.
بسم الله الرحمن الرحیم
#شب_چهارم_محرم_طفلان_حضرت_زینب_سلامالله
آورده دو جانِ خویشتن را
انگار حسین با حسن را
همراهی او به خیمه کردند
دو بچهی شیر شیرزن را
او آمدهاست تا ببینند
در جنگ اُحُد ابالحسن را
تا یاد دهد به هرکه آنجاست
بازیِ نبردِ سر زدن را
در محضر خود حسین میدید
گویا سه خلیلِ بت شکن را
یک عمر به قدر آه دارد
فرمود ببین سپاه دارد
ما معنی دو نَفَس نباشیم
آقا من و تو دو کَس نباشیم
آوردهام این دو باز را باز
بگزار که در قفس نباشیم
در پای تو جان دهیم هیچ است
مائیم و همین هوس: نباشیم
داغِ تو بس است و ما سه سردار
هستیم و مگو که بس نباشیم
دیدند علیِ اکبرت رفت
گفتند به هم که پس نباشیم
ارباب ببین دو مرد داریم
ما سه جگرِ نبرد داریم
سوگند به ماهتابِ عباس
آقا به ابوترابِ عباس
حالا شدهاند دو سلحشور
در معرکه با حسابِ عباس
چون غُرش اَبر بر سرِ خصم
چون صاعقه در رکابِ عباس
رفتند فرات و باز گشتند
همراهِ دو مشکِ آبِ عباس
امروز به دوشِ خود گرفتند
هر دو علَم از جنابِ عباس
هرچند که مو سپید گردم
بگذار که رو سپید گردم
با قامت کبریایی خود
با مادر کربلایی خود
زانو زدهاند تا بگیرند
حالا سندِ رهایی خود
آنقدر میان گریه گفتند
یافاطمه پیشِ دایی خود
آتش زدهاند بر دو خیمه
با نالهی نینوایی خود
رفتند به خدمت علمدار
گفتند دَمِ جدایی خود
ای دستِ تو سایهیِ سرِ ما
جانِ تو و جانِ مادرِ ما
تا نعره که از جگر کشیدند
مانند دو شیرِ نر کشیدند
میخورد به هم سپاه از ترس
شمشیر که از کمر کشیدند
از میمنه اَلفَرار گفتند
از میسره اَلحَذَر کشیدند
یک تیغ شد آن دوتیغ و بشکافت
وقتی که به هم سپر کشیدند
با غرشِ مرحبای عباس
مانند عقاب پَر کشیدند
افسوس نفَس زِ جانشان رفت
کمکم همهی توانشان رفت
یک ساعت بعد ساعتی شد
ای وای که بد قیامتی شد
از شدت تشنگی رمق رفت
در سینهیشان جراحتی شد
سیراب حرامیان رسیدند
با نیزهیشان حکایتی شد
یکبارِ دگر تَنی بهم ریخت
کوتاه دوباره قامتی شد
ای آه سرِ دو ماهِ زینب
دعوا وسطِ جماعتی شد
در خیمه نشسته است زینب
بدجور شکسته است زینب
هنگام غروب شعله جان داشت
یک دشت غمِ حرامیان داشت
در بینِ تمامیِ اسیران
یک مادرِ ناتوان توان داشت
در گوشهی قتلگاه بود و...
دستش به رویِ سر الاَمان داشت
هرچند هواسِ او به خود نیست
بر روی دو نیزه دو جوان داشت
تنهای شهیدهای خانم
در خیمهی شعلهور مکان داشت
ای وای همه امیدِ او سوخت
تنهای دوتا شهیدِ او سوخت
(حسن لطفی ۹۹/۰۶/۰۱)
#یاشبیر
#دکتر_حسن_لطفی
.
.
#چند_خط_روضه
دل روشنی های #سه_ساله...
فرموده بود از نشانه های مومن،
محبت ِ کودکان است که هم رقیق القلب اند
و هم بی کبر اند و هم بی کینه؛
اصلا بچه ها همیشه دوست داشتنی اند...
دختر بچه ها اما؛
دوست داشتنی تر اند!
سه ساله هم که باشند و تازه زبان باز کنند؛
مدام توی این #خیمه و آن خیمه گشت می زنند
و زبان می ریزند و #دل می برند و یک بغل
وان یکاد ِ #عاشقانه جمع می کنند!
خلاصه کلّی هاشمی ِ غیرت اللّهی باید ساعت ها
توی صف ِ انتظار بایستاند تا شاید چند لحظه ای
هم که شده، توفیق ِ به آغوش کشیدن ِ دردانه ی
#ارباب و نوازش آبشار ِ گیسوان ِ حضرتش، رزق
من حیث لایحتسبشان شود!
این وسط اما سهمیه ی آغوش ِ بعضی ها محفوظ
است تا خارج از نوبت های طولانی، خریدار ِ
نازهای حضرت ِ #بانو شوند!
برادرهای بزرگ خصوصا برادرهایی
از جنس ِ #علی، مشتری همیشگی زبان ریختن
های بانوی سه ساله اند و دلشان با هر داداش
علی گفتن ِ حضرت ِ بانو قنچ می رود و مست ِ
تماشای سیمای #فاطمی اش می شوند...
جناب ِ عمو هم که تا بوده جذاب ترین و مردترین
و عبّاس ترین ِ همبازی های #رقیه بوده که هیبت
ِ مردانه اش را هیچ چیز به اندازه ی در آغوش
گرفتن ِ حضرت سه ساله تلطیف نمی کند و با هر
#عمو گفتن ِ حضرت رقیه در حضور جناب ِ امام
و حضرت ِ خواهر؛
سیمای #حیدری اش گل می اندازد و سر ِ ادب ِ
ابالفضلی اش را تا تماشای ارض ِ کربلا نزول
اجلال می دهد...
این وسط اما #رقیه خوب فهمیده
از وقتی به کربلا رسیده اند؛
جنس ِ بغل کردن های #بابا حسابی
فرق کرده است...
این روزها حضرت ِ سه ساله باران ِ چشم های بابا
را زیاد می بیند و هر چقدر هم که زبان می ریزد
برای خنداندن ِ بابا؛
امام بیش تر می بارد...
رقیه اما شکایت ِ #اشک های بابا را فقط به علی
می گوید و علی هم فقط گوش می کند و گاه
گاهی لبخندی تحویل حضرت ِ سه ساله ای
می دهد که خیلی دوست دارد نقش ِ #مادر ِ
شش ماهه ها را بازی کند...
خلاصه سه ساله، سه ســــــــــــال است از گل
کمتر نشنیده و اگرچه شب های #کربلا زیادی
شب اند و تاریک؛
اما رقیه دلش مثل ِ همیشه روشن است...
آخر اینجا پاسبان ِ خیام #عباس است و #عمو
هست و #امن هست و #بابا هست و #داداش
علی هست و #آب هست و عـ طـ شـ نیست...
تا فردا اما؛
خدا بزرگ است...
01-Mohamad-Hosein-Shafiee-(madahionline.ir).mp3
9.38M
#محمدحسین_شفیعی
🎼 عمه جون بیا فصل ریحونه...
سینه زنی #دشتی
#محرم...🏴
نگفتی_من_دل_دارم_رفتی.mp3
1.8M
نگفتی من دل دارم رفتی
نگفتی دختر داری رفتی💔
⚫️روضه زیبای حضرت رقیه⚫️
🎤با نوای:
کربلایی عبدالحسین شفیع پور
#ما_ملت_امام_حسینیم
#من_ماسک_میزنم
1. مادرم داد به من.mp3
3.8M
#حضرت_اباالفضل (علیه السلام )
#مرحوم_علی_اصغر_خراط_ها
مادرم داد به من
درس وفاداری را
عشقِ شیرینِ تو
آمیخته شد با شیرم
بوتهی عشق تو کرده است،
مرا چون زر ناب
دیگر این آتش غمها
ندهد تغییرم
اکبرت کشته شد و
نوبتم آخر نرسید
سینهام تنگ شد از
بس که بُوَد تأخیرم
تا که مأمور شدم،
علقمه را فتح کنم
آیت قهر بیان شد
ز لب شمشیرم
سایهی پرچم تو
کرد سرافراز، مرا
عشق تو کرد عطا،
دولت عالمگیرم
کربلا، کعبهی عشق است و
من اندر اِحرام
شد در این قبلهی عشّاق،
دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی
که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن
آب روان، تصویرم
باید این دیده و این دست
دهم قربانی
تا که تکمیل شود،
حجّ من و تقدیرم
زین جهت دست به پای
تو فشاندم بر خاک
تا کنم دیده فدا،
چشم به راه تیرم
وصل شد، حال قیامم
ز عمودی به سجود
بیرکوع است،
نماز من و این تکبیرم
بدنم را به سوی
خیمهی اصغر نبرید
که خجالتزده زآن
تشنهلب بیشیرم
شاعر:
حبیبالله چایچیان (حسان)
#شب_نهم_محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#استاد_حاج_احمد_سعادت_خواه
#شور_عرب ( مقام #صبا )
مادرم داد به من
درس وفاداری را
عشقِ شیرین تو
آمیخته شد با شیرم
#شب_نهم_محرم
.
#طفلان_زینب
حیدر همیشگی ست ، بود حی لایموت..
#توسل به امیرالمومنین حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
حیدر همیشگی ست ، بود حی لایموت
معنا شدست در قدمش واژه ی ثبوت
محو جمال حیدریش ، خلق در سکوت
وقتی گرفته دست علی حالت قنوت
آیینه ی تمام نمای خدا علی ..
حیدر مجیر و عالم و آدم همه مجاب
حتی خدا به خلقِ علی کرده افتخار
جانم فدای صاحب شمشیر ذوالفقار
یاللعجب از این همه آقایی و وقار
یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی ..
از انبیاء علی ست که بالاتر استُ بس
ما را زیارت نجفش در سر استُ بس
تنها علی برادر پیغمبر استُ بس
هرجا که دیده ایم فقط حیدر استُ بس
هم ابتدا علی ست هم انتها علی
یک لحظه بی ولای علی سر نمی شود
*چی شده از امیرالمومنین میگی؟ گفت اون عالم بزرگ می دیدن لابلایِ مقتلی که نوشته فضائل امیر المومنین نقل میکنه مرحوم ملای دربندی ، در عالم مکاشفه فرموده بود اگر میبینی در اوج مصیبت فضائل امیر المومنین رو میگم برای اینه که تو اوج روضه حالم بد میشد از گریه ، فضائل علی رو میگفتم تا جون بگیرم .. منم دیدم خسته ای گفتم از علی بگم .. هر کسی رو تو این عالم از باباش میگن کیف میکنه .. همچین که این دخترا رو میدید میگفت بابای منو ندیدین؟ ..*
یک لحظه بی ولای علی سر نمی شود
با مرتضی کسی که برابر نمی شود
شهر رسول را در دیگر نمی شود
غیر از علی کسی یل خیبر نمی شود
این ذوالفقار دست خدا هست یا علی
مرد نبردِ روز ، عبودیت شب است
افتاده زیر پاش هزاران چو مرهب است
اصلاً همین بس است که بابایِ زینب است
زینب خودِ علی ست به زینب ملقب است
به به چقدر مثل همند این دو تا علی
زینب همان کسی ست که در عرصه نبرد
بر سینه اش نشست هزاران هزار درد
زانو زده مقابل این زن هزاران مرد
زینب هر آنچه داشت فدای حسین کرد
مانند آنچه داد به راه خدا علی
قربانیان خود به مِنا می برد حسین
نذر نگاهت این دو علی اکبرم حسین
اصلاً قسم به جانِ پدر مادرم حسین
من بیشتر به فکر علی اصغر حسین
کوچکتر است از سر این نیزه ها علی
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
👇
|⇦•یک جهان روضه و یک ماه محرم داری..
#توسل به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
یک جهان روضه و یک ماه محرم داری
آه آقایِ غریبم ، چقدر غم داری
تا ابد هر که بخواند همه مرثیه ات
باز هم روضۀ ناخوانده به عالم داری
این همه زائرِ دل سوختۀ خاکت را
از ازل داشته ای ، تا به ابد هم داری
*اول روضه خوانِت خودِ خداست .. بخون کتابِ "اشک روان بر امیر کاروان" ، "خصائص الحسینیه" از آدم تا خاتم همه اول برا حسین گریه کردند ..*
روضه خوان هات زیادن یکی شان قرآن
مطلع فجر خدا سوره ی مریم داری
*قربون این چشماتون برم .. با همه سختیا دست زن و بچتون رو گرفتید اومدید روضه ..*
درد دل کن که نماند به دلت چون پدرت
خواهرت هست کنارت تو که محرم داری
بهترین نوحۀ ما هست غریبِ مادر
صاحبِ روضه بگو بهتر از این دم داری؟!
*جانم .. زن و مرد بگن .. به خدا این شهر به این حسین حسینت ، به این نفس کشیدن های شما احتیاج داره ها ..*
تا که نومید نگردد ز درت محتاجی
تو هم انگشت ، هم انگشترِ خاتم داری
وقت تدوین تو ای شعرِ غریبی پسرم
دید در وزنِ تنت چند هَجا کم داری
*رفیق مواظب باشداز غافلۀ عشق کربلا عقب نیوفتی .. برا همه مون نامه نوشته حسین .. نامه رسید دست اون پیرمردِ با صفا و نورانی که تمام وجودش از مَحَبت حسین پره .. همچین که خواست با زن و بچش وداع کنه بره کربلا ، تا زد بیرون دید مسلم بن عوسجه داره میره .. صداش زد گفت مسلم ابن عوسجه السلام علیک جواب سلام داد حبیب چی شده چرا انقدر آروم حرف میزنی؟ چون اوضاع کوفه بهم ریخته بود گفت: بیا جلو بیا جلو، اومد اومد ، در گوشی بهش گفت.
گفت کجا داری میری؟ گفت دارم میرم سنت پیغمبر رو به جا بیارم ، میخوام برم خضاب کنم ..
گفت مسلم بن عوسجه میخوای یه خضابی یادت بدم تا قیامت بمونه؟!.. گفت چه خضابی؟ یه وقت دید نامه ای رو آورد بیرون دست خط اربابِ بی کفنِ
گفت نگاه کن ببین آقامون برامون نامه نوشته ؛
بسم الله الرحمن الرحیم ، حبیب بلند شو بیا، آقات رو غریب گیر آوردن ..*
این نامه رو هنوز حسین برا رفیقاش میفرسته ، کیا رفیق حسینن؟...
↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾
____
‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال #جایز نبوده و حق الناس محسوب میشود.
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
.
shab charom02.mp3
1.76M
|⇦•حیدر همیشگی ست ، بود حی لایموت..
#توسل به امیرالمومنین حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
shab charom001.mp3
2.47M
|⇦•یک جهان روضه و یک ماه محرم داری..
#توسل به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله علیه السلام اجرا شده شب چهارم محرم ۹۸ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •✾•
.
#شور #زمینه
#سربند_سبک_تسبحات_حضرت_زهرا
#ارباب_من
ارباب من
رهنمای هر دله گمراه
ذکرتو رو میخونم هر گاه
لبیک یا ابی عبدالله
.....
لبیک یا سیدالشهدا
لبیک یا امیره عالمین
لبیک یا شاه کرب وبلا
سیدُ المظلوم ایهاالحسین(ع)
صل الله علیک یا حسین (ع)
.
#زمینه #_ابناالزینب_س
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#بنت_الحیدر
☑️بنداول
بنت الحیدر(ع)
یا مولاتی زینب الکبری(س)
یا بنت فاطمه الزهرا(س)
پرچمدار بعد عاشورات
......
تو عقیله ی بنی هاشم و
قبله البرایا و کامله
کعبه الرزایایی برحسین(ع)
عالمه ی غیر معلمه
....
سیدتنا یا اخت الحسین (ع)
☑️بند دوم
ای برادر
بچه هام برا تو میخونن
واسه ی غمات پریشونن
کشته مرده ی دایی شونن
.....
اذن میدون برن داداش
اینا منتقم های مادرن
خون زینب تو رگاشونه
اینا نوادگان حیدرن
.....
سلامٌ قلب زینب الصبور
۰☑️بند سوم
ازتوخیمه
میدیدم با یه دله مضطر
میزدن یه لشکر کافر
رو تنتون نیزه و خنجر
....
میدیدم با چشمای غرق خون
افتادید رو خاک دشت بلا
دایی تون جسم بی جونتون و
میکشید تا کنار خیمه ها
سلامٌ قلب زینب الصبور
💠💠1⃣0⃣0⃣4⃣💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
.👇
.
#شور
#حضرت_زینب(س)
#به_کل_عرش_داره_احاطه
#کربلایی_محمود_عیدانیان
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
به کل عرش داره احاطه
منبع خیر و برکاته
برا عبور از پل دوزخ
مهر بی بی راه نجاته
صاحب علم و مکتبه ذکر روی لبه
پروردگار عشق حضرت زینبه
میچرخه دنیا روی مدار زینب
زن نه مرد آفریده روزگار زینب
شبیه حیدر شیر کراره زینب
یا زینب مدد یا زینب
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
زینت بخش عرش معلی
دل از عالم برده به یغما
یک زن اما اوج حماسه اس
جبل الصبر زینب کبری
معنیه عزت و غیرته روح شهامته
ام المصائب و اوج صلابته
اسوه ی صبر و علم و ایمانه زینب
محور عرش و فوق احسانه زینب
وقت سختی پناه حسین جانه زینب
یا زینب مدد یا زینب
👇
.
💥#واحد
🎤 #حسین_سیب_سرخی
🏴 #واحد_احساسی #محرم
آتش عشق تو بر جگرم افتاد
سایه مهر تو روی سرم افتاد
زنده به عشق جان و دلم از دوجهان آزادم
قبله من کرببلا اهل حسین آبادم
لحظه تلخ من دوری از این درگاه
عهد من از قدیم خادمی ثارالله
اندر این دشت بلا غارت جان خواهد شد
آنچه مقصود دل ماست همان خواهد شد
ای بسا تن که در این دشت بیفتن بر خاک
ای بسا سر که در اینجا به سنان خواهد شد
این لب شط فرات است که لیلای حزین
بر سرکشته اکبر به فغان خواهد شد
این لب شط فرات است که از تیغ جدا
دست از پیکر عباس جوان خواهد شد
این لب شط فرات است که از جور سنان
زینبم موی کنان موی کنان خواهد شد
واویلا آه واویلا زمین کربلا
👇
.
💥سبک: #شور
🎤مداح: #حسین_سیب_سرخی
🏴 #شور احساسی #محرم
حجاج بیت الله رسیدن کربلا یا اباعبدالله حجت قبول
غم تو دل آدمه کنار علقمه رسیده دختره زهرای بتول
چه اذونی داره میگه علی اکبر لیلا
چه جلال و جبروتی داره حضرت سقا
چه نگاه مظلومی داره دختر مولا
آخر رسیدیم کربلا همینجاست
زینب خواهرم مقتل من اینجاست
حجاج بیت الله رسیدن کربلا یا اباعبدالله حجت قبول
غم تو دل آدمه کنار علقمه رسیده دختره زهرای بتول
بنی هاشم همه جمعند دور قاسم و اکبر
داره میخنده رو دوش عموجونش یه دختر
داره لالایی میخونه برا طفلش یه مادر
اینجا سرارو روی نی میبندن
زینب خواهرم به اشکات میخندن
آه از غم و غصه هات کمکم کن خدا پناه من تویی توی این بلا
امان از این دنیا یا دافع البلایا اعوذ بالله من کرب و البلا
نه روزه دیگه میشن زن وبچم گرفتار
امون ازلحظه ای که میشه حرم بی علمدار
تن من بین یه گودال زیر خنجر ابیار
اینجا همه خیمه ها میشه غارت
زینب خواهرم تو میری اسارت
درآن شلوغی گودال تنگ قول بده کمی مراقب پهلوی مادرم باشی
خواهرش میکرد با حسرت نگاه دست و پا میزد حسین در قتلگاه
👇