.
#شهادت_امام_سجاد
#نوحه
#سبک_همه_جا_کربلاست
سبک: همه جا کربلا .....
در مدینه خزان، شد گل باغ دین
پسر فاطمه سیدالساجدین
آنکه نامش بود همه جا با حسین
یا حسین یا حسین (2)
بسکه دیده غم و، رنج و داغ و بلا
شام غم شد بر او ، بدتر از کربلا
سر بابای او به روی نیزه بود
تن گلها شد از تازیانه کبود
در دلش آه غم بر لبش یا حسین
یا حسین یا حسین (2)
پای او در غل و ، دست او بسته بود
آه سوزانش از جگر خسته بود
خنده بر گریه ی، آل قرآن زدند
پیش چشمان او، به یتیمان زدند
خوانده قرآن ز نی بر تسلی حسین
یا حسین یا حسین (2)
تا به پایان عمر روز و شب گریه کرد
یاد هر لاله ی تشنه لب گریه کرد
هر کجایی که حرف از عطش بوده آب
می چکید اشک او یاد طفل رباب
که به میدان برد اصغرش را حسین
یا حسین یا حسین (2)
آنکه با خطبه اش داده بر ما پیام
که بود سرفراز، دین حق با قیام
داده پیغام خون از شهيدان عشق
بر همه عالم از کربلا و دمشق
شده فانی یزید مانده بر جا حسین
یا حسین یا حسین (2)
استاد : نعیمی✍
.
.
#امام_زمان
#دیر_راهب
#مناجات_انتظار
#گریز_به_کلیسا
بابای شیعه در دل صحرا چه می کنی
عمری بدون منزل و مأوا چه میکنی
هستی کجای مجلس ما، شاه بی کسم
در بین جمع؛ هستی و تنها چه می کنی
گفتی که با مریضی ما می شوی مریض
اصلاً بگو برای مداوا چه میکنی
داری برای درد همه، درد می کشی
با این همه مصائب دنیا چه میکنی
حالا که عمه راهی شام بلا شده
در لحظه ی جسارت اعداء چه می کنی
یک سر بزن به صومعه از جدّ خود بپرس
نور خدا میان کلیسا چه می کنی
یک شب تنور رفتی و یک شب سر درخت
دست کشیش صومعه حالا چه می کنی
با گریه، راهب از سر جدّت سوال کرد
در بین خارها، گل زهرا چه می کنی
ای سروری که زینت دوش پیمبری
بر روی نیزه، ماه دل آرا چه می کنی
سخت است دیدن سر همسر، به روی نی
پیش رباب و نجمه و لیلا چه می کنی
با مشک،کهنه زخم تو را شسته ام ولی
با زخم های تازه ی فردا چه می کنی
در کوچه ی یهودی و باران سنگ شام
در وقت کینه بر سر نی ها چه می کنی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#نوحه_مهدوی
#زمینه
#امام_زمان
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
غیبت نکردهای که شوم طالب حضور
پنهان نبودهای که هویدا کنم تو را
به امید طنین صدایت
به هوای نسیم هوایت
شده دربدر تو گدایت؛ آقا
السلام علی منتقم کربلا
السلام علی حبیبِ اهلِ البکا
و بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری
________________
چون خاک میشود به رهت جان پاک ما
بگذار بگذریم و تو بگذر ز خاک ما
تا تکیه کردهایم در این ره به لطف دوست
از خصمیِ فلک نبُوَد هیچ باک ما
تو پناه همه ضعفایی
تو که علت قدرت مایی
تو تجلّی دست خدایی؛ آقا
حرّ و آزادهایم، چون به تو دل دادهایم
سربلندیم اگر پای تو افتادهایم
و بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری
________________
عمری که صرف عشق نگردد بطالت است
راهی که رو به دوست ندارد ضلالت است
برخیز تا به پای شود روز رستخیز
وانگه ببین شهید غمت در چه حالت است
تویی خیرِ تمام عواقب
تویی مقصد و اینهمه طالب
به فدای تو حضرت صاحب؛ آقا
ساکن شهر نور، صاحب روز ظهور
محضر تو سلام میدهم از راه دور
و بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری
*فرازهای اول در هر بند، مربوط به اشعار فروغی بسطامی میباشد
#حمید_رمی ✍
.👇
4_5838970178775288011.mp3
6.36M
|⇦•کیرفتهای زِدل کهتمنا کنمتو را؟..
#زمینه_مهدوی و توسل به حضرت #امام_زمان _ سید مهدی حسینی
#سبک_پیغام_کربلا_به_نجف_برد
.
#امام_زمان
ابر چشمان من پر از نم شد
خانه ام باز، خانه ی غم شد
به خودم آمدم ولی افسوس
دهه ی سوم محرم شد
جان زینب بیا که پیر شدیم
در فراق تو عمر ما کم شد
ما گنهکارها پشیمانیم
این خجالت غمی مکرم شد
با همان یاحسینِ اول ما
آنهمه عهد سست، محکم شد
فاطمه گریه کرد و تا دم صبح
با دمش چای روضه ها دم شد
خوش بحالش که در عزای حسین
هرکه نااهل بود، آدم شد
کربلای مرا درستش کن
حال و روزم خراب و درهم شد
من فدای سری که بر روی نی
سنگ ها خورد و نامنظم شد
دست زینب به نیزه ها نرسید
گرچه خیلی به سمت سر، خم شد
گفت رفتی اذیتم کردند
معجرم چند تکه پرچم شد
من به محمل ... تو بین دیر و تنور
دیدی آخر همان که گفتم شد!
#دهه_سوم_محرم
#مناجات_با_امام_زمان
#کوفه
👇
.
#امام_حسین
کربلا گفتم، دلم لرزید، گفتم: یا حسین
اشک روی گونهام غلتید، گفتم: یا حسین
باد سرگرم نوازش بود با گلبرگها
باغبان هر شاخه گل را چید، گفتم: یا حسین
ابرهای آسمان گلرنگ شد وقت غروب
رفت در دریای خون خورشید، گفتم: یا حسین
رد شدم از صحن سقاخانۀ «شهر بهشت»
هر کبوتر آب مینوشید، گفتم: یا حسین
داشتم در دست خود تسبیح سرخی از عقیق
دانههایش هر طرف پاشید، گفتم: یا حسین
نام «ثارالله» را بردند هفتاد و دوبار
خاطرات جبهه شد تجدید، گفتم: یا حسین
حاجیان «روز دهم» گفتند در کوی منا
عید قربان است، ما را عید، گفتم: یا حسین
در طواف کعبۀ ششگوشه، از من بیدلی،
معنی لبیک را پرسید، گفتم: یا حسین
قاری قرآن تلاوت کرد از اصحاب کهف
برگ قرآن را که میبوسید، گفتم: یا حسین
چشم در چشم برادر، دست در دست پدر
دختری معصوم میخندید، گفتم: یا حسین
شیرخواری نازنین با لایلایِ مادرش
در دل گهواره میخوابید، گفتم: یا حسین
از شقایق رسم عشق و عاشقی آموختم
هر کسی داغ برادر دید، گفتم: یا حسین
#محمدجواد_غفورزاده(شفق)
👇
.
#اربعین
دیگه امساله منو جواب نکن
دیگه با دوری منو عذاب نکن
به همه رفیقا گفتم که میرم
منو پیش رفقا خراب نکن
به اشکای شب سوم من
به حق این همه سینه زدن
نزار دوباره جا بمونم
با گریه این شعرو بخونم
من ایرانمو تو عراقی چه فراقی ....
بگیر از دلم یه سراغی. چه فراغی ...
////////////
ارباب ای عزیزترین کسم
دریاب. , به تو بنده نفسم
کاشکی با این نوکری ها
زودتر به خیمه ات برسم
منو تو بغل بگیر و سر براه کن
بین خوبا به من بدم نگاه کن
ای که تنها تکیه گاهمی تو دنیا
فکری به حال دل یه بی پناه کن
همه دلیل شیرینی زندگی من.
تلخی چای عراقیِ تو اربعینته
بخدا که با همه دنیا عوض نمی کنم
حس و حال بی نظیری که تو سرزمینته
نزار دوباره جا بمونم
با گریه این شعرو بخونم
کفران نعمت کردم. ببخش. آقا
اگر اذیت کردم ببخش اقا
با هر کسی غیر از تو زبونم لال
اگر رفاقت کردم ببخش اقا
#حسین_فتحی ✍
.👇👇👇