هدایت شده از با سیاست حرف بزن
✍شخصی نزد همسایهاش رفت و گفت:
“گوش کن، میخواهم چیزی برایت تعریف کنم. دوستی به تازگی در مورد تو میگفت...
همسایه حرف او را قطع کرد و گفت:
قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا حرفت را از میان سه صافی گذراندهای یا نه ؟
گفت: “کدام سه صافی؟”
همسایه گفت : اول از میان صافی واقعیت.
آیا مطمئنی چیزی که تعریف میکنی واقعیت دارد؟
گفت: “نه… من فقط آن را شنیدهام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.”
همسا۵ سری تکان داد و گفت:
“پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذراندهای. یعنی چیزی را که میخواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالیام میشود.
گفت: دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.
همسایه گفت :
بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمیکند، حتما از صافی سوم، یعنی فایده، رد شده است. آیا چیزی که میخواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم میخورد؟
گفت : نه، به هیچ وجه!
همسایه گفت: پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.”[🤍]
#سبک_زندگی
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️❄️❄️☃️
#پندانه🍀
لقمان حکیم پسر را گفت:
امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنویس . شبانگاه همه آنچه را که نوشتى، بر من بخوان؛ آن گاه روزه ات را بگشا و طعام خور …
شبانگاه،پسر هر چه نوشته بود، خواند . دیر وقت شد و طعام نتوانست خورد ..
روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد. روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع کرد و او هیچ طعام نخورد ..
روز چهارم، هیچ نگفت . شب، پدر از او خواست که کاغذها بیاورد و نوشته ها بخواند.
پسر گفت: امروز هیچ نگفته ام تا برخوانم..
لقمان گفت: پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور و بدان که روز قیامت، آنان که کم گفته اند، چنان حال خوشى دارند که اکنون تو دارى ...
#سبک_زندگی
#لقمانحکیم
🌱
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️❄️❄️☃️
#پندانه🍀
لقمان حکیم پسر را گفت:
امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنویس . شبانگاه همه آنچه را که نوشتى، بر من بخوان؛ آن گاه روزه ات را بگشا و طعام خور …
شبانگاه،پسر هر چه نوشته بود، خواند . دیر وقت شد و طعام نتوانست خورد ..
روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد. روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع کرد و او هیچ طعام نخورد ..
روز چهارم، هیچ نگفت . شب، پدر از او خواست که کاغذها بیاورد و نوشته ها بخواند.
پسر گفت: امروز هیچ نگفته ام تا برخوانم..
لقمان گفت: پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور و بدان که روز قیامت، آنان که کم گفته اند، چنان حال خوشى دارند که اکنون تو دارى ...
#سبک_زندگی
#لقمانحکیم
🌱
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️❄️❄️☃️
#سبک_زندگی
👌درمان بخل
💢 یکی از راههای تهذیب نفس از رذیله بخل و خساست این است که نفس هر چه گفت برخلاف آن عمل کنی.
مثلا زیاد صدقه بدهیم، میهمان نوازی بکنیم، انفاق کنیم و....
🔆 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
«عَلَیْکَ بِالصَّدَقَهِ تَنْجُ مِنْ دَنَاءَهِ الشُّحِّ؛
صدقه بده تا از پستی بخل و خساست، نجات پیدا بکنی»؛
📚 عیون الحکم و المواعظ، صفحه ۳۳۳
🔆 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
«مَنْ أَدَّى الزَّکَاهَ وَ قَرَى الضَّیْفَ وَأَعْطَى فِی النَّائِبَهِ فَقَدْ وُقِیَ مِنَ الشُّح؛
سه خصلت است که در هر کس وجود داشته باشد، از بخل و خساست، نجات پیدا کرده است: کسی که #زکات مال خود را با رضایتِ خاطر بپردازد، #میهمان نوازی کند و در سختیها و موقع نداری انفاق کند»؛
📚مستدرک الوسائل،
🪴🌳🌞🌿🪴🌳🌞🌿
#پندانه🍀
لقمان حکیم پسر را گفت:
امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنویس . شبانگاه همه آنچه را که نوشتى، بر من بخوان؛ آن گاه روزه ات را بگشا و طعام خور …
شبانگاه،پسر هر چه نوشته بود، خواند . دیر وقت شد و طعام نتوانست خورد ..
روز دوم نیز چنین شد و پسر هیچ طعام نخورد. روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع کرد و او هیچ طعام نخورد ..
روز چهارم، هیچ نگفت . شب، پدر از او خواست که کاغذها بیاورد و نوشته ها بخواند.
پسر گفت: امروز هیچ نگفته ام تا برخوانم..
لقمان گفت: پس بیا و از این نان که بر سفره است بخور و بدان که روز قیامت، آنان که کم گفته اند، چنان حال خوشى دارند که اکنون تو دارى ...
#سبک_زندگی
#لقمانحکیم
🌱
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️❄️❄️☃️