eitaa logo
امام حسین ع
18.5هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦• و توسل جانسوز ویژه شب جمعه و شبهای محرم با نوایِ کربلایی سیدمهدی حسینی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اگر چه نوکری نکردم هوایِ کربلاتُ کردم یه بار دیگه بگو بیامُ دوباره دورِ تو بگردم از این زمونه سیر شدم یه برات امضاء کن حالا که سر به زیر شدم یه برات امضاء کن تو روضه ی تو پیر شدم یه برات امضاء کن تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ هر کی کربلا نره ناکامِ حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ ای آقا.... *شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه...: "بُنَيَّ! قَتَلوكَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ" بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده...لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت... آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش... دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد.... کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن...* خاک به سَرِ من از غم حسین شکست کَمَرِ من زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من خاک به سَرِ من مادرش صدا می زد:پسرِ من تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من نا نداشت،سقا نداشت برایِ دست و پا زدن تو قتلگاه جا نداشت جون نداشت،سامون نداشت طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت *هر کجا نشستی صدا بزن:حسین..... •┄┅══༻○༺══┅┄ 👇
4_6035138128505734525.mp3
6.58M
. ‍ ذکر توسل ویژۀ شبِ جمعه و ایام محرم به نفسِ حاج امیر عباسی ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ حسین جان ای آبرویِ دو عالم نگین سلیمان به حلقۀ خاتم ... *یه نگاه به اون بدن پاره پاره کرد صدا زد داداش :* خداحافظ ای برادر زینب ... ای کربلا دلم برات تنگ شده ... شبایِ جمعه گودال چه خبره ... یه مادری صدا میزنه بُنّی .. پسرم شنیدم آبت ندادن مادر ... خداحافظ ای برادر زینب ... به خون غلطان در برابرِ زینب ... *اول صدا زد باورم نمیشه تو داداشِ منی ... اما یه وقت لحنِ بی بی عوض شد ... شبِ زیارتیِ ابی عبدالله ... یعنی میشه براتِ کربلامونو امضا کنن .. حسینِ من ؛ یادته میرفتیم زیارتِ قبرِ مادر ... تو یه طرف .. داداشم حسن یه طرف ... نکنه سایۀ زینبُ نامحرم ببینه ... یادته ؟ ... اما داداش پاشو ببین دورِ زینبُ نامحرما گرفتن ...* مَحرم زینب ، ببین نامحرمان گرده منن من به صورت میزنم اینها همه کف میزنن حسین .... وای ..... *صدا زد داداش اگه اختیار دستِ زینب بود تا دم جان دادن کنارِ بدنت میموندم ... اما پاشو ببین با تازیانه دارن منو از بدنت جدا می کنن ....* ای حسین 🎤 .
. |⇦•دنیای منی حسین... و توسل به حضرت سیدالشهداعلیه السلام ویژهٔ به نفس حاج مجتبی رمضانی ●━━━━━━─────── دنیای منی حسین، از دنیا تو رو می‌خوام این خواهش قلبمه، شب جمعه حرم بیام اگه تمومِ حسرت دلم زیارته ولی دلم خوشه که این جدایی قسمته تموم زندگیم شبا میونِ هیأته ممنونم از در این خونه نکردی تو ردم با همهٔ سابقهٔ خوب و بدم به یاد لب‌هات نه به آب لب نزدم حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای نوکرِ بدی بودم ولی دوست دارم تو رو رو سیاه شدم ولی، نکنه بگی برو بیا و مثل حر روی سیاهم و بخر این عبد عاصی و زیارتِ حرم ببر دار و ندارمه آقا همین چشمای تر حال من دیدنی میشه لحظهٔ جون دادنم وقتی که خاک می‌ریزن روی تنم اربابم بیای برای دیدنم حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای حســـــین وااای ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
Roze_Arbaieen_Mirzamohamadi_1401 (1).mp3
6.73M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله 🔊 زینبم اما نه آن زینب که رفت از کربلا... ◼️ ایام حضرت سیدالشهدا علیه السلام 🎤حجت الاسلام
. |⇦•هنوزم داره صدات... وتوسل به علیه السلام ویژهٔ اجرا شده به نفس حاج میثم مطیعی ●━━━━━━─────── هنوزم داره، صدات میرسه، به گوش زمین هنوز میشکنه، دل آسمون، با هَل مِن مُعین نامه رسید، به عاشقات، با خط زیبای شما نامه رسید، با بوی سیب، با مهر و امضای شما «مِنَ الغَریب، إِلی الحَبیب» اسمتو می برم، جاری میشه گریه هام با دَم یا حسین، من زائر کربلام چشمه‌ی تشنه لب، ای کشته‌ی بی کفن روضه‌ی روز و شب، ای کشته‌ی بی کفن هنوزم داره، عطش میباره، روی قتلگاه یکی نیست بگه، دارین می کشین، چرا بی گناه دم غروب، فرشته ها، روضه دارن به نام تو با نوحه ی، شَیب الخضیب، هنوز میاد پیام تو «مِن الغریب الی الحبیب..» مثل مصیبتت، هیچ روضه ای نیس برام داد میزنم حسین، آخر بگیره صدام شورشِ اشک من، ای کشته‌ی بی کفن نالهٔ مرد و زن، ای کشته‌ی بی کفن : مهدی زنگنه ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
امام حسین ع
👆 . (س) سید مهدی 🎤 کاشکی پشت در منو صدا میکرد در خونه رو نسوخته وا میکرد کاشکی قبل از این که قنفذ برسه دستشو از شالِ من جدا میکرد یادمه داشتم می افتادم نزاشت تو دلم حتی یه ذره غم نزاشت رو به قبله شد که رو به راه بشم فاطمه هیچی برا من کم نزاشت همه چی در نظرم آتیش گرفت بخدا چشم ترم آتیش گرفت در خونه رو یه بار آتیش زدن ولی صدبار جیگرم آتیش گرفت *هی نگاه به در سوخته کردم .. بخدا این شبا دیگه گیرمون نمیاد .. حالا ناله زدی بشنو : یک بار من میخونم و رد شم، اهل روضه متوجه میشن .. بعضی حرفا تکرار شدنی نیست ..* یادمه چطور به خونم سَر زدن دستشون پُر بود و با پا در زدن *(دستشون پراز هیزم بود) چهار نفر رویِ سرم ریخته بودن ولی زهرامُ چهل نفر زدن .. زدن شام جمعه ست زود ببرمت کربلا .. اگه مدینه زهرا رو چهل نفر زدن .. کربلا هم حسینشُ همه دور گودال حلقه زدن .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر میزد .. یکی با سنگ میزد .. آخ بمیرم برات .. اونایی که نیزه نداشتن، شمشیر نداشتن .. روایت میگه فِرقَهُ بِصُیوف، فِرقَهُ بِرِّماء .. (ببین زود بردمت کربلا حقشو ادا کن ..) فِرقَهُ بِحِجَارَه .. بعضیا نوشتن پیرمردایی که شمشیر نداشتن، نیزه نداشتن هرکدوم با عصا اومدن .. یه عده با عصا به بدن حسین زدن .. همه بگید حسین ... ‌‌ https://eitaa.com/emame3vom/86879
Rasouli_Fatemiyeh_shab-jome(2).mp3
8.04M
🏴السلام علیکَ یا اباعبدالله صلی الله علیکِ یا فاطمة الزهرا 🔊 در کنگره ی گوشه نشینان محبت حرف در و دیوار بود هر شب جمعه ... ◼️ و توسل به سلام الله علیها 🎤حاج هرکسی خواسته باشد به خدایی برسد باید از کشتی تو راهنمایی برسد نه فقط فطرس پر سوخته ی تو حتی بی تو جبریل محال است به جایی برسد نیستم عاشق اگر منت درمان بکشم به روی چشم اگر از تو بلایی برسد رحمت واسعه ات کیسه ی ما را پر کرد این چه لطفی است به هر بی سر و پایی برسد گریه کن های تو همسایه ی زهرا هستند بگذارید فقط روز جزایی برسد در کنگره ی گوشه نشینان محبت حرف در و دیوار بود هر دوباره شب شد و سر درد دارد بمیرم باز مادر درد دارد پس از فصلی پر از غم یک سخن گفت عزیزم زخم بستر درد دارد حسن تب دارد و در خواب گوید نزن سیلی ستمگر درد دارد.. . https://eitaa.com/emame3vom/87347
Roze_Shab-Jome_Alimi_48.mp3
23.39M
، در آستانه و توسل به علیه السلام دوباره مادر و کرببلا شب جمعه دوباره کربلا و اشک عزا، شب جمعه ز عرش هودجی از اشک و آه می آید دوباره فاطمه تا قتلگاه می آید...
2M
«وَ سِلاحُهُ‌البُکاء...» به‌نفس؛ آستان مقدس امام‌زاده سلطانعلی‌بن‌امام‌محمدباقر مشهد اردهال
. |⇦•برات اشکای چشام... علیه السلام ۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی محمد حسین حدادیان ●━━━━━━─────── برات اشکای چشام سر نمیاد دیگه حال خوش به نوکر نمیاد دست خالی اومدم در بزنم کاری جز روضه ازم بر نمیاد گریه میکنم برات گریه زیاد کی میگه گریه به مردا نمیاد مردمو زنونه گریه میکنم این همونیه که مادرت میخواد تویی محبوبم تویی سلطانم دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم جانم آقاجان من به فرمانم دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم «ای حسین جانم» به خودم میگفتم عاشق نمیشم بی خیال عقل و منطق نمیشم ولی حالا حرفمو پس میگیرم دیگه اون ادم سابق نمیشم حرمت روزمو شب کرده حسین همه ی وجود من درده حسین کاش بذاری نوکرت مثل قدیم باز به آغوش تو برگرده حسین خیلی دلتنگم خیلی دلگیرم دوست دارم بیام حرم با مادر پیرم بنویس آقا توی تقدیرم دوست دارم بیام حرم با پدر پیرم «ای حسین جانم» ✍ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. (ع) دلشوره دارد این دلم شبهای جمعه پرمیزندسوی حرم شبهای جمعه گریم به یادساقی لب تشنه ی عشق باروضه ی مشک وعلم شبهای جمعه دلتنگی ام هرهفته میگردد مداوا باتربت شاه کرم شبهای جمعه تامینویسم خواهرش درقتله گاه است دردست من گریدقلم شبهای جمعه باناله های یابُنَیَ سوی مقتل زهرارود باقدخم شبهای جمعه (بهار)✍ ..................... .. ‍ ⚫️ " علیه السلام _ استاد حاج مهدی توکلی " ➖➖➖➖➖➖➖ خدا نکنه آقا، خدا نکنه با یه عده اراذل اوباش درگیر شی، زن و بچه هم همرات باشن، بیچاره میشی ، یکی از مشکلات امام حسین این بود که زن و بچه همراش بود، قدیم دیده بودی آدمای مشتی یکی درگیر می شد ،میومدن سوار ماشینش میکردن هولش می دادن میرفت ، یکی می گفت فحش داده،می گفت نه این مادرش همراشه، دخترش همراشه بزار بره، امام گفت آگه برم جلو خیمه ها،این زن و بچه میریزن بیرون ، یکی روسریش کنار میره ، یکی چادرش کنار میره،یکی چادرش می افته،نوامیس من جلو دشمن، خیمه ها رو دور زد اومد پشت خیمه ها که اونجا امن باشد،شاید زن ها هم تعجب میکردن ، چرا صدای حسین از اونجا میاد ، یه وقت صدا زد یا زینب ، یا سکینه ، یا رباب ، "علیکن من السلام" ، یعنی منم رفتم خداحافظ .... هشتاد و چهار زن و بچه اومدن اطراف ذوالجناح رو گرفتن ، یکی صدا میزد حسین جان ما رو به کی می سپری؟ تو این بیابون ما رو به کی ..... یکی می گفت حسین جان کی ما رو مدینه بر میگردونه ؟ یه جمله بگم ، دلاتون بسوزه منو دعا کنید ، دلا آتش بگیره ..." این زن ها قد بلندن ،اومدن اسب ها رو گرفتن ، راوی گفت یه جا دلم برا یه بچه کوچیک سوخت دختر 4 ، 5 ساله از خیمه اومد بیرون هی میگه " یا ابا،انظر الیه" بابا به منم نگاه کن ، بابا زیر پاتم ببین ، منم حرف دارم ، منم میخوام با تو حرف بزنم ، گفت دیدم امام از بالای اسب خم شد گفت چیه دخترم؟!! گفت "انا العطشان" من جگرم از تشنگی می سوزه .... من نمیدونم حسین چه کرد !! اما اگه از من میشنوی ، این زن و بچه آنقدر خودشون رو زدن ، انقد گریه کردن هر کی از یه گوشه افتاد ، امام دید بهترین وقته ، تا زینب نیومده حرکت کنه ...... سلام_الله سلام_الله_علیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪︎از وقتی که به کام من... ▪︎ خوانی ع... ▪︎ . ┄┅═══••↭••═══┅┄ از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم ... تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم ... گریه میکنم ... تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم ... بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم ... برات قتیل العبرات ، گریه می کنم ... « حسین وای ...» یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم با یا حسین با زینبا ، سینه میزنم ... با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم ... سینه میزنم ... تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم ... به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم ... که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم... « حسین وای ... » اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟ به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم ... بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم ... لطمه میزنم ... از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم ... من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم ... فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم ... « حسین وای ... » ____ ترکیبی ..
. ... گریه میکنم ‍ امین عسگری حسینیه معلی تا دلم از کرده های خویش نادم می شود بیش تر از پیش چشمم گریه‌لازم می شود "اشک"،بال پر زدن در وادی معراج هاست گریه‌کُن در روضه جبریلِ عوالم می شود شمع باشی یا که پروانه..،چه فرقی می کند سوخت هرکس که درونش "عشق" حاکم می شود هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد حتم دارم شیشه هم باشد،مقاوم می شود گرچه هِی در می زنم..،کشکول من را پُر نکن دست سائل تا که خالی شد..،مزاحم می شود این خرابت را بیا و لطف کن..،بیرون نکن قول خواهد داد که یک روز سالم می شود تا گناهی می کنم،زهرا وساطت می کند پُشت مادر،طفلِ بازیگوش قایم می شود آه ای ماهِ هزار و چند صد ساله بگو سهم ما تا کِی سیاهیِّ مُداوم می شود هر زمان "ناحیّه" می خوانم تصور می کنم روح من تا کربلایش با تو عازم می شود گریه..،تنها در میان روضه ی جدَّت "حسین"... اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود ▪️ ▪️ لااقل "این‌جسمِ‌عریان‌مانده" را..،دفنش کنید نامروَّت ها کسی این‌قدر ظالم می شود آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود... کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می شود!؟ شاعر: ┄┅═══••↭••═══┅┄ زمزمه از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم ... تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم ... گریه میکنم ... تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم ... بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم . برات قتیل العبرات ، گریه می کنم تا زخم بشه پلکِ چشام گریه میکنم تا خوب بشه زخمِ تنت تا خون نیاد از بدنت برای تشنه کشتنت حسین وای یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم با یا حسین یا زینبا ، سینه میزنم . با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم . سینه میزنم تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم ... به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم ... که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم اشک چشام بشه روون ... اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟ به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم ... بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم ... لطمه میزنم ... از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم ... من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم ... فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم ... ____ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: «حَجَجْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ فَقُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَوْ نُبِشَ قَبْرُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ -علیهما السلام- هَلْ کَانَ یُصَابُ فِی قَبْرِهِ شَیْ‌ءٌ؟ فَقَالَ: یَا ابْنَ بُکَیْرٍ مَا أَعْظَمَ مَسَائِلَکَ إِنَّ الْحُسَیْنَ مَعَ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَخِیهِ فِی مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَعَهُ یُرْزَقُونَ وَ یُحْبَرُونَ وَ إِنَّهُ لَعَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مُتَعَلِّقٌ بِهِ یَقُولُ: یَا رَبِّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یَقُولُ أَیُّهَا الْبَاکِی لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَکَ لَفَرِحْتَ أَکْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَیَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِیئَهٍ عبد اللَّه‌بن‌بکیر با امام صادق (ع) گفتگو می‌کرد. در ضمن گزارش این گفتگوی طولانی آمده است که راوى مى‌گوید: محضر امام عرض کردم: اى پسر رسول خدا اگر قبر حضرت حسین‌بن‌على را نبش کنند، در قبر به چیزى برخورد مى‌کنند؟ حضرت در جواب فرمودند: «چه سؤال بزرگى کردى، حضرت حسین با پدر و مادر و برادر بزرگوارشان در منزل رسول خدا بوده و جملگى با آن حضرت از روزى خدا بهره‌مند مى‌شوند و در خصوص آن جناب باید بگویم که حضرتش بر سمت راست عرش چنگ زده و به درگاه الهى عرض مى‌کند: «یا ربّ أنجز لی ما وعدتنى (آنچه را به من وعده دادى روانما)» و آن حضرت به زوار خود نگریسته و به آن‌ها و به اسماء ایشان و اسماء پدرانشان و آنچه در خورجین و بارشان است، آگاه‌تر از خودشان به فرزندانشان است و نیز آن جناب به گریه‌کننده‌گانش نظر فرموده و براى آن‌ها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارشان درخواست استغفار براى ایشان مى‌کنند و خطاب به کسانى که برایشان گریه مى‌کنند، مى‌فرمایند: اى کسى که گریه مى‌کنى اگر بدانى خداوند چه [پاداشی] برایت آماده نموده، مسلما سرور و شادى تو بیشتر از حزن و اندوهت مى‌گردد و قطعا خدای تعالی تمام گناهان و لغزش‌های تو را به‌واسطه این اشکى که ریخته‌‌اى مى‌‌آمرزد.» https://eitaa.com/emame3vom/96377 ..👇👇
. |⇦•گرفته‌ خون چشمِ.... علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── گرفته خون چشِ، برادرِ حسین بال و پر حسین، دلاورِ حسین غریبی حسین و امشب ببین اَمون میدن به شیر اُمُ البنین *فرمود: من امان داشته باشم پسر فاطمه امان نداشته باشه..من یه سر موی حسین رو به همه ی عالم نمیدم..* دلم گرفته که، بهش اَمون میدن فرشته ها دارن، تو خیمه جون میدن دلش گرفته که، بهش اَمون میدن فرشته ها دارن، تو خیمه جون میدن میگن دیگه نباش کنارِ حسین بری کنار تمومه کارِ حسین بکش کنار تموم شه کار حسین میگن عباس... *چه دلاوری هستی،تو فارسی،یکه تازی چیه فرمانده اینطوری همش دست به سینه ایستادی مثل نوکرا...* میگن تو اونطرف، همیشه سر به زیر تو این همه سپاه، بیا بشو امیر *چه فایده داره کنار حسین...* تو خیمه شما که قحطِ آب ولی ماها اَسبامونم سیرابه غضب تو چشمای، برادر حسین میگه که زندگیم، فدا سرِ حسین *میدونین اینجا چه خبره؟..* من اومدم براش بمیرم فردا دامن زهرا رو بگیرم فردا فردا یه امان نامه ای نشونتون بدم فردا شد فردا شد فردا شد.. قیامتی شده، کنار علقمه فاطمه اومده، برید کنار همه *دست ندارم جلو پات بلند شم خانوم جان! آب ندارم جلو پات بپاشم خانوم جان! چادرت خاکی شده..من پسر ام البنینم، فاطمه اومده بالا سرم..* قیامتی شده، کنار علقمه مادرم اومده، برید کنار همه *آقا دلشورت برا چیه...* الهی عباست بمیره مادر نیزه به پهلوهات نگیره مادر ای وای... شرمندمو از شرم، خونی شده اشکم مادر حلالم کن، که پاره شد مشکم *این خجالتو کجا ببرم؟* *چیشده ؟تو که تلاشتو کردی...* آخه کشته منو خجالت از شیرخواره فکر طناب و خواهرِ آواره آخه کشته منو خجالت از شیرخواره فکر طناب و بچه و گوشواره حالا که اومدی، مادر قد کمون حسین داره میاد، یِکَم دیگه بمون باید ببینه من سرم رو پاته بازم یکی از پسرات همراته یه جمله روضه شد، روضهٔ مو به مو دست رو شونه‌ام بذار، یه یا علی بگو رو گونه جای دست اون بی‌دین بود۲ بِشکنه دستش چقدر سنگین بود *از این دستا زیاد شدتا دیدن سر عباس بالای نیزست اینقده دست بالا رفت سه ساله دیگه چشماش جایی رو ندید ای وای حسین..* خونمون اینطرفه کجا میری بیا بیا چیزی تا خونه نمونده جون بابا راه بیا دیگه داریم میرسیم اینقده رو خاکا نشین بذا تا گوشواره اتو جمع کنم از روی زمین فضه داره با ناله هاش آتیش به جونم میزنه هر کی با هر چی دستشه مادر ما رو میزنه قُنفُذ از راه... همان لحظه که آمد میزد تازه میکرد نفس را و مجدد میزد ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•برات اشکای چشام... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی ●━━━━━━─────── برات اشکای چشام سر نمیاد دیگه حال خوش به نوکر نمیاد دست خالی اومدم در بزنم کاری جز روضه ازم بر نمیاد گریه میکنم برات گریه زیاد کی میگه گریه به مردا نمیاد مردمو زنونه گریه میکنم این همونیه که مادرت میخواد تویی محبوبم تویی سلطانم دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم جانم آقاجان من به فرمانم دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم «ای حسین جانم» به خودم میگفتم عاشق نمیشم بی خیال عقل و منطق نمیشم ولی حالا حرفمو پس میگیرم دیگه اون ادم سابق نمیشم حرمت روزمو شب کرده حسین همه ی وجود من درده حسین کاش بذاری نوکرت مثل قدیم باز به آغوش تو برگرده حسین خیلی دلتنگم خیلی دلگیرم دوست دارم بیام حرم با مادر پیرم بنویس آقا توی تقدیرم دوست دارم بیام حرم با پدر پیرم «ای حسین جانم» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
1.76M
خوش به حال نورِ صفا را دیدند در شبِ واقعه مصباح هدی را دیدند خوش به حال شهدا چشم ز دنیا بستند در عوض بارگه هفت سماء را دیدند خوش به حال شهدا بندۀ شیطان نشدند در تجلی گه اخلاص خدا را دیدند خوش به حال شهدا، وای به حالِ من و تو ما کجا و شهدا، بین که کجا را دیدند ......... خوش به حال شهدا، وای به حالِ من و تو ما کجا و شهدا، بین که کجا را دیدند ما پِی تذکرۀ کربُبَلا می گردیم شهدا شاه ذبیحأ به قفا را دیدند خوش به حال شهدا عقده گشایی کردند اهتزازِ علم عقده گشا را دیدند دست بر سینه نهادند و سلامی دادند تاکه فرماندهی کل قوا را دیدند نام فرماندۀ کل شهدا عباس است ای خوش آن قوم یل شیر خدا را دیدند •
. |⇦•برای آینه بودن..‌‌. علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد ●━━━━━━─────── یاد وصیت حرف مادرش افتاد،از مدینه که می خواستن برن همه قافله حرکت کرد یه مرتبه ابی عبدالله نگاه کرد دید خانم ام البنین جلو دروازه ی مدینه ایستاده یه نگاه به ابوالفضل‌ کرد گفت :عباسم! مگه با مادرت خدا حافظی نکردی؟ گفت: چرا آقا جان! گفت چطور مگه؟ گفت نگاه کن ببین اومده جلو دروازه شهر برو برس به مادرت ببین امرش چیه ..رفت قمر بنی هاشم خانم ام البنین گفت: عباسم! داداشات هم صدا بزن ..مرحوم ربّانی تو ستاره‌ی درخشان مدینه این جوری نقل می کنه: میگه داداش های عباس هم اومدن دور مادر چهار تا شیر نر حلقه زدن دستهاشونو گرفت تو دست خودش گفت دارید از مدینه میرید منِ مادر به گردن شما حق دارم یا نه ؟ گفت :اون آقا رو ببینید حسین رو نشون داد. اون آقا رو میبینید؟ آره مادر شماها به دنیا اومدید دورش بگردید میخوام با حسین برید مبادا بی حسین برگردید. وصیت من اینه تا نفس دارید دورش بگردید. نمیخوام تا زنده اید یه تار مو از سرش کم بشه ..دونه دونشون انتخاب شدن خصوصاً عباس.... برای آینه بودن که انتخاب شدم چو ماه مَطلع الاَنوار آفتاب شدم مرا هر آینه ذُخرُ الحسین می خواندند *تو صفین مگه نبود نقاب بست رفت وسط میدان جوری لشکر رو تارو مار کرد چهارده ساله بود همه موندن این نوجوون کیه امیرالمومنین فرستاده وسط میدون؟! صدا زدبه یکی از یارانش برید برش گردونید..حضرت دستور داد برو تو خیمه استراحت کن...یاران گفتن آقا میذاشتید بجنگه حضرت فرمود نه ! "هذاذُخرالحُسین" این ذخیره کربلای حسینمه..* مرا هر آینه ذُخرُ الحُسین می خواندند دعای فاطمه بودم که مستجاب شدم *روضه ابوالفضل محاله با آرامش خونده بشه دلیلشم خود کربلاست ابی عبدالله گریه زیاد کرده.. کربلا کنار قاسم "وَ رَفَعَ صُوتَهُ بِالبُکاء" بلند گریه کرد. کنار علی اکبر " و َبکی بُکاءً عالیاً"بلند گریه کرد. اما کنار ابوالفضل گریه نکرد نوشتن وَصَرخ الحسین صَرخه بالاتر از ضجه است صَرخه یعنی داد زدن...* امان که مشک تهی آبروی من را ریخت من از خجالت لبهای تشنه آب شدم چقدر نیزه ی تشنه به جان من افتاد که جرعه جرعه پر از زخمِ بی حساب شدم *بدنهای مختلفی رو ابی عبدالله دید دیگه بالاتر از ارباً اربا نبود..تو‌مقتل فقط یه جمله هست..خبر داری فقط دستهاش رو نزدن؟ خبر داری دوتا پاهاش رو قطع کردن؟ خبر داری اینقدر تیر زدن دیگه جا تو بدنش نبود..؟ به جای دست بریده دو بال سهمم شد پناه روسری و خیمه و حجاب شدم دلم شکست سرم را به حرمله دادن که مزدِ ذبحِ علی، کودک رباب شدم *ابی عبدالله اومد بالاسرش نوشتن آروم نشست بالا سرش دو دستی سر رو جمع کرد آروم تیر رو در آورد..دید چشم سالم داره اشک میریزه. اشک رو با پرِ شالش پاک‌ کرد..چرا داری گریه می کنی؟گفت: برادر گریه ام برای شماست الان شما سر منو از رو‌ خاک برداشتی اما یک ساعت دیگه کی میخواد سر آقای من رو برداره؟.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ شکستنت کمرم را شکست یا سقا برخیزو حال پریشان من ببین حسبن ..... تا شكستي همه جايِ تن ِ من تير كشيد تو بگو پشت و پناهم كمرم را چه كنم؟ نيمه ي جانِ من از داغ پسر رفت ز دست نيمه جانيست و اين مختصرم را چه كنم؟ .👇
Untitled207.mp3
8.31M
|⇦•شب های حرم... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ حاج عباس طهماسب پور ●━━━━━━─────── شب‌های جمعه حرم غوغا می شه درای آسمون، رو صحنت وا می شه آخه زائر شیش گوشه خود زهرا می شه صدای مادرت میاد عالمو غم بر می داره حرم قُرُق می شه براش تا فاطمه پا میذاره میگه پسرم لب تشنه با دشنه تو رو کشتن آبت ندادن می سوزه دلم از این غم یه مرهم واسه دلِ بی تابت ندادن تو رو کشتن آبت ندادن «بُنَیَّ قَتَلوکَ عطشانا... » اربابِ بی سر، سر و سامونمی مریض عشقم و خودت درمونمی به خدا که قراره این دله دیوونمی طاقت من سر اومده، دلم بهونه گیر شده نوبت کربلای ما، خدایی خیلی دیر شده حرفه حرمت تا می شه همیشه دلِ من بدجوری میلرزه زیارته صحنت آقا یک لحظه اش به همه ی زندگیم می ارزه «بُنَیَّ قَتَلوکَ عطشانا... » .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
1. دشتی 1387.mp3
3.55M
با دشتی شروع میکنند اما در ادامه وارد دستگاه شور میشوند ، خصوصا اون شعر : بعد از تو ای ماه مدینه ... که سبک گل پونه هاست ... جانسوز_حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و سلام الله علیها _ ویژه شب جمعه _سید مهدی میرداماد 🍂 اخی .... الا مادر به قربون جمالت اخ رخ چون بدر و ابروی هلالت آخ ... آخ ... شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت .... ای حسین ..... گل ام البنین شیرم حلالت .... 2 🍂 شد آسمانم بی ستاره سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... *زینب برا ام البنین سوغاتی آورده ... سوغاتی زینب شده یک مشک پاره .... آمد شب دلگیری من ... ( ای دریغا )2 رفته عصای پیری من ... ( ای دریغا ) 2 بعد از تو ای ماه مدینه من ماندم و شرم از سکینه ..... 2 در خواب دیدم (عباسم خواب دیدم،ان شاالله درست نباشه) در خواب دیدم در منایی ...(پیش زهرا)2 دیدم سوار نیزه هایی ... ( پیش زهرا ) 2 حسین ..... 🍂 کربلا بگو حسین ..... مدینه بگو حسین ..... شفای مریض ها بگو حسین ..... فرج امام زمان(عج) بگو حسین ..... به ابوالفضل (ع) یا الله ....
. ... گریه میکنم ‍ امین عسگری حسینیه معلی تا دلم از کرده های خویش نادم می شود بیش تر از پیش چشمم گریه‌لازم می شود "اشک"،بال پر زدن در وادی معراج هاست گریه‌کُن در روضه جبریلِ عوالم می شود شمع باشی یا که پروانه..،چه فرقی می کند سوخت هرکس که درونش "عشق" حاکم می شود هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد حتم دارم شیشه هم باشد،مقاوم می شود گرچه هِی در می زنم..،کشکول من را پُر نکن دست سائل تا که خالی شد..،مزاحم می شود این خرابت را بیا و لطف کن..،بیرون نکن قول خواهد داد که یک روز سالم می شود تا گناهی می کنم،زهرا وساطت می کند پُشت مادر،طفلِ بازیگوش قایم می شود آه ای ماهِ هزار و چند صد ساله بگو سهم ما تا کِی سیاهیِّ مُداوم می شود هر زمان "ناحیّه" می خوانم تصور می کنم روح من تا کربلایش با تو عازم می شود گریه..،تنها در میان روضه ی جدَّت "حسین"... اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود ▪️ ▪️ لااقل "این‌جسمِ‌عریان‌مانده" را..،دفنش کنید نامروَّت ها کسی این‌قدر ظالم می شود آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود... کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می شود!؟ ✍ ┄┅═══••↭••═══┅┄ زمزمه از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم ... تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم ... گریه میکنم ... تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم ... بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم . برات قتیل العبرات ، گریه می کنم تا زخم بشه پلکِ چشام گریه میکنم تا خوب بشه زخمِ تنت تا خون نیاد از بدنت برای تشنه کشتنت حسین وای یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم با یا حسین یا زینبا ، سینه میزنم . با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم . سینه میزنم تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم ... به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم ... که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم اشک چشام بشه روون ... اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟ به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم ... بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم ... لطمه میزنم ... از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم ... من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم ... فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم ... ____ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُکَیْرٍ قَالَ: «حَجَجْتُ مَعَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ فَقُلْتُ: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَوْ نُبِشَ قَبْرُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ -علیهما السلام- هَلْ کَانَ یُصَابُ فِی قَبْرِهِ شَیْ‌ءٌ؟ فَقَالَ: یَا ابْنَ بُکَیْرٍ مَا أَعْظَمَ مَسَائِلَکَ إِنَّ الْحُسَیْنَ مَعَ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَخِیهِ فِی مَنْزِلِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ مَعَهُ یُرْزَقُونَ وَ یُحْبَرُونَ وَ إِنَّهُ لَعَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مُتَعَلِّقٌ بِهِ یَقُولُ: یَا رَبِّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى زُوَّارِهِ وَ إِنَّهُ أَعْرَفُ بِهِمْ وَ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَ مَا فِی رِحَالِهِمْ مِنْ أَحَدِهِمْ بِوُلْدِهِ وَ إِنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ وَ یَسْأَلُ أَبَاهُ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یَقُولُ أَیُّهَا الْبَاکِی لَوْ عَلِمْتَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لَکَ لَفَرِحْتَ أَکْثَرَ مِمَّا حَزِنْتَ وَ إِنَّهُ لَیَسْتَغْفِرُ لَهُ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِیئَهٍ عبد اللَّه‌بن‌بکیر با امام صادق (ع) گفتگو می‌کرد. در ضمن گزارش این گفتگوی طولانی آمده است که راوى مى‌گوید: محضر امام عرض کردم: اى پسر رسول خدا اگر قبر حضرت حسین‌بن‌على را نبش کنند، در قبر به چیزى برخورد مى‌کنند؟ حضرت در جواب فرمودند: «چه سؤال بزرگى کردى، حضرت حسین با پدر و مادر و برادر بزرگوارشان در منزل رسول خدا بوده و جملگى با آن حضرت از روزى خدا بهره‌مند مى‌شوند و در خصوص آن جناب باید بگویم که حضرتش بر سمت راست عرش چنگ زده و به درگاه الهى عرض مى‌کند: «یا ربّ أنجز لی ما وعدتنى (آنچه را به من وعده دادى روانما)» و آن حضرت به زوار خود نگریسته و به آن‌ها و به اسماء ایشان و اسماء پدرانشان و آنچه در خورجین و بارشان است، آگاه‌تر از خودشان به فرزندانشان است و نیز آن جناب به گریه‌کننده‌گانش نظر فرموده و براى آن‌ها طلب آمرزش نموده و از پدر بزرگوارشان درخواست استغفار براى ایشان مى‌کنند و خطاب به کسانى که برایشان گریه مى‌کنند، مى‌فرمایند: اى کسى که گریه مى‌کنى اگر بدانى خداوند چه [پاداشی] برایت آماده نموده، مسلما سرور و شادى تو بیشتر از حزن و اندوهت مى‌گردد و قطعا خدای تعالی تمام گناهان و لغزش‌های تو را به‌واسطه این اشکى که ریخته‌‌اى مى‌‌آمرزد.» 📚 کامل الزیارات ص ۲۰۶ ..👇👇
‍ . |⇦•اللهم انا نشکوا الیک .. و اجرا شده محرم۱۴۰۱ به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا .. غیبت ولینا .. کثرت عدونا .. و قله عددنا؛ آقابیا آقابیا .. به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو این الطالب، بدم المقتول بکربلا .. نور میبینم خیمه ات رو دارم از دور میبینم آه میبینم سر درِ خیمه ت پرچم سیاه میبینم آه میبینم دیگه راهی نمونده هی خودم رو میکشونم دستمو بگیر بتونم که خودم رو برسونم اللهم عجل لولیک الفرج شاعر: محسن عربخالقی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•بر مشامم می رسد... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها ویژه اربعین اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید رضی مرتضوی ●━━━━━━─────── "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.." بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا *خوش بحال اونایی که این شب جمعه الان کربلان، خدا نکنه حسرت کربلا به دل ما بمانه، یا اباعبدالله ..به همه ی ما توفیق بده دوباره عرض ادب کنیم، بخدا دلمون تنگ شده برا کربلات حسین جان، ما هم دوست داریم بیایم بین الحرمین، دوست داریم بیایم بالای تل زينبیه، دلمون تنگ شده برا خیمه گاه، برا قتلگاه، برا حرم ابالفضل العباس.. خوش بحال اونایی که در این شب جمعه بین الحرمین نشستن، یه نگاه به گنبد ابی عبدالله يه نگاه به گلدسته های اباالفضل العباس میکنن..* بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا *هر کس که بمیرد از شیعیان ابی عبدالله، امام حسین به بالینش میاد، امام صادق اشاره کرد به اون یارش که داشت از محبت ابی عبدالله گریه میکرد، فرمود: بخدا وقتی جانت به حلقومت برسه اون وقت میفهمی محبت جدم حسین چیه.. اما مؤمنین و شیعیان حسین وقتی میمیرن تازه ابی عبدالله رو میبینن، فرمود: عزرائیل از شیعه ی ما میپرسه، این حسینه، این بهشته، این جای توعه، اگه میخوای بمیر اگه میخوای زنده بمان، خودش با اشتیاق با شوق میگه نه بخدا قسم دیگه نمیخوام زنده باشم میخوام برم با حسین.. حسین جانم! اسم تو دل های ما رو تکان میده آقا، در روز قیامت فرمود: امام صادق یک عده دور ابی عبدالله جمعند، بهشت پیک میفرسته ما برای شما آماده ایم، میوه های بهشتی نعمت های بهشتی، اینا جواب میدن بهشت ما حسینه، تا ابی عبدالله اینجاست ما جایی نمیریم بهشت ما حسینه، به اینا میگن حُدّاثُ الحسین. خدایا ما که آدمای خوبی نیستیم گنهکاریم اما در دلمون محبت حسین تو رو داریم، تو رو به نام ابی عبدالله دست ما رو هم بگیر، یه کاری کن در روز قیامت امام حسین ما رو بشناسه بگه آره همین بود گریه کن منه محب منه، دوستدار منه، این همونه که در دنیا حسین حسین می‌گفته، این دلتنگی رو برا حرم ابی عبدالله در دلت ببین تا بفهمی زينب کبری بعد از اربعین ابی عبدالله چی بر دلش گذشت، یه لحظه دلتو ببرم کربلا... قافله سالار آمد از امام سجاد پرسید آقا سر دو راهی هستیم بریم مدینه یا بریم کربلا؟ فرمود: برید از عمه ام زینب بپرسید، آمدن از زینب پرسیدن، صدا ناله ی زینب بلند شد. بخدا این دلهای ما پر از اشکه پر از داغه، چهل روز هرچی گریه کردیم ما رو زدن، هر وقت حسین گفتیم به ما تازیانه زدن دلم تنگ کربلاست بریم کربلا، آمدن کربلا... آمد کنار قبر برادرش حسین، یه جمله گفت زینب دل همه رو سوزاند، داداش فقط چهل روز گذشته اما اگه سر برداری زینبو ببینی، زینبو نمیشناسی، موهام سفید شده، کمرم خم شده، زانوهام بی توان شده برادرم، همه رو بردم برگرداندم اما سراغ دخترت رقیه رو از من نگیر...* در جهان تا زنده ام، گویم ثنایت یا حسین دست حاجت میبرم پیش خدایت یا حسین .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
‍ . |⇦•باز شب جمعه و... علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی  ●━━━━━━─────── بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ باز شب جمعه و موکب نعم الحبیب نام تو بردم وزید از نفسم بوی سیب شور به پا کرده در هیئت انصار عشق روضه ی هَل مِن مُعین ناله ی أمَّن یُجیب عشق نفس گیر شد سینه زنَت پیر شد زود بیا دیر شد بر سر جسمِ حبیب گر بشکافی هنوز خاک شهیدانِ عشق می شنوی نوحه ای در غمِ شَیبُ الخَضیب آه از آن لحظه ای که با تن چاک چاک نهادی ای تشنه لب، صورت خود را به خاک تا تو شدی کشته ما بی سر و سامان شدیم غُلغله شد در حرم ولوله شد در خیام وای حسین کشته شد روضه همین والسلام ولوله شد درخیام ولوله شد درخیام به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تو رو بردن دیر رسیدم من «حسین حسین حسین حسین» ای کشته ی گرسنه وتشنه ابی عبدالله حلقومتو سپردی به دشنه ابی عبدالله «سید مظلوم حسین جانم...» حسین رفته به گودال تا شهید شود حسین رفته به گودال رو سپید شود حسین رفته که صد مرتبه شهید شود قراربود گرفتار آن پلید شود اما بنا نبود شناسایی اش بعید شود «حسین آه حسین آه حسین آه» .. ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند سوختگان غمت با غم دل خرم اند هرکه غمت را خرید عشرت عالم فروخت باخبران غمت بی خبر از عالمند تشنه لبِ عالم ای شه مظلوم حسین فاطمه را نور عین ای شه مظلوم حسین "أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج" .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .
. 🔴 ۵ گریز از شهادتِ شهیدنصرالله 🔴 ┄┄┅┅┅❅ بعد از شهادت ❅┅┅┅┄┄ شهید حسن‌نصرالله بعد از شهادت‌شون... "کمتر از یکروز" زیر آوار موندند خیلی کوتاه 🔸گریز به روضه: جان عالم به قربانِ شهیدِ مظلومِ کربلا که "۳شبانه روز" زیر آفتابِ داغِ کربلا روی زمین افتاده بود ┄┄┅┅┅❅ مدت زمانِ شهادت ❅┅┅┅┄┄ شهیدنصرالله در "یک لحظه‌ کوتاه" شهید شد زمان شهادتش شایدبه چند لحظه هم نکشید 🔸گریز به روضه: امام سجاد فرمود بابای مارو زجرکش کردن... بیش از ۳ ساعت قتل اباعبدالله طول کشید(قتل صبر) ┄┄┅┅┅❅ گم شدن زیرآوار ❅┅┅┅┄┄ این شهدا زیر آوار بودن داخل گودیِ آوار گم شده بودن، همه دنبالشون میگشتن کلمه‌ی کلیدی(دنبال گشتن) 🔸گریز به روضه: حضرت زینب هم توی گودال زیر نیزه‌وشمشیر دنبال عزیزبرادرش میگشت گلی گم کرده ام می‌جویم او را ┄┄┅┅┅❅ بی خبری از شهدا❅┅┅┅┄┄ "بی خبری" نسبت به شهادت این عزیزان خیلی سخت بود(بی‌خبری از سلامتی‌شون) همه منتظر بودن"یهو خبر شهادتشون رسید" 🔸گریز به روضه: کربلا اهل خیام هم بی‌خبر بودن همه منتظر بودن دم خیمه، یهو دیدن ذوالجناح بی صاحب برگشت زینش واژگون یالش غرق خون ┄┄┅┅┅❅ سلامتِ نسبیِ بدن ❅┅┅┅┄┄ وقتی سیدعزیز شهید شد، بدنش رو که یه عده دیدن، گفتن جراحت زیادی و زخمهای زیادی برنداشته و اعضای بدن سالم بوده 🔸گریز به روضه: امام باقر فرمود اندازه‌ی نگین یک انگشتر جای سالم توی بدنِ جد غریب ما باقی نگذاشتن بیش از ۱۹۵۰ زخم به بدن شریف‌ش زدن نیزه جای نیزه زدن شمشیر جای شمشیر... ✍مدرّس: ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ . روضه گریز به روضه مرحوم آیت الله مجتهدی (ره) میفرمودند که یکی از علماء در خواب دیدند و از او پرسیدند چه چیز در عالم آخرت به درد شما خورد ایشون گفت یکی تقوا یکی ام گریه بر امام حسین بعد این شعر رو شروع کرد به خواندن شکر خدا را که در پناه حسینم عالم از این خوب تر پناه ندارد امام صادق علیه السلام در روایتی فرمودند إنَّهُ لَیَنْظُرُ إِلَى مَنْ یَبْکِیهِ فَیَسْتَغْفِرُ لَهُ (1) هرکس که بر مصیبت های سیدالشهداء گریه کند به‌ واسطه این اشکى که ریخته‌‌ امام حسین برای او طلب استغفار میکند امام حسین رمز غفران و بخشش گناهان ما هستش ─━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ ورود به روضه (مقتل خوانی) شب جمعه است یاد کنیم از همه اموات همه شهدا مخصوصاً شهدا جبهه مقاومت از این روضه فیض ببرند شهید سید حسن نصرالله در یکی مراسمات از عزاداری های محرم در کشور لبنان میفرمودند که پیغمبر اکرم در روایتی خطاب به ابا عبدالله الحسین فرمودند ای فرزند من ای حبیب من روزی تو و فرزندانت رو در سرزمین به نام کربلا به شهادت میرسانند و خیمه های تو را آتش میزنند زنان و دختران که بهترین خلق هستند را به اسارت میبردند امام زمان در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به ابا عبدالله الحسین میفرمائید أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاْزْکِیآءُ (2) سلام بر اون آقایی با اینکه فرزنداش بهترین انسانها بودند اما به آنها جسارت کردند روز عاشورا چه کردند با فرزندانت یا ابا عبدالله الحسین هنگامى كه خيام را آتش زدند حضرت زينب اومد خدمت امام سجاد و با حالت اضطرار فرمود اى يادگار برادرم خيمه ها را آتش زدند چه کاری باید حالا انجام بدهیم امام سجاد فرمود عليكُنَّ بالفرار فقط فرار كنيد (3) با چشم اشک بار علیکنّ بالفرار با قلب داغ دار علیکنّ بالفرار حتما به دختران حرم گوشزد کنید تا هست گوشوار علیکنّ بالفرار از سویدا دل سه مرتبه صدا بزن یا حسین ━━━━━━⊱🚩🏴⊰━━━━━━─ منابع احادیث روضه شب جمعه 1) کامل الزیارات صفحه ۱۰۳ حدیث ۷ 2) بخشی از زیارت ناحیه مقدسه 3) معالي السبطین صفحه ٨٩ .
. |⇦•اسمِ تو بُردم زیرِ بارون .. تقدیم به ساحت مقدسِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس کربلایی نریمان پناهی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اسمتو بُردم زیرِ بارون ، بارون گریه کرد تربت گذاشتم لایِ قرآن،قرآن گریه کرد ذوالجناح از میدان آمد،سر می کوبید زمین مصیبتت از بس سنگینِ،حیوان گریه کرد صدایِ هَلْ مِن مُعینَت اومد اصغر گریه کرد از رویِ تَلِّ زینبیه خواهر گریه کرد عده ای بی نصیب از گودال رفتن خیمه ها پنجه ها اومد سویِ زن ها، مَعجَر گریه کرد به یادِ لبهایِ خشکِ تو دجله گریه کرد کتیبه ها و پرچم ها و حجله گریه کرد ظهر عاشورا زیرِ تیرها خوندی تو نماز آخرین سَجده ات گودال بود،قبله گریه کرد اُفتادی لب تشنه رو خاکا ، دعوا شد سَرِت هجوم آوُردن با نیزه ها دورِ پیکرت با حال و روزِ مظلومِ تو، بینِ قتلگاه کِل می کشیدن پیشِ چشمِ زینب خواهرت تو رو حرومی هایِ کوفه تشنه کُشتنت بی کَس و تنها بینِ گودال گیر آوُردنت برایِ غارت ریختن رویِ جسمِ اَطهرت رحمی نکردن حتی به اون کُهنه پیرهنت زینب اومد بینِ گودال و شد حالش خراب نیزه شکسته ها رو جمع کرد با قلبی کباب هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی بی هوا غرقِ به خون اُفتاده بودی زیرِ آفِتاب ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇