eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠مودبانه خطاب قرار دادن اهل بیت علیهم السلام 💠 در خواندن 🎤 رایگان
. علیهاالسلام بیرون ببر ای آسمان از محفل من ماه را کز آتش دل کرده‌ام روشن چراغ آه را از بس که دود آه من گردید سدّ راه من در کوچه‌های شهر خود گم کردم امشب راه را گفتم به شب زاری کنم، خون جگر جاری کنم صبح آمد و دادم ز کف این رشتۀ کوتاه را باید که اسرار درون از سینه‌ام ناید برون ورنه به آتش می‌کشم با ناله مهر و ماه را... رزم‌آوری آزاده‌ام اما ز پا افتاده‌ام زیرا که از کف داده‌ام دخت رسول‌الله را هر گه که با سوز درون از خانه می‌آیم برون چشمم شود دریای خون بینم چو آن درگاه را «میثم» اگر روشن دلی هشدار! کز راه علی دشمن به آگاهی برد یاران ناآگاه را 📝استاد ✍ .👇
چراغ آه؛ واحد.mp3
1.28M
🎵 نغمه پیشنهادی در قالب 🏷 وزن: مُستَفعلُن مُستَفعلُن مُستَفعلُن مُستَفعلُن
. همه جا سوت و کوره خونه چه سرده حسین داره دنبال مادر میگرده حسن یه گوشه نشسته با دلی پر درد منتظره دوباره بازم مادر برگرده خونه ای که بدون مادر باشه از هم میپاشه اونم اگه مادری خوب مثه فاطمه باشه مادری که همه عالمی محتاج دعاشه زهرا برگرد۴ اذیت شدی زهرا از درد و محنت بمیره حیدر که دیدی جراحت حالا بار سفر رو بستی و رفتی بعد این همه سختی خوابیدی راحت چه شبایی که تو پهلو به پهلو شدی از درد برا سلامتیه تو زینب چقدر دعا کرد همین حالا دلم تنگت شده بیا و برگرد زهرا برگرد۴ ✍ .👇👇
405.2K
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خونه ای که بدون مادر باشه از هم می پاشه...
. السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وقتی که با گناه، گذشته دقایقم گویم چگونه در غم هجر تو صادقم آخر چگونه مدعی عشق تو شوم رویی نمانده است بگویم که عاشقم دنیا چقدر فاصله انداخت بین ما گم شد همیشه یاد تو بین علائقم یک دم بیا و نوکر خود امر و نهی کن من با تمام ِآن چه بخواهی موافقم من حاضرم که جان بدهم در هوای تو باشد که بگذری ز خطاهای سابقم ای کشتی نجات، مرا با خودت ببر بیراهه رفته در همه ی عمر؛ قایقم غافل شدم ز تو گل نرگس مرا ببخش عمری فریب خورده ی ناز شقایقم آقا بدم درست ولی مهلتم بده بنما برای نوکری خویش لایقم در ، وارث قرآن به یاد تو در روضه های غربت قرآن ناطقم کردم دعا برای ظهور تو با غضب یاد هجوم و کینه ی قوم منافقم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. در معرکه رو به کربلا می‌میرند در راه رضای مرتضی می‌میرند ‏اینان شهدای آستین در دهن‌اند ‏با تیغِ سکوت، بی‌صدا می‌میرند ‏‌ ⁩ ‏‌ ⁩ ✍ ............ #پ.ن: شاید باید یه چندتا چشنواره شعر با جوایز کلان برگزار کنن تا ساکتانِ قلم ، به وجد بیایند و در مظلومیت شیعیان پاکستان شعری بگویند. ان شاءالله .
. در می سوزه مادر می سوزه (زهرا افتاده ولی حیدر می سوزه(۲) این خونه، خونه ی وحیه می بینی، کار دنیا رو؟! دستای، علی رو بستن نامردا، میزنن زهرا رو! "ذاب لحمها" آب شد مادرم "صارت کالخیال" نمیشه باورم ای وای مادرم(۴) بنددوم: یار می سوزه دیوار می سوزه (آتیش بالا میره و مسمار می سوزه(۲) پشت در مادرم افتاد می بردن، علی رو با زور غوغا شد، میون خونه سیلی خورد، مادرم بدجور شد برگ گلش نیلی و کبود یاس مصطفی این حقش نبود ای وای مادرم(۴) بندسوم: پر می سوزه معجر می سوزه (افتاد قرآن علی، کوثر می سوزه(۲) داد می زد، سر زهرا و می خندید، به غمِ حیدر میلرزید، وسط کوچه دستای فاتح خیبر میگه بعد از این حرفاشو به چاه "زهرامو زدن اما بی گناه" ویلی فاطمه(۴) ✍ 👇
. ای نور کردگار ، ام المقاومه بانوی حق مدار ، ام المقاومه بنت الجلالی و  ، شمس جمال حق هم کفو ذوالفقار ، ام المقاومه با استقامت و با خطبه خوانی ات شد شیعه ماندگار ، ام المقاومه از نور مدفن ، پنهان و اقدست حق گشته آشکار ام المقاومه روشن شده دل و جانم به نور تو ای شمع  بی مزار ، ام المقاومه ام الائمه و ای حجت حج الگوی هشت و چار ام المقاومه منصوره فی السما ، فی الارضِ فاطمه شأن تو بی شمار ، ام المقاومه ذکر و توسلِ شیعه فقط تویی @در بین کارزار ، ام المقاومه بی حد و بی عدد ، یا فاطمه مدد بر سینه ها قرار ، ام المقاومه تو مادری کنی ، بر کل شیعیان آرام روز گار ، ام المقاومه ای زنده از دمت ، شور مقاومت ای اصل اقتدار ام المقاومه هم بر عبادت و هم بر شجاعتت حق کرده افتخار ،ام المقاومه از سیل گریه ات ، خانه خراب عدو ای تیغ آبدار ام المقاومه تفسیر واستقم ، در پای مرتضی نه سال آزگار ، ام المقاومه .
. عج آجرک الله یا صاحب الزمان‌ ************* چشم تو بارانی و لب های تو گرمِ دعا تا شفای مادرِ خود را بگیری از خدا حال تو این روزها مانند مادر خوب نیست از همه تنها تری در شهر، مثلِ مرتضی شهر پیغمبر نفس گیر است با آه علی کوچه ها دریاست از شرمِ نگاهِ مجتبی روضه ها را باز کن ای روضه خوانِ فاطمه بی تو در یک هاله ی ابهام مانده روضه ها بارها خواندیم و آخر هم نفهمیدیم که بر سرِ زهرا چه آمد بین امواجِ بلا ؟ صورتِ ریحانه و سیلی ! خیالش هم بد است چادر صدّیقه ی کبری کجا و ردِّ پا ! شعله از در رفت بالا ، قلب میخ آتش گرفت آتشش را ریخت یک جا در دلِ خیرالنّساء شد گلی بین در و دیوار خانه چون گلاب باغبانی آب شد از شدّت شرم و حیا بی حیاها آمدند و باحیایی را زدند شد شکسته پهلویش با ضربه های بی هوا مادرت افتاد از پا ، بی رمق فریاد زد بعدِ " یا فضه خذینی " گفت یا مهدی بیا ✍ .