(1). شام در زمان خلافت عمر فتح شد. اول کسي که امارت و حکومت شام را در اسلام به او دادند يزيدبن ابي سفيان بود. يزيد دو سال حکومت کرد و مرد. بعد از او حکومت اين استان پرنعمت به برادر يزيد، معاوية بن ابي سفيان واگذار شد. معاويه بيست سال تمام در آنجا با کمال نفوذ و اقتدار حکومت کرد. حتي در زمان عمر که زود به زود حکام عزل و نصب ميشدند و به کسي اجازه داده نميشد که چند سال حکومت يک نقطه را در دست داشته باشد و جاي خود را گرم کند، معاويه در مقر
حکومت خويش ثابت ماند و کسي مزاحمش نشد. به قدري جاي خود را محکم کرد که بعدها به خيال خلافت افتاد. پس از بيست سال حکومت- بعد از صحنههاي خونيني که به وجود آورد- به آرزوي خود رسيد و بيست سال ديگر به عنوان خليفه مسلمين بر شام و ساير قسمتهاي قلمرو کشور وسيع اسلامي آن روز حکومت کرد.
به اين جهات، مردم شام از اولين روزي که چشم به جهان اسلامي گشودند، در زير دست امويان بزرگ شدند، و همچنانکه ميدانيم امويها از قديم با هاشميان خصومت داشتند. در دوران اسلام و با ظهور اسلام خصومت امويان با هاشميان شديدتر و قويتر شد و در آل علي تمرکز پيدا کرد. بنابراين مردم شام از اول که نام اسلام را شنيدند و به دل سپردند، دشمني آل علي را نيز به دل سپردند و روي تبليغات سوء امويها دشمني آل علي را از ارکان دين ميشمردند. اين بود که اين خلق و خوي از آنها معروف بود.
🍃🍂🍃🍂🍃
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ ویژه #هفته_وحدت
📹 ببینید| رهبرانقلاب: شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی دو لبهی یک قیچی هستند
⚠️ سعیشان این است مسلمانان را به جان هم بیندازند و به آتش اختلافات بدمند
💻 @Khamenei_ir
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
🌺🌿🌺🌿🌺
سيره و روش شخص اميرالمؤمنين علي عليه السلام براي ما بهترين و آموزندهترين درسهاست. علي عليه السلام راه و روشي بسيار منطقي و معقول که شايسته بزرگواري مانند او بود اتخاذ کرد.
او براي احقاق حق خود از هيچ کوششي خودداري نکرد، همه امکانات خود را به کار برد که اصل امامت را احيا کند، اما هرگز از شعار «يا همه يا هيچ» پيروي نکرد. برعکس، اصل «ما لايدرک کلّه لايترک کلّه» را مبناي کار خويش قرار داد.
علي در برابر ربايندگان حقش قيام نکرد و قيام نکردنش اضطراري
🔻🔻🔻🔻👇👇
نبود، بلکه کاري حسابشده و انتخابشده بود. او از مرگ بيم نداشت، چرا قيام نکرد؟ حداکثر اين بود که کشته شود. کشته شدن در راه خدا منتهاي آرزوي او بود. او همواره در آرزوي شهادت بود و با آن از کودک به پستان مادر مأنوستر بود. علي در حساب صحيحش بدين نکته رسيده بود که مصلحت اسلام در آن شرايط، ترک قيام و بلکه همگامي و همکاري است. خود کراراً به اين مطلب تصريح ميکند.
در يکي از نامههاي خود به مالکاشتر (نامه 62 از نامههاي نهجالبلاغه) مينويسد:
فَأمْسَکتُ يدي حَتّي رَأيتُ راجِعَةَ النّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْاسْلامِ، يدْعونَ الي مَحْقِ دينِ مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ، فَخَشيتُ انْ لَمْانْصُرِ الْاسْلامَ وَ اهْلَهُ انْ اري فيهِ ثَلْماً اوْ هَدْماً تَکونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَي اعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلايتِکمُ الَّتي انَّما هِي مَتاعُ ايامٍ قَلائِلَ.
من اول دست خود را پس کشيدم، تا ديدم گروهي از مردم از اسلام بازگشتند و مردم را به نابودي دين محمد صلي الله عليه و آله دعوت ميکنند. پس ترسيدم که اگر به ياري اسلام و مسلمين برنخيزم شکاف يا انهدامي در اسلام خواهم ديد که مصيبت آن از فوت خلافت چندروزه بسي بيشتر است.
در شوراي شش نفري پس از تعيين و انتخاب عثمان به وسيله عبدالرحمن بن عوف، علي عليه السلام شکايت و هم آمادگي خود را براي همکاري اينچنين بيان کرد:
لَقَدْ عَلِمْتُمْ انّي احَقُّ النّاسِ بِها مِنْ غَيري، وَ وَ اللَّهِ لَاسَلِّمَنَّ ما
🔻🔻🔻🔻👇👇
سَلِمَتْ امورُ الْمُسْلِمينَ وَ لَمْيکنْ فيها جَوْرٌ الّا عَلَي خاصَّةً (خطبه 72)
شما خود ميدانيد من از همه براي خلافت شايستهترم، و حال به خدا قسم مادامي که کار مسلمين روبراه باشد و رقيبان من تنها به کنار زدن من قناعت کنند و تنها شخص من مورد ستم واقع شده باشد، مخالفتي نخواهم کرد و تسليم خواهم بود.
اينها ميرساند که علي اصل «يا همه يا هيچ» را در اين مورد محکوم ميدانسته است. نيازي نيست درباره روش و سيره علي عليه السلام در اين موضوع بيشتر بحث شود، شواهد و دلايل تاريخي در اين زمينه فراوان است.
(مقاله الغدیر و وحدت اسلامی)
🌺🌿🌺🌿🌺
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
🌿🌺🌿🌺🌿
🌺🌿🌺
علی(ع) فدایی وحدت
🔷🔷🔷🔷🔷🔷
اسلام دين وحدت و اتفاق است. الآن شما ببينيد کار تبليغات استعماري به کجا رسيده که اگر کسي سخن از وحدت اسلامي بگويد عدهاي از نظر مذهبي او را تکفير ميکنند که تو ميگويي وحدت اسلامي؟! وحدت اسلامي بر خلاف مذهب تشيع است!
علي فداي وحدت اسلامي شد. چه کسي به اندازه علي براي وحدت اسلامي احترام قائل بود؟ اين ديگران بودند که ميبريدند و اين علي بود که وصل ميکرد.
يک آقايي روي منبر ميگفت: الحمدللَّه، يادم است که از اول عمرم با وحدت اسلامي مخالف بودم! (خدا مثل تو را زياد نکند در اين جامعه!) قرآن ميفرمايد: وَ اعْتَصِموا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقوا وَ اذْکروا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيکمْ اذْ کنْتُمْ اعْداءً فَا لَّفَ بَينَ قُلوبِکمْ «آل عمران/ 103».آيه ديگر: وَ لا تَکونوا کالَّذينَ تَفَرَّقوا وَ اخْتَلَفوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَيناتُ «آل عمران/ 105». آيه ديگر: وَ لا تَنازَعوا فَتَفْشَلوا وَ تَذْهَبَ ريحُکمْ «انفال /46».مسلمين! با يکديگر تنازع و اختلاف نداشته باشيد که فَشَل و سست ميشويد، نيروي شما گرفته ميشود، بعد بو و خاصيت از شما گرفته ميشود. يک جمعيتي که وحدت نداشته باشد و اختلاف داشته باشد سست است، ديگر آن بو و رايحه خوشي که از يک جامعه واقعي اسلامي بلند ميشود از آن جامعه بلند نميشود.
(پانزده گفتار)
🔷🔷🔷🔷🔷🔷
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
❓❓❓❓❓
❓❓❓
👆👆👆
واقعا با وجود سیره روشن و عملی و تردید ناپذیر علی علیه السلام در بحث وحدت اسلامی
چرا عده ای بر اختلاف و تشتت اصرار می ورزند؟؟!
چرا عده ای کاسه داغ تر از آش به بهانه دفاع از تشیع، کارهایی می کنند که امام متقین (ع) و پیشوای شیعیان انجام نداد؟؟!
علی (ع) فاطمه (س) و محسنش(ع) فدا شدند ولی حاضر نشد وحدت مسلمین را به خطر بیندازد، آنوقت چطور عده ای با تحریک احساسات عوام، وحدت شکنی می کنند؟؟!
تا کی باید با دوری از اندیشه های ناب اسلامی، عوام فریبان و کج اندیشان و مقدس مابان، میدان دار عرصه های فکری باشند؟؟!
❓❓❓❓❓
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
vahdat.pdf
1.46M
ویژه نامه جامع وحدت در کلام امام خامنه ای
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🍃🌺🍃🌺
🌺🍃
@داستان سیزدهم:
مردي که اندرز خواست
مردي از باديه به مدينه آمد و به حضور رسول اکرم رسيد. از آن حضرت پندي و نصيحتي تقاضا کرد. رسول اکرم به او فرمود: «خشم مگير» و بيش از اين چيزي نفرمود.
آن مرد به قبيله خويش برگشت. اتفاقا وقتي که به ميان قبيله خود رسيد، اطلاع يافت که در نبودن او حادثه مهمي پيش آمده، از اين قرار که جوانان قوم او دستبردي به مال قبيلهاي ديگر زدهاند و آنها نيز معامله به مثل کردهاند و تدريجا کار به جاهاي باريک رسيده و دو قبيله در مقابل يکديگر صف آرايي کردهاند و آماده جنگ و کارزارند. شنيدن اين خبر هيجانآور خشم او را برانگيخت. فوراً سلاح خويش را خواست و پوشيد و به صف قوم خود ملحق و آماده همکاري شد.
در اين بين گذشته به فکرش افتاد، به يادش آمد که به مدينه رفته و چه چيزها ديده و شنيده، به يادش آمد که از رسول خدا پندي تقاضا کرده است و آن حضرت به او فرموده جلو خشم خود را بگير.
در انديشه فرو رفت که چرا من تهييج شدم و به چه موجبي من سلاح پوشيدم و اکنون خود را مهياي کشتن و کشته شدن کردهام؟ چرا بيجهت من برافروخته و خشمناک شدهام؟! با خود فکر کرد الآن وقت آن است که آن جمله کوتاه را به کار بندم.
جلو آمد و زعماي صف مخالف را پيش خواند و گفت: «اين ستيزه براي چيست؟
اگر منظور غرامت آن تجاوزي است که جوانان نادان ما کردهاند، من حاضرم از مال شخصي خودم ادا کنم. علت ندارد که ما براي همچو چيزي به جان يکديگر بيفتيم و خون يکديگر را بريزيم.».
🔻👇🔻👇
طرف مقابل که سخنان عاقلانه و مقرون به گذشت اين مرد را شنيدند، غيرت و مردانگيشان تحريک شد و گفتند: «ما هم از تو کمتر نيستيم. حالا که چنين است ما از اصل ادعاي خود صرف نظر ميکنيم.».
هر دو صف به ميان قبيله خود بازگشتند «1»
(1). اصول کافي، ج 2/ ص 404.
🌺🍃🌺🍃🌺
بینش مطهر/محتوای علمی
https://eitaa.com/elmi_binesh