eitaa logo
امام حسین ع
18.3هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین ع
. حضرت_رقیه سلام الله علیها🔼 سبک_به_مجلس_بى_رياى_حسين علی_صالحی حضرت س 〰〰〰〰 عزا مى گيرم براى سرت بايد بميرم به پاى سرت يه امشبو فكر بچه ت نباش سرم شكسته فداى سرت كجا بودى موهات پريشونه / چى خوردى كه لبهات پر از خونه الهى بميرم برات بابا / كه با سر رسيدى به ويرونه (ابا المظلوم3) 2 〰〰〰〰〰〰 تا گفتن امشب باباجون مياد ديدم كه داره بوى نون مياد چقد روى نيزه رفته سرت هنوز داره از گلوت خون مياد بدون رقيه چرا رفتى / با اكبر با اصغر كجا رفتى ولى كاش مى مُردم نمى ديدم / كه زير سُمِ مركبا رفتى (ابا المظلوم3) 2 〰〰〰〰〰〰 مى بينى موهام مى ريزه بابا همه مى گن اين مريضه بابا شنيدم اين بازار شام جاىِ خريد فروش كنيزه بابا همون كه سرتو بريد بابا / اومد چادرم رو كشيد بابا يه شب از روى ناقه افتادم / كسى دخترت رو نديد بابا (ابا المظلوم3) 2 .
🔹سبک : همه جا کربلا از چه شد گیسویت رنگ خاکستری من شکسته دل و تو شکسته سری ابتا یا حسین التماس مرا بشنو ای پدر یا بمان پیش من یا مرا هم ببر ابتا یا حسین تازیانه خرید ناز ما را همه صورتم راببین بگو یا فاطمه ابتا یا حسین پای پر آبله دست من بی رمق آفتابم ولی در حجاب شفق ابتا یا حسین حضرت سلام الله علیها
. ‍ های محرم ✅شب سوم حضرت علیهاالسلام   تو خیمه چشم برات بودم، دیر اومدی بابا، دیر اومدی حالا که دخترت شده، پیر اومدی بابا، دیر اومدی بابا من دیگه اون سه ساله، که دیده بودی نیستم ببخش اگه نمیشه، بازم رو پام بایستم --------- شونه ندارم برای موی پریشونت، الهی قربونت بذار با دستام پاک کنم لب پراز خونت، الهی قربونت عمه نذاشت وگرنه، خواستم فدا پدرشم دلم می خواست توی طشت، برا سرت سپر شم -------- بذار بگم که دشمنت خدایی بی دینه، چشمام نمی بینه بذار بگم که دستشون چقدره سنگینه چشمام نمی بینه یه بار دوبار هزار بار، دیدم با این چش تار با دیدن من افتاد، از نی سر علمدار -----------▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️---------------- ✅شب چهارم طفلان زینب علیهاالسلام   خواهر برس به داد من و گرنه می میرم، ببین زمین گیرم دشمن داره با خنده هاش میکنه تحقیرم، ببین زمین گیرم زینب ببین داداشت، دیگه نداره طاقت دیگه بیا و گرنه، می میرم از خجالت ------ جلوی چشمام جون میدین میون خاک و خون، خیلی شدم حیرون پیکرتون و میکشم از نیزه ها بیرون، خیلی شدم حیرون یکیتون و رو مرکب، یکی تون و رو دوشم چجوری پیش زینب، تنتون و بپوشم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ✅شب پنجم عبداله بن حسن علیه السلام   ای سایه ی سرم عمو پسر نمی خواهی، پسر نمی خواهی تا وقتی جون هست به تنم سپر نمی خواهی، پسر نمی خواهی می خوام بره سرمن، برای حنجر تو اگه که دستم افتاد، عمو فدا سر تو ---- خدارو شکر که دست من افتاد رو دومنت، فدای پیرهنت ببخش اگه که افتادم یه دفه رو تنت، فدای پیرهنت زخمای تو زیاده یه دست بیشتر ندارم باید که دستم و رو، کدوم زخمت بذارم ---- سربازتم تا وقتی که نفس بالا میاد، نفس بالا میاد عمو چرا صدای اسب تو قتلگاه میاد، نفس بالا میاد ببین نشون گرفته، حرمله حنجره ام رو میخواد به سینه تو، بچسبونه سرم رو   .
امام حسین ع
‍ #ترحیم_خوانی #پدر #چهلم ‍ ‍ چهلم پدر 😭😭😭 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ به یاد اون روزا که بابایی داشتیم ☘☘☘☘
. حضرت س گریز دوم به روضه فرزند -( گریز به روضه ی حضرت رقیه(س) برای فرزند دختر ) *** آی پدر و مادر دختر از دست داده، دختر برکت زندگی و شیرینیه زندگیه، می گن دختر غمخوار باباشه، خدا نکنه برای باباش مشکلی پیش بیاد دخترش از همه نگران تره برای باباش، آخه می گن دختر بابائیه، همین طور اگر برای دختر هم مشکلی پیش بیاد بابا برای برطرف کردن مشکل دخترش خودش رو به آب و آتیش می زنه، اگر خدای نکرده دختر شما از یه بلندی به زمین بیفته و شما شاهد ماجرا باشی چکار می کنی؟! بمیرم کربلا سر امام حسین به روی نیزه و مشاهده کرد که رقیه از روی ناقه ای به زمین... نقل شده شبی رقیه از روی ناقه به زمین افتاد یک دختر سه ساله آن هم نیمه ی شب ناخودآگاه از روی شتر به زمین بخورد، خدا می داند؟ آیا این دختر دیگر توان راه رفتن را داشته باشد یا...؟ و از آن شبی که از روی ناقه افتاد دختر بچه های دیگر و گاهی زینب به او کمک می کردند تا راه برود . همه ی بدن رقیه درد می کرد. این طفل سه ساله را پس از گرسنگی و تشنگی چه منزل سوار بر ناقه و گاهی پیام تا شام آوردند. رقیه در خرابه شبی سر از خواب برداشت، آنقدر گریه کرد و پدر را طلب کرد که صدای گریه اش به گوش یزید ملعون رسید؛ دستور داد سر بریده ی پدرش را برایش ببرید، سر بریده ی امام حسین را برای رقیه آوردند، دو دست کوچکش را به صورت پدر گذاشت، سر را برداشت، به سینه چسباند و با اشک و با سوز و گداز با سر بریده ی پدر سخن گفت: « یا ابتاه ! من الذی خضبک بدمائک؟ » یا ابتاه ! من الذی قطع وریدیک؟ یا ابتاه ! من الذی ایتمنی علی صغر سنی؟ یا ابتاه ! من للیتیمه حتّی تکبر...؟ یا ابتاه ! لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بالدماء » یعنی: « ای پدر جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟ ای پدر جان ! چه کسی رگ های گردنت را برید؟ ای پدر جان ! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ ای پدر جان ! دختر بی پدر به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟ ای پدر جان ! کاش نابینا بودم تا این منظره را نمی دیدم. ای پدر جان ! کاش خاک را بالش زیر سر قرار می دادم، ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمی دیدم.» با سر بریده مشغول سخن گفتن بود که ناگهان دیدند همین طور که دارد حرف می زند و سر بابا در دامن رقیه است صدای یتیم حسین ضعیف تر شد و کم کم دیدند صدای دختر نمی آید. .
soltani00010.mp3
439.5K
#شب_سوم_محرم حضرت #رقیه
. . نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک مدح و سرود امیرالمؤمنین نوحه های ازدواج مولا و حضرت زهرا س قابل دسترسی است. از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: مواردی که موجود نیست به مرور بارگذاری میگردد. این هم گروه👇 http://eitaa.com/joinchat/2371289108C89129d8927 .
. نوحه دهه محرم که فعلا بارگذاری شده با هشتک قابل دسترسی است. همچنین گریزهای زیارت عاشورا با هشتک مدح و سرود امیرالمؤمنین نوحه های ازدواج مولا و حضرت زهرا س قابل دسترسی است. از طریق هشتک های زیر به سبک ها و روضه های دسترسی پیدا میکنید: مواردی که موجود نیست به مرور بارگذاری میگردد. این هم گروه👇 http://eitaa.com/joinchat/2371289108C89129d8927 . گروه سیاسی زیاده، اینجا فقط بحث مداحیه چت ⛔️ ارسال مطالب عکس دار⛔️ تبلیغ ⛔️. فقط متن اشعار و صوت و فیلم مداحی و کرامات توهین ⛔️ ارسال مطالب لینک دار⛔️وحذف از گروه .
(به سبك ماه و ستاره امشب) ورود كاروان به كربلا یک قافله می‌آید از کوه و دشت و صحرا که قافله سالارش باشد عزیز زهرا نینوا را ببین ، کربلا را ببین مظلوم حسین جان کرببلا می‌آید عباس و عون و جعفر کرببلا می‌آید از ره علی اکبر آل هاشم ببین ، روی قاسم ببین مظلوم حسین جان این کاروان همراهش یک ماه پاره دارد یک کودک شش ماهه در گاهواره دارد دل به شور و نواست ، دیدنی خیمه هاست مظلوم حسین جان در علقمه می‌آید مظهر عشق و احساس علقمه دیده بگشا دارد تماشا عباس چشم مستش ببین هر دو دستش ببین مظلوم حسین جان ******* حضرت (س) مهمانم آمد امشب در گوشۀ ویرانه دارد تماشا امشب شمع و گل و پروانه آمده از سفر ، نیمه شب بی خبر بابا حسین جان از روی مهمان خود بوسه بگیرم امشب یا که بسوزم امشب یا که بمیرم امشب آمده در طبق ، برده از من رمق بابا حسین جان نفس ندارم از بس دویده ام در صحرا ببین تو یاابن‌الزهرا شدم شبیه زهرا گشته ام نیمه جان ، قامتم شد کمان بابا حسین جان من دختر تو هستم نازم بخر ای بابا بیا و امشب من را با خود ببر ای بابا ماه خاکستری ، کِی مرا می‌بری بابا حسین جان ******* 👇👇
4_5866293974733423260.mp3
7.13M
#اربعین #کربلا ❤️ نوحه زمینه جانسوز #رقیه 💠 شبی که من جا موندم و وجودم و ماتم گرفت 😭 🎤🎤 حاج محمود کریمی @emame3vom
4_5866293974733423263.mp3
7.49M
#اربعین #کربلا #رقیه ❤️ نوحه واحد جانسوز حضرت رقیه 💠 دندان تو را شکسته دیدم 😭 💠 باز باران با ترانه 🎤🎤 حاج محمود کریمی @emame3vom
شعار امام زمان(عج) – محمد جواد شیرازی   عاقبت روزی ذبیح ذوالفقارت می شوم یا شکارم می کنی یا خود شکارت می شوم   افضل الاوقات من وقت به یادت بودن است لحظه ای که واقعا دلْ بی قرارت می شوم   بی پناه افتاده ام٬ آیا پناهم می دهی؟ مُستَجیر دست های مُستَجارت می شوم   واقعا شرمنده ام با نامه ی آلوده ام موجب این غصه های بی شمارت می شوم   بین نوکرها به این آواره هم جا می دهی بین نوکرها سگ ایل و تبارت می شوم   مبتلای تو شدن اصلا نمی آید به من با دعای مادرت زهرا دچارت می شوم   با ضمانت نامه از شاه خراسان، اربعین راهی کرب و بلا بهر زیارت می شوم   هر ستونی می روم یاد می کنم روضه خوان عمه ی ناقه سوارت می شوم   محمد جواد شیرازی
هر جا سخن از رقیه جان می آید صوت عرشیان می آید در مجلس این سه ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید @emame3vom . در محفل عشقتان ادب آوردم غم از دلتان برده طرب آوردم یادت نرود یک صلواتی بفرست تا نام رابه لب آوردم .
. دل روشنی های ... فرموده بود از نشانه های مومن، محبت ِ کودکان است که هم رقیق القلب اند و هم بی کبر اند و هم بی کینه؛ اصلا بچه ها همیشه دوست داشتنی اند... دختر بچه ها اما؛ دوست داشتنی تر اند! سه ساله هم که باشند و تازه زبان باز کنند؛ مدام توی این و آن خیمه گشت می زنند و زبان می ریزند و می برند و یک بغل وان یکاد ِ جمع می کنند! خلاصه کلّی هاشمی ِ غیرت اللّهی باید ساعت ها توی صف ِ انتظار بایستاند تا شاید چند لحظه ای هم که شده، توفیق ِ به آغوش کشیدن ِ دردانه ی و نوازش آبشار ِ گیسوان ِ حضرتش، رزق من حیث لایحتسبشان شود! این وسط اما سهمیه ی آغوش ِ بعضی ها محفوظ است تا خارج از نوبت های طولانی، خریدار ِ نازهای حضرت ِ شوند! برادرهای بزرگ خصوصا برادرهایی از جنس ِ ، مشتری همیشگی زبان ریختن های بانوی سه ساله اند و دلشان با هر داداش علی گفتن ِ حضرت ِ بانو قنچ می رود و مست ِ تماشای سیمای اش می شوند... جناب ِ عمو هم که تا بوده جذاب ترین و مردترین و عبّاس ترین ِ همبازی های بوده که هیبت ِ مردانه اش را هیچ چیز به اندازه ی در آغوش گرفتن ِ حضرت سه ساله تلطیف نمی کند و با هر گفتن ِ حضرت رقیه در حضور جناب ِ امام و حضرت ِ خواهر؛ سیمای اش گل می اندازد و سر ِ ادب ِ ابالفضلی اش را تا تماشای ارض ِ کربلا نزول اجلال می دهد... این وسط اما خوب فهمیده از وقتی به کربلا رسیده اند؛ جنس ِ بغل کردن های حسابی فرق کرده است... این روزها حضرت ِ سه ساله باران ِ چشم های بابا را زیاد می بیند و هر چقدر هم که زبان می ریزد برای خنداندن ِ بابا؛ امام بیش تر می بارد... رقیه اما شکایت ِ های بابا را فقط به علی می گوید و علی هم فقط گوش می کند و گاه گاهی لبخندی تحویل حضرت ِ سه ساله ای می دهد که خیلی دوست دارد نقش ِ ِ شش ماهه ها را بازی کند... خلاصه سه ساله، سه ســــــــــــال است از گل کمتر نشنیده و اگرچه شب های زیادی شب اند و تاریک؛ اما رقیه دلش مثل ِ همیشه روشن است... آخر اینجا پاسبان ِ خیام است و هست و هست و هست و علی هست و هست و عـ طـ شـ نیست... تا فردا اما؛ خدا بزرگ است...
شور_غُلام‌دولت‌عباسم‌علیه‌السلام(1).mp3
7.14M
شور #حضرت_عباس و #رقیه متن: غلام دولت عباسم.... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 غلام دولت عباسم/بیمه ی حضرت عباسم تا دنیا دنیا باشه میگم/به زیر منت عباسم لذت بندگیم عباسه/ تموم زندگیم عباسه بزرگ‌شدم میون روضش/رفیق بچگیم عباسه ذکر رو لب هامه ابالفضل آی دنیا آقامه ابالفضل بیخیال مردم عالم وقتی که باهامه ابالفضل وقتی تورو دارم و الله چه غم دار خیلی دوست دارم یا عباس ای مونس دردم دور تو میگردم میگم آقا هر دم یا عباس باب الحوائج یا ابالفضل 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 سایه روی سرم عباسه/امیر با کرم عباسه همیشه توی سختی ولله/امید مادرم عباسه بهم میگفت بگو یا عباس/همیشه با وضو یا عباس اگه غرق گناهم بودی/بهت میده آبرو یا عباس میشنوه صدامو ابالفضل میدونه دردامو ابالفضل روبه راه می کنه همیشه یک عمره کارهامو ابالفضل مشکل گشا هستی تو با وفا هستی ذکر شفا هستی یا عباس بی تو دل آشوبم با تو باشم خوبم ای یار محبوبم یا عباس باب الحوائج یا ابالفضل 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 لعنت به دشمن رقیه/دلخوشیه منه رقیه چه حس خوبی داره قلبم/فقط با بودن رقیه ذکر جنون ما رقیه س/ورد زبون ما رقیه س بشنوند این رو اهل دنیا/آروم جون ما رقیه س ای ثانی زهرا رقیه دختر ثارالله رقیه خیلی حساسه روی اسمت ساقیِ کربلا رقیه ای فاطمی سیرت ای زینبی خصلت ای اسوه ی عفت رقیه جانم فدای تو عالم گدای تو در سر هوای تو رقیه سیدتی یا رقیه
5. حضرت رقیه س.mp3
3.31M
#استاد_حیدرزاده #قسمت_پنجم #روضه_حضرت_رقیه ( سلام الله علیها ) بمیرم برا اون دختری که میدید مادرش رو میزنند ! هی پناه به برادرش می آورد ، یازهرا یازهرا .. به به عجب حال و اشکی داری ، تو همین اشک ها ، حاجت هایت رو از خدا بخواه .. امشب نام #رقیه برده شد ، نام سه ساله کربلا برده شد ، اگه مادرش زهرا رو سیلی زدند ، مادرش رو تازیانه زدند ، رقیه ی سه ساله را هم سیلی زدند ! تازیانه زدند .. دردِدل با سرِ پدر میگفت خون دل ازمژه روانه نداشت گفت بابا : من یتیم و شکسته دل بودم بابا تن من تاب تازیانه نداشت ! #محمد_جواد_غفورزاده (شفق) به به ، همه این مجلس باید ناله بشه ، نام این سه ساله اومد ، امشب مهمون این خانوم سه ساله شدیم ، یه نگاه به قد و بالای کوچولوش کنید ، نمیدونم دختر سه ساله داری یا نه ، تو خانوما اگه دختر سه ساله هست ، دخترت رو بلند کن روی پاش بایسته ، یه نگاه به قد و بالاش کن ، یه نگاه به صورت کوچولوش کن ، یه نگاه به این دست های کوچولوش کن ، یه نگاه به این پاهای کوچولوش کن ، من دو تا سئوال ازت میکنم : آخه این صورت نازنین طاقت #سیلی داره ؟ این پاهای نازنین رو #خار_مغیلان دویده ، پر آبله است ! بس که دویدم عقب قافله پای من از ره شده ، پرآبله خیلی ها حاجت دارند ، گرفتارند ، ان شاالله خدا قسمت کنه قبر خانم رقیه رو ، اونایی که الان ناامنی ایجاد کردند نابود کنه ، با هم برویم کنار قبر این خانم ، نمیدونم ، اونایی که رفتند دیدند ، اسباب بازی میارن ، عروسک میارن ! اتریش ، مرکز اسلامی وین
. در مکتب ما شاه حسین است وَ لاغیر بیراهه نـرو راه حسین است وَ لاغیر جز کرب وبلا منزل و مقصود نداریم این سِیْر الی الله حسین است ولاغیر هرکس به حرم وصل شده عرش نشین است شیرازه ی درگاه حسین است ولاغیر تو قبله نشین هستی و میعاد تو قبله دلبسته و دلخواه حسین است وَ لاغیر عرش است چنانْ فرش به زیر پَرِسلطان عالـــَم متوسّـل شده بر دخـترِ سلطان دُردانه ی ارباب کرم جلوه ی راز است طـــنّازترین ناز به درگاه نیاز است هرچند سه ساله ملکوتی و خدایی ست حالا نَه نتیجه که خدیجه به نماز است این فاطمه ساداتْ که آئینه ی زهراست مَلموس ترین کوثر دربار حجاز است در گریه ی او خطبه ی مولاست هویدا انگار علی آمده و قافیه ساز است آهی که رسید از سوی قنداق رقیه لرزانده چنان تیغ عمو پشت اُمیّه او آه کشید و بدن توطئه لرزید او آمد وعباس کمی فاطمه را دید ارباب پس از دیدن این جلوه ی محجوب یا فاطر و یافاطمه ای خوانده و بارید باران شد و بوسید گل روی رقیه این غنچه ی یاس حـرم فاطمه بوئید انگار شده قصه ای از فاطمه تصویر با دیدن او روضه تداعی شد و جوشید این کوثر دردانه ی ارباب شهید است صد شکر بَر وُ صورت این یاس سفید است یاس حرم الله کجا؟! طعنه کجا؟!وای دردانه کجا؟!نیمه شب و حادثه ها وای آغوش حسین و بغل عمه کــجا و … زنجیرکجا؟! سرزنش بی سروپا وای گلواژه ی شیرین شب و روز کجا و… این تشتْ کجا؟!روضه برای اسرا وای دق کردنِ در روضه ی ارباب چه زیباست چشم حرم الله به راه گل زهراست 🔸شاعر: ...................... خاک قدم رقیه باشی عشق است زیر علم رقیه باشی عشق است با مهدی صاحب الزمان از ره لطف یک شب حرم رقیه باشی عشق است هر جا سخن از رقیه جان می آید صوت صلوات عرشیان می آید در مجلس این سه ساله من معتقدم عطر خوش صاحب الزمان می آید امشب كرم رقیه را می بینیم خیر قدم رقیه را می بینیم این حرف تمام عاشقان است حسین پس كی حرم رقیه را می بینیم در محفل عشقتان ادب آوردم غم از دلتان برده طرب آوردم یادت نرود یک صلواتی بفرست تا نام رقیه را به لب آوردم : 🌸🍃 هنوز مستی شعبان ادامه خواهد داشت صدای پای به گوش می آید😍 صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين .
. و توسل به حضرت سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو این شبِ تاریک، ستاره مبهوته خواب می دیدم بازم، سرم رو بازوته تقصیر من نیست که، اشکم سرازیره یادِ تو می افتم، خواب از سرم میره کجای دنیا، اینطوری بابا، جوابِ اشک و میدن جلو چشایِ، عمه سرت رو، روی زمین کوبیدن کسی نمی پرسه، از حال و احوالش پروانه ای رو که، سوخته پر و بالش ممنون تو هستم، که اومدی پیشم غصه نخور بابا، خودم فدات میشم اهالیِ شام، به دخترِ تو، مگه امون می‌دادن تو کوچه بازار، هی با اشاره، منو نشون می دادن حسين... من و ببر بابا، دورِ تو مي گردم چشام نمي بينه، عمه رو گم كردم يادم ميره دردِ، پارگي گوشم وقتي سَرِ خونيت، باشه تو آغوشم يه نانجيبي اومد تو خيمه، گوشواره هامُ بُردش نديدي بابا، چه وحشيونه، خلخال پامُ بُردش اون بي حيايي كه، كشيده گيسومُ دستايِ سنگينش، شكسته اَبرومُ تا ديد عموم رفته، حرفايِ بد ميزد كارش فقط اين بود، به من لگد ميزد از ترس و وحشت، لُكنت گرفتم از وقتي رفتي رقيه ات سامون نداره * " يا أبتاه! مَن ذا الذي خَضَّبَكَ بدَمائك؟"بابا! محاسنت خوني شده"يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وَريدَك؟" بابا! رگ هايِ حنجرت رو كي بُريده؟...* خيلي غمت واسم، سخته و سنگينِ خولي رسيد ديدم، سرت تو خُرجينِ خسته شدم بابا، از زندگيم سيرم سه ساله ام اما، ببين چقدر پيرم كسي نفهميد، بينِ خرابه من چي كشيدم خسته شدم از اين همه دوري،ديگه بُريدم *ان شاءالله راه كربلا امسال باز باشه، بريم ازطرف بي بي، رو به رويِ شش گوشه سلام بديم...ياد كنيم شهدايِ مدافعِ حرم رو، ياد كنيم بچه هايي رو كه بابا ندارن...خيلي مراقبت كن تويِ مهموني ها، حضرت آيت الله مرعشي، تويِ يك مهموني بچه هاش رو صدا زد، گفت: بچه ها! اون بچه اي كه اونجا نشسته بابا نداره، خواستيد من رو صدا بزنيد، بابا نگيد، دلش ميگيره... يكي از مداحان اهلبيت تعريف ميكنه، ميگه: من رو دعوت كردن مراسم تقدير از رزمندگان مدافعِ حرم، ديدم همه ي رزمنده ها با لباسِ نظامي نشستن، دونه دونه بچه هاشون ميرن بالا با بابا، يه دختر بچه ميكروفن رو ميگيره شعر ميخونه، همه براش دست ميزنن بهش جايزه ميدن،يكي ديگه قرآن ميخونه بهش جايزه ميدن، يكي دعاي فرج ميخونه،نگام افتاد به يه دخترِ چهار پنج ساله ديدم چشماش كاسه ي خونِ، گفتم: عمو! تو چرا نميري شعر بخوني؟ گفت: من بابا ندارم، من بابام شهيد شده، اينا كه ميرن بالا شعر ميخونن به خاطر باباشون ميرن، گفت: عصباني شدم رفتم بالا ميكروفن رو گرفتم، اون دخترِ شهيد رو هم با خودم بردم، گفتم: اين بچه شهيده، كسي صداش نميزنه، ميكروفن رو گرفتم يه شعر خوند، نه تنها همه براش دست زدن، ديدم همه ي بچه هايي كه هديه گرفته بودن اومدن بالا گفتن: هديه ي ما مالِ تو... من بميرم برا رقيه، گفت: عمه! اين بچه ها كجا دارن ميرن، گفت: عمه اينا دارن ميرن خونه هاشون، گفت: عمه! مگه ما خونه نداريم... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۲👇
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ⤵️واحد سنگین حضرت علیه السلام و حضرت خاتون سلام الله علیها 💢بنداول ارباب و شاه سرجدا نِعمَ الاَمیری من گدا جَنتُ الاَعلا که میگن صَحن وسَرای کربلا بی نظیروماهه مُنیر مولائ و نِعمَ الاَمیر جان رقیه دخترت ازروکرم دستم بگیر نَزن زمین تورومو آقام آقام آقام ( بِخر تو آبرومو آقام آقام آقام) ۲ 📿 ارباب حسین ارباب حسین 📿 💢بنددوم بی بی رقـیه جـونـم فدای اشک چِـشمات پـای بِرهـنه رو خـاک دویـدی زَخمه پاهـات دخـترکـی تو صـحـرا همش میگفت بابایـی بــیـــا بــرس به دادم بابا جــونم کـجــایــی بابا ببیـــن کـه بـالم شـکــسته از غـَـمِ تـو (چجوری میشه سَر کرد با داغ و ماتمِ تـو)۲ 📿 باباحسین بابا حسین 📿 💢بندسوم نَبودی بابا خیلی کردن به ما اهانت نگاهِ بَد میکردن نامردای بی غیرت با دست بَسته بُردن ما رو تو کوچه بازار جونم به لب رسیده بس که دیدیم ما آزار حُرمَتِمون شِکست و به زَخمِمون نَمک خورد (خدا رو شکر ندیدی که دخترت کتک خورد)۲ 📿 بابا حسین بابا حسین 📿 ✍به قلم: شاعرین (خادم الحسین ع) (بهار) ( روضه نشین )
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️بود در شهر شام از حسین دختری.... 🔻حکایت دلنشین عنایت حضرت سلام الله علیها و شفای بیماران از زبان گرم استاد غلامرضا سازگار بدون واسطه از قول خود فرد شفا گیرنده
. ☑️ ماجرای نبش قبر حضرت بنت الحسین سلام الله علیها در سال ۱۲۴۲ دفن شدن حضرت رقیه سلام الله علیها با غل و زنجیرهای اسارت ملا محمدهاشم خراسانی حکایت نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب ‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه در سال ۱۲۸۰ هجری، را نقل می‌کند: جناب سيّد ابراهيم دمشقی كه نَسَبش به سيّد مرتضی علم‌الهدی منتهی می‌شد بعد از نبش قبر حضرت رقیه مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد! چون به هوش می‌‌آمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف می‌کرد. می‌گفت: بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی، چادر یا لباس سیاه پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم برمی‌خاست. ✍ اما شرح حکایت: قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علماء شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند. والی به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّی امر كرد كه غسل كنند و لباس‌های پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودی حرم مطهّر باز شد همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند. صلحاء و بزرگان در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچكس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند، ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌ الله عليها، ميان لحد و كفن صحیح و سالم است اما آب زيادی ميان لحد جمع شده است. سيّد ابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالای سر را برداشت ديدند سيّد افتاد، زير بغلش را گرفتند، هی می‌گفت: «ای وای بر من... وای بر من... به ما گفته بودند يزيد بن معاویه لعنة الله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولی اکنون فهميدم دروغ بوده، چون که دختر با پيراهن خودش دفن شده! من بدن را منتقل نمی‌كنم، می‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سيّد، بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد بر روی زانوی خود نهاد و سه روز بدين گونه بالای زانو خود نگهداشت و گريه می‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.۶ وقت نماز كه می‌شد سيّد بدن حضرت را بالای جايی پاكيزه می‌گذاشت. پس از فراغ از نماز بر می‌داشت و بر زانو می‌نهاد، کانال ارتباط‌باخدا تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. از معجزه آن حضرت اينكه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسری به او عطا فرمايد. دعای سيّد به اجابت رسيد و در سن پيری خداوند پسری به او لطف فرمود که نام او را "سيّدمصطفی" گذاشت. آنگاه والی واقعه را به سلطان عبدالحميد عثمانی نوشت، او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيدابراهيم واگذار کرد. اين قضيه در سال ۱۲۴۲ هجری شمسی رخ داده و در کتاب «معالی» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده در آخر اضافه کرده است: آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه‌ای بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكی بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادی ضربات مجروح بود. پس از در گذشت سيّدابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّدمصطفی و بعد از او به فرزندش سيّدعبّاس رسيد، فرزندان سيّدابراهيم دمشقی معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه" هستند. ✍ پی‌نوشت: 📓منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸ 📗اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦ 📕مقتل جامع مقدم، جلد۲، صفحه۲۰۸ 📘تراجم اعلام النساء، جلد۲، صفحه۱۰۳ .
. عاقبت روزی ذبیح ذوالفقارت می شوم یا شکارم می کنی یا خود شکارت می شوم افضل الاوقات من وقت به یادت بودن است لحظه ای که واقعا دلْ بی قرارت می شوم بی پناه افتاده ام٬ آیا پناهم می دهی؟ مُستَجیر دست های مُستَجارت می شوم واقعا شرمنده ام با نامه ی آلوده ام موجب این غصه های بی شمارت می شوم بین نوکرها به این آواره هم جا می دهی بین نوکرها سگ ایل و تبارت می شوم مبتلای تو شدن اصلا نمی آید به من با دعای مادرت زهرا دچارت می شوم با ضمانت نامه از شاه خراسان، راهی کرب و بلا بهر زیارت می شوم هر ستونی می روم یاد می کنم روضه خوان عمه ی ناقه سوارت می شوم. .
. سلام_الله_علیها 1⃣ محشر انگاری ریسه بندونه شیعه این روزا خیلی خندونه 🍀🍀 اظهرو الشمس تمام عالمینه آیئنه دارِ اباالفضل و حسینه کوثری که روی دستای حسینه چقدر شبیه مادر ِ حسینه 🌺🌺🌺 جلوهِ زهرا وو علی گلشنی از آل علی 💢💢💢 ریحانه یا رقیه ریحانه یا رقیه 💢💢💢💢 2⃣ این نوائی از قاصدک بوده جبرئیل گوید مبارک بوده 🍀🍀🍀🍀🍀 غنچه ای وا شده از گلشن طاها غرق شادی و شعف خونه ی مولا علی اکبرِ لیلا عیدی مو میده از قدوم خواهرش شده مصفّا 🌺🌺 ناجی ِ دنیای حسین خنده ی لبهای حسین 💢💢💢 ریحانه یا رقیه ریحانه یا رقیه 💢💢💢💢 3⃣ عالم بالا غرق سرورن ملکا مست میِ انگورن 🍀🍀🍀 میگه لالایی براش زینب کبری چقدر آرومه رو دوش سقا وقتی میخنده نگاش دل میبره وو بوسه بارون میشه از جانب مولا 🌺🌺🌺 تو سر از مریم ِ کبرایی تو نوه ی سید بطحایی 💢💢 ریحانه یا رقیه ریحانه یا رقیه 💢💢💢💢💢💢💢💢 اشعاروسبک 👇
1. ای نگارم.mp3
3.71M
( عجل الله تعالی فرجه ) بر درد تنهایی دچارم ای نگارم پایان ندارد انتظارم ای نگارم ... پاییزی ام ، هجران ، امانم را بریده برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم خواب مرا فکر وصال از من گرفته هر شب به یادت بی قرارم ای نگارم با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم منهای تو ، بی اعتبارم ای نگارم اگه حُرمتی داریم برای شماست ، اگه آبرویی داریم برای شماست ، همش ارزانی شماست ، همش لطف شماست ، منهای تو ، بی اعتبارم ، ای نگارم ... این آبرو ، این اشک ها این مِهرِ زهرا من هر چه دارم از تو دارم ، ای نگارم جلسه ، همه جوون هستند ، اما نگی حرف دل ما نیست ، نه ...خیلی زودتر ازاونی که فکر میکنی ، پیر میشی ... می ترسم از جان کَندنم ، پیشم میآیی ؟ در وقت سختِ احتضارم ای نگارم مثل همیشه آخر کارم ، خودم را دست می سپارم ای نگارم .
2. ای نگارم.mp3
4.94M
( عجل الله تعالی فرجه ) بر درد تنهایی دچارم ای نگارم پایان ندارد انتظارم ای نگارم ... پاییزی ام ، هجران ، امانم را بریده برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم خواب مرا فکر وصال از من گرفته هر شب به یادت بی قرارم ای نگارم آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم منهای تو ، بی اعتبارم ای نگارم این آبرو ، این اشک ها این مِهرِ زهرا من هر چه دارم از تو دارم ، ای نگارم می ترسم از جان کَندنم ، پیشم میآیی ؟ در وقت سختِ احتضارم ای نگارم مثل همیشه آخر کارم ، خودم را دست می سپارم ای نگارم کُنج خرابه ناله زد فخر دو عالَم بابا بیا امشب کنارم ای نگارم ... دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه کم سو شده چشمان تارم ای نگارم ... بر ما اسیرانِ زمین خورده نظر کن بالانشینِ نی سوارم ای نگارم ... .