امام حسین ع
#شور_طوفانی #حضرت_زینب ✔️بنداول بانوی مرتضوی تباره نطقش شبیه ذوالفقاره عباس برای بی بی زینب سی
.
#حضرت_زینب
#شور_طوفانی
✔️بنداول
بانوی مرتضوی تباره
نطقش شبیه ذوالفقاره
عباس برای بی بی زینب
سینه سپر و جانثاره
جبل الصبر
عمه جانه رقیه ذکر رو لب
عمه جانه رقیه مشق هر شب
عمه جانه رقیه یازینب
عالی مقامی همچون امامی
در کوفه بی بی کردی قیامی
✔️بنددوم
توی عالم نظیری نداره
دشمنش توی فکره فراره
وقتی اسکتو گفت عقیله
یزیدو به زیره پا میاره
یا عقیله
دختره ابوتراب ، ماه و کوکب
دختره ابوتراب ، من واست کلب
دختره ابوتراب ، یا زینب یا زینب
ختمکلامی بنت الامامی
کوریه دشمنات ذکر مدامی
✔بند سوم
زینبی و از تبار یاسی
روی نام علمدار حساسی
زینبی وحلال مشکلات
زینبی وخواهر عباسی
جَبَلُ الصَبر
خطبه خوانِ کربلا بنت الحیدر
دُختر شیر خدا بنت الحیدر
اوج ایثارو وَفا یا زینب
بنت الجلالی زهرا خصالی
مانند حیدر تو بی مِثالی
🔸️🔸️🔸️🔸️🔸️🔸️
شعر و سبک :
#یوسف_کیانی(اصفهان)
#محمد_جواد_رودی (زنجان)
#سعیدنوروزیان (تهران)
👇👇👇
ba-gerye-sakine-goft-a-baba.mp3
10.09M
"با گریه سکینه گفت ای بابا...
#دروازه_ساعات #شام
🎙حاج مهدی رسولی
با گریه سکینه گفت با بابا
تماشا کن میان شام حال شرمگینم را
همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله
به روی سر گرفتم تکه های آستینم را
امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء
عمه جانم عمه جان قدکمانم
#روضه_سهل_ساعدی
.......................
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم
شود این حادثه تکرار خدارحم کند
یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند
یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای
یک سر و این همه آزار خدا رحم کند
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند
گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد
بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند
ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت
شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند
دست انداخت یکی پرده محمل را کَند
جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند
راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد
این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین
نوبت من شده این بار خدارحم کند
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری
سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند
#قاسم_نعمتی
.
InShot_۲۰۲۵۰۱۱۶_۰۷۵۹۴۳۵۶۸.mp3
7.67M
دختر فاطمه، بازار خدا رحم کند...
┄┅══┅┄ ┄┅══┅┄
📌#روضه_حضرت_زینب
با نوای: #علی_حاجیان_فر
.
#زمینه
#وفات_حضرت_زینب سلام الله علیها
من اینجا توی شامُ تو عـــــراقی
گذاشتی روی قلبِ من چه داغی
چشیدم طعم مرگُ بی تو هر دم
کشیدم چــه فراقی ، چه فراقی
حالا اینجا گــــــــــــرفتارم
غمِ در حال تکــــــــــــرارم
هــــــــــــــــوای تورو دارم
کجا رفـــــتی کس و کارم
ببین بی تـــو چه بی یارم
بیا حالا کـــــــــــــــــــنارم
عزیزم یه سال و نیمه که حالم بده بی تو مریضم
عزیزم یه سال و نیم ، شده گـریه برای تو فریضم
حسین ... وای
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نمیشه باورم من بی تــــــــو زندم
یه سال و نیمه از تـــــو دل نکندم
میاد تصویر تلــــــــــــخ قتلگاهت
همین که چشمامُ رو هـــم میبندم
چشامُ بــسته بودم کاش
نمیدیدم تـــــورو داداش
که شمر اومـــد با أوباش
برت گردوند تورو با پاش
گرفت موهاتُ تو دستاش
یادم هس ناســـــــزاهاش
عزیزم ، سرت رو مادرم زهـــــرا گرفته بود در آغوش
عزیزم ، تورو با حوصله سر می بریدن رفتم از هوش
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تنت رو از رو خاک و خـس گرفتم
ســــرت رو از کَس و ناکس گرفتم
عقـــــــــیق دستتُ که ساربون برد
ولی مــــن پیرهنت رو پس گرفتم
امان ای دل امان ای دل
بلا دیــــــدم چهل منزل
مــــــــــــــنُ بردن أراذل
توی هر مجلس و محفل
منُ بردن ، کــــشیدن کِل
همـــــــــــین گرگای قاتل
عزیزم ، منو بردن توی بزم شـــراب این مردم رذل
عزیزم ، دل من رو شکستن آخ کجا بودی أباالفضل
شعر و سبک:
#جعفر_خدری ✍
#زمینه_حضرت_زینب
#ماه_رجب
.👇
.
شور مقتل
#وفات_حضرت_زینب سلام الله علیها
زنده نگه داشته برام خاطره های بودنِ تو
پیرهن کهنت که معطر شده با خـــــــــــون تنِ تو
سُرخِ یقۀ پیرهنت از خــــــــــــونِ زخــمِ گردنِ تو
چیکار کنم با روضـــــــۀ جانسوز ســـــر بریدنِ تو
چیکار کنم با جای پای اسبا روی پـــــــــــیرهنِ تو
چیکار کنم یادم بره رد شدن از رو بــــــــــــدنِ تو
یادم هست...
مرکبی که روی تــــــــنت پا می کوبید
مثل چشمه از بدنت خون می جوشید
یادم هست...
موندی تــــــــو زیر تابش نور خورشید
بدنـــــــــــت رو خاک بیابون می بلعید
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
تو نگران کشته شدی من نگـــــــران پیشت رسیدم
روی تنت نشون هر ســــــــــــــــلاح قتاله رو دیدم
نیزه شکسته هارو از پیکر تـــــــــــو بیرون کشیدم
نفستُ نیزه برید مــــــــــــــــــنم نفس نفس بریدم
من طعمِ سنگایی رو که زدن به پــــیکرت چشیدم
من قطعه های تنتُ خـــــــــــودم روی بوریا چیدم
تقدیرم
به جای زخــــــــــمِ رو لباسِ تو خیرم
خیلی از دســـــــتِ نیزه دارت دلگیرم
تقدیرم
من یه سال و نیمه که روضـه میگیرم
توی آغـــــــــــــوش پیرهنِ تو میمیرم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
هرکاری کرد با دل مـــــــــــن جدایی و فراق تو کرد
تورفتی و منموندم و خیمهایکه خالی شد از مـرد
من موندم و یه قافله غربت و صحـــرا و شبِ سرد
من یه زنِ پیاده و دورم هزار سوارِ نامـــــــــــــــرد
چشم طمع داشتن به غارت حـــــــرم گرگای ولگرد
اونجا أباالفضلُ صــــــدا کردم فقط مـن از سرِ درد
آه ای دل
روزگار أســــــــــــــیریُ هم زینب دید
کوفـه تا شام با دستای بسته چرخید
آه ای دل
چش به راهِ توأم حسین جان با أمید
زیر تابوتـــــــــــــمُ میگیری بی تردید
شعر و سبک:
#جعفر_خدری ✍
#زمینه_حضرت_زینب
#شور_قتلگاهی
#شور_حضرت_زینب
#ماه_رجب
.👇
.
#شور_حضرت_زینب
#شور_حضرت_رقیه
[بند اول]
یه سفر قسمت شه بریم سوریه
چون از این دنیا میمونه خاطره
وعدمون زینبیه به زودیه زود
سحرای سوریه خیلی محشره
عقیله ی آلالله
کریمه ی بیتالله
دعای سینه زن ها
سوریه انشاءالله
یه پا امامه
سایه مستدامه
عقیله خطبه خونِ نافذالکلامه
طلوع خورشید
سرمنشاء امید
حکومت پادشه سوریه جاوید
(یازینب مدد یازینب)
[بند دوم]
یه سفر قسمت شه بریم سوریه
بگیریم اونجا لعن بر امیه
واسه سر شکوندن پنجم صفر
بگیریم رخصت از بی بی رقیه
توبه ی هر لاتیا
پیر خراباتیا
فاتح شاماتی چون
رقیه ساداتیا
نور زلاله
عشق لایزاله
شدی ملقب تو به زهرای سه ساله
خطیب دانا
حیدری همانا
سلطنت ملیکه ی سوریه مانا
(یازینب مدد یازینب)
به قلم:
#سیدمرتضی_قدمگاهی ✍
👇