#خاطره_شهدای_مداح
🔻بخش دوم 🏷من فروشی نیستم!؟
صدایش در تهران و هیاتهای مختلف پیچیده بود. در هیئت «دیوانگان حسینی» که از قدیمیترین هیئات تهران بود، چون ستارهای میدرخشید. اما او به دنبال درخشش نبود. شبی، پس از مراسم، مردی از هیئتی دیگر جلو آمد. سوئیچ یک ماشین و کلید خانهای را در دستش گذاشت. «حاجی! اینها برای تو. سندش را هم فردا به نامت میزنیم. فقط هفتهای یک ساعت بیا برای ما بخوان.»
غلامعلی، که حقوق معلمیاش کفاف اجارهی یک اتاق در «وَرده»ی کرج را هم نمیداد و هر روز این مسیر طولانی را طی میکرد، نگاهی به آن کلیدها کرد و بعد به آسمان. لبخندی زد و با قاطعیتِ یک عارف، آرام گفت: «من فروشی نیستم.»
او میدانست بهای یک قطره اشک برای حسین (ع) را با تمام دنیا نمیتوان پرداخت. او فهمیده بود که مداحی، معامله با مردم نیست؛ «معامله با ارباب» است.
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#خاطره_شهدای_مداح
🔻بخش سوم 🏷 میراث یک نَفَسِ حق!؟
داستان غلامعلی رجبی، داستان یک مداح خوشصدا نبود. داستان یک «معادلهی اخلاص» بود. او به ما آموخت که «نوکری» دستگاه سیدالشهدا، یک «سلوک» است، نه یک «شغل». او به ما آموخت که روضههای مان را باید «زندگی» کنیم. او که از شجاعت خواند، شجاعانه جنگید و او که از شهادت گفت، عاشقانه به شهادت رسید.ای وارث نغمههای عاشورایی! میراث غلامعلی برای تو یک پیام روشن است: در این دنیای پر از نمایش، «اصالت» و «اخلاص»، هنوز قدرتمندترین سلاح است.
غلامعلی، رفت، اما «راهش» باقیست. راهی که به ما نجوا میکند:
این خیمه را خالی نگذارید... حنجرههایتان را وقف ارباب کنید...
این، بزرگترین رسالت ماست. اینکه هرکدام، در هر جایگاهی که هستیم، تبدیل به یک «نَفَسِ حق» برای زنده نگه داشتنِ یادِ حسین (ع) شویم. تا آن روز که صاحب اصلی این عزا بازگردد و خودش، مزد تمام این نوکریهای بیادعا را بدهد.
روحش با اربابش، سیدالشهدا (ع)، محشور
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#خاطره_شهدای_مداح
🔻بخش چهارم
🏷 وصیت نامه شهید
اینجانب غلامعلی جندقی وصیت می کنم که همه آشنایان، دوستان، پدر و مادر، برادرانم و خواهرانم همگی را شفاعت خواهم کرد.مرا در هیئت فراموش نکنید.در مجلس ختم و غیره ،فقط و فقط روضه حضرت اباعبدالله (ع) خوانده شود.
روضه برای امام حسین (ع) عمری است مورد علاقه و عشق من بوده و من با روضه و محبت اهلبیت و مجالس و هیئت ها مأنوس بودهام و اگر به من اجازه داده شود به دنیا رجوع کنم و با روحم به شما سر بزنم فقط دوست دارم در هیأتها و روضهها شرکت کنم . مرا فراموش نکنید مخصوصاً محرم، شب ها و صبح ها از اربابم می خواهم اجازه دهد من به هیأت بیایم و شما را هم سفارش می کنم به عزاداری ها که بلا را دفع می کند و اشک بر حسین (ع) کلید پیروزی است.
🚩حماسهی #شهیدغلامعلی_رجبی، تنها داستان یک فرد نیست؛
این مانیفست یک نسل است. نسلی که در هیئتها با حسین (ع) پیمان بست و در جبههها بر آن پیمان، مُهر خون زد. او تلاقی شگفتانگیز «محراب» و «سنگر» بود؛ تسبیحش با ماشهی تفنگش همنوا شد و حنجرهاش، که برای گریاندن میخواند، برای رزمیدن نیز رجز خواند. شهادت او یک مرگ نبود؛ یک تغییر ماهیت بود. او از یک «مداح» به یک «میراث» بدل شد. صدای ضبطشدهاش در کاستها، تنها یک صوت نیست؛ بلکه یک سند تاریخی است. سندی که ثابت میکند در دههی شصت خورشیدی، جوانانی بودند که روضههای نشنیده را در میدان عمل، خودشان به تصویر کشیدند. آنها که با نوای «منصور ارضی» و «آهنگران» و «غلامعلی رجبی» به خط میزدند، خودشان بیتهای پایانی آن نوحهها شدند. غلامعلی رجبی، نمایندهی آن «هنر متعهد» بود که از بطن ایمان و انقلاب جوشید. هنری که نه در گالریهای روشنفکری، که در میان دود و آتش سنگرها متولد شد و مخاطبش، نه منتقدان هنری، که فرشتگان آسمانی بودند.بنابراین، «سمفونی نجوای سرخ» با شهادت او به پایان نمیرسد. این سمفونی، نتِ آغازینِ سرودِ تمام جوانانی شد که پس از او راهش را شناختند. او به تاریخ آموخت که چگونه میتوان با حنجره جنگید و با تفنگ روضه خواند. خون او که با خاک جبهه آمیخت، به یک کتیبهی ابدی بدل شد که بر آن نوشتهاند: «راه کربلا، از همینجا میگذشت و صدای "هل من ناصر" امام، در هر عصری شنیدنی است. ما نسل پاسخ بودیم.»
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
از کجا شروع کنم به خواندن
که صدام اذیتم نکنه⁉️🎤
تا حالا برات پیش اومده که اول
مجلس حس کنی صدات سرجاش
نیست و کل اجرات به هم بریزه؟
دلیلش اغلب شروع نادرست
از محدوده ی صوتیه اشتباهه!
#نغمه
✨
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
.
اما چطور نقطهٔ شروع درست رو پیدا کنیم؟
۱. قبل از اجرا زمزمه کن:
- شعر رو زیر لب با صدای آروم بخون.
- این کار محدودهٔ راحت صدات رو نشون میده.
۲. مثل حرف زدن معمولی شروع کن:
- اول، کمی شعر رو با لحن صحبت
کردنت بخون (مثلاً لحن گفتن «سلام»)
- معمولا اون نقطه، جای درست شروعِ خواندنه.
#نغمه
✨
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
.
نتیجه:
شروع از محدودهٔ طبیعی صدا:
✅ اجرا رو راحتتر میکنه.
✅ تأثیرگذاری رو بیشتر میکنه.
شما چه تجربه ای دارید؟
نقطهٔ شروع صداتون رو چطور پیدا میکنید؟
(با آزمون و خطا؟ یا .... ؟ )
#نغمه
✨
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
📊 #اطلاع_نگاشت | هفت تکلیف راهبردی
✏️رهبر معظم انقلاب در پیامی به مناسبت ایام چهلمین روز شهادت جمعی از هممیهنان، سرداران با کفایت نظامی و دانشمندان برجستهی هستهای، «هفت تکلیف راهبردی» را خطاب به اقشار مختلف جامعه در شرایط پس از جنگ تحمیلی اخیر برشمردند:
▫️حفظ اتحاد ملی
👈 وظیفهی یکایک ما
▫️شتاب لازم در پیشرفت دانش و فناوری در همهی بخشها
👈وظیفهی نخبگان علمی
▫️حفظ عزت و آبروی کشور و ملت
👈تکلیف بی اغماض گویندگان و قلمزنان
▫️مجهز کردن روزافزون کشور با ابزارهای حراست از امنیت و استقلال ملی
👈وظیفهی فرماندهان نظامی
▫️جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور
👈وظیفهی همهی دستگاههای مسئول اجرائی
▫️هدایت معنوی و نورانی کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی
👈وظیفهی حضرات روحانی
▫️حفظ شور و شوق و شعور انقلابی
👈وظیفهی یکایک ما و بویژه جوانان
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
#آسیب_شناسی
🎙پدرام جوادزاده (کارشناس موسیقی)
🔰سلبریتی شدن مداح یعنی ابتذال
🔸ما امروز در هیأتها با کارهایی مواجهیم که اگر اسم امام حسین علیه السلام را از بالای آن برداریم یا ندانید در تهران یا فلان شهر است، شک میکنید که مداحی باشد!
‼️اینکه در فضای هیأت از غلام امام حسین علیه السلام، به سلبریتی در عرصه مداحی رسیدیم خودش ابتذال است. اگر ما به عنوان یک جوان میرفتیم در هیأت و یک کار غلطی میکردیم مداح میآمد گوش ما را میپیچاند میگفت آقا داری چکار میکنی؟ هیأت امام حسین علیه السلام است، احترام دارد.
❌ما الان داریم حرمت امام حسین علیه السلام را میشکنیم. ما دچار خلط فکری شدیم دچار یک سری غلطهای جدی شدیم اصلاً هدف گیری ما اشتباه شده است.
🔖وقتی هدف من میشود که بیشتر دیده شوم و من دنبال فالور میروم، خواه ناخواه هیأت ما به ابتذال کشیده میشود.
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
📝#مقتل_خوانی
🏴روزهای شلوغ دربار یزید لعنةالله علیه
🔻در زبان عربی چیدمان افعال کنار هم میتواند در معنای جمله تغییرات زیادی ایجاد کند
🔸مثلا ذهب یعنی رفت! یا یذهب یعنی میرود! اما هرگاه «كان» بر سر فعل ماضى يا مضارع وارد شود ساختارهاى جديدى پديد مىآيد كه در زبان فارسى به نامهاى ماضى بعيد و استمرارى شناخته مىشود:
🔺 كان+ فعل مضارع #ماضى_استمرارى مانند:
كان يذهب: مىرفت.
🔻 كان+ فعل ماضى
#ماضى_بعيد مانند:
كان ذهب: رفته بود.
📎آموزش ترجمه قرآن (جلد2)، برهانیان، عبدالحسین ج1، ص128
🔻حالا به این روایت که در کتاب مثیرالاحزان آمده نگاه کنید:
🔸 كانَ يَزيدُ يَتَّخِذُ مَجالِسَ الشَّرابِ وَاللَّهوِ وَالقِيانِ وَالطَّرَبِ، ويُحضِرُ رَأسَ الحُسَينِ (ع) بَينَ يَدَيهِ.
📎 مثير الأحزان: ص 103.
🔻در این عبارت کان همراه شده است با فعل مضارع که معنای استمرار در گذشته را میدهد.
🔸کان یتخذ یعنی یکبار اتفاق نیافتاده این حرکت و چند بار رخ داده است.
🔻حالا باقی عبارت را ببینیم. این جلساتی که تکرار شد چه جلساتی بود؟
🔸مجالس الشراب و اللهو و القیان و الطرب
🔻القیان جمع القینه است.
🔸 القَيْنَة: الأمَة غَنَّت أَوْ لَمْ تُغَنّ، والماشِطة، وَكَثِيرًا مَا تُطْلق عَلَى المُغَنِّية مِنَ الْإِمَاءِ، وجَمْعها: قَيْنَات.
🔹القینه: #كنيز، آوازخوان #زن، مشاطه گر
📎 النهايه في غريب الحديث والاثر، ابن الأثير، مجدالدين ج4 ص 135
🔻#يزيد، مجلسهاى بادهنوشى و لهو و لعب و آوازخوانى ترتيب میداد و سر #حسين (ع) را نزد خود مى گذاشت.
🔻آه از دل امام #سجاد علیهالسلام
🔸آه از دل #زینب در این مجالس
🔺آه از دل دختران امام در این مجالس
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
54.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه_های_خانگی
📹 ببینید | اهمیت روضههای خانگی ....
🔰توصیه رهبری برای برپا کردن
روضههای خانگی و برکت عجیب این روضهها
🎙مرحوم حاج سید جعفر ماهرخسار
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
📜#فیش_روضه
🏴 روضه شام
📝اسیران آل محمد (ص) را در حالی که به ریسمانی بسته بودند وارد مجلس یزید کردند، امام سجاد (ع) فرمود: «ای یزید اگر رسول خدا (ص) ما را در این حال ببیند، به گمان تو، چه خواهد کرد؟».
🔻زینب کبری (ع) وقتی که سر بریده برادر را در جلو یزید دید، با صدای جگر سوز فریاد زد: يا حُسَيناهُ يا حَبِيبَ رَسُولِ اللهِ يَابْنَ مَكَّةَ وَ مِنِي، يَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ، يَابْنَ بِنْتِ المصطفی! وا حسین جان، ای حبیب رسول خدا (ص)، ای فرزند مکه و منی، ای پسر فاطمه زهرا (س) سرور زنان ،ای پسر دختر محمد مصطفى (ص)
🏴از آه جانکاه و غمبار زینب کبری (س) همۀ اهل مجلس به گریه افتادند. یزید سنگدل، چوب خیزران خود را طلبید و در برابر اهلبیت حسین (ع) با آن چوب بر دندانهای امام حسین (ع) می زد.
🔸ابو برزہ اسلمی در مجلس حاضر بود، صدا زد:«وای بر تو ای یزید، آیا چوب بر دندانهای حسین پسر دختر پیامبر یه میزنی؟ گواهی میدهم که من پیامبر (ص) را دیدم دندانهای ثنایای آن حضرت و برادرش حسن (ع) را میبوسید و می فرمود: أَنْتُمَا سَيْدا شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ
«شما دو آقای جوانان اهل بهشت هستید»
🔹یزید از گفتار او خشمگین شد و دستور داد او را بیرون کنید، او را کشان کشان از مجلس بیرون بردند.
🏷وقتی فاطمه و سکینه دو دختر امام حسین (ع) نگاه کردند و دیدند: یزید بر لب و دندان امام حسین (ع) چوب خیزران میزند، صدای گریه بلند کردند، بطوری که از گریه آنها، زنهای یزید و دختران معاویه، به گریه افتادند، سرانجام این دو خواهر دلسوخته نتوانستند تاب بیاورند، به
عمه خود زینب (س) پناه بردند و گفتند: «عمه جان! یزید با چوبدستی خود، دندانهای پیشین پدرمان را میزند»
🚩زینب برخاست و به زبان حال چنین گفت:
أَتَضْرِبُها شَلَّتْ يَمينُكَ إِنَّهَا وُجُوهُ لِوَجْهِ اللهِ طالَ سُجُودُها
«آیا چوب میزنی، دستت شل گردد، این سر و صورت، از چهرههایی است که سالهای
طولانی برای خدا سجده کرده است».
📓کبریت احمر، محمدباقر بیرجندی، ص۲۵۳.
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه
🔰لحظۀ شوکآور برای غسّالی که دختربچۀ شهید را غسل میداد
یا رقیه😭😭😭
#الی_الحبیب
🆔 @elalhabib_ir