eitaa logo
امام حسین ع
27.4هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
@Maddahionlinمداحی آنلاین - یه روزی هست که تقویمای تاریخ - بنی فاطمه.mp3
زمان: حجم: 4.45M
🔳 (ع) 🌴یه روزی هست که تقویمای تاریخ 🌴نوشتن بین کوچه محشری شد 🎤 یه روزی از تو تقویمای تاریخ نوشتن بین کوچه محشری شد دوشنبه راهش و بستن که افتاد نوشتن از همون روز بستری شد پاهاش از ضعف میلرزید نفساش بوی خون میداد پسرش گریه میکرد و بهش راه و نشون میداد دنیا تاریک بود کوچه باریک بود زهرا بی حال و مرگش نزدیک بود ــــــــــــــــــــــــــــــــــ رو خاک افتاد دنیا زیر و رو شد جدا کردن در و از دست پهلو خلاصه بستر و اماده کردن امان از بستر و از دست پهلو میخواستن با یه مشت هیزم دل ما رو بسوزونن اتیش اماده می کردن که دریا رو بسوزونن فصل پاییز بود از اه لبریز بود از پا افتاد و عمرش نا چیز بود ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه دردایی فقط احساس میشن یه دردایی ولی دق مرگ میدن حسن دید ما شنیدم ماجرا رو شنیدن کی بود مانند دیدن علی میگفت چی دیدی که اینجوری پریشونی چیکار کردن توی کوچه میخوای پاشی نمیتونی خونه لرزید تا پهلو به پهلو شد بعد اون سیلی چشماش کم سو شد
. بارون اشکام داره می باره تو شهر غربت شدم آواره غم مدینه یک حکمت داره . حسین وقتی بی کفن بوده حسن باید بی حرم باشه . اباالفضل دستاش قلم بوده حسن می خواد بی علم باشه . شب جمعه شدی اگه بازم شدی زائر حسین باشه ذکرت ای حسن جان توی بین الحرمین . حسن جان حسن جان حسن جان  . غمت می شینه میون دل ها حرم نداری به یاد زهرا یه سنگ قبرم نداری آقا . حرم دارن توی هر شهری تموم ایل و تبار تو . ولی با یاد غم کوچه  هنوز خاکیه مزار تو . گریه کن ها سینه زن ها تو دلا مصیبته گریه ممنوع روضه ممنوع اینجا شهر غربته . شب جمعه شدی اگه بازم شدی زائر حسین باشه ذکرت ای حسن جان توی بین الحرمین . حسن جان حسن جان حسن جان  . یه روز می سازیم ضریح و گنبد چهار تا صحن و چهار تا مرقد مدینه میشه شبیه مشهد . با ذکر یا فاطمه اونجا عجب غوغایی به پا میشه . به کوری چشم نامردا  بقیع هم کرببلا میشه . میره بالا روی گنبد پرچم سبز حسن می گیریم تو صحن قاسم ذکر شاه بی کفن . حسین جان حسین جان حسین جان  . تو مدینه یه بقیعه  یه امامی که حرم نداره . سینه زن ها کسی نیست تا روی قبرش یه دونه شمع بذاره . ما را به عشق روی حسن آفریده اند ما را برای سینه زدن آفریده اند .
. 📋 بر هم نزن نماز مرا بی هوا نزن (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بر هم نزن نماز مرا، بی هوا نزن حالا که میزنی، جلوی آشنا نزن سجاده و عبای مرا میکِشی، بکش اما لگد به تربت کرببلا نزن آتش زدی به زندگی‌امژ بس کن و برو دیگر نمک به زخم دل من، بیا نزن در خانه بس نبود غرورم شکسته شد؟ حداقل مقابل همسایه‌ها نزن @emame3vom با تازیانه‌ات به سر و صورتم بزن حرفی فقط به حضرت خیرالنساء نزن بالای مرکبی و خجالت نمی کشی پیچیده پای من... چه کنم؟! بی حیا نزن موی سپید دارم و شیخ الائمه‌ام هر طور میزنی بزنم، با عصا نزن وقت گریز من شده "نوحوا علی الحسین" زینب دوید و گفت: غریب مرا نزن ای شمر بس کن و به روی سینه‌اش نرو با چکمه‌ات قدم روی عرش خدا نزن با دست و پا زدن گره‌ای وا نمی شود تشنه لبم! عزیز دلم! دست و پا نزن *شاعر : https://eitaa.com/emame3vom/44422 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
. ♣️سبک: زمینه مداح: میثم_مطیعی شهادت_امام_جعفر_صادق(ع) شده دنیا مسجد تو که دائم در اعتکافی چه زیبا تو ای صبح صادق دل شب را می شکافی غم توست، با دل عاشق ما آقاجان، امام صادق ما چه می شد ای موسپیدِ امامان سرم را بگیری بر روی دامان مرا هم در راه سرخِ حسینت، بمیران "سلامٌ علی جعفر ابن محمد" ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو را بردند پابرهنه میان کوچه، واویلا شرار آتش گواه است که شد تازه داغ زهرا نمیرد، چراغ این حقایق که داغ است، تنور عشق صادق بقیع تو نور چشم دنیاست حدیث حق از زبان تو زیباست بقیعت بهشت است ضریح تو مولا، دل ماست "سلامٌ علی جعفر ابن محمد" ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ إمامي جِئنا لبابِكْ: امام من، به درگاهت آمدیم نُعزّي تَحتَ قِبابِكْ : و زیر گنبد به شما تسلیت می گوییم بِذِكرى جَدِّكَ نَبكِي: در سالروز (شهادت) جدت می گرییم... نُواسي دَمعَ مُصابِك: و با اشک ماتمت همدردی می کنیم أتينا .. ويَحدُونا أسانا: آمدیم... و اندوه مان با ماست تَقبَّلْ .. رِضا الآلِ عَزانا: از ما بپذیر... عزاداری مان را... ای رضای آل محمد تَقَبَّل دَمعًا مِـنَّا تَهامى: اشکی که از چشممان فرو میریزد را از ما قبول کن يَتامى جَعفَرْ إنَّا يَتامى: ما یتیمان (امام) جعفر صادقیم وَداعًا صِحنا حُزنًا وداعًا، أبانا از روی اندوه فریاد زدیم "خداحافظ"... خداحافظ ای پدر ما (سلامٌ علی جعفر ابن محمد) سلامم به تو، جعفر بن محمد شاعر فارسی: میلاد عرفان پور شاعر عربی: ابومهدی البحرانی 👇
. ‍ ‍ 📝 🖊 🖊 (ع) ۱۳۹۸ 🖊 کشون کشون میبرن تو رو از کوچه ای که غم انگیزه کشون کشون میبرن تو رو با این اشکایی که میریزه کشون کشون میبرن تو رو با درد و آهی که لبریزه آسمون بارید تمومی کوچه ها گل شد آسمون بارید بازم آیه ی گریه نازل شد آسمون بارید که دورت پر از ارازل شد نکش نامرد طنابو هی که این بی کس هم خدا داره نزن آتیش به این خونه که این آتیش ماجرا داره غریب آقام ای غریب آقام حالا که حرف شکستن شد یه دختر بچه یادم اومد به زیر لب هی میگفت بابا از این مهمونی بدم اومد به جای تو که نبودی زجر من هرجا که افتادم اومد داد کشید اومد امون منو برید اومد اسمتو بردم با تازیونه دوید اومد اشهدو خوندم همین که شمر پلید اومد یه جوری زد روی گونه که رو کل گونه جا افتاد یه جوری زد در گوشم که گوشواره زیر پا افتاد .👇
. 💥سبک: 🎤مداح: 🏴 شهادت از صبرت از حلمت از درایت و علمت گفتیم از مهر تو اما نه... از راهت از نورت از یارای مشهورت گفتیم از لطف تو آقا نه... نگفتیم، که دیدی شرابو، تو دست اون مرد، شرابُ شیرش کردی"۱" نگفتیم، که آبروشو تو، خریدی بازم، تویی که خیلی مردی حالا تازه میفهمم آقا کی یه عمره کنارِ منه وقتی میرم به سمت گناه کیِ که بی قرارِ منه ""ای امام مهربان، بر محضرت سلام"" تو عشقی محبوبی تو هر صفتِ خوبی بی شک آقای ما مصداقه.. محجوب و افتاده آقای ما استاده کلِ استادای اخلاقه.. نگفتیم، از اهل و عیالت، تو خواهش کردی، قدم آروم بردارن تا دیدی، که خوابه غلامت، سفارش کردی قدم آروم بردارن "۲" میشه من هم کنارِ شما چن دقیقم شده بشینم روی زانو بخوابم آقا خواب کرببلا ببینم ""ای مهربان امام بر محضرت سلام"" ای دینم قرآنم از لطف تو ای جانم من هم توی راه حق هستم خوشحالم مسرورم از اینکه پر از شورم امروز به زیر بیرق هستم برا من، بخون یه دعایی، با قلبِ صبورت، بشم هارونِ مکی دعا کن، اگه بگی من هم، برم تو تنورت، بشم هارونِ مکی"۳" تو یه اسمای دیگه داری که قشنگی هر سخنه اسمت دیگت محبته و اون یه اسم تو عشق منه ""ای امام مهربان، بر محضرت سلام"" 📚"۱": اشاره به سید حمیری" نقل شده که سید حِمیَری روزی در راه مدینه بود در حالی که کوزه ای از شراب با خود به همراه داشت که ناگهان با امام صادق علیه السلام مواجه شد! حضرت [با اینکه می دانست او در کوزه چه به همراه دارد] از او پرسیدند: حِمیَری در کوزه چه داری؟ حِمیَری گفت: یا ابن رسول الله شیر در کوزه به همراه دارم! امام صادق علیه السلام فرمود: مقداری از آن شیر را در کف دست من بریز! پس [کوزه را خم کرد و با تعجب دید] مقداری شیر از کوزه به کف دستان مبارک حضرت ریخته شد! در این هنگام حضرت از او سؤال کرد: امام زمانت کیست؟ حِمیَری گفت: امام زمان من کسی است که شراب را تبدیل به شیر می کند! در احوالات سید آورده اند که از گناه خود (شرب خمر) قبل از وفات توبه کرد و امام صادق علیه السلام بارها برای او دعا کرد.(تنقیح المقال، ج۱۰، ص۳۱۳)) 📚"۲" به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که می گوید غلام خسته ام خفته، قدم آرام بردارید 📚"۳" هارون مکی: از یاران مخلص حضرت صادق(ع) مرحوم علّامه مجلسی در کتاب بحارالانوار نقل می‌کند که، شخصی بنام «سهل بن حسن خراسانی» خدمت امام صادق ـ علیه السّلام ـ رسید، سلام کرده و نشست. عرض کرد یابن رسول الله(ص) ـ شما رئوف و مهربان هستید، چرا از حق خود دفاع نمی‌کنید؟ چه چیزی مانع این امر است؟ در صورتی‌که بیش از صدهزار شیعه شمشیرزن دارید! حضرت فرمودند: ای مرد خراسانی بنشین، سپس حضرت امرکردند، تا تنور را روشن کنند، وقتی تنور برافروخته شد، حضرت رو به مرد خراسانی نموده و فرمود: بلند شو و داخل تنور شو، در این هنگام مرد خراسانی ترسید و عرض کرد: یابن رسول الله(ص) ـ مرا با آتش سوزان، از من درگذر، ... حضرت فرمودند: تو را بخشیدم، در این هنگام یکی از اصحاب امام صادق ـ علیه السّلام ـ بنام «هارون مکی» وارد شد در حالی‌که یک کفش خود را با انگشت گرفته بود. خدمت آن‌حضرت رسید و سلام کرد. امام ـ علیه السّلام ـ جواب سلام او را داد و فرمود: نعلین را از دست خود بینداز و برو داخل تنور ... هارون مکی، نعلین را انداخت و داخل تنور شد. امام ـ علیه السّلام ـ شروع کرد با مرد خراسانی صحبت کردن و از اوضاع خرسان از او می‌پرسیدن و ... سپس گفت ای خراسانی برو و داخل تنور را نگاه کن. مرد خراسانی بطرف تنور رفت و دید که «هارون مکی» چهار زانو در تنور نشسته است. امام ـ علیه السّلام ـ از مرد خراسانی سئوال کرد: «از این‌ها در خراسان چند نفر پیدا می‌شود؟ مرد خراسانی عرض کرد: بخدا قسم یک‌ نفر هم نیست. امام ـ علیه السّلام ـ فرمودند: ما در زمانی که پنج نفر یاور اینچنین نداشته باشیم قیام نخواهیم کرد. ما خودمان موقعیت مناسب را بهتر می‌دانیم. (بحارالانوار، علّامه مجلسی، جلد ۴۷، صفحه ۱۲۳ و ۱۲۴) 💥👇