eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد ببینه... و الشمر جالس علی صدره شمر روی سینه حسین هر کجا نشستی صدا بزن... ای غریب حسین... یک نفر دیگه هم اومد کنار ابی عبدالله... خواهرش زینب کبری اومد کنار برادر... اما دیر رسید... از بالای تل زینبیه یه نگاه کرد دید دارن بردارش حسین رو سر میبرن... چکار کنه بی بی زینب، یا الله... دستهاش رو گذاشت روی سر... صدا زد... وا محمدا... واعلیا... یا رسول الله منو ببخشید آقا... چیزی نگذشت... یکدفعه زینب کبری ببینه... زمین و زمان بلرزه در اومد... هوا متغیر شد... نگاه کرد دید... سر حسینش روی نیزه... 🔸سری به نیزه بلند است در مقابل زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب الا لعنت الله علی القوم الظالمین .
. بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن و یا رحیم 🔸ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی ای امام‌ رضا آقا جانم... 🔸خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی قربون غریبیت برم‌ امام رضا... 🔸اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند 🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی شب شهادت امام رضاست... آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید... ( بعد منزل نبود در سفر روحانی) امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید... بریم کنار پنجره فولاد امام رضا... 🔸جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون... ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن... بدان کارم تمامه... یا صاحب الزمان... اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن... عبا روی سر کشیدن... حالشون منقلبه... هی روی زمین میشینه... هی بلند میشه... وارد حجره شد... صدا زد اباصلت... درها رو ببند... میخام تنها باشم... یه گوشه ای داخل حجره... این فرش ها رو کنار زد... روی زمین نشست... مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه... خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده... یه گوشه ای ایستاده... اباصلت میگه اومدم نزدیکتر... عرضه داشتم... من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید... فرمود اباصلت... اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده... از در های بسته هم عبور میده... میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد... حضرت خوشحال شدند... از جاشون بلند شدند ... هی صدا میزدند... پسرم خوش آمدی بابا... جوانم جواد... خوش آمدی بابا... فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا... آقام جوادالائمه است... سر بابا رو در آغوش گرفت... دارن با هم نجوا میکنن ... عجب لحظات سختیه... امام رضا داره وصیت میکنه... اما طولی نکشید... یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند... صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد... اما خود امام رضا فرمودند... یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ همه روضه ها به کربلا ختم میشه... اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت... کربلا قضیه برعکس بود... ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت... آماده ای بگم یا نه... 🔸سپه کوفه و شام استاده 🔸به تماشای شه و شهزاده 🔸شه به روی پسرش افتاده 🔸همه گفتن حسین جان داده اومد کنار جوانش نشست... سر علی اکبرش رو به دامن گرفت... دلش طاقت نیاورد... سر جوانش رو به سینه چسباند... دید دلش طاقت نمیاره... لحظات آخره... خدایا... ابی عبدالله چکار کنه... علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده...😭 یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسباند... هی صدا میزنه... عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا علی جان... بابا... اُف بر این دنیا بعد از تو علی... تسلای دل ابی عبدالله... ناله بزن یاحسین... الا لعنت الله علی القوم الظالمین .
. . گریز دوم: عرضه بداریم آقا جان... یا امام رضا... شما رو مظلومانه به شهادت رسوندند... اما لحظات آخر دیگه شما تنها نبودید... وقتی چشمان مبارک رو باز کردید... سر شما روی دامن آقا جوادالائمه بود... اما دلها بسوزه برا اون آقایی که... داخل گودال قتلگاه... با لب تشنه... سر از تنش جدا کردند... امام سجاد هر کاری کرد نتونست بیاد کنار بابا... بمیرم... داخل خیمه... از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود... لحظات آخر نتونست بیاد کنار بابا... اما... یک جایی دیگه اومد... کجا... اون لحظه ای که بنی اسد میخواستند بدنها رو دفن کنند اما متحیر مانده بودند... اومد صدا زد... بنی اسد.. من این بدنها رو خوب میشناسم... 🔸بنی اسد بیایید 🔸کفن با خود بیارید 🔸مگر خبر ندارید 🔸حسین کفن ندارد با دستان مبارک بدن بابا رو داخل قبر گذاشت... حالا میخواد با پدر وداع کنه... لبها رو گذاشت روی رگهای بریده حسین... 🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند 🔸کفن بر جسم صد چاک نکردند گریز سوم👇 آقای خوبم... جان عالم به فدای مظلومیت شما... در عالم غربت به‌ شهادت رسیدید... اما وقتی شیعیان خبردار شدن... کفن قیمتی آوردند... برای تشییع جنازه همه آمده بودند... بدن شما رو با عزت و احترام تشییع کردند... با چه عظمتی بدن مبارک دفن شد... اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله... دلها بسوزه... برا اون آقایی که بدنش سه روز روی زمین کربلا... بدون غسل و کفن... ای خدا... کاش به همین اکتفا میکردند... صدا زدند اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... ده نفر اونقدر با اسب روی بدن عزیز زهرا اسب دواندند... جلو چشمان بچه های حسین... جلو چشمان خانم زینب کبری... تمام استخوان ها شکست... 🔸به کربلا کفن مگر بغیر بوریا نبود 🔸مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود 🔸مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند 🔸مگر که پاره پیروهن به پیکرش روا نبود 🔸سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا 🔸کفن برای او بجز شکسته نیزه ها نبود الا لعنت الله علی القوم الظالمين .
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - شهادت امام حسن علیه السلام - سبک لشکر ارباب... دریای لطفت ساحل ندارد دلْ دلْ ندارد در راهِ تو جان می دهم قابل ندارد حسن یاحسن (۴) اگه من حسینی‌ام بعدِ خدا به تو مدیونم امامِ مجتبی سرِ سفره‌یِ تو و امام رضا من شدم سینه‌زنِ کرب‌وبلا قسم به شاهِ مشهد و کربلا حرم واسهَ‌ت می‌سازن این عاشقا حسن یا حسن (۴) کریمِ طاها ماهِ دل آرا یوسفِ زهرا بِابی انتَ و اُمّی یاحسن مولا حسن یا حسن (۴) سفره‌دارِ خونه یِ فاطمه‌ای از درِ خونهَ‌ت گدا رد نمی‌شه آخرِ ماهِ صفر دستِ خالی... منو رد کنی برات بد نمی‌شه؟!... تویی کریم ما نوکریم آقاجون دستِ ما رو به شیش‌گوشه برسون حسن یاحسن (۴) .👇
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه مسجدی - شهادت امام حسن علیه السلام و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم - سبک من یادگار... شاهِ کرامت دورت بگردم رفتم زیارت یادِ تو کردم با زائرانِ بی کفن سینه زدم گفتم حسن... غریبی آقا تنهای تنها کوریِ دشمن حسنی‌ام من (۴) با طعنه‌ها شد پرخون دلِ تو مَحرمِ خانه شد قاتلِ تو زخمِ زبان شنیده ای چادرِ خاکی دیده ای پسرِ حیدر عصای کوثر کوریِ دشمن حسنی‌اَم من (۴) واویلتا شد نجوای لاهوت تیر از پیِ تیر خورده به تابوت شده متحیِّر حسین چه بگویم به زینبین چه ماجرایی؟! مهدی کجایی؟! بقیة الله آجَرک الله (۴) (حضرت رسول اکرم) اگرچه در تب پیغمبرم سوخت روضه‌اَش این است که مادرم سوخت یا رحمةٌ للعالمین در کوچه‌ها خورده زمین با ضربِ سیلی گلبرگِ نیلی بقیة الله آجرک الله (۴) .👇
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - شهادت امام حسن علیه السلام و حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم - سبک سر به زیرم کن... ضربه‌یِ قلبم یا‌حسن می‌گه خیمه و پرچم یا حسن می‌گه شاهِ عالم صاحبِ دم یاحسن می‌گه (۲) شادی و ماتم یاحسن می‌گه حضرتِ خاتم یاحسن می‌گه بیرقِ ماهِ محرّم یاحسن می‌گه (۲) ای تمامِ معنیِ قرآن ای جان ای جان ای امامِ دلبرِ خوبان ای جان ای جان صلَّ اللهُ علیکَ یا کریمِ طاها ماهِ دل آرا یوسفِ بی‌نظیرِ زهرا صل اللهُ علیکَ یا وارثِ مولا می‌سازه شیعه برات حرم ان شاءالله یاحسن مولا یاحسن مولا (۲) یاحسن مولا حسن مولا حسن مولا (۲) من از این سفره جیره می‌گیرم غصّه‌های تو می‌کنه پیرم آخرش با روضه‌های کوچه می‌میرم (۲) دائماً چشمات داره می باره آخه چشمایِ مادرت تاره تو خودت از رو خاکا برداشتی گوشواره قصّه های کوچه پیرت کرد ای وای ای وای سیلی از زندگی سیرت کرد ای وای ای وای تو روضه‌خونِ مادرِ قامت‌کمونی خاکِ چادرو با گریه می‌تکونی مادرتونو به خونه می‌رسونی چشم انتظارِ مهدیِ صاحبَ الزّمونی یا حسن مولا یا حسن مولا (۲) یا حسن مولا حسن مولا حسن مولا (۲) (حضرت رسول اکرم) یا اباالزّهرا یارسول الله می‌کشم آقا از غمِ تو آه به وصیت‌هات عمل شِه گم نمی‌شه راه (۲) توی بستر هم فکرِ مولایی روضه خونِ غم‌های زهرایی اَجر و مزدِ رحمةٌ للعالمینه آه (۲) آه از این کینه‌یِ دیرینه ای وای ای وای آتیش و در مسمار و سینه ای وای ای وای صلَّ اللهُ علیکِ یا اُمِّ ابیها نیلوفریه گلِ یاسِ خونه‌یِ مولا صلِّ اللهُ علیکِ یا مظلومه زهرا منتقمِ تو می‌شه تیغِ بقیة الله یا رسول الله یا رسول الله (۲) یا اباالزهرا اباالزهرا اباالزهرا (۲) .👇
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم - علیه السلام و اربعین - سبک این پا و اون پا نکن... تو سفره‌داری کرم داری توی دلِ ما حرم داری هر اربعین تو حرم حتماً روضه واسهِ مادرم داری پای پیاده زیارت رفتی پای ضریحِ برادر رفتی تو کوچه‌یِ تنگ و صحنِ ارباب حتماً تو همراهِ مادر رفتی گرفتی زیرِ بازوشو می‌پوشوندی خودت روشو می‌خوندی واسهِ زائرها خودت روضه‌یِ پهلوشو "من ایستاده بودم دیدم که مادرم را قاتل گَهی به کوچه گَه بینِ خانه می‌زد گردیده بود قُنفذ همدست با مغیره این با غلافِ شمشیر او تازیانه می زد" .👇
. آقا جون دلم تنگ اومده عمه این کیه رو نیزه قرآن میخونه ، عمه این کیه رو نیزه قرآن میخونه چشم و ابروهاش شبیه بابای منه ای پدر بگو با دخترت ، ای پدر بگو با دخترت کی بریده ای بابا سرت عمه ام میگه بابات رفته پیش خدا ، عمه ام میگه بابات رفته پیش خدا رفته ای بابا ولی بگو بی من چرا ای پدر به قربان چشات ، میروی دلم تنگه برات میروی دلم تنگه برات ای پدر بگو بگو دلم تنگه چرا ، ای پدر بگو بگو دلم تنگه چرا روی صورتت نشانیه سنگه چرا ای پدر مگه قهری باهام ، ای پدر مگه قهری باهام که دیگه نمیخندی برام یا مولا حسین بگو دلم تنگه چرا ، یا مولا حسین بگو دلم تنگه چرا روی صورتت نشانی سنگه چرا ای پدر مگه قهری باهام ، ای پدر مگه قهری باهام که دیگه نمیخندی برام میگن کربلا عرش خدا رو زمینه ، آرزوی ما دیدن اون سرزمینه آقا جون دلم تنگ اومده ، آقا جون دلم تنگ اومده شیشه دلم آقا جون زیر سنگ اومده * عمه این کیه رو نیزه قرآن میخونه ، عمه این کیه رو نیزه قرآن میخونه چشم و ابروهاش شبیه بابای منه ای پدر بگو با دخترت ، ای پدر بگو با دخترت کی بریده ای بابا سرت عمه ام میگه بابات رفته پیش خدا ، عمه ام میگه بابات رفته پیش خدا رفته ای بابا ولی بگو بی من چرا ای پدر به قربان چشات ، میروی دلم تنگه برات ای پدر بگو بگو دلم تنگه چرا ، ای پدر بگو بگو دلم تنگه چرا روی صورتت نشانیه سنگه چرا ای پدر مگه قهری باهام ، ای پدر مگه قهری باهام که دیگه نمیخندی برام یا مولا حسین بگو دلم تنگه چرا ، یا مولا حسین بگو دلم تنگه چرا 👇