eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. « | از اون روزی که حرم رو دیدم » ____ از اون روزی که حرم رو دیدم بهشت از چشمم افتاد دره باب القبله رو بوسیدم بهشت از چشمم افتاد همینکه دور ضریح چرخیدم بهشت از چشمم افتاد بهشت باز به خلوت حرم غبطه خورده همش طاووس به پره علم غبطه خورده اگه پرده ها برن کنار توی عالم میگن حافظم به محتشم غبطه خورده حسین جان من حسین بدون عشقت عسل هم زهره ابا عبدالله من خدا هم با دشمن تو قهره ابا عبدالله من نداره دنیای بی تو بهره ابا عبدالله من خدا هم به محضرت سلام کرده آقا جلوی ضریحت احترام کرده آقا چقدر خاک تو مقدسه که خداوند خوردن غیر تربتو حرام کرده آقا حسین جان من حسین .👇
2443462693.mp3
9.56M
♥️ : از اون روزی که حرم رو دیدم 🎙با نوای: کربلایی حسین طاهری
. تشنه جون میدی پیش دریای آب مظلوم من زیر نور مستقیم آفِتاب مظلوم من خون از تو رفته چشماتم نیمه باز مظلوم من زخماتو میبندم با چادر نماز مظلوم من آه روزگار من تنت افتاده زخمی کنار من آه روزگار من بی سر من ای نیزه سوار من آه روزگار زینب آه دل زار زینب گله داره زینب روزگار زینب **** تو آغوشش جمعت کرده جبرئیل مظلوم من داره گودالو میگرده جبرئیل مظلوم من زینب عمامت رو گم کرده حسین مظلوم من پیرهنت دست به دست میگرده حسین مظلوم آه رو به روی تو گریه میکنم همش به گلوی تو آه من دعا کردم گذر نیزه نیفته به موی تو آه روزگار زینب آه دل زار زینب گله داره زینب روزگار زینب **** با گریه میگردم دنبال سرت مظلوم من انگشتت رو بردن با انگشترت مظلوم من رو به تو کردم گفتم ای بی کفن مظلوم من پیش چشم مادر دست و پا نزن مظلوم من آه اولین باره چشم زینب ترسید اولین باره آه خونوادت رو چشم نامحرم دید اولین باره آه روزگار زینب آه دل زار زینب گله داره زینب روزگار زینب https://eitaa.com/emame3vom/43432 👇
زمینه تشنه جون میدی پیش دریا - کربلایی حسین طاهری .mp3
36.96M
♥️ : تشنه جون میدی پیش دریا با نوای: کربلایی حسین طاهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه.باز پریشونه قلبم - کربلایی امیربرومند|amirboroumand_channel@.mp3
17.07M
🎙بانوای: ●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉● ●باز پریشونه قلبم براغم بی سایبونی ِمزار ●کاش مثه یه کبوتر بپرم وباشم همیشمو《کنار بقیع‌》۲ ■خسته شدم از این همه شبی که نداره سحر روشنی آرزومه فقط آقا سینه زنی یه شبی توی مدینه ■دلم گرفته واسه ی حرمی که دیگه نداره زائری خادمی ومجاوری مسافری همه ی غصم اینه ★میرسه بقیه الله۲ بقیعو میسازیم ایشالا ●باد بوزه روقبرا همه جامیشه خاکی وغباروگردی هنوز ●خاک بارونی بباره میشه دیگه گل وای دلم میسوزه هر شب وروز ■غریب عالم یعنی که بچه با نوه هات حرمی دارنو روضه خونایی وخادمی دارنو هنوز حرمی نداری ■غریب عالم یعنی که کرم توگداهارو سیر میکنه ولی غم اونا تو روپیر میکنه مثه صدقه ی جاری ★میرسه بقیه الله بقیعو میسازیم ایشالله ●غم میزنه آتیشم براکسی که توبقیع غریب ترینه خدا ۲ ●از کوچیکی غریب بود خاطره های سختی رو دیده 《تواون کوچه ها》 ■دیده توکوچه مادرش روی زمینه و یکی بالاسرش سیلی زده توی صورت پرپرش چقده بیقراره ■دیده دره خونه یه روز مادرشو یکی زده روی زمین جلوی چشای امیرالمومنین تموم دنیا تاره ★پای غم شما می میریم انتقام تورو می گیرم ★میرسه بقیه الله بقیعو میسازیم ایشالا آجرک الله یا بقیة الله .
. و توسل جانسوز ویژۀ سالروز تخریب بقیع به دست وهابیتِ ملعون به نَفسِ حاج احمد واعظی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ «اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ» امشب از طبع شاعرانۀ من باز هم چهار پاره می جوشد قلمم باز غیرتی شده و خون دفتر دوباره میجوشد حرف دارم برای تک تک تان حرفی از اوج مرثیه به خصوص همه جا غرقِ بارشِ نور است در حریم قشنگ شمس شموس هفته ای هفت مرتبه زائر خواهد آمد برای پابوسی ظهر از سویِ بست پایین و نیمه شب از ورودی طوسی نه یکی نه دو تا بیا و ببین صحن در صحن شد شفا آباد قدس و رضوان و جامع رضوی کوثر و انقلاب و گوهرشاد چقدر صحن های تو در تو چقدر حجره و رواق اینجاست همه جا غرق بارش نور است چقدر خوشه چلچراغ اینجاست کار خورشید میکند اینجا گنبدی که شد از طلا زرین عهده دار غبار روبی شد از دو گلدسته جبرئیل امین باز مثل همیشه بند آمد با تماشای این ضریح ، زبان در طواف حرم به چششم خورد طرح نقش و نگار فرشچیان به فراز مناره ها بالاست با طلوعی اگر اذان غمش دم مغرب دوباره غوغاییست در نماز جماعت حرمش از بزرگان شهر دیدم که طالب کفش داری اش شده اند و به تن کرده جامه ی خدمت خادم افتخاری اش شده اند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بگذرم حال هشتم شوّال آمد از راه و باز غم دارم در مراثی ما چه سرّی هست؟ من به دنبالِ کشف اسرارم با خودت فکرکن کمی حالا بده پاسخ به این سوال عجیب که چرا هرکه آمد اینجا گفت: السلام علیک امام غریب به گمانم غریب آقایی ست که ندارد برای خود حرمی یا که حتی کنار تربت او نگذارند لا اقل علمی حرمی را سراغ دارم که قبله گاه تمام افلاک است ولی افسوس ساليان دراز چشم تا کار میکند خاک است به گمانم که این بهشت خدا محرم کوچه های باریک است نه چراغی نه شمع و فانوسی مثل شبهای تار ، تاریک است تاکه قدری مشایعت بکند در حرم دست مهربانی نیست پشت دیوار می نشینی و به سرت هیچ سایبانی نیست من نه تنها شنیده ام دیدم به همه زائران خبر بدهید غربت این است در کنار بقیع حق ندارید ناله سر بدهید جای عطر گلاب قمصر و عود بوی انواع کینه می اید نگرانم از این جهت آخر چه به روز مدینه می اید نه بساطی برای لطمه زنی نه دوخط روضه در شب آخر نه وداعی به رسم سینه زنان نه دو رکعت نماز بالا سر چه کنم سوت و کور مانده بقیع بی سبب نیست سینه غم بار است به گمانم ز رونق افتاده آه ...چشم انتظار زوار است ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرچه خود داغ دار این دردم ولی از روضه ام غرض این نیست بار دیگر بیا تامل کن از نگاه تو بدتر از این چیست؟ غیراز این است غصۀ من و تو غصۀ طفل بی پلاکی هست؟ هرچه باشد بقیع پابرجاست لااقل چهارقبر خاکی هست ولی از روزهای دور و دراز سهم دریای دل تلاطم شد باز هم زخم کهنه سر وا کرد از چه رو قبر مادرم گم شد !؟ میبرم کوچۀ بنی هاشم با دو خط شعر مرثیه همه را ذوالفقار علی قلم بزند قصۀ نبش قبر فاطمه را شاعر : علیرضا خاکساری اینجا به مادر بی ادبی کردن مردم مدینه .. اینجا به صورت مادر زدن .. اجازه بدید گریز روضه م همین باشه .. من یه دختر بچه ام سراغ دارم، هرموقع میگفت بابا میزدنش .. یه روزی ام رسید الهی بمیرم برا دختر بچه ای که از بابا سر آوردن براش .. تا طبق رو گذاشتن عقب عقب رفت .. عمه چی آوردن؟! عمه من گرسنه م نیست، عمه من غذا نمیخوام .. همچین که روپوشُ کنار زدن .. حالا که اومدی بدن نداری تا سرمُ رو زانوهات بزارم عیب نداره بمون بابا کنارم من سرتُ رو زانوهام میزارم میخوام که درد دل کنم برا تو تو قول بدی وا نکنی چشاتو دوس ندارم تا که به پام میشینی دلم نمیخواد گوشامو ببینی اگه گفته بودن خودم گوشواره هامو میدادم .. بابا ما خانوادۀ کرمیم .. بابام علی تو رکوع بود گدا رو رد نکرد .. از رو اسب دستشُ دراز کرد گوش و گوشواره رو گرفت ... بابا گوشام درد میکنه بابا چشام درد میکنه از بس دویدم رو خارا کف پاهام درد میکنه .. ــــــــــــــــــ ═══ ೋೋ═══ 👇
4_5848250211532540386.mp3
11.01M
|⇦•امشب از طبع شاعرانۀ من.. و توسل ویژۀ هشتم شوال سالروز تخریب بقیع به دست وهابیتِ ملعون به نَفسِ حاج احمد واعظی
Akbari-ShahadatImamHadi1392[01].mp3
4.09M
مهدی بیا که بی تو ,عالم صفا ندارد بازآ که بی تو خورشید, نور و ضیاء ندارد مهدی بیا که بی تو, افسرده گشته دلها   در گلشنی که گل نیست, بلبل نوا ندارد مهدی بیا که بی تو, روزی سیاه داریم   درد فراق رویت, جز تو دوا ندارد مهدی بیا که طی شد, ایام ما به حسرت  صبر از فراق تا کی, پیمانه جا ندارد مهدی بیا و بنگر, زهرا در آن میانه   بر لب به جز نوای, مهدی بیا ندارد مهدی بیا و بنگر, این جمع بینوا را  جز دامن تو حاجت, دستان ما ندارد مهدی بیا و بنگر, این جمع شیعیان را با (حیدری) در این جمع, جز تو صفا ندارد شاعر:مرحوم حاج حسینجان حیدری گرجی .
روضه جانگداز و خاطره انگیز (حاج منصور ارضی).mp3
1.28M
سلام من به و به چهار قبر غریبش... حاج منصور راضی
. علیه‌السلام علیه‌السلام ارث برد از پدر خاک، غم و درد و محن چه قدر خاک نشسته ست روی قبر حسن زیر این‌هرم‌عطش‌خیز، سراسر روضه ست سایه انداختن بال کبوتر روضه ست یادم افتاد از آن مرثیۀ عالم سوز بدن شاه رها شد وسط دشت، سه روز جگرم سوخت از این‌غربتِ بی‌پشت و پناه دفن شد شاه به دستان دهاتی ها، آه... گریه کردیم و در این حال نمردیم ببخش تازه شد داغ تو هرسال، نمردیم ببخش روضه‌خوان‌گفت که‌مرکب به‌تنت تاخته است ای تن پاک تو پامال...نمردیم ببخش روضه‌خوان‌گفت‌وشنیدیم‌وهنوز اینجاییم اگر از روضۀ گودال نمردیم ببخش دل ما سنگ خرابه ست، از آن هم بدتر پا به پای غم غسال نمردیم...ببخش سوم ماه محرم به تو قولی دادیم ما اگر هشتم شوال نمردیم ببخش «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ............ . ✍ 〰〰〰〰〰〰 غزلی از حرمت ساخته‌ام با «مثلاً» گرچه خاک است روی قبر تو، اما مثلاً ... گنبدِ زرد تو خورشید شده می‌تابد نور می‌گیرد از آن گنبدِ خضرا مثلاً چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان ! جنسِ هر پنجره‌اش هست مُطلّا مثلاً چقدَر پارچه‌ی سبز گره خورده به آن می‌کنی باز، تمام گره‌ها را مثلاً خادمانت همه دورِ سرمان می‌گردند ما عزیزیم، در این صحنِ مُعلّا مثلاً تشنه‌ها مست شوند از مِیِ سقاخانه ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلاً هیئتی شکل گرفته‌ست میان حرمت نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلاً روضه‌خوانی وسطِ صحن، حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو؛ حالا مثلاً ... مادری با پسرش رد شده از آن، اما ... هیچ کس راه نبسته‌ست بر آنها مثلاً دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود چادری خاک نخورده‌ست، در آنجا مثلاً مادرِ قصه‌ی ما رفت صحیح و سالم وَ نپوشاند رخ از دیده‌ی مولا مثلاً بعدِ مجلس همه رفتند، زیارت کردند تربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلاً .