🍁🍂*سینه زنی واحد زیبا _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_سید مهدی میرداماد*🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
↶توجه↷:
جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
•┈┈••✾••✾••┈┈•
بقیع که خاکیه اما ، تو دل برات حرم دارم
تو خواب رویا همیشه ، رو گنبدت سر میزارم
قلبم آتیش میگیره تا ، حرفِ حرم رو میارم
زائر ندارید که بیان ، رو قبرا شمع بزارن
کبوترا بالاشونو رویِ خاکا میزارن
پنجره ها ی بقیعُ ، وقتی با دستام میگیرم
دلم میخواد که واسۀ غربت آقام بمیرم
غصه م میگیره که یه روز غم به دلش نشوندن
خونَشو مثلِ فاطمه بین آتیش سوزوندن
بادستِ بسته آقامو تو کوچه ها کشوندن
وای مادرم ... وای مادرم ....
┈┈••✾••✾••┈┈
#سید_مهدی_میرداماد
#تخریب_بقیع
۱۲
mirdamad _babolharam.ir.mp3
1.45M
سینه زنی واحد زیبا _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_سید مهدی میرداماد
#مکتب_حاج_قاسم را پاس بداریم
.
سینه زنی زمینه زیبا _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_کربلایی حمید علیمی*🍁🍂
•┈┈••✾••✾••┈┈•
(نه کبوتری رویِ گنبد،نه یه خادمی نه یک زائر
نه ضریحی واسۀ سجاد،نه برایِ حضرتِ باقر
نه یه صحنی که بشه اونجا،گریه کرد برا غمایِ حسن
جونِ ناقابلمو میدم،بخدا فقط برایِ حسن) 2
بقیع تا ابد شیعه بی قرارت
نه یک سایبون ، نه روضه خوان کنارت
نه شمعی شبا ، چراغِ رو مزارت
واویلا ، اَمون از این غریبی .....
نه کبوتری رویِ گنبد،نه یه خادمی نه یک زائر
نه ضریحی واسۀ سجاد،نه برای حضرتِ باقر
چی میشد مزارتون اینجا،تویِ قم یاتویِ مشهد بود
روی سنگِ قبرتون آخر ، چی میشد چهارتا گنبد بود
دلِ شیعه پر غم و خونه غصه هاش نداره اندازه
آقامون یه روز بیاد از راه،حرمِ بقیعُ میسازه )
منُ میکشه شبای خلوت بقیع
منُ میکشه غم و حکایت بقیع
منُ میکشه بیام زیارت بقیع
با سینه زنا میام زیارت بقیع
واویلا اَمون از این غریبی .....
بمیره کسی که با کینه،حرم شما رو ویرون کرد
چشایِ مادر ساداتُ،بخدا کاسه ای از خون کرد
مادرِ تو روضه خوان میشه،وقتی تو بقیع پا میزاره
پریشون میشینه رو خاکا،مثه بارون میشه میباره 2
کنارِ بقیع گرفته مادرش عزا
غم و غصۀ حسن نداره انتها
شه با کَرم نداره گنبدی چرا ؟
منُ میکشه شبای خلوت بقیع
منُ میکشه غم و حکایت بقیع
منُ میکشه بیام زیارت بقیع
با سینه زنا میام زیارت بقیع
@emame3vom
#کربلایی_حمید_علیمی
#تخریب_بقیع
#ویژه_ایام_صفر
۱۶
alimi _babolharam.ir.mp3
1.74M
#سینه_زنی #زمینه زیبا _هشت شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع صلوات الله علیهم اجمعین_کربلایی حمید علیمی
۱۶
.
#غزل
#امیرالمؤمنین
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح حضرت امیرالمؤمنين علی علیه السّلام
دوره گردم به هوای کرمت یاحیدر
بر روی چشم ترِ من قدمت یاحیدر
عرش هم روز و شب زندگی اش گم کرده
از همان لحظه که دیده حرمت یاحیدر
شب معراج خدا بود و رسول الّلهَش
هر دو سرمست تولّا و دَمت یاحیدر
تو همانی که خداوند فلک را دربست
می کند خادم و عبد و حَشمت یاحیدر
لایق کوثریُ و کوثر حق قسمت توست
مُصحف ناطقیُ و دین عَلـَـمت یاحیدر
نجفت آرزوی اهل بهشت است علــی
کعبه هم سینه زن درد و غمت یاحیدر
سینه یِ کعبه اگر چاک شود باکی نیست
قبله یِ فاطمیون ... قبله کَمت یاحیدر
رَجز مهدیِ زهرا دَمِ حیدر مدد است
دلبرِ پرده نشین جـــامِ جَمت یاحیدر
@emame3vom
#مدح
#امام_علی #علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
.
#ترحیم_خوانی
#زمزمه #تشیع_جنازه #شب_اول_قبر نوکر امام حسین(ع) و پدر
سبک: ،کرببلا ای کاش من مسافرت
به زیـر تابوت من *حسین حسین گوئيد(3)
تمام جسم و جانم به اشک خود شوئید(3)
ای اهل ولا سوی جنان بارم و بستم(2)
من گریه کنه آل علـی بوده و هستم(2)
من دیده به راهِ آن یارِ غریبم
آید به سرِ من مولا و حبیبم
یا سیدی یا مولا حسین حسین مولا(2)
به ما عزیز زهـرا *نظر کن ای مولا (3)
به روی قبر ما هم *گذر کن ای مولا(3)
شبی به این وادی هم* سفر کن ای مولا(3)
در زیرِ لحد، ذکر من و ،حال و هوایم (2)
من نوکرِ در، بستِ شهِ، کرب و بلایم (2)
سالارِ شهیدان در این شب تارم
یک لحظه خدایا آید به مزارم
یا سیدی یا مولا *حسین حسین مولا (3)
**
یوسف حق پرست(غریب)
#به_زیر_تابوت_من
.______________________________
#زمزمه #پدر
دلم دوباره پر زدبه سوی تو بابا
به اشک دیده شویم قبر تو را بابا
کجایی ای بابا کجایی ای بابا
رفتی و نگفتی که توهم دختری داری
این قلب شکسته را چطور تنها میذاری
بابا تو کجایی مردم زجدایی
میگن امید دختر تو هستی ای بابا
چرا زدختر خود بریده ای بابا
کجایی ای بابا کجایی ای بابا
هر شب به امید رخ تو چشم به راهم
تابشنوی ای نور دودیده تو اهم
بابای غزیبم بین من چه غریبم
میام کنا قبرت هر شب و هر روزم
با کوله باری از غم همیشه میسوزم
کجایی ای بابا کجایی ای بابا
زین پس غم خود را تو به من گو به که گویم
دستان صفا بخش تو را از که بجویم
دستی تو بکش بر روی سر دختر
بابای عزیزم بین من چه غریبم
@emame3vom
شاعر کربلایی روح الله اسکندری
#سبک_کرببلا_ای_کاش_من_مسافرت_بودم
#پدر
.👇
.
#امام_زمان
لحظه وصـل به يك چشم زدن مـیگذرد
اين فراق اسـت كه هر ثانيه اش يكـسال است
@emame3vom
.
.
#بازگشایی_حرم
عید آمده و وقت زیارت شده است
صحن دیده ام،غرق کرامت شده است
درب حرمت وا شده امّا افسوس
بی بی چقدر به تو جسارت شده است
@emame3vom
✍عبدالمحسن
#کرونا
.
.
#تخریب_بقیع
بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست
روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست
@emame3vom
باد مویم را پریشان میکند مانند آن_
_پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست
اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند
حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست
چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا
مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست
مادری در لابه لای خاک گندم ریخته
پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست
غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم
سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست
حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن"
بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست
می نویسم آرزویم را به روی خاکها
خانه ات آباد، ای که خانه ات آباد نیست...
#احمدایرانی_نسب
#صلوات 👉
🔹
امام حسین ع
. #بازگشایی_حرم عید آمده و وقت زیارت شده است صحن دیده ام،غرق کرامت شده است درب حرمت وا شده امّا افس
.
#کرامات #امام_رضا ع
حجتالاسلام علی بهجت میگوید:
دستم به قفسۀ کتابها خورد و زخم عمیقی برداشت.جراحی کردند؛ زخم، دهان بست و بهبود یافت. چند ماه بعد در مشهد بودیم که در جای زخم احساس درد شدیدی کردم،مخفی کردم و حرفی نزدم.
یک روز که به کارهای خودم مشغول بودم، آقا فرمودند: بر من مکشوف...
تمام حواسم را جمع کردم؛ ازآنجاکه ایشان در هیچ موردی نمیگفت: «بر من مکشوف شد». ایشان ادامه داد که: «بر من معلوم شد که اگر کسی جاییاش درد میکند، جای درد را به هر کجای حرم_امام_رضا علیهالسلام بمالد، آن درد مرتفع میشود.»
من در حال نوشتن گفتههای ایشان بودم و به مفهومش توجهی نداشتم.
آقا برای تجدید وضو برخاستند.
من هم برای مراقبت، ایشان را همراهی کردم. وقتی برگشتم، نوشتهها را دوباره خواندم. منظورشان خود من بودم. فردا به حرم رفتم. احساس کردم دردم کمتر شده؛ تا روز سوم که دردم کاملاً تمام شد.
از مشهد برگشته بودیم. یکی از دوستان که مقام و مسئولیتی داشت، برای دیدن آقا آمد؛ اما ملاقات میسر نشد. وقت رفتن، ماجرای مشهد را برایش نقل کردم؛ رفت. چندین هفته بعد دوباره دیدمش.
گفت: «درد کتفم مداوا نمیشد،
به هر پزشکی که مراجعه میکردم بیفایده بود. برای همین آمده بودم با آقا دیدار کنم؛ داستان مشهد را که شنیدم، گفتم این حوالهای است از آقا، رفتم مشهد، بیماری ام درمان شد.»
📖 این بهشت، آن بهشت، ص٧٨-٨٠
.