eitaa logo
آشپزی؛ ترفند
21.5هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
11.4هزار ویدیو
69 فایل
❎️مسئولیت قانونی آگهی با آگهی دهنده است و کانال هیچ مسئولیتی ندارد. آی دی مدیر جهت تبلیغ👇🏻 @hasan401 تعرفه تبلیغات و رضایت مشتری👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/756744541Cd11803932b کانال اهنگامون👇 @bartarinhax
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان آدمای دل شکسته و خسته خیلی کوتاهه میپرسی چی شده؟! میگن هیچی :) @eitaagarde ❤👈
خاطرات خیلی عجیبند، گاهـــے اوقات می خندیم به روزهای که گریه میکردیم، گاهـــے گریه میکنیم به روزهای که می خندیدیم.... ✅به برترینها بپیوندید👇 @eitaagarde
🔴 *رازهای باورنکردنی و عجیب ناف...@* 👌👌 شاید دیده باشید که خیلی از پدر مادرها بند ناف فرزندشون را به بانک بند ناف میسپارن و سلول بنیادی ازش استخراج میشه تا در مواقع حساس (که امیدوارم هرگز پیش نیاد) استفاده بشه. "ناف" نقطه آغاز زندگیه و باورنکردیه که روی سلامتی، احساسات و روان ما تاثیر گذاره. حتی باآزمایشات مختلف روی ناف به ما میگن که ما مستعد چه بیماری هایی هستیم. مالیدن روغن های مختلف اطراف ناف باعث جذب اثر اون روغن بر بدن میشه! یعنی شاید بشه گفت بسیاری از بیماری ها (و شاید همه ی بیماریها) به نوعی رابطه ای با ناف داشته باشد. تعدادی از بیماریهای و بزرگسالان که به راحتی و با ریختن دو یا چند قطره از روغنهای مختلف باعث اثرات شگفت انگیز میشه را با هم ببینیم: 🔻مالیدن روغن بادام روی ناف باعث درخشندگی و شادابی پوست میشه. 🔻موقع سرما خوردگی و آنفولانزا و دردهای قاعدگی کافیه یک پنیه را الکلی کنید و روی ناف قرار بدهید و اثر معجزه آساش رو ببینیند. 🔻مالیدن روغن کرچک روی ناف قبل از خواب اگر چند روز متوالی اتفاق بیوفتد باعث بهبود پادرد و زانودرد میشود. 🔻اگر فرزندتون در فصل پاییز دچار ترک خوردگی لب و پوست دست شده و یا خودتون با شستن ظرفها دستتون زود خشک میشه، اگر دچار اگزما هستید، مالیدن روغن خردل روی ناف اثر معجزه آسا دارد. 🔻شاید تعجب کنید اگر بشنوید مالیدن روغن نارگیل روی سطح ناف رحم زنان رو گرم میکند و نه تنها مشکلات ناباروری را رفع میکند عفونت بانوان را هم از بین میبرد. 🔻اگر فرزندتان یبوست دارد مالیدن روغن زیتون داخل ناف و ماساژ دادن اطراف ناف در جهت عقربه های ساعت باعث رفع مشکل یبوست کودک میشود. ضمنا انجام این کار مشکلات کم وزنی کودکان را به طرز عجیبی رفع میکند. جالبه بگم ترک بدن زنان در اثر چاق و لاغری و بارداری هم با این شیوه رفع میشود. 🔻مشکل کبد چرب دارید؟ کک و مک روی پوست صورتتان هست؟ روغن لیمو را روزی دو بار روی نافتان بمالید، هم مشکل کبد چرب تا حد زیادی رفع میشود و هم کک و مکها کمرنگ میشوند. 🔻چکاندن روغن سیاهدانه داخل ناف، گوش درد را رفع میکند و جالب اینه که این روش بی نهایت معجزه آساست. 🔻دچار گرفتگی عضلات شدید؟ سردردهای عصبی و میگرن سراغ شما می آید؟ باور نکردنی است ولی چکاندن روغن گردو روی ناف و اطراف آن نه تنها این مشکلات را از بین میبرد بلکه برای رفع چربی خون هم معجزه آساست. 🔻زدن روغن بنفشه داخل ناف باعث رفع خشکی بینی میشود. @eitaagarde ❤👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5 بیماری که اضطراب می‌تواند ناشی از آن‌ها باشد👇 🔻پرکاری تیروئید 🔻بیماری قلبی 🔻کم خونی 🔻کمبودهای تغذیه‌ای 🔻سرطان پانکراس یا لوزالمعده ♪ « @eitaagarde » ♪
مردها ، گریه در فقدان همسر می کنند😭 بعد مرگ همسر خود، خاک بر سر می کنند در میان گریه هاشان، یک نظر! با قصد خیر بر رخ ناهید و مینا و صنوبر می کنند😃😃😃 دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال جانشین بی بدیل یار و همسر می کنند😆😆😆 کج نیندیشید فکر همسر دیگر نی اند از برای بچه هاشان، فکر مادر می کنند!😁 🌹بر 🥳 تـریـن 🥳 هـا🌹 《👉 @eitaagarde👈》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─═हई╬💫 « قسمت من » 💫╬ईह═─ پارت : ۲۷ *مشغول گپ و گفت با هم بودیم ک یاسین اومد پیشمون و گفت : -ببین توروخدا ، دخترم دخترای قدیم ، به جای کمک اینجا نشستن واسه خودش حرف میزنن!! گفتم : - تورو سَنَنَت .تا تو هستی به ما دیگه نیازی نیست ، ماشالله یه پاچه کد بانویی واسه خودت - اااا که اینطور ، بااااش مانا خانممم -بله همینطور ، خوش به حال زن آیندت، ماشالله ماشالله چشم نخوری پسر دایی جون ... با ابرو به طرف پریا اشاره کردم . پریا که سرش پایین بود و یاسمن هم آروم می خندید ، یاسین قیافه حق به جانبی گرفت و گفت: -اون که بله ، کی بهتر از من !!! پسری به این خوش تیپی ، خوشگلی ، کارییییی ، دیدی تا حالا؟؟ سگ در صد که خوش به حال همسر آیندم ، چی خیال کردی واسه خودت !! همه زدیم زیر خنده ، دوباره یاسین گفت : - خوب حالا به روتون دو بار خندیدم پررو نشین ، یالله برین کمک کنید ، مانا !! مامانت گفت بیا باهم بریم خونتون .. با اخم و تعجب گفتم : - واسه چی ؟؟ یاسین قیافه شیطون به خودش گرفت و گفت : -بریم عشق و حال ... بعد جدی گفت : - مامانت گفت بریم اون قابلمه بزرگه رو بیاریم تا برنجا رو توش دم کنن . - اها .باشه بریم با هم به طرف ماشین رفتیم و سوار شدیم ، حرکت کرد و بعد از چند دقیقه بهم گفت : - شنیدم تو دانشگاه گرد و خاک به پا کردی ، تو کار اخراج کردن بچه ها افتادی!! - آره دیگه اونا اضافه بودن ، جاشون همونجا بود ، پاشو زیادی از گلیمشون فراتر گذاشتن . - بلــــــه صحیـــــــح - بله به من میگن مانا نه برگ چغندر ، هرکی پاشو به طرف من خطاب برداره آخر عاقبتش همین میشه . - شما درست می فرمایید خانـــــم . غلط بکنه هرکی بخواد پاشو به طرفت اصن برداره و کاری کنه . - آرم محض اطلاع بعضیا گفتم ... -اگه منظورت از بعضیا منم که ، کف بسته من در خدمت شمامو حرفی برای گفتن ندارم ‌، شما سرور مایین . تاج سرمایی . - آرهههه از رفتار و حرفای پشت در خونتون معلوم بود . زد زیر خنده و گفت : -اونکه اشتباه تایپی بود باخنده گفتم : - زهرمار . تایپش کجا بود چاپلوس خان . -خدا میدونه دیگه ، والا من ک تقصیر نداشتم میدونی که چقدر دوست دارم !! -اره کاملا واضح و روشن بود واسم - پس حرفی برای گفتن نمیمونه ، همه سوء تفاهما تموم شد دیگ -از دست تو یاسین خدا به داد پریا بدبخت برسه از دست ای زبونت -خیلی هم دلش بخواد ، هم آرزوشونه همچین شوهری مث من داشته باشم . -سقف ماشین و بگیر نیافته رو سرمون . -نهههه خیالت راحت اطمینانیه . خداوکیلی خیلی پسر باحالی بود و روح ادمو کنار اذیت کردناش و حرص دادناش شاد میکرد . میتونستم بگم خوش بحال پریا واقعا . بعد از برداشتن قابلمه برگشتیم خونه ، رفتم تو آشپزخونه ، دیدم یاسمین گوجه خیارا رو داره میشوره ، یاسمن هم داره کلم ها رو خورد میکنه ، پریا هم گوجه ها رو ، منم رفتم نشستم و یاسمین خیار رو گذاشت جلوم . هممون مشغول خرد کردن سالاد بودیم و از درس و مدرسه و دانشگاه با هم صحبت می کردیم ک .... .... نویسنده : ♡«ℳ£みЯムŋム»♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏سہ چیزتحملش خیلے ‌سختہ 1- حق باتو باشہ ولے بہت زوربگن 2- بدونے دارن بہت دروغ میگن امانتونی ثابت کنے 3- نتونے حرف دلتوبزنے ومجبورباشے سکوت کنے ツ @eitaagarde ♡•●○
📚داستان‌ کوتاه ولی واجب💢 ده - یازده سالم که بود تو بازی با بچه های فامیل پام گیر کرد به پای یکیشون و افتادم. ساق پای راستم خورد به لبه ی آجر و زخم شد..بدجور زخم شد. خیلی طول کشید تا کم کم جای اون زخم یکم بهتر شد و کمتر اذیتم کرد. اون روزا فقط یه دوست صمیمی داشتم دوستی که مثل خانوادم بود. دوستی که بهش اعتماد داشتم. تو مدرسه فقط اون می دونست ساق پای راستم زخم شده...اون تنها کسی بود که جای زخمم رو بلد بود. چند روز بعد از این اتفاق با دوستم بحثمون شد یادم نمیاد سر چی. یادم نمیاد کی مقصر بود. فقط یادمه زنگ ورزش بود و داشتیم فوتبال بازی می کردیم. وسط فوتبال وقتی داشتم شوت می زدم با کف پا اومد ساق پای راستم رو زد. کاری به توپ نداشت. اومد که زخمم رو بزنه زخمم دوباره تازه شد! دوباره درد و درد و درد... چند روز بعدش دوباره با هم رفیق شدیم.ولی دیگه هیچوقت نذاشتم بفهمه دردم چیه. از این اتفاق سال ها می گذره ولی هروقت کسی رو می بینم که درد داره، زخم داره، بهش میگم هیچوقت هیچوقت هیچوقت نذار کسی بفهمه جای زخمت کجاست. نذار بفهمه چی نابودت می کنه..شاید یه روز زخم شد رو زخمت ! دردت رو واسه خودت نگه دار. میگم مراقب اونایی که جای زخمت رو بلدن باش...اونا می تونن با یه حرف... با یه کنایه... با یه خاطره کاری کنن که دوباره زخمت سر باز کنه... دوباره تو می مونی و درد و درد و درد. @eitaagarde 👆💔👆 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ahmad_saeedi_ba_man_beman.mp3
7.62M
▷ ◉───── ♪♡
چادر همان حجابیست که پشتِ در خانه سوخت اما از سرِ (س) نیفتاد •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @eitaagarde
Darde Hezare.mp3
5.38M
🌺 👈 "به مردم بگوئید، من غریب ترین فرد عالم هستم، برای ظهورم دعا کنید!"... غربت حضرت مهدی😔 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 سخن از غربت مهدی زهراست؛ سخن از بی وفایی من و ماست 😔😔😭😭 @eitaagarde💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند و زنان شوکت زن بودنشان را مردان همیشه مرد میمانند و زنان همیشه زن و آنگاه هر روز نه روز و نه روز که روز است. •┈••✾🍃🍇🍃✾••┈• @eitaagarde ❤👈
─═हई╬💫 « قسمت من » 💫╬ईह═─ پارت : ۲۸ * یاسین اومد داخل اشپزخونه ، دوباره سر و کله این مزاحم پیدا شد ، من نمیدونم چرا این ولمون نمی کنه ، هر جا که میریم راه و بیراه میاد پیشمون . لابد بخاطر حضور عشقش بینمونه . بهمون گفت : - آفرین به دخترای گل ، ماشالا به کار افتادن انگاری ،"" وقت شوهر کردنتونه دیگ ، حالا صبر کنید یه تست بزنم ببینم چجوری کارتون !! یاسمین گفت : - لازم به تست کردن تو نیست . ما کارمون ۲۰ . -اینکه حتما ، ولی باید آقا مهندس یه چک بکنه ببینه . با خنده گفتم : -بفرمایید آقای مهندس فضول و همه چی کار . - بده میخوام اگ ایرادی بود بگم تا موقع مهمونی عیب نگیرن ازتون . - ن مرسی کی به بفکری .. اول رفت پیش یاسمن یکم از کلم ها برداشت و خورد ، یاسمن با چندش و حرص گفت : -اااهههه ،،، یاسین با دستای کثیفت برداشتی!! برو حداقل بشو بیا کوفت کن. - برو بابا ، از دهن تو هم تمیزتره بعد دید زدن و تست کردن گفت : -خب مزش ک همون کلمه ، ولی درست خورد کن خواهر من ، این چه وضعیه یکی اندازه کله توعه ، یکی اندازه کله مورچه ، مثلا میخوای عروس بشی ها خجالت داره .. -نخیرم ، از این بهتر نمیشه ، حالا لازم نکرده تو نظر بدی واسمون . با لبخند اومد پیش من و از خیارا برداشت و بعد گفت : - نه انگار مانا یه چیزی میشه ‌، آفرین خوبه ولی کمی بیشتر دقت کن ، نیاز به سعی بیشتر داره. منم با خنده گفتم : - چشم آقای معلم . ببخشید از این به بعد درست انجام میدم. -نه آقا مهندس هستم . افرین دخترم . - باشه آقای مهندس حالا برو که وقت اضافه نداریم ، ما را از کارمون انداختی . رفت سراغ پریا که از اون موقع سرش پایین بود و ریز ریز میخنده . - خبببب و اما گوجه ها ، آفرین پریا خانم خیلی خوب خورد کردی تو نمره ۲۰ و میگیری . - خخخخ مرسی . منو یاسمین با لبخند معنی دار بهم نگاه کردیم و به یاسین گفتم : - خوب یه تست بزن ببین مزش چطوریه !! یاسین اخماشو تو هم کرده با حالت چندشی گفت : - وای ننههه من از گوجه متنفرم ، دیگه مزه گوجه میده نیازی به تست نیست . - نه دیگه باید بخوری حداقل برای دلخوشی پریا که شده ، چون دوسش داری ... پریا از خجالت سرخ شد یاسین هم با اخم شیرینی گفت : -اون دیگ بمونه واسه بعد ، انشالله خودشو بعداً تست می کنم ولی گوجه رو عمرا . ما هم از این حرف یاسین با خنده اونا رو نگاه می‌کردیم ، ولی پریا که دیگه حرصش گرفته بود از حرفهای ما و یاسین بلند شد و با اخم گفت : - کوفت این چه حرفایه میزنید ، خجالت بکشید واقعاً که ... یاسین سر به زیر گفت : - عذر می خوام دختر عمه جان ، انگار شما هم مزتون تلخه ، نیاز به تست نیست دیگه.. دوباره هممون زدیم زیر خنده ولی پریا عصبانی تر شدو از آشپزخونه رفت بیرون ، یاسمن گفت : -بفرما آقا یاسین ، حالا برو جمع کن این خرابکاری تو ، تو هم با این تست زدنات ، خجالت داره واقعا . - واااا !!! چرا انقد زود ناراحت شد ؟؟ من که چیزی نگفتم . رو بهش گفتم : -خدا بهت رحم کرده یاسین که همون چاقو رو نکردی تو چشت. یاسین یه دستشو زد تو صورتشو با حالت دخترانه گفت: - خدا مرگم تا این حد !!! اینقدرم دیگه دختر وحشی ؟؟ یا خدااا -حالا برو از دلش درار تا بدتر از این نشده بعد با لبخندی و از خدا خواسته چشمیییی گفت و سریع از آشپزخونه رفت بیرون تا ناز عشقشو بکشه . ... نویسنده : ♡«ℳ£みЯムŋム»♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Javad Moghdam - Remix Dare Mirize (128) (1).mp3
2.67M
در این روز جشن یاد کنیم از این مولودی😂😂👆 میریزه😄 @eitaagarde🎺
من مثل تهرانم، هوایم دود دارد اما تو بارانی، حضورت سود دارد ♪ « @eitaagarde » ♪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی😍 روز پرستار مبارک🌹 🌹بر 🥳 تـریـن 🥳 هـا🌹 《👉 @eitaagarde👈》
💕زنبور كه نيش ميزند ميميرد شايد از عذاب وجدان! انسانها اما نيش ميزنند نيش ميزنند و نيش ميزنند تا ميميرانند! و وجدانی ندارند كه عذابی داشته باشند! @eitaagarde ❤👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا