.
◼️اللهم عجل لولیک الفرج◼️
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
#زمینه_
#شب_پنجم_حضرت_عبدالله_ابن_الحسن_ع #دستم_تودسته_عمه_بود
1400/05/22
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
⬛️بند اول
دستم تو دسته عمه بود،اما دلم تو قتلگاه
اگه بمونم میمیرم،اینجا میونه خیمه گاه
صدا عموم داره میآد ، از بینه اون حرومیا
دیدم از پیکرش گذشت،تیزیه سره نیزه ها
آه
غرقه به خون عمو میونه گودال
افتاده بر روی زمین چه بیحال
تنه عموم رو میکنن لگدمال
🔳(واویلتا2)واویلا🔳
⚪️⚪️⚪️
⬛️بند دوم
تنها و بی کس و غریب،غوغا شده دورو برش
با یه خنجر یکی رسید ، برا بریدنه سرش
سنانه پسته نابکار ، میکشیدش به روی خاک
نیزشو هی فرو میکرد،بر اون پیکره چاک وچاک
آه
دستم شده سپر برا عموجان
تو آغوشش جون میدهم من عطشان
شکره خدا میشم جزوه شهیدان
🔳(واویلتا2)واویلا🔳
⚪️⚪️⚪️
⬛️بند سوم
گوشه ی قتلگاه دیدم ، مادری در شیون و شین
میکوبید به سینه میگفت ، مظلوم کربلا حسین
جلوی دیدگانه او ، به عمو ضربه میزدن
نمیدونم چه حالی بود،تا دزدیدن اون پیرهن
آه
نظاره میکنه با دیده ی تر
داره جدا میکنه از بدن سر
دست و پا میزنه غریب مادر
🔳(واویلتا2)واویلا🔳
⚪️⚪️⚪️
⬛️بند چهارم
تا استخوونه من شکست،یادم اومد مدینه رو
بازو وضربه ی غلاف،مسمار و زخمه سینه رو
مغیره با ضرب لگد،مادر رو زد روی زمین
قنفذ میزد فاطمه رو،پیش امیرالمؤمنین
آه
میریزه خون از گوشه ی دهانش
سیلی گرفته قدرت و توانش
کتک میخورد جلوی کودکانش
🔳(واویلتا2)واویلا🔳
✏️ :#الیاس_محمدشاهی
#شب_پنجم_محرم
👇
.
#نوحه
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع
می دود رو سوی میدان کودکی از خیمه گاه
چونکه می بیند عمویش مانده بی پشت وپناه
بر لبانش دم بدم
ای عموجان امدم
ای عمو جانم عمو، ای عمو جانم عمو2
____________
دشمن از پیر وجوان هستند سوی او دوان
مردمانی دل سیه با تیر وشمشیر وسنان
دور او غوغا شده
محشری بر پا شده
ای عمو جانم عمو.....
________________
چون عمو بگرفت در آغوش خود عبداللهش
او مهیا شد دهد هم دست هم جان در رهش
عاقبت تیر عدو
داد او را آبرو
ای عمو جانم عمو
_________________
همچو قاسم او چشید از شهد احلی من عسل
شد شهادت بهر این ابن الحسن خیر العمل
عمه اش در خیمه گاه
می کشد از سینه آه
ای عمو جانم عمو..
شعر:اسماعیل تقوایی
#شب_پنجم_محرم
👇
.
#شب_پنجم_محرم
#نوحه
#شب_پنجم_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع
(خواهم روم من روسوی میدان
تا جان دهم در راه عمو جان)۲
عمه عمویم بین میدان مانده تنها
با چشم گریان دیده دارد بر حرمها
عبداللهم عبداللهم ابن الکریمم ۲
_________
دور عمویم سگها فراوان
ترسم عمویم ناگه دهد جان
در موج غم افتاده ویاری ندارد
باید روم، دلدار،دلداری ندارد
عبداللهم......
_________
از دست عمه دستش رها شد
عازم بسوی خون خدا شد
بر او هدف میدان وآغوش عمو شد
شیر حسن آماده ی جنگ عدو شد
عبداللهم.....
________
در راه مولا دستش جدا شد
بر سینه ی او جانش فدا شد
یک یا عمو گفت وزاین دنیا رها شد
با تیر کین حرمله سوی خدا شد
عبداللهم......
شاعر:اسماعیل تقوایی
#حضرت_عبدالله
👇
.
#نوحه
#شب_پنجم_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع
عبداللهم من ای عمو ابن الکریمم
من آخرین سربازتو در این حریمم
ای روح ایمان،ای جان جانان
مولا حسین جان عمو مولا حسین جان ۲
_________
تا که شنیدم من زمیدان آن ندایت
من آمدم تا که کنم جانم فدایت
ارزش ندارد بهر تو این جان
مولا حسین جان عمو، مولا حسین جان۲
___________
گرگان شامی بس فراوان وتو تنها
سر را چرا تو برده ای درجیب غمها
آمد برایت یک تازه مهمان
مولا حسین جان عمو مولا حسین جان۲
_________
دست یتیم مجتبی از تن جدا شد
با تیر کین حرمله جانش فدا شد
آمد غروب آن ماه تابان
مولا حسین جان عمو مولا حسین جان۲
شعر:اسماعیل تقوایی
#شب_پنجم_محرم
👇
.
#نوحه_سنتی
#سبک_شبانگاهان
#شب_پنجم_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع
ببین ای عمه، عموجانم،مانده بی یار ونا توان باشد
دل او بهرحرمها وکودکان آن ناگران باشد
عمو جان من شده خسته
بمیرم بر خاک بنشسته
عمو جانم ای عمو جانم..عمو جانم ای عمو جانم۲
_________________
چو بابا پیش خدا پر زد،بوده او در دنیا امید ما
نوازش ها کرده او ما را،بوده بر خوشبختی نوید ما
ببین عمه او شده تنها
رهایم کن تا روم آنجا
عمو جانم....
__________________
ببین عمه دورش از هرسو، گرگ خونخواری،رو به او آید
از آنها شمشیر و تیر وسنگ،بیشمارانه،بر عمو آید
نگاهش افتاده سوی من
ندارد یاری عموی من
عمو جانم ای...
__________________
عمو جانم آمدم میدان، بار دیگر گیرم،در آغوشت
سرم روی سینه ات بگذار،تا شوم از عطر تو مدهوشت
جداگردد دستم از پیکر
فدای تو ای مه انور
عموجانم ای...
______________
عجب جایی گشته قربانگاه بهر عبدا...،آه و واویلا
نشیند شمر لعین آنجا،سینه ی مولا آه وواویلا
چه می سازد خواهرش زینب
بده صبری را به او یارب
حسین جانم ای حسین جانم۲
شعر:اسماعیل تقوایی
#شب_پنجم_محرم
👇
.
#نوحه_سنتی
#شب_پنجم_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع
عمه رهایم کن روم سوی میدان۲
یاری عمو کنم همچون شهیدان۲
واویلا واویلا واویلا واویلا۲
_______________
هل من معین گوید او وای از غریبی
نباشد بر ماندنم دیگر شکیبی
واویلا....
_______________
ابن الحسن باشم و عبداللهم من
بعد از پدر مدیون ثاراللهم من
واویلا...
_________________
سایه ی روی سرم جانم فدایت
آمده ام تا دهم دستم برایت
حرف از غریبی مزن ای نور عینم
منهم چو قاسم فدایی حسینم
واویلا....
___؛__________
دستش جدا گشت وعمو را صدا کرد
مرغ روحش را عدو از تن رها کرد
عمو گرفتش او را بر روی سینه
ناله زد یا جداّ رو سوی مدینه
واویلا..
شعر :اسماعیل تقوایی
#شب_پنجم_محرم
👇