📆 روز جهانى مطبوعات؛ (۱۳ #اردیبهشت )
🔹مسألهی پخش #کتابها و #مطبوعات گمراهکننده در #اسلام یک اهمیت فوقالعاده دارد.
اخیراً کتابی از مرحوم استاد شهید #مطهری به نام #حکمتها_و_اندرزها پخش شد ﻛﻪ در اواخر آن کتاب، مسئلهای را متذکر شده که در جاهای دیگر کمتر پیدا میشود. فرموده که مسألهی پخش مطالب ناروا در #اجتماع، هیچ فرقی با پخش سمومات ندارد.
همانطوریکه اگر لبنیاتفروشی جنس مسموم را بفروشد، شرعاً و عقلاً و حقوقاً و قانوناً، قابل تعقیب است، باید در اجتماع #اسلامی، کنترل بسیار محکمی هم در پخش مطالب باشد؛ چون وقتی #جوان و #نوجوان چیزی را میخوانند، از #عقل و شعور و #وجدان، دفاع کاملی در آنها وجود ندارد؛ در نتیجه به حال بچههای ممالک غیر اسلامی در میآیند!.
متأسفانه مثل اینکه وزرا یا وکلا یا #مسئولین، کمتر به این نکتهای که اﻳﺸﺎﻥ توجیه کرده متوجه هستند، این است که گویا میخواهند شانههای خود را از زیر بار این مسئولیت خالی کنند؛ در حالیکه این واقعاً مثل این میماند که یک #وزیر یا یک #وکیل اکثر #مسئولیت خودش را از روی نادانی و #جهل ترک کند!.
بنابر این #انقلاب_اسلامی ما نیاز به پرورش ارباب #فرهنگ و مرزبانان فرهنگی دارد که آنها به مسائل ریز و ظریف امور فرهنگی آشنایی پیدا کنند.
[ تاریخ سخنرانی سال ۱۳۷۶ ش]
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@ejtehad_jame 👈
🔺 خداشناسی
🔹 آن #علم و #معرفت و #دینی به درد انسان میخورد که در وجود انسان، یک سر مو باقی نماند، مگر اینکه #تسلیم این علم و #یقین بشود.
ببینید ما الآن معتقدیم به اینکه باید جانمان را از خطرات خیلی سخت، به هر شکلی که شده #نجات بدهیم. این شده جزء خون و گوشت ما. حالا شما جوانها شاید زمان موشکباران را یادتان نباشد که وقتی رادیو میگفت: توجه! توجه!، دیگر همه کاری تعطیل میشد؛ تاکسیها و اتوبوسها میایستادند، مردم اینطرف، آنطرف میرفتند. چرا؟ یک توجه توجه اینقدر اثر دارد؟ بله. چون این خبر میکند به یک چیزی که جزء خون و گوشت ماست. و آن این است که: ما میخواهیم سالم و موجود باشیم و کشته نشویم. این خواستهها و این علمها در هیچ جای این سر تا پای ما جای خالی ندارد و همه را گرفته است. اینطور باید به خدا معتقد بود.
اگر #انسان در #فکر خود فقط معتقد هست، نه در #قلب و جان و روح خود، این هنوز در این مسئله کاری نکرده و به درد هم نمیخورد؛ نه به درد خودش، نه به درد دیگری. آن علمی که در #دنیا، در #دبستان و #دبیرستان و #دانشگاه به ما #آموزش میدادند، آن علوم، علوم اینطوری نبود. #ریاضی و #فیزیک و #جغرافی و #تاریخ بود. آنجا در کلاس به درد ما میخورد که بگوییم یا نمره بگیریم و بیاییم بیرون. یادمان هم رفت، برود؛ ضرری به ما وارد نمیکند. این است که ما #عادت کردیم به علوم دبستانی، دبیرستانی، #خیال میکنیم #خداشناسی هم یکچنین چیزی است که یک سطری بخوانیم و یک امتحانی بدهیم. در حالیکه نه؛ این نه خداشناسی است، نه #دینداری است، نه به درد شخص خود ما میخورد، نه به درد #جامعه میخورد. آنکه اسمش را میشود گذاشت #مسلمان واقعی -حالا تا چه برسد به #دانشجوی علوم دینی یا #مبلغ یا #سخنران اسلامی، #مؤلف و اینطور چیزها- آن است که اصل اسلام را پذیرفته باشد و انسان خودش، پیش خودش بفهمد که مسلمان است و این در وقتی است که جان و تن و همهچیز خودش را مثل یک کف روی آب، در #قدرت خدا ببیند. وقتیکه باران میآید، حباب و کفی که روی آب میبینیم پیدا میشود، این هیچچیزی از خودش ندارد غیر از آنچه از باران و آب دارد. فقط یک نمایشی بیشتر نیست که آن هم از بین میرود؛ همهی ماها اینطور هستیم. حتی این کهکشان و #زمین و #آسمان ما، مثل این حباب است. یک چیزی است که زود از بین میرود. منتهی هر چیزی زودش یکطور است. #زندگی مگس یک زود و دیری دارد، مورچه یکطور، فیل یکطور، انسان یکطور، زمین یکطور، کهکشان یکطور؛ همه حباباند. حبابهای مختلفاند در قدرت الهی. اینها نابودند از خودشان و موجودند به قدرت خدا. خدا برپادارندهی تمام اشیاء است.
یکچنین نیرو و قدرتی را اگر انسان فهمید و #شناخت و #باور کرد، خداشناس شده؛ اگر نه هنوز اول کار است. مثل کسیکه اول وارد کلاس شده، دارند روی تخته برایش مینویسند: این یک، این دو، این سه. دو، دو تا میشود چهار. این اول کار است. خیال نکن داداش که ما چیزی یاد گرفتیم، چیزی فهمیدیم. نه!. باید جدی وارد بشویم در #خداشناسی. یک خداشناسیای که موقع #جبهه رفتن به درد بخورد، موقع #قاضی شدن به درد بخورد، موقع #وکیل مجلس شدن به درد بخورد. حتی موقع کاسب محل شدن به درد بخورد؛ یک #کاسب چقدر میتواند #خیانت بکند؟ چقدر میتواند جنس بد به #مردم بفروشد؟ چقدر میتواند به #ناموس مردم بد نگاه کند؟ چقدر دزدی میتواند بکند؟!
پس این خداشناسی که به درد یک مسلمان بخورد، باید یک چنین چیزی باشد. پس این یک موضوعی است که وجود ما را باید بگیرد و هنوز نگرفته است. بنده خودم را عرض میکنم شما انشاءالله گرفته باشید. تا دم #مرگ در این کلاس ما باید کار بکنیم. خیال نکن که حالا یک کاری است که #معارف_اسلامی خواندیم و تمام شد. اینها حرفهای دبستان و دبیرستان است. خداشناسی یکچیز مهمی است که بعضی از #صحابه پیغمبر از عهدهاش برنیامدند و رفوزه شدند! با اینکه در بهترین کلاسهای دنیا شرکت کرده بودند که مدیر و #معلم و ناظمش، #پیامبر خدا بود.
خطرناک است و چیز مهمی است!.
یکوقتی یادم میآید که جناب #رهبر معظم صحبت میکرد در #تلویزیون. گویا شنیدم که میفرمود که «بعضی از روشنفکرها دارند رو به جای دیگر عقبگرد میکنند و به اسلام پشت میکنند»؛ واقعش اینطوری است و مخصوص #روشنفکر هم نیست، #طلبه هم همینطور است، #آخوند و #روحانی هم همینطور است، #دانشجو و اساتید هم همینطورند. هر کسی در این دنیا یکطور #امتحان دارد؛ #زن یکطور امتحان، #مرد یکطور. #جوان یکطور. #پیر یکطور.
پس اینکه کسی بخواهد از این امتحانات انشاءالله به #سلامت در برود، خیلی کار میخواهد و خیلی هم نتیجه دارد. یک شاهی و صنار نیست. حتی به قدر ارزش تمام کرهی زمین هم نمیشود گفت هست. ارزش مسلمانی و اسلام خیلی از این چیزها بالاتر است.
۷۷٫۳٫۹
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
📆 سالروز درگذشت مرحوم آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی؛ (۵ #ذی_الحجة الحرام ۱۳۶۱ق=۲۳ #آذر ۱۳۲۱ ش)
🔹 به تعبیر مرحوم علامه #طباطبایی در المیزان¹ از ثمرات #فطرت پاک "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" میباشد.
بعضی طلبهها بودهاند که از زمان ورودشان به #حوزه، هر آنچه #سرمایه داشتهاند؛ باغ یا ملک یا کارخانهی پدری که به اینها #ارث رسیده بوده، در راه تعظیم #طلبگی، #درس، #کتابخانه ساختن، #مدرسه ساختن، طلبه قبول کردن، #تدریس کردن صرف کردهاند و آخرش میبینی که ورشکسته شدهاند! و هر چه داشتهاند خرج کردهاند، اما از شوقشان کاسته نشده.
شنیدم در شرح حال مرحوم علامه شیخ #محمد_حسین_اصفهانی، صاحب شرح بر #کفایه - و اینکه به ایشان میگویند #کمپانی، لابدّ پدرشان از تجار معتبر #اصفهان بوده و درآمد خوبی داشته- ایشان وقتی وارد #نجف اشرف میشود به قدری سرشار از امور #مالی بوده که یک روز در کوچههای نجف، تسبیح قیمتیای که دستشان بوده پاره میشود و میریزد و ایشان که داشته درس میرفته، زورش میآید که بنشیند و اینها را جمع کند!، حالا زمین گلآلود بوده یا هرچه.
خدا قسمت کند بروید نجف، این سبزیفروشهای نجف که ما هم دیدهایم، یک مشت سبزی و کاهوی پس مانده را میگذارند بیرون که هر که خواست ببرد. ایشان چند سال بعد که این سرمایهها تمام خرج میشود، میآمده از اینها استفاده میکرده! و بعد یکبار در بین راه اینها از دستش ریخته و مشغول جمع شدن میشود!. یک کسی به ایشان میرسد و میگوید: جناب آیت الله! بگذارید من جمع کنم. ایشان میگوید: من حالا داشتم میخندیدم، چون یادم افتاد وقتی آمدم نجف و تسبیحام در کوچه پاره شد، زورم میآمد اینها را جمع کنم، اما الآن این کاهوهای غیر قابل فروش را که ریخته، دلم نمیآید بگذرم و میخواهم جمع کنم.
این همان "واستعمال ما فی وُسع الانسان من جاهٍ و مالٍ و علمٍ و فضیلة" در راه آن #معشوق_فطری است.
اگر فطرت انسان سالم باشد، حالا خواه #دانشجو، خواه #طلبه، خواه #اداری، خواه #وزیر، خواه #وکیل؛ خودش #کارمند خدا میشود و فعال میگردد و قهرمان خدمت به #اسلام میشود. چرا؟ چون در درونش، فطرت سالم مانده.
پس اینکه ما در #اجتماعی گیر کردهایم که معمولاً با هر کسی روبرو شویم، میبینیم درد #مادیت او را گرفته، باید بفهمیم که فطرتهای سالم را #تربیت های ناسالم #استعماری، دستخورده و #بیمار کرده است؛ ولذا این #دولت #جمهوری_اسلامی باید درک این موضوع درش بشود که ما روبرو هستیم با یک بیماری عمومی و آن این است که فطرتها تغییر کرده!.
اینکه دردهای ظاهریِ ما آمده مسلّط شده بر ما و دردهای #دینی ما را تحتالشعاع قرار داده؛ به خاطر همین است که این فطرت ناسالم است و باید یک #وزارتخانه مخصوص احیای فطرت اسلامی ما داشته باشیم که دانشمندانی بنشینند و سرچشمههای این بیماریها را پیدا کنند و داروهایش را بیابند و در تمام اوضاع و احوال #کشور این مسائل را بگنجانند که هر #قانونی در هر جا اجرا میشود در ضمن، احیای فطرت اسلامی هم درونش باشد. مخصوصاً در وزارت #فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی.
۸۱٫۷٫۱۵
✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
_____
۱) [ #المیزان ج ۱ ص ۴۵]
۲) [ #نهایة_الدرایة_فی_شرح_الکفایة ]
@seyedololama