید مسیحایى با دو نیم شدن حکومت بنى اسرائیل پس از حضرت سلیمان(علیه السلام) جدى تر شد. انبیا نه تنها آتش شوق را در دل ها روشن نگه مى داشتند؛ بلکه به توسعه دادن مفهوم مسیحا و دوران مسیحایى مى پرداختند. آنان معتقد بودند که شخص مسیحا که خدا به وسیله او جهان را مبارک خواهد ساخت، در اذهان بیشتر انبیا حاضر بود.
اندیشه مسیحایى در پیشگویى هاى «اشعیا» به طور وضوح آمده است. مسیحاى آرامش آفرین و تسلى بخش قوم یهود در یکى از پیشگویى هاى او چنین تصویر شده است؛ «او حکومت آرمانى عادلانه اى را پى مى افکند که در آن زمان، جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد مثل آب هایى که دریا را مى پوشاند و آن، پس از گسترش دین بنى اسرائیل در سراسر گیتى است که همچون پرچم قوم ها برپا خواهد شد و امت ها آن را خواهند طلبید».(۵)
🌷🌷🌷
◀️و نیز مى خوانیم: «و در ایام آخر واقع خواهد شد که کوه خانه خداوند بر قله کوه ها ثابت خواهد شد و فوق تلّ ها برافراشته خواهد گردید و جمیع امت ها به سوى آن روان خواهند شد».(۶)
🌷🌷🌷
◀️برخى از پیشگویى هاى «صفنیا» حتى از پیشگویى هاى اشعیا جهان شمول ترند. از دید او عصر مسیحایى، زمان اصلاح کلى جهان است؛ زیرا که در آن زمان، زبان پاک به امت ها خواهد داد تا جمیع ایشان اسم یَهوَه را بخوانند و به یک دل، او را عبادت کنند. تصور تَلمود پیرامون شخص مسیحا به قرار زیر است: «یک انسان که نهالى از خاندان سلطنتى داوود است و قداست او تنها به سبب موهبت هاى طبیعى وى خواهد بود. امت هاى مشرک به دست او نابود خواهند گشت و بنى اسرائیل قوت خواهند گرفت».(۷)
(۱). کتاب مقدس (ترجمه قدیم)، انتشارات ایلام، انگلستان، ۲۰۰۲ میلادی، چاپ سوم، مزامیر داوود، سفر ۳۷، ص ۶۶۳.
(۲). همان، کتاب متّى، باب ۳، قسمت ۲، ص ۱۰۸۷.
(۳). آشنایی با ادیان بزرگ، توفیقی، حسین، انتشارات سمت، ۱۳۷۹ شمسی، چاپ: پنجم، ص ۱۰۲.
(۴). کتاب مقدس (ترجمه قدیم)، همان، کتاب هوشع، باب ۳، قسمت ۵، ص ۱۰۲۲؛ کتاب ارمیا، باب ۳۰، قسمت ۹، ص ۸۸۹؛ کتاب حزقیال، باب ۳۷، قسمت ۲۴ و ۲۵، ص ۹۸
(۵). همان، کتاب اشعیا، باب ۱۰، قسمت ۳۳، ص ۷۹۲؛ کتاب صفنیا، باب ۳، قسمت ۹، ص ۱۰۶۱.
(۶). همان، کتاب صفنیا، باب ۲، قسمت ۲-۴، ص ۱۰۶۰.
(۷). انتظار مسیحا در آیین یهود، گرینستون، جولیوس، ترجمه: توفیقی، حسین، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، قم، ۱۳۷۷ شمسی، ص ۶۵.
#معارف_اعتقادی
#موسسه_کلامی_احیاء
هدایت شده از اندیشانه
درآمدي بر شيعه شناسي.pdf
1.94M
📔#دانلود_کتاب_شیعه
دانلود کتاب ارزشمند "درآمدی بر شیعه شناسی"
نویسنده: استاد علی ربانی گلپایگانی
@andishaneh
#آموزه_های_اعتقادی_دین_اسلام
هدایت شده از @moshaverehtolue
فرارسیدن سالروز شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) و ایام فاطمیه ،بر وجود مقدس امام زمان (عج) و تمامی مسلمین جهان تسلیت باد.
#مناسبت
#مذهبی
@moshaverehtolue
❤️❤️❤️
⛔️ متن شبهه ( این سوال یکی از دغدغه برانگیزترین و پرتعدادترین سوالات دینی است) : 👇👇👇
من نمیخواستم به دنیا ییایم و در این امتحان دشوار و کارزار سخت شرکت کنم که ببینم برنده میشم یا بازنده (بهشت یا جهنم) میذاشتن تو همون عدم باشیم.....
❇️ پاسخ به شبهه ❇️👇
◀️ این که میگویند: «من نمیخواستم خلق شوم...»، اساساً حرف غلطی است. چرا که «من» اصلاً نبودم که بخواهم خلق شوم یا نخواهم! دوست داشته باشم که خلق شوم یا دوست نداشته باشم! پس، درست نیست اگر بگویم: «من، نمیخواستم یا دوست نداشتم که خلق شوم».
◀️سؤال درست این است که از خود بپرسم: «حال که خلق شدم، آیا دوست دارم که خلق شدم یا دوست ندارم؟» این یک سؤال منطقی است که خوب است هر انسان عاقلی بدان بیاندیشد و نتیجهی منطقی و عقلی بگیرد. نه این که فقط به زبان بگوید «دوست ندارم» و بعد با تداوم تکرار این یأس را به خود القا کند.
بدون شک و به طور قطع و یقین نه تنها هیچ انسانی نیست که «هستی یافتن»، یا همان خلق شدن را دوست نداشته باشد، بلکه همگان عاشق آن و طبعاً عاشق «هستی بخشي» یعنی خداوند هستند. چرا که خالق کریم عشق به خود و به هستی را در فطرت همه قرار داده است و این خلقت است و تغییری هم در آن ایجاد نمیشود.
💐چه کسی علم، قدرت، قوت، سلامت، رأفت، حکمت، جود، سخا، کرم ... و گاهی شدت، انتقام و ... را دوست ندارد؟! اینها همه عشق به هستی است. چون انسان عاشق هستی بخش است. همه این دوستداشتنیهای ما «اسماء» پروردگار عالم است. او حی است، ما نیز عاشق او و حیات هستیم. او علیم است. ما نیز عاشق او و علم که تجلی اوست میباشیم. او قادر، قوی، سلیم، رئوف، جواد، حکیم، سخی ... شدید، منتقم و ... است و ما نیز عاشق او تجلیاتش هستیم. خلقت تجلی و ظهور اسمای الهی است و همهی این مظهرات، عاشق مبدأ تجلی خود هستند. این که همه عاشق کمال هستند، ریشه در عشق آنها به کمال مطلق «الله» دارد. همه هستی را دوست دارند. چه کسی دوست ندارد که از خاکی بیارزش، مبدل به خلیفهی خدا بشود؟!
«وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَئكَةِ إِنىِّ خَلِقُ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ * فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِى فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ» (الحجر – 28 و 29)
ترجمه: و چون پروردگارت به ملائكه گفت: مىخواهم بشرى از گلى خشكيده از لايهاى سياه خلق كنم * پس چون كار او را به پايان رسانيدم و از روح خود در او دميدم بايد كه برايش بسجده افتيد..
💐حضرت آیتالله جوادی آملی میفرمایند: «ما همه خاک بودیم ... اگر کسی به پشت بام خلقت برود و از بالا نگاه کند، در مییابد این پنج – شش میلیارد انسانی که اکنون روی زمین زندگی میکنند، تقریباً دو قرن پیش در همین بیابانها و مراتع به صورت خاک بودند و دو قرن بعد هم به همان شکل خاک در خواهد آمد.
ذات اقدس الهی به یک مشت خاکی که زیر پاها بود، بهترین شرف و کرامت را عرضه کرد و ارا جانشین خود ساخت...»
پس همگان هستی را دوست دارند. پس «من مخالف خلقت خودم هستم»، واقعیتی در وجود ما ندارد، بلکه یک شعار القایی میباشد.
◀️ اما «چرا خدا ما را خلق کرد تا گناه کرده و به جهنم رویم» نیز از القائات این ابلیس ناامید است. او جهنم را بر خود حتمی کرده و میخواهد انسانها نیز جهنم را بر خود حتمی بدانند و از خلقت و خالق خلقت بیزار شوند! چرا که بیزاری از خلقت، همان بیزاری از خالق کریم است.
📌📌📌خداوند متعال ما را خلق نکرده است تا گناه کنیم و به جهنم رویم. خودش که چنین نفرموده، پس ما چرا اجازه میدهیم تا از طرف او حرف بزنند. کی خداوند فرمود: تو را خلق کردهام تا گناه کنی و به جهنم روی؟! بلکه فرمود: تو را خلق کردهام تا مظهر کامل من باشی، تجلی نور من باشی، خلیفهی من باشی، عاشق و معشوق من باشی و ... . برای رسیدن به این کمالات، باید راهی را طی کنی و به علم و شناخت برسی. برای این طی این طریق، نقشه راه ، چه باید کرد و چه نباید کرد، هادی، الگو و رهبر میخواهی. همهی اینها با من. در ضمن یک سری چیزهایی وجود دارد که میتوانند موانع، سختیها و سدهای راه تو باشند، آنها را هم تماماً به تو معرفی میکنم تا هیچ غصه و نگرانی نداشته باشی. حال اگر در این مسیر دچار اشتباه و غفلت هم شدی، باز مسیر بازگشت و جبران را برای تو باز می کنم که به سعادت خودت برگردی. پ) اگر با این همه ، کسی اصرار بر زشتی و پلشتی و آلوده کردن فطرت خود داشت، دوزخ و آتش آن چیزی نیست جز بازتاب و تجسم اعمال او در دنیا . در واقع ، عذاب چیزی نیست جز باطن همان آلودگی دل و حقیقت عینی همان رفتار و کردار زشت.
#معارف_اعتقادی
#موسسه_کلامی_احیاء
ایتا🌷👇
https://eitaa.com/ehyakalam
✳️ #نگاشته_های_معرفت_دینی
#فاطمه_سلام_الله_علیها_و_دفاع_از_ولایت_تا_پای_جان
حوادثی که پس از رحلت پیامبراکرم(ص) رخا نمود و شماری خاص از یاران آن حضرت، مسئله #امامت و جانشینی پیامبراکرم به عنوان یک #منصب_الهی را با تخت و تاج شاهی به اشتباه گرفته و خود را برای ربودن امتیاز شاهی محقّ دانستند و مسیر امت اسلامی را نه برای یک دهه و سده، بلکه برای تاریخی پردامنه تا فراخنای قیامت از جاده مستقیم منحرف ساختند، چنان نبود که برای پیامبر(ص) یا صاحبان سرّ ایشان همچون فاطمه، که به هنگام ولادت حسین(ع) از جفای امت بر او و شهادتش مطلع شد، شناختهشده نباشد. شاید راز ناآرامیها و گریههای شدید فاطمه به هنگام احتضار پیامبر(ع) و سپس شادی پس از اطلاعیافتن از مرگ زودهنگام خود، همین نکته بوده است.
به هر روی، فاطمه به فاصله چند روزی پس از وفات پیامبراکرم(ص)، نامهربانیها و بلکه عداوتها و #کینه_های_پنهان بسیاری را که برای چنین روزهایی ساعتشماری میکردند، با تمام وجود خود شاهد شد.
از سویی در #سقیفۀ_بنی_ساعده خلافت را به ابوبکر سپردند، از سویی دیگر #فدک را مصادره کردند و از دیگر سو چنان حلقه محاصره علیه اهلبیت را روز به روز تنگتر کردند که اهل خانه و سایر صحابۀ متحصّن را به آتشزدن خانه تهدید کردند و سرانجام با زور سرنیزه از امامعلی(ع) بیعت گرفتند.
آیا #گری_های_ممتد_فاطمه پس از رحلت پیامبر(ع)، میتواند متأثر از این حوادث نباشد؟!
درست به همین خاطر است که امامعلی پس از #شهادت_فاطمه، بر سر قبر او خطاب به پیامبراکرم(ع) چنین فرمود:
ای رسولخدا، بزودی دخترت به تو خبر خواهد داد که امتت چگونه برای #نابود_ساختنش دست به دست هم دادند. پس بسیار از او سؤال کن و از حقیقت حال از او بپرس... ای رسولخدا، در محضر خداوند دخترت پنهانی دفن میشود، حقش نابود میگردد و از ارثش بازداشته میشود و این در حالی است که دوران شما طولانی نشده و نام شما از یادها نرفته است.
به استناد منابع روایی و تاریخی صدیقه طاهره(ع) به صورت آشکار دربارۀ دو مسئله با دستگاه خلافت و به ویژه در برابر ابوبکر به مخالفت و اعتراض پرداخت؛ نخست دربارۀ #غصب_خلافت و دوم دربارۀ #غصب_فدک.
دربارۀ اعتراض ایشان به غصب خلافت میتوان به روایتی از امامباقر و امامصادق(علیهما السلام) اشاره کرد که فرمودند:
پس از رخدادهایی که خلفا ایجاد کردند، روزی فاطمه(س) گریبان عمر را گرفت و به سوی خود کشید و آنگاه گفت: ای پسر خطاب، بدان به خدا سوگند، اگر نبود که من از رسیدن بلا بر بیگناهان بیم داشتم، میدانستی که من خدا را سوگند میدادم و او را در اجابت دعایم سریع مییافتم.
چنین برخورد شجاعانۀ آن حضرت در برابر عمر، حکایت از آن دارد که ایشان به خوبی از نقش هدایتگری عمر در ماجرای سقیفه خبر داشت. از این روایت نیز میتوان به جایگاه معنوی فاطمه(س) در نزد خداوند از زبان خود ایشان پی برد.
در روایت دیگر از زبان امسلمه، اعتراض ایشان نسبت به مسئله خلافت با صراحت بیشتری انعکاس یافته است. روایت این است:
نزد فاطمه رفتم و پرسیدم: شب را چگونه سپری کردی ای دختر رسولخدا؟ فاطمه در پاسخ گفت: با اندوه روزم را آغاز کردم. پیامبر(ص) از دنیا رفته، به #وصیّ او ظلم شده، به خانواده او بیحرمتی شده و پیشوایی امّت به دست کسانی افتاده که نه در قرآن از آنان نامی برده شده و نه در سنّت پیامبر(ص) یادی از آنان به میان آمده است. باری، کینههای بَدر و اُحد بر دلهای منافقان آشکار شده است.
از این روایت سه نکتۀ اساسی قابل استفاده است:
1. در این روایت حزن، اندوه و تالّم فاطمه(س) نسبت به شرایط زمانه و به خاطر ستم به وصیّ پیامبر و بیحرمتی به خانوادۀ آن حضرت، به صراحت مورد تأکید قرار گرفته است.
2. فاطمه صدیقه(ع) در این روایت تصریحا کرده که پیشوایی امت پس از پیامبر(ص) بهدست کسانی افتاده که در قرآن و سنت نبوی یادی از آنان نشده است. این سخن به آشکاری تمام، به فقدان شایستگی خلفا برای احراز مقام خلافت دلالت دارد.
3. عبارت: «کینههای بَدر و اُحد بر دلهای منافقان آشکار شده است»، معانی زیادی را در بردارد و پرده از اسرار زیادی از تاریخ اسلام برمیدارد.
در برخی دیگر از روایات، #تحصن حضرت امیر(ع)، زبیر و گروهی دیگر در خانه فاطمه(س) در اعتراض به غصب خلافت گزارش شده است.
اعتراض و احتجاج صديقه طاهره(ع) با خليفه اول بر سر غصب فدک، دومین مورد از موارد اعتراض آن بانو به دستگاه خلافت است که تاریخ برای ما بازگو کرده است.
ابوبکر با استناد به #روایت_ساختگی که تنها خود آن را از پيامبر نقل کرد، یعنی روایت: «لا نورث ما تركنا صدقة» فدک را از حضرت زهرا تصاحب کرد و به بيتالمال ملحق نمود. صدّيقه طاهره با شجاعت بینظیر و با استناد به آياتي از قرآن کریم که از احاطه علمی ایشان به قرآن حکایت دارد، به مناظره با ابوبکر پرداخت. بخشی از گفتار ایشان چنین است:
اي پسر ابيقحافه! آيا در قرآن آمده است كه تو از پدرت ارث ميبري، اما من از پدرم ارث نميبرم؟! ادعاي زشتي كردي! آيا عمداً كتاب خدا را رها كرده و آن را به پشت سر خود افكندهايد؟ آيا خداوند نميفرمايد:((وَ وَرِثَ سُلَيمَانُ دَاوُودَ)) و در آنجا كه داستان يحييبنزكريا را بازگو ميكند، نميفرمايد:((فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْک وَلِيا يرِثُنِي وَ يرِثُ مِنْ آلِيعْقُوبَ)) و آيا نفرمود:((وَأُوْلُوالْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَي بِبَعْضٍ فِي کتَابِاللَّهِ)) و آيا نفرمود:((يوصِيکمْ اللَّهُ فِي أَوْلَادِکمْ لِلذَّکرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيينِ)) و در جاي ديگر نفرمود:((إِنْ تَرَک خَيرًا الْوَصِيةُ لِلْوَالِدَينِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَي الْمُتَّقِينَ))
کوبندگی این سخنان و قدرت آن را زمانی میتوان دریافت که تصور کنیم فاطمه(س) در حالی که کمتر از بیست سال دارد، در برابر کسی این چنین او را مخاطب ساخته و زشتی رفتار و مخالفت عامدانۀ او با قرآن را به او گوشزد نموده است، که اینک بر اریکه قدرت نشسته و با #زور و #غلبه، بیشتر صحابه و مسلمانان را به بیعت با خود وادار ساخته است.
در روایتی دیگر چنین آمده است:
صدقةبنمسلم از امامصادق(ع) پرسید: چه کسی شهادت داد که فاطمه از پدرش ارث نمیبرد؟ امام فرمود: #عایشه، #حفصه و مردی از عرب به نام اوس بن حدثان. آنان با شهادتشان نزد ابوبکر، باعث محرومشدن فاطمه(س) از میراث پدرش شدند.
از روایت ذیل بهدست میآید که اهلبیت(ع) سالها پس از ماجرای فدک نیز همچنان بر #بازگرداندن_فدک به خود تأکید داشتند:
روزی امامکاظم نزد مهدی عباسی آمد و دید که او مظالم را بازمیگرداند. امام به او فرمود: چرا حق ما را برنمیگردانی. مهدی پرسید: کدام حق؟ امام به او توضیح داد که #پیامبر_بنا_به_دستور_خداوند_فدک_را_به_فاطمه_بخشید.
افزون بر روایات اهلبیت(ع) در برخی از روایات صحابه و تابعان نیز اعتراضهای فاطمه(س) نسبت به ماجرای فدک منعکس شده است؛ برای مثال عایشه نقل میکند:
فاطمه(س) و عباس نزد ابوبکر آمده و از او میراث خود از رسولخدا در فدک و خیبر را درخواست کردند، اما ابوبکر گفت: از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: ما چیزی به ارث نمیگذاریم و میراث پیامبر صدقه است.
در روایت دیگر ابوالطفیل چنین نقل میکند: «پس از رحلت پیامبر، فاطمه(س) نزد ابوبکر آمد و از او سهم خود از میراث نبوی را درخواست کرد، اما ابوبکر مخالفت کرد.»
در روایت دیگر به نقل از عایشه پس از انعکاس مطالب پیشین، چنین آمده است: «فاطمه(س) خشمگین شد و با ابوبکر قهر کرد و این قهر و ناراحتی تا زمان وفات او استمرار داشت.»
بر اساس همین تلخکامیها صدیقه طاهره در روزهای آخر حیات خود افزون بر خلفا، تمایلی به عیادت مردان و زنان صحابه از خود نشان نداد.
وجود این دست از روایات در معتبرترین جوامع حدیثی اهلسنت، نظیر صحیح بخاری افزون بر منابع حدیثی شیعه، میتواند به عنوان شواهدی محکم و معتبر در بازشناساندن اسرار تاریخ اسلام به کار آیند و نشان دهند که تا چه اندازه صدیقه طاهره(ع) از شرایط دوران پس از ارتحال رسولاکرم(ص) متأثر بوده است.
برگرفته از کتاب #فاطمه_بانوی_بی_مثال اثر استاد علی نصیری
eitaa.com/alinasirigilani
https://chat.whatsapp.com/HBCIiMqqvOtIl4afxpDcHN
www.maref.ir
صلوات حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها: اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
✍️ فرا رسیدن نهم دی ماه، سالروز حضور تاریخی ملت بابصیرت ایران اسلامی در راهپیمایی دشمن شکن حمایت از ولایت و آرمان های جمهوری اسلامی، بر حماسه سازان غیور و مردمی انقلاب، گرامی باد.
#معارف_اعتقاری
#موسسه_کلامی_احیاء
ایتا🌷👇
https://eitaa.com/ehyakalam
تلگرام🌷👇
https://telegram.me/ehyakalam
پرسش 🌷🌷🌷
❓مراد از این جمله «لله الشفاعة جمیعا»؛ (شفاعت مخصوص خداست) چیست؟
پاسخ :
📌منظور از اینکه شفاعت براى خداست این نیست که خداوند نزد کسى شفاعت کند؛ زیرا، بالاتر از خداوند کسی نیست که خدا نزد او شفاعت کند. بلکه مراد این است که امر شفاعت به دست اوست و بدون اذن خدا هیچ کس حق شفاعت ندارد. اصل این مطلب اساساً صحیح است. از آیات قرآنى نیز همین مطلب استفاده مى شود؛ مثل این آیه شریفه: «مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلّا بِإِذْنِهِ» (۱)؛ (کیست که در نزد او، جز به فرمانش شفاعت کند؟!)
این مطلب که شفاعت فعل خداست و به همین دلیل در خواست چنین فعلى از غیر خدا شرک است، یعنى چه؟
◀️اگر منظور این است که ما به غیر خدا بگوئیم: این فعل را تو بدون این که از خدا نیرو بگیرى و خدا به تو قوت داده باشد براى ما انجام بده، مثلاً در همین مسأله شفاعت، ما از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بخواهیم که ما را شفاعت کند، ولى اصلاً کارى با اذن خدا نداشته باشیم، یا با این اعتقاد که و لو خدا اذن ندهد یا حتى نهى کند، ما را شفاعت کند. یا از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بخواهیم که فعلى براى ما در این دنیا یا در جهان آخرت انجام دهد بدون این که از خداوند نیرو و قدرت بگیرد، این بدون شک شرک خواهد بود و اختصاص به پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و یا شفاعت هم ندارد. در همه افعال و همه اشخاص این نوع درخواست شرک مى باشد؛ امّا کدام مسلمان است که این گونه از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) در خواست کند؟ مگر ما وقتى از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) یا امام حاجت مى خواهیم یا طلب شفاعت مى کنیم چنین اعتقادى داریم؟ اگر این اعتقاد را داشته باشیم که پیغمبر(صلى الله علیه وآله) بدون اینکه خدا به او اذن و قدرت و توانى بدهد، قادر است شفا بدهد این شرک است، اما واقعاً اگر از شخص عوامى بپرسیم که حضرت ابوالفضل(علیه السلام) چطور فرزندت را شفا می دهد؟ مسلّما خواهد گفت: از خدا مى خواهد و خدا شفایش می دهد و یا ممکن است بگوید: خداوند بدو چنین قدرتى داده است.
(۱). سوره بقره، آیه ۲۵۵.
#معارف_اعتقادی
#موسسه_کلامی_احیاء
ایتا🌷👇
https://eitaa.com/ehyakalam
تلگرام🌷👇
https://telegram.me/ehyakalam
درگاه مجازی نشست(به عنوان میهمان کلیک کنید)👇👇
https://www.skyroom.online/ch/bonyadamin/neshasthayehya