🍂 الهه 🍂
#پارت_خجالتی🙈 با وصعیت اورژانسی که داشت نمیتوانست صبر کند تا صبح با تته پته رو به همسر دو روزه اش گ
دستش را روی تن نازنین نامحسوس حرکت داد و روی شکمش مکث کرد،
سؤالی بود که باید می پرسید:
_درد نداری دیگه؟
نازنین با تمام دلهره ای که دا شت اما خنده اش گرفت، لبش را روی هم فشرد
اما حرکتش از چشم های داوود دور نماند:
_شیطنت اگه نداشتین که دست راست شیطون نبودین شما زنا!
https://eitaa.com/joinchat/1903755331C4f0bee0e69
#وووییییی_آب_قند😍