eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦دارند در کرب و بلا.. و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دارند در کرب و بلا تعویضِ پرچم می ‌کنند دارند عالم را پُر از اندوه و ماتم می ‌کنند فرقی ندارد خوب و بد وقتی که در هم می ‌خرند این خانواده فکر هر آلوده را هم می ‌کنند *يكي از علما مي فرمود: امام حسين جنس بُنجُل رو هم مي خرند...* پاداش هر بانی در این وادی مضاعف می ‌شود هر دِرهمی که می دهد ، هفتاد دِرهم می ‌کنند صد مُرده را جان می دهد ،یک یا حسینِ سینه زن سینه زنانش کارِ صد عیسی بن مریم می ‌کنند رَختِ شه عریانِ شده ، از عرش آویزان شده *روايت داريم،شبِ اولِ مُحرم، حضرتِ حق، لباسِ خونينِ امام حسين رو به عرش آويزان ميكنه...* رَختِ شه عریانِ شده ، از عرش آویزان شده جن و مَلَک گریان شده ، روضه مجسم می ‌کنند نَظمِ زمین و آسمان یکدفعه بر هم می ‌خورد تا جسمِ شاه کربلا را نامنظم می‌ کنند *چيكار كردن خواهرت هم تو رو نشناخت آقا؟...* نامردها با حوصله، یک بی کس و بی یار را تنها برای دِرهمی دارند دَر هم می ‌کنند ده تا سوار از یک طرف ، یک ساربان از یک طرف دارند تکه تکه عضو از پیکرش کم می کنند *هر كسي يك گوشه رو بُرد"السلامُ عَلَي الحُسين، السلامُ عَلَيكَ يا اَباعبدالله" شب دوم مُحرمِ، كاروانِ امام حسين رسيد كربلا، زياد شنيديد يه نفر اومد زمين رو معرفي كرد: آقا! اينجا كربلا هم نام داره...ابي عبدالله يه دو جمله روضه مكشوف خوند، فرمود: "هاهُنا وَاللّهِ هَتْکُ حَریمِنا" اينجا حُرمت ما رو زيرِ پا ميذارن"وَ هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا"... رُباب!رُباب!،رُباب!...اول كه نيزه هارو ديدن، بچه ها فكر كردن نخلستونِ، عمه داريم مي رسيم، الان ميآن استقبالِ ما...* پريشون و خسته ام،پُر از اضطرابم بيا و نگاه كن، به حالِ خرابم بذار بيشتر از قبل، چشات رو ببينم الهي كه هيچ وقت، غمت رو نبينم هوايِ دلامون، زمستونيِ چرا چشمِ تو، خيس و بارونيِ برايِ خوش آمد، يه لشكر رسيد آخه اين چه جور، رسمِ مهمونيِ شنيدم كه كوفه، پُر از نيزه دارِ برا اينه داداش، دلم بي قرارِ چه كابوسِ تلخي، بازم پيشِ رومِ چه بغضِ عجيبي، ميونِ گلومِ نگو بي تو بايد بمونم داداش نگاه كن به بارونِ چشمِ تَرَم نگو يه روزي با حالِ خراب از اينجا تا گودال بايد برم بگو شيبِ گودال، اصلاً كجاست؟ كه از هولِ غارت زمين مي خورن نگو كه رگايِ داداشِ منُ با يه خنجر كهنه، كج مي بُرن *آره امروز كاروان رسيد كربلا، با چه احترام و عزتي مخدّرات رو پياده كردن، حضرتِ عباس زانو گذاشت، خواهرم پياده شو، پا رويِ زانويِ من بذار، علي اكبر يه طرف، قاسم يه طرف، نامحرم نباشه، خانوم پياده بشه... خواهرا از خدا بخواهيد، سايه مَردت هميشه بالا سرت باشه، اگه سايه ي مَردت بالا سرت باشه، كسي به خودش اجازه ي بي ادبي نميده، لذا زينب تا سايه ي مرد بالا سرش بود كسي بهش نگاهِ چپ نكرد، كسي بي ادبي نكرد، آي حسيني ها! من اشاره به عاشورا نميكنم، چهل رو ميرم جلوتر، كاروان از كوفه و شام برگشت كربلا، اومد زينب كنارِ قبرِ حسين، گفت: داداش! مستحبِ، وقتي كنارِ يه قبري ميري آب بريزي، داداش! چطور آب رو قبرت بريزم، الهي خواهرت بميره، يادم مياد از لبايِ خشكت، داداش!يه چيزي بهت بگم، حيف كه نامحرما دارن مي بينن، اگه نامحرما نبودن لباسم رو بالا ميزدم كبودي و زخم هاي تنم رو ببيني، كنايه از اينكه همه ي كاروان همين وضع رو دارن... عزيزِ دلم يه مسافرت ميخواي بري، بچه ي كسي رو همراه خودن نبر،اگه اتفاقي براش بيوفته، رويِ برگشتن نداري،گفت: داداش! يه امانت پيشِ من داشتي، داداش! براش كم نذاشتم،اما دستِ خالي برگشتم، اگه اون شب سَرِ تو رو نياوُرده بودن، من سالم مي آوردمش...ديدن خانم از سَرِ قبر بلند شد، كجا ميري؟ گفت: عباس مادرش كربلا نيست، عباس گريه كن نداره...اي حسين... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•من مثل قطره ام... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج مجتبی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● " اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه" "اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" من مثل قطره ام و تو مثل دريا، مگه نه؟ بايد اين قطره كنه دريا رو پيدا، مگه نه؟ تويِ خواب، خودت بهم گفتي خيلي زود ميآي قول دادي كه من و مي بري از اينجا، مگه نه؟ به جايِ عروسك اين بار، برا من عصا بيار دخترِ شامي ميگه: افتادم از پا، مگه نه؟ اينجا بازارش مثلِ كوچه هايِ مدينه بود صورتم درست شده شبيه زهرا، مگه نه؟ جونِ بابا بگو دل تنگي هامُ چيكار كنم؟ جونِ من بگو من و دوست داري يا، مگه نه؟ رويِ نيزه فهميدم چرا عمو چشماشُ بست قصه ي گوشواره امُ گفتي به سقا، مگه نه؟ داداشم با پيرهنم ميخواد من و كفن كنه ديگه وقتِ رفتم رسيده بابا، مگه نه؟ *مگه ميشه دختر بابارو نشناسه، روپوش رو از رويِ تشت زد كنار، بابارو نشناخت...چي شد بابارو نشناخت؟ اول اينكه اين سر زياد چوب خورده بود، هم عُبيدالله بن زياد زده بود و هم يزيد، شايد توي چشم زياد ضربه زدن، وقتي چشم صدمه ببينه قيافه عوض ميشه، دليلِ دوم: اين سر يه شب تا صبح تويِ تنور بوده، خاكستر با خون قاطي شده،دليل سوم: هر منزلي كه استراحت مي كردن، سر رو از نيزه در مي آوُردن، داخل يه صندوقچه ميذاشتن، چهل منزل توقف كردن، يعني چهل بار اين سر رو در آوُردن روزِ بعد دوباره به نيزه زدن، شايد ميخواستن سر رو به نيزه بزنن، جايِ قبل بند نميشد يه جايِ جديد مي زدند...تو بابايِ مني؟ بابايِ من خيلي خوشكل بود...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۱👇
. و توسل به حضرت سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو این شبِ تاریک، ستاره مبهوته خواب می دیدم بازم، سرم رو بازوته تقصیر من نیست که، اشکم سرازیره یادِ تو می افتم، خواب از سرم میره کجای دنیا، اینطوری بابا، جوابِ اشک و میدن جلو چشایِ، عمه سرت رو، روی زمین کوبیدن کسی نمی پرسه، از حال و احوالش پروانه ای رو که، سوخته پر و بالش ممنون تو هستم، که اومدی پیشم غصه نخور بابا، خودم فدات میشم اهالیِ شام، به دخترِ تو، مگه امون می‌دادن تو کوچه بازار، هی با اشاره، منو نشون می دادن حسين... من و ببر بابا، دورِ تو مي گردم چشام نمي بينه، عمه رو گم كردم يادم ميره دردِ، پارگي گوشم وقتي سَرِ خونيت، باشه تو آغوشم يه نانجيبي اومد تو خيمه، گوشواره هامُ بُردش نديدي بابا، چه وحشيونه، خلخال پامُ بُردش اون بي حيايي كه، كشيده گيسومُ دستايِ سنگينش، شكسته اَبرومُ تا ديد عموم رفته، حرفايِ بد ميزد كارش فقط اين بود، به من لگد ميزد از ترس و وحشت، لُكنت گرفتم از وقتي رفتي رقيه ات سامون نداره * " يا أبتاه! مَن ذا الذي خَضَّبَكَ بدَمائك؟"بابا! محاسنت خوني شده"يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وَريدَك؟" بابا! رگ هايِ حنجرت رو كي بُريده؟...* خيلي غمت واسم، سخته و سنگينِ خولي رسيد ديدم، سرت تو خُرجينِ خسته شدم بابا، از زندگيم سيرم سه ساله ام اما، ببين چقدر پيرم كسي نفهميد، بينِ خرابه من چي كشيدم خسته شدم از اين همه دوري،ديگه بُريدم *ان شاءالله راه كربلا امسال باز باشه، بريم ازطرف بي بي، رو به رويِ شش گوشه سلام بديم...ياد كنيم شهدايِ مدافعِ حرم رو، ياد كنيم بچه هايي رو كه بابا ندارن...خيلي مراقبت كن تويِ مهموني ها، حضرت آيت الله مرعشي، تويِ يك مهموني بچه هاش رو صدا زد، گفت: بچه ها! اون بچه اي كه اونجا نشسته بابا نداره، خواستيد من رو صدا بزنيد، بابا نگيد، دلش ميگيره... يكي از مداحان اهلبيت تعريف ميكنه، ميگه: من رو دعوت كردن مراسم تقدير از رزمندگان مدافعِ حرم، ديدم همه ي رزمنده ها با لباسِ نظامي نشستن، دونه دونه بچه هاشون ميرن بالا با بابا، يه دختر بچه ميكروفن رو ميگيره شعر ميخونه، همه براش دست ميزنن بهش جايزه ميدن،يكي ديگه قرآن ميخونه بهش جايزه ميدن، يكي دعاي فرج ميخونه،نگام افتاد به يه دخترِ چهار پنج ساله ديدم چشماش كاسه ي خونِ، گفتم: عمو! تو چرا نميري شعر بخوني؟ گفت: من بابا ندارم، من بابام شهيد شده، اينا كه ميرن بالا شعر ميخونن به خاطر باباشون ميرن، گفت: عصباني شدم رفتم بالا ميكروفن رو گرفتم، اون دخترِ شهيد رو هم با خودم بردم، گفتم: اين بچه شهيده، كسي صداش نميزنه، ميكروفن رو گرفتم يه شعر خوند، نه تنها همه براش دست زدن، ديدم همه ي بچه هايي كه هديه گرفته بودن اومدن بالا گفتن: هديه ي ما مالِ تو... من بميرم برا رقيه، گفت: عمه! اين بچه ها كجا دارن ميرن، گفت: عمه اينا دارن ميرن خونه هاشون، گفت: عمه! مگه ما خونه نداريم... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۲👇
امام حسین ع
. اگر سنگِ مسی را کوه زر کردم ضرر کردم اگر اینگونه خود را معتبر کردم ضرر کردم من از "اِلّا جمیلا"
. |⇦•اگر سنگِ مسی را ... روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اگر سنگِ مسی را کوه زر کردم ضرر کردم اگر اینگونه خود را معتبر کردم ضرر کردم منم آن تآجرِ یوسف فروشی که، نفهمیدم در این بازار سودی هم اگر کردم ضرر کردم من از “اِلّا جمیلا” یی که زینب گفت، دانستم به غیر از پرچمت هر جا نظر کردم ضرر کردم مرا جز بی قراری در هوای تو ، قراری نیست بجز خاک تو هر خاکی به سر کردم ، ضرر کردم "لَفی خُسری" که حق گفته، بُوَد توصیفِ حال من که یک لحظه بدونِ روضه سر کردم ضرر کردم به غیر از خاطراتِ راهِ تو ، وِرد زبانم نیست به غیر از کربلا ، هر جا سفر کردم ضرر کردم نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند یادم رفت بجز نام تو هر نامی ز بر کردم ضرر کردم :عمران بهروج *حضرت آیت الله نخودکیِ اصفهانی از دنیا رفت، خوابش رو دیدن، گفتن چه خبر؟ گفت: وقتی همه رفتن، نکیر و منکر اومدن ازم سئوال کنن، گفتن: "مَن رَبُّک؟"گفتم: "الله جَلَّ جَلاله" دوباره پرسید:"مَن نَبیُّک؟مَن کِتابُک مَن دینُک"جوابشون رو دادم"مَن اِمامُک" گفتم:علی، گفت: خوب بعدی، گفتم:امام حسن، گفت: بعدی، گفتم: امام حسین، میگه: تا گفتم امام حسین، گریه ام گرفت، رو کرد به اون یکی گفت: ولش کن، حسابش با امام حسینِ... آقا! حسابِ منم خوت بردار، یادتِ شیطنت می کردی، میگفتن:بابات بیاد مدرسه، می گفتیم: من رو کتک بزن من جلو بابام خجالت میکشم، یه روزی بشه بگن اربابت بیاد، آقا من سرم رو میندازم پایین میرم طرفِ جهنم، من از خجالتِ گناهام تو چشمِ اربابم نمی تونم نگاه کنم... امشب شبِ حضرتِ زینبِ، شیخِ سامرایی تعریف کرده بود برا حضرتِ آیت الله سیبِویه، گفته بود من امام زمان رو سامرا دیدم، آقا فرمودن، شیخِ سامرایی! به شیعیان ما بگید برا من دعا کنن، گفتم:آقاجان! همه شما رو دعا میکنن، فرمود: بهشون بگو: خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدن، وقتی خدا رو به حضرت زینب قسم بدی دستِ رَد نمیزنه...* زینب زینب زینب کنزِ حیا زینب، جانِ وفا زینب زینب زینب زینب درد آشینا زینب، غرقِ بلا زینب *سوریه که بری، وقتی وارد حرم حضرت رقیه سلام الله علیها میشی، دیگه زانوهات توان نداره، اشکات بی اختیار میاد، اما وقتی میری وارد حرم حضرت زینب میشی، مبهوت میشی، میگی: برا کدوم روضه هات گریه کنم؟زینب که بچه بود، چادر نمازِ مادرش رو سر می کرد، از چهار پنج سالگی بی مادر شد، مادرِ خونه شد...* زینب زینب زینب درد آشینا زینب، غرقِ بلا زینب *کنارِ بستر باباش امیرالمؤمنین بوده، زینب زینب زینب، کنار داداش حسنش، کربلا، گودی قتلگاه بوده، زینب زینب زینب،اسارت رفته، خرابه ی شام بوده، کوفه بود، زینب زینب زینب، بدترینش رو بگم؟کاخِ یزید، زینب زینب زینب، رقاصه ها دارن میرقصن، نوازنده ها دارن مینوازن، دخترِ علی رو وارد کردن.... دوتا پسر داره خانوم زینب، وقتی خبر شهادت علی اکبر رسید، خبر شهادت حضرت قاسم رسید، بچه هاش رو آماده کرد، بچه ها دیگه نوبتِ شماست،دایی خیلی تنها شده... مادرِ شهید کشوری تو خاطراتش میگه خودم موهایِ بچه ام رو شونه زدم، خودم سُرمه کشیدم، گفتم برو، تو رو میسپرم به امام حسین... زینب بچه ها رو آماده کرد ولی خودش نرفت، از گوشه ی خیمه نگاه کرد، دید بچه ها رفتن برگشتن، گفتن: دایی به ما اجازه نمیده، فرمود: ناراحت نباشید،خودم می دونم چیکار کنم، چادر سر کرد حرکت کرد رفت...* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۱👇
. |⇦•نیوفته تو چشمات... روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نیوفته تو چشمات، نگاهِ حزینم بمیرم ولی بی کَسیت رو نبینم اگه اِرباً اِربا شده اکبرِ تو هنوز دو فدایی داره خواهرِ تو گرفتارِ سر نیزه ها دیدمت گرفتم تو آغوش و بوسیدمت اگه هدیه هایِ من و رد کنی به پهلو شکسته قسم میدمت حسین جان،حسین جان حسین جان،حسین میرن تا به صحرا، بشن فرشِ راهت نیوفته به گودال، یه وقتی نگاهت میرن تا ببندن، چشِ کوفیارو میرن تا نبینه، کسی دخترارو میرن تا نبینن، رو دستم طناب من و دلِ شکسته تویِ اضطراب میرن تا نبینن من و با سَرِت میارن تو بازار و بزمِ شراب *دو تا بچه هایِ حضرت زینب شهید شدن، امام حسین دوتا بچه ها رو آوُرد تو خیمه، اما زینب بیرون نیومد، بعداً که برگشتن مدینه، شوهرش حضرت عبدالله سئوال کرد: خانوم! شنیدم وقتی جنازه ی بچه هامون رو آوُردن بیرون نیومدی، چی شده بود، بچه هام چیزی گفتن؟ نه عبدالله! نمک به زخم دلم نزن، عبدالله! نگاه کردم دیدم آقام داره خجالت میکشه، گفتم: اگه چشمش به چشمِ من بیوفته، نخواستم امامم خجالت بکشه...* دیدی میوه هایِ دلم رو بُریدن دیدی جسم شون رو، به نیزه کشیدن دیدی زیرِ آفتاب، همه جسمشون سوخت تن هاشون رو نامرد، با نیزه بهم دوخت چشام سیلِ اشکِ، دلم غرقِ خون میدونی برام سختِ داغِ جَوُون دیدی که چه جوری زیرِ دست و پا بهارِ من و نیزه کرده خزون *زینبی که برا بچه های خودش از خیمه بیرون نیومد، اما تا صدا ناله ی امام حسین بلند شد: " وَلَدی علی!علی!علی!" آخه میگن: امام حسین تو کربلا یه جا خیلی داد زد، اونم کنارِ بدنِ علی اکبر بود، هی صدا میزد:" وَلَدی! وَلَدی!..." همین زینبی که برا بچه هاش بیرون نیومده بود، دیدن داره سینه زنون میاد، هی میگه: وای برادرم، وای علی اکبرِ حسینم، وای عزیزِ برادرم...اینجا زینب خودش رو رسوند حسین رو نجات داد،علما میگن: اگه زینب نبود، شاید حسین همون جا جون میداد، یه جایِ دیگه هم زینب خیلی کمک داد، دید حسین صورت رو کفِ پایِ مادر گذاشته، آخه پسر برا مادر میمیره... یکی از علما میگه: یک جوانی اومد به من گفت: چرا شما هیئتی ها اینقدر گریه می کنید، گفتم: بشین برات یه قصه بگم، پیغمبرِ ما یه دختر داشت، این دختر باردار بود، تو کوچه میرفت، جلوش رو گرفتن،جلو چشم بچه اش سیلی به صورتش زدن، که امام صادق میگه: گوشواره تو گوشِ مادرِ ما زهرا شکست، میگه: دیدم این جوان داره گریه میکنه، گفتم: دیدی؟ دیگه به من نگو گریه نکن... ــــــــــــــــــ ۲👇
. |⇦•از چشم،‌ گریه ماند... روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلاماجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ" "اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن" از چشم،‌ گریه مانَد و از گریه عزتش از جام، باده مانَد و از باده لذتش فرمود اما‌مِ صادقِ ما، روضه جنت است دنیا جهنم است، برو سمت جنتش ما را حسین، بهر خودش انتخاب کرد *دنیا حساب و کتاب داره، دستِ خودت نبوده بیایی روضه، یه مهمونی تو خونه ات بخوای بدی حساب میکنی کی بیاد،چه کسی نیاد، مگه میشه این روضه ها بی حساب و کتاب باشه...* ما را حسین، بهر خودش انتخاب کرد اینجا کسی نیامده، اِلا به دعوتش عرفانِ ناب چیست؟همین گریه بر حسین صدسال فیض ریخته در نیم ساعتش *چندتا جوان اومدن محضرِ آیت الله مرعشی نجفی، گفتن: آقا! مارو موعظه کنید، فرمود: الگویِ شما باشه حضرت آیت الله مجتهدیِ تهرانی، ببینید اون چیکار میکنه، هر کار میکنه شما هم انجام بدید، اومدن محضر آیت الله مجتهدی گفتن: حاج آقا مارو نصیحت کنید، فرمود: من هرچه دارم از گریه ی بر امام حسین دارم، من هر چه دارم از سینه زنی دارم...* تا زنده ای به هرنفسی یا حسین‌بگو فردا میان قبر تو هستی و حسرتش *تویِ قبر هی التماس می کنید که یه مُحرم به من فرصت بدید فایده نداره، یه بارِ دیگه من برم کربلا، ندا نمیرسه به هیچ وجه، چهل سال، سی سال وقت داشتی...* صدبار قهر کردم و دنبالم آمده ماندم دگر چکار کنم از خجالتش آنکس که کار کرد برایِ عزایِ او حتی عبادت است،دَمِ استراحتش خونِ حسین، قاطیِ کرببلا شده صد مرده زنده میشود از بویِ تربتش *گفت: حاج آقا!مگه تربت نمیگن جایی است که خونِ اباعبدالله ریخته شده؟گفت:آره درسته، گفت: پس چرا به تمام خاکِ کربلا میگن: تربتِ کربلا؟ گفت: اون ده تا اسبی که اومدن، خونِ اربابِ مارو فرسنگ ها بُردن...* جان داشت و به خیمه او حمله ور شدند فَابكِ عَلَي الحُسَين شکستند حرمتش * اربابِ ما دست گرفت به نیزه بلند شد، گفت: من هنوز زنده ام...امام زمان اینجوری سلام میده:" أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُه" سلام به اون آقایی که حرمتش رو شکستن... امشب شبِ عبدالله بن الحسنِ، اونایی که بچه یتیم بزرگ میکنن می فهمن، بچه ای که بابا نداره امیدش به عموشِ، عبدالله زیرِ سایه ی عمو بزرگ شده، عبدالله از همه بیشتر شاهد بود که حُرمت امام حسین شکسته شد، تویِ شهدایِ کربلا تنها شهیدی است که زمین خوردنِ ارباب رو دید، باباش هم همین جور، شاهدِ زمین خوردنِ مادر بود... ابی عبدالله دستِ این بچه رو گرفت، داد دستِ حضرتِ زینب، فرمود: این امانتِ برادرمِ، اما عبدالله دستش رو از دست عمه جانش کشید، خودش رو رسوند کنارِ ابی عبدالله تویِ گودیِ قتلگاه،روضه ی عبدالله روضه ی مقتلِ، اومد کنارِ عمو، گفت: عمو!:* 👇
. شلوغیِ گودال... روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلاماجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● شلوغیِ گودال، کرده پریشونم نگو نیام پیشت، عمو نمی تونم الان که دارم این، صحنه رو می بینم انگار که پاهاش رو، گذاشته رو سینم دیدنِ اشک و گریه ی عمه، برام عذاب و رنجِ برات بمیرم، چرا موهاتُ، گرفته تویِ پنجه کی قبلِ من اینجا، بالا سرت بوده محاسنِ خاکیت، چرا خون آلوده برایِ یک بوسه، رو بدنت جا نیست خوب شد عمو جونم، رقیه اینجا نیست بال و پرت کو؟ برگ و برت کو؟ هر چی که داشتی بردن دیدم یه لشکر، ریخته سَرِ تو غریب گیر آوُردن نفس بکش تا که، نفس بگیرم من گلوت چرا زخمِ، برات بمیرم من رحمی تویِ قلبِ، این قومِ ظالم نیست رو بدنِ پاکِت، یه جایِ سالم نیست * تو بغلِ عمو افتاده، دستش همه جدا شده...* صدات گرفته، از بس تو گودال فریاد زدی وای مادر تا نیزه رو زد، به عمقِ پهلوت تو داد زدی وای مادر *دیدن صدایِ یه ناله میاد، هی میگه:"یا بُنَّیَ!" حسینِ من" بُنَیَّ قتلوک ، ذَبَحوک ، و مِن الماء مَنَعوک”...عبدالله تنها شهیدی بود زمین خوردنِ عمورو دید، باباش هم تنها کسی بود که زمین خوردنِ مادر رو دید، آخه بهش می گفتن:حسن جان! تو پسرِ بزرگِ این خانواده ای، تو باید بقیه رو آروم کنی، خودت بیشتر از همه گریه می کنی، می گفت: اون صحنه ای که من دیدم بقیه ندیدن..* مَردَکِ پست که عُمری نَمَکِ حیدر خورد نعره زد بر سر مادر، به غرورم برخورد ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد *حسن،حسن....* 👇
‍ . ویژۀ سالروز به امامت رسیدن حضرت بقیة الله روحی له الفدا و به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● یتیمی که بابا نداره غریبِ روزگاره یتینی که مادر نداره نداره راه چاره ولی یتیم تر از اون یتیم جوون شیعه است که از قدیم محرومِ از دیدن امامش دلش پُر از آه و حسرتِ دلتنگ روز زیارتِ دلتنگ اون لحظه ی سلامِ قالَ الاِمامُ العسکری ای شیعه ی اِثنا عشری تو غریب تر از یتیمی که نداره یار و یاوری نَحْنُ الاَیتام مَحرومونَ مِنَ الاِمٰام... درسته شیعه غریبه غریبتره امامش پُر از غم و درده اما چی بوده التیامش هزار ساله چشم به راهِ تا سیصد و سیزده نفر برا یاری بیان پایِ رکابش تا کِی آقامون غریب باشه هَل مِن مُعین رویِ لبهاشه ولی کسی نیست بده جوابش تو این مسیرِ نوکری ای شیعه‌ی اِثنا عشری روزایِ تو باید بشه با اطاعتِ مولا سپری نَحْنُ الاَیتام مَحرومونَ مِنَ الاِمٰام... تو سختیای این زمونه امیدِ نا امیداست میاد اونی که تو رکابش یه لشکر از شهیداست دوای حالِ خرابمون غریبی بی حسابمون به دادمون می رسه خدایا میاد اونی که امام ماست پناه ما دلشکسته هاست میاد به حقِ دعای زهرا یارب! به حقِّ العَسکری بسه دیگه این در به دری اگه آقای ما برسه نمی مونه از غم اثری نَحْنُ الاَیتام مَحرومونَ مِنَ الاِمٰام... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•جونِ جونمه مادر .. ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر _ حاج مجتبی رمضانی •ೋ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مادر یه بهاره همتایی نداره مادر همیشه هوایِ بچه هاشو داره عشق داره همیشه، مهرِ ابدیشه عمری که با مادر بشه طی حساب نمیشه هر دردی داری نوکری کن برای مادر آروم میکنه درد تو رو صدایِ مادر فرموده نبی میره تا عرش دعای مادر جونِ جونمه مادر ، مهربونمه مادر .. نور خونمه مادر .. نور خونمه مادر .. با عشق روزُ شب کن همیشه ادب کن هرچی که میخوای به حق مادرت طلب کن از سختی گذر کن هی رفع خطر کن با نوکری واسه مادرت، عمرتُ سر کن تو مهربونی هیچ کی مثه مادر نباشه هرچی که داری از صدقه سر دعاشه فرموده نبی بهشت به زیر قدماشه روح اطلسی داره مقام وسیع داره قربونش برم به چه نفسی داره ذات اقدسی داره جونِ جونمه مادر ، مهربونمه مادر .. نور خونمه مادر .. نور خونمه مادر .. مادر یعنی دنیا دست بوسشم هرجا از شیرشِ که شدیم همه نوکر زهرا زهراست که مرامش دل رو زده نامش وقتی مادرم کنیزشه‌ منم غلامش روزی میرسه هرکسی یک جوری اسیره زهرا میاد و دستای نوکر رو میگیره فرموده خودش بدون ما بهشت نمیره کارش جود و تکریمه با لطفش شدم بیمه حسینش همه دنیا و همه چیمه تمومیه هستیمه جونِ جونمه مادر ، مهربونمه مادر .. نور خونمه مادر .. نور خونمه مادر .. 👇
. |⇦• سلام ای ماه را جانان.. و توسل ویژۀ ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و به نفس حاج مجتبی رمضانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام ای ماه را جانان؛ سلام ای شاه را نائب سلام ای درد را درمان؛ سلام ای قلب را صاحب به مدحت کاری از دست غزل که برنمی‌آید چگونه وصف تو گویند شاعرها در این قالب تو قرآن حسینی که خدا تقدیم او کرده که در هر سوره نه؛ هر آیه داری سجده‌ای واجب ملائک در دلِ هفت‌آسمان تنها تو را دیدند فراوانند انجم؛ کیست غیر از روی تو ثاقب؟ گمانم صبح میلاد تو ای پیغمبر ثانی کسی ناقوس نشنیده؛ اذان می‌گفته هر راهب هنر زیباتر است آن‌گاه که خرج علی گردد بخوان مداح؛ بسم‌اله؛ بگو شاعر؛ بزن مطرب الا ای جارچی‌ها طبل بردارید که آمد علی ‌بن ‌حسین ‌بن‌ علی ‌بن ‌ابی‌طالب چه جذابیتی داری که عباس از طلوع صبح به روی ماه تو مانده‌ست خیره تا دم مغرب تو از راه آمدی تا پشت حق باشی و حق با تو که از امروز می‌لرزد به خود هر ظالمِ غاصب میان معرکه شانه به شانه با اباالفضلی کدام ابله گمان کرده که بر این دو شود غالب تو برمی‌گردی ای شیرِ جوانان بنی‌هاشم تو رجعت می‌کنی با آن امام حاضرِ غائب شاعر: حمید رمی✍ ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
‍ . علیه السلام به نفسِ حاج مجتبی رمضانی ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ از مدینه اومده پیغمبر ازنجف اومده آقام حیدر حُسنِ یوسف بیاریید طبق طبق براشَهزاده علی اکبر حسین حیرونه رُخِ زیباشه میگه به لیلا اسمش علی باشه سراسر نور و پر از احساسِ مگه شوخیه آخه عموش عباسِ « گل لیلا علی اکبر » علی اکبر چقدر آقایی سید کُلِ جوانایی چِقَدر اسم علی بهت میاد تو علیِ ارشدِ بابایی چقدر رعنایی بلند بالایی یه تیرو سه نشون حسن ،حسین، زهرایی آروم جونِ حسینی ، اکبر اذان گویِ بین الحرمینی ، اکبر « گل لیلا علی اکبر » قربونِ تیغ نگات علی اکبر کُشتی ما رو با نگات علی اکبر بیا دریاب جوونا مونو جوونیِ من فدات علی اکبر جوونِ لیلا برات میمیرم امشب از بابات یه کربلا میگیرم ارادت از من کرامت با تو شبای جمعه اسم زیارت با تو « گل لیلا علی اکبر » ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 👇
. |⇦•شده دل مجنون .. و توسل ویژۀ و سلام الله علیها به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── شده دل مجنون، خدا داده یه فرشته، به نجمه خاتون برا این دختر، سر سجادۀ شکره، موسی ابن جعفر جانم جانم .. فصل زمستون دلا بهار شد باغ خزونِ همه لاله زار شد بخت خوشی نصیب روزگار شد رسیده یس قرآن باشه برای ما روح و ریحان باشه عزیز شاه خراسان باشه قراره بانوی ایران باشه مولاتی یا حضرت معصومه .. دل من پر زد، عاشقونه باز دوباره، تا قم و مشهد به تو مدیونم، میدونم نمیشه بی تو، زنده بمونم جانم جانم .. تموم دردا رو دوا تویی تو کریمۀ آل عبا تویی تو همشیرۀ امام رضا تویی تو دوباره رحمت داره میباره توی کویر دل آواره چشای عاشقی که بیداره دخیلش و بسته به گهواره مولاتی یا حضرت معصومه .. میزنم جارو، با چشام صحن و سراتُ، حضرت بانو دل آواره، مگه غیر از حرم تو، جایی رو داره؟! جانم جانم .. تو حرمت دلم میشه هوایی وقتی که خواهر امام رضایی یعنی توام بانی کربلایی شبیه خونۀ روی آبم کریمۀ اهل بیت دریابم خدا می دونه خیلی بیتابم برای کربلای اربابم مولاتی یا حضرت معصومه .. شاعران : محمد جواد صادقی یوسف زندیه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•امسال دو تا سرور داره... زیبا ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه _ حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── امسال دو تا سرور داره  دو عید و دو جشن و دو شور داره  امسال سراسرش امیده  دل هم طلب ظهور داره  حالا بگو تو یکصدا با اهل آسمون آقای ما بیا  همه فرشته ها که میخونن تو هم بخون آقای ما بیا  دل دیوونه کن بگو با لهجه ی جنوب آقای ما بیا  دلتو بشکن بگو به صاحب الزمون آقای ما بیا  باد صبا بگو با ابرها  بارون بگو تو گوش دریا  بگه به دلبر ما که بیا مولا  یابن الحسن بیا... خورشید سر قرار اومد بارون توی سبزه زار اومد با اومدن‌گل نرگس دنیا میبینه بهار اومد بگو صدا قدم های بهارو‌ میشنوی آره که میشنوم صدای این دلای بی قرار و‌ میشنوی آره که میشنوم صدا میگه روزای آخر جداییِ آره که میشنوی نفس بی قرار ذالفقارو‌میشنوی آره که میشنوم نزدیکه دیگه دلدارما داره درست میشه کارما دیگه داره میاد از راه بهارما یابن الحسن بیا ... چشماش برکات عید داره دنیا به نگاش امید داره از راه میرسه نگاری که تیغ مژهاش شهید داره کیه اونیکه چشم شیعه چش به راهشه پسر فاطمه است آسمونم هلاک روی ماهشه؟ پسر فاطمه است کیه که لشگر شهیدا تو سپاهشه؟ پسر فاطمه است تسلیمشه تموم دنیا با تیغ ذوالفقار مولا همه دنیا رو‌میگیره با یا زهرا یابن الحسن بیا ... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦• محمد را دوست دارم... ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی مصطفی صلوات الله علیه و آله به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── مرامش را، کلامش را دوست دارم محمد را دوست دارم قیامش را، پیامش را دوست دارم محمد را دوست دارم دوست دارم، از عشق او خبر کنم همه دنیا رو و روشنی بدم همه دلها رو بگیرم از همه غمِ فردا رو مهربان ترین، ای پیمبر خوبی ها سلام مهربان ترین، ای پیمبر بی همتا سلام مهربان ترین، مرد دنیا سلام دوستت دارم، یا محمد... خصالش را، کمالش را دوست دارم محمد را دوست دارم وصالش را، و آلش را دوست دارم محمد را دوست دارم دوست دارم همیشه من گدای این در باشم غلامِ خانه ی پیمبر باشم و پیروِ مرام حیدر باشم مهربان ترین، بر تو و علی و زهرا سلام مهربان ترین، ای دوای درد ماها سلام مهربان ترین مرد دنیا سلام دوستت دارم، یا محمد... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦• شبِ تاریک و پُر از درد.... ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── شبِ تاریک و پُر از دردِ بشر سر اومده نوگلی که قرارِ بشه پیمبر اومده گُل سرمد اومده که محمد اومده صَلِّ عَلَی احمد... دل مُرده ها بیایید جان اومده ظرف پذیرش قرآن اومده ایمان بیاورید ایمان اومده نورِ آسمونا محمد خلیفه ی خدا محمد جانم جانم تو دلِ این چاه دستِ ما کوتاه ذکرِ لبهامون یا رسول الله یا رسول الله... باید آتیشکده خاموش بشه چون ماه اومده قصر شاها بایدم خراب بشه چون شاه اومده همه بت های جهان برای سجده میان پیشِ پایِ احمد... هر عاقلی تو عالم مجنون شده شیطون از آسمونا بیرون شده شادی کنید آخه امشب ازشعف سنگ وکلوخ و چوب هم خندون شده آقای عالمِ محمد حبیبِ دلمِ محمد پدرِ فاطمه محمد جانم جانم حضرتِ دریا تشنه ایم آقا سیدی مولا یا اَبَا الزَّهرا... یا رسول الله... ما مسلمونِ تو و شیعه ی لبخندِ توئیم تو اَبَا الزَّهرا و ما نوکرِ فرزند توئیم ما گدایِ فاطمه، به فدای فاطمه فاطمه یا زهرا... دل دستِ بچه هات دادیم از قدیم راه شماست فقط راهِ مستقیم ما امتِ محمد هم دل میشیم تا پشتِ لشکرِ کفر و بشکنیم راهِ علی راهِ سعادت همه تو مسیر ولایت راه نجاتمونِ وحدت جانم جانم ارتشِ دنیا نیست حریفِ ما ما تو رو داریم یا اَبَا الزَّهرا یا رسول الله... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•شب شب نوکریِ... ویژه ولادت اباالمهدی امام حسن عسکری سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── شب شب نوکریِ دوباره محشریِ رو لبا ذکر امامِ حسنِ عسکریِ دارو ندارمی آقا رونق کارمی آقا تو پائیز دلا امشب فصل بهارمی آقا قلبم و گرفتی هدف با تو دارم نشونِ شرف صدات می زنم ای نواده ی شاه نجف دلبری ودل میبری یا امام حسن عسکری... عاشقم در می زنم یار دلداده منم خدا میدونه تویی باعث آدم شدنم گنبدت عینِ خورشیدِ قبله و نور امیدِ روی رکاب سامرّا انگاری که مرواریدِ قلبم و گرفتی هدف با تو دارم نشون شرف صدات می زنم ای نواده شاه نجف دلبری ودل میبری یا امام حسن عسکری توی دنیای قفس به دادِ دلم برَس همه ی دلخوشیم اینه بزنم برات نفس بازم هوایی ام امشب امام رضایی ام امشب ضریح شیش گوشه ات می گه که کربلایی ام امشب قلبم و گرفتی هدف با تو دارم نشون شرف صدات می زنم ای نواده شاه نجف دلبری ودل میبری یا امام‌حسن عسکری :سید یاسر حسینی نسب ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•سخته حتی تصور کرد... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── سخته حتی تصور کرد مادر آه بکشه از درد نبینی ای کاش که بلرزه مادر پاهاش نبینی که نامحرما راه مادر و سد کنند خدا کنه نبینی که چادرشو‌ لگد کنند خدا کنه دروغ باشه... درد و‌ هیچ کی نفهمیده اما چشم‌ حسن دیده دیده که مادر سیلی خورده برا حیدر با چیزایی که دید حسن یه شبه شده مو سفید خدا برا کسی نخواد غمی رو‌ که حسن چشید خدا کنه دروغ باشه... ــــــــــــــــــ . ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•دیگه این زنده بودن... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── دیگه این زنده بودن، به کار من نمیاد پاشو خانوم خونم، به تو کفن نمیاد عزیزِ دلم، یعنی دیگه ندارمت؟! چجوری باید، توی تابوت بذارمت؟! زهرای من، به خدا میسپارمت سنگینیه غمِ، زخم رو پهلوت یه طرف سنگینیه تابوت یه طرف سنگینیه غمِ، کبودیِ روت یه طرف سنگینیه تابوت یه طرف زهرا، خدا نگهدارت... دیگه دارم می‌میرم، نشون به اون نشونی که دنیا زندگیم و گرفته تو جَوُونی امیدِ علی، نا امیدم نکن نرو یادم نمیره، هجوم پشت اون در و آتیش زدن، گلِ یاس حیدر و سنگینیه غمِ، آتیش معجر یه طرف سنگینیه اون در یه طرف سنگینیه غمِ، محسن پر پر یه طرف سنگینیه اون در یه طرف زهرا، خدا نگهدارت کارِ خونه میوفته، دیگه رو دوش زینب وای از اون روضه ها که، گفتی تو گوش زینب میگفتی یه روز، توی گودال قتلگاه می مونه حسین، زیر نعلای مرکبا غوغا میشه، میونه عرش خدا سنگینیه غمِ، ناله ی زینب یه طرف سنگینیه مرکب یه طرف سنگینیه غمِ، زخمِ لَبالب یه طرف سنگینیه مرکب یه طرف حسین جانم، عزیزِ مادر من : محمدجواد صادقی یوسف زندیه ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜👇.
. |⇦•امسال دو تا سرور داره... ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه اجراسده سال ۱۴۰۰ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━────── امسال دو تا سرور داره  دو عید و دو جشن و دو شور داره  امسال سراسرش امیده  دل هم طلب ظهور داره  حالا بگو تو یکصدا با اهل آسمون آقای ما بیا  همه فرشته ها که میخونن تو هم بخون آقای ما بیا  دل دیوونه کن بگو با لهجه ی جنوب آقای ما بیا  دلتو بشکن بگو به صاحب الزمون آقای ما بیا  باد صبا بگو با ابرها  بارون بگو تو گوش دریا  بگه به دلبر ما که بیا مولا  یابن الحسن بیا... خورشید سر قرار اومد بارون توی سبزه زار اومد با اومدن‌گل نرگس دنیا میبینه بهار اومد بگو صدا قدم های بهارو‌ میشنوی آره که میشنوم صدای این دلای بی قرار و‌ میشنوی آره که میشنوم صدا میگه روزای آخر جداییِ آره که میشنوی نفس بی قرار ذالفقارو‌میشنوی آره که میشنوم نزدیکه دیگه دلدارما داره درست میشه کارما دیگه داره میاد از راه بهارما یابن الحسن بیا ... چشماش برکات عید داره دنیا به نگاش امید داره از راه میرسه نگاری که تیغ مژهاش شهید داره کیه اونیکه چشم شیعه چش به راهشه پسر فاطمه است آسمونم هلاک روی ماهشه؟ پسر فاطمه است کیه که لشگر شهیدا تو سپاهشه؟ پسر فاطمه است تسلیمشه تموم دنیا با تیغ ذوالفقار مولا همه دنیا رو‌میگیره با یا زهرا یابن الحسن بیا ... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•حب علی مثل .. ( ) و توسل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── حب علی مثل آب زلاله اثر لقمهٔ پاک و حلاله ذکر علیٌ عبادَ یعنی همهٔ ذکرا بی تو قیل و قاله عالم شده محو مقام تو، حیدر قرآن میریزه از کلام تو، حیدر یا علی گفتم و از گفتهٔ خود دلشادم چه کنم نام دگر یاد نداد استادم عالی و اعلی هستی و اعلی جنابی مالک محشر هستی و فصلُ الخِطابی دست تو رازق همهٔ کائناته دریای رحمت و کَرَمِ بی حسابی یاعلی یاعلی یاعلی یاعلی علی تو جلوهٔ ذات خدایی جمع تموم صفات خدایی تویی اباالحسن و تا قیامت آیینهٔ حَسَنات خدایی عالم به تقدیر و به آینده، حیدر موندن خدایی تو یا که بنده، حیدر روز و شب از تو قضا از تو قدر میگویم ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر میگویم دریا کنار وسعت فَضلت حقیره یک قطره از فضائل تو الغدیره هرکی نداره حب تو عمرش تباهه هرکی نداره عشق تو باید بمیره یا علی یاعلی یاعلی یاعلی یاعلی جنگ و به هم زدی با جبروتت با غضب نگاهت با سکوتت هردو عبادته فرقی نداره رجز رزم تو ذکر قنوتت خیبر شده ماتِ تماشای، حیدر میدون میلرزه با رجزهای، حیدر در هوا تیغ دو دم نعرهٔ هوهو میزد نعرهٔ حیدریِ أَینَ تَفِرّوا میزد فاتح پیکار اومده مرحب فرار کن شیر لافرار اومده مرحب فرار کن انگار نمیدونی چه کسی رو به روته حیدر کرّار اومده مرحب فرار کن یا علی یاعلی یاعلی یا علی یا علی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•دنیای منی حسین... و توسل به حضرت سیدالشهداعلیه السلام ویژهٔ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── دنیای منی حسین، از دنیا تو رو می‌خوام این خواهش قلبمه، شب جمعه حرم بیام اگه تمومِ حسرت دلم زیارته ولی دلم خوشه که این جدایی قسمته تموم زندگیم شبا میونِ هیأته ممنونم از در این خونه نکردی تو ردم با همهٔ سابقهٔ خوب و بدم به یاد لب‌هات نه به آب لب نزدم حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای نوکرِ بدی بودم ولی دوست دارم تو رو رو سیاه شدم ولی، نکنه بگی برو بیا و مثل حر روی سیاهم و بخر این عبد عاصی و زیارتِ حرم ببر دار و ندارمه آقا همین چشمای تر حال من دیدنی میشه لحظهٔ جون دادنم وقتی که خاک می‌ریزن روی تنم اربابم بیای برای دیدنم حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•چهل سال هرشب روضه... و توسل به راوی دشتِ کربلا سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چهل سال هرشب روضه گردان تو بودم با عمه ها، پاره گریبان تو بودم چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود نعلین پا کردم بیابان یادم آمد رفتن روی خار مغیلان یادم آمد چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد داغ حصیری بر دل من شعله ور شد هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم رفتم به تشییع جوانها گریه کردم با خنده های ساربانها گریه کردم عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم انگشتر از دستم درامد روضه خواندم بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد بازاریان بد زبانش اذیتم کرد هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد شرمندگی از خواهرانم سهم من شد حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است در ظرف آبم روضه ی جام شراب است ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
30.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 🟢حب علی مثل آب زلاله... 🟢 ✅ حب علی مثه آب زلاله... ▶️ 💢 🔸🔹🔸🔹 حب علی مثه آب زلاله اثر لقمهٔ پاک و حلاله ذکرُ علیٍ عباده یعنی همهٔ ذکرا بی تو قیل و قاله عالم شده محو مقام تو، حیدر قرآن می‌ریزه از کلام تو، حیدر یا علی گفتم و از گفتهٔ خود دل شادم چه کنم نام دگر یاد نداد استادم عالی و اعلا هستی و اعلا جنابی مالک محشر هستی و فصل‌ الخطابی دست تو رازق همهٔ کائناته دریای رحمت و کرم بی حسابی " یاعلی " علی تو جلوهٔ ذات خدایی جمع تموم صفات خدایی تویی ابا الحسن و تا قیامت آیینهٔ حسنات خدایی عالم به تقدیر و به آینده، حیدر موندن خدایی تو یا که بنده، حیدر روز و شب از تو قضا از تو قدر می‌گوید ها علیٌ بشرٌ کیف بشر می‌گوید دریا کنار وسعت فضلت حقیره یک قطره از فضائل تو الغدیره هرکی نداره حب تو  عمرش تباه هرکی نداره عشقتو باید بمیره " یاعلی" جنگ و بهم زدی با جبروتت با غضب نگاهت با سکوتت هر دو عبادته فرقی نداره رجز رزم تو ذکر قنوتت خیبر شده مات تماشای، حیدر میدون می‌لرزه با قدم‌های، حیدر در هوا تیغ دو دم نعرهٔ هوهو می‌زد نعرهٔ حیدری أین تَفِرّوا می‌زد فاتح پیکار اومده مرحب فرار کن شیر لافرار اومده مرحب فرار کن انگار نمیدونی چه کسی رو به روته حیدر کرار اومده مرحب فرار کن " یاعلی " .
enc_16239221258796098181740.mp3
5.96M
🌸 ✅ چه خوبه که زندگی من... ▶️ 💢 🔸🔹🔸🔹 چه خوبه که زندگی من همیشه رنگ خدا داره چه خوبه تو کشوری هستم، که معصومه و رضا داره دل من توی رفت و آمده میون همین دو گنبد بهشت خدا خلاصه شده تو جاده‌ٔ قم تا مشهد " دلای ما همیشه آرومه با حضرت رضا و معصومه " چه خوبه سایه‌ٔ تو بانو یه عمره روی سرم بوده چه خوبه که هر جایی رفتم گنبدت در برابرم بوده سر سفره‌ٔ پر از نعمتِ تو رزق و روزی می‌گیریم ما هر کجا باشیم، ما هر جا بریم از در خونت نمی‌ریم کرامتت چقدر معلومه یا حضرت کریمه معصومه " دلای ما همیشه آرومه با حضرت رضا و معصومه " چه خوبه ازین که عمریه گدای خونه‌ٔ سلطانم چقدر دلتنگ قمم بازم چقدر دلتنگ خراسانم ازین خونواده به نوکرا کم مگه کرم رسیده کی بهتر از این خواهر و برادر جواب ما رو میده؟ گدا میاد شاه میره از این در فدای این برادر و خواهر " دلای ما همیشه آرومه با حضرت رضا و معصومه " .
‍ . |⇦• محمد را دوست دارم... ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── مرامش را، کلامش را دوست دارم محمد را دوست دارم قیامش را، پیامش را دوست دارم محمد را دوست دارم دوست دارم، از عشق او خبر کنم همه دنیا رو و روشنی بدم همه دلها رو بگیرم از همه غمِ فردا رو مهربان ترین، ای پیمبر خوبی ها سلام مهربان ترین، ای پیمبر بی همتا سلام مهربان ترین، مرد دنیا سلام دوستت دارم، یا محمد... خصالش را، کمالش را دوست دارم محمد را دوست دارم وصالش را، و آلش را دوست دارم محمد را دوست دارم دوست دارم همیشه من گدای این در باشم غلامِ خانه ی پیمبر باشم و پیروِ مرام حیدر باشم مهربان ترین، بر تو و علی و زهرا سلام مهربان ترین، ای دوای درد ماها سلام مهربان ترین مرد دنیا سلام دوستت دارم، یا محمد... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇