.
#واحد
#شهادت_امام_سجاد
نوحه واحد شهادت امام سجّاد علیهالسلام
سبک دور منیم ای آرخام.....
آه
گریههام ادامه داره
دیدههام ابرِ بهاره
پیش چشمایِ ترِ من
یه سرِ نیزهسواره
آه
گردوخاکی تو هوا بود
عمّه رو تلِّ بلا بود
تنِ آسمون میلرزید
سرِ نِی سرِ بابا بود
سرِ بابا رویِ نیزهَست
بدنش رو خاکِ صحرا
تازه این اوّلِ روضهَست
رو تنِش دویدن اَسبا
حَرومیا دسته دسته
به حرم هجوم آوُردن
بذار سربسته بگم من ....
همه چی رو گرگا بردن
کربلا کربوبلا وای/۴/
آه
داره پیکرم میسوزه
دلِ مادرم میسوزه
وقتی که حرم بسوزه
پرِ معجرم میسوزه
آه
دل سجّاد و شکستن
یادمه بازومو بستن
باورم نمیشه دیدم
نیزهدارا همه مَستن
پایِ نِی گریه میکردی
خندیدن به گریههامون
بزمِ مِی به پا شد و چوب
خورده به لبِ بابامون
گریههام تموم نمیشه
آخه دیدم تو خرابه
خواهرِ سه ساله تونست
پایِ سر آخر بخوابه
کربلا...
#نوحه_واحد
#حسین_ایمانی
.
.
#زمزمه
#بعد_از_شهادت
#نوحه #روز_یازدهم_محرم
من کرببلا را چو خزان دیدم و رفتم
چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم
حسین جان کفنت کو..... به تن پیرهنت کو
ای باغ که داری تو بسی گل بگلستان
این خرمن گل را بتو بخشیدم و رفتم
اوردم و غلطیده بخون دیدم و رفتم
ممکن چو نشد حنجر پاک تو ببوسم
حسین جان کفنت کو..... به تن پیرهنت کو
یاد آیدم آن دم که بگفتی جگرم سوخت
من یاد لب تشنه ی تو بودم و رفتم
ممکن چو نشد حنجر پاک تو ببوسم
آن حنجر پرخون تو بوسیدم و رفتم
حسین جان کفنت کو..... به تن پیرهنت کو
چون همره ما هست سر غرقه بخونت
من یاد لب تشنة تو بودم و رفتم
افتاد اگر دست علمدار تو از تن
هر چند به سر قبر تو بوسیدم و رفتم
حسین جان کفنت کو....به تن پیرهنت کو
#سبک_من_دربدر_عشق_اباالفضل_وحسینم
.👇
.
#حضرت_زینب.
تقابل حق و باطل
زینب است و یک بیابان روبرو
زینب است و تیغ عریان روبرو
زینب است و کوچه ای از داغ ها
زینب است و یک خیابان روبرو
باغی از گل های ایمان در کنار
آن طرف تر لاله چینان روبرو
این طرف مردان غیرت آفرین
آن طرف طغیان شیطان روبرو
ای طرف مردان اهل آسمان
آن طرف ابلیس عصیان روبرو
این طرف مردان محکم مثل کوه
دشمنان سُست بنیان روبرو
این طرف ایمان عیان در پیش عشق
آن طرف کفران پنهان روبرو
یاوران دین و قرآن این طرف
دشمنان دین و قرآن روبرو
عاملان عقل و برهان این طرف
ناقضان عقل و برهان روبرو
قاتل سبط پیمبر ، جان عشق
آمده با تیغ بُران روبرو
این طرف آئینه ی حق الیقین
لشکری در اوج حیران روبرو
عده ای پابند بر عهد و وفا
لشکری بشکسته پیمان روبرو
پیرو آرامش دل این طرف
رهرو آشوب و بُحران روبرو
دوستان جبهه ی حق این طرف
دشمنان حی سبحان روبرو
راهیان کوی دلبر این طرف
کافران عشق و ایمان روبرو
روشنایی این طرف روی حسین
دشمن خورشید رخشان روبرو
ساحل امن و امان در این طرف
کشتی طغیان و توفان روبرو
جنت المَأوای هستی این طرف
لاله چین هرچه بستان روبرو
میهمانان غرقه در خون بر زمین
قاتل این خیل مهمان روبرو
پیکری لبریز خون در قتلگاه
رفته بر نی رأس تابان روبرو
کودکان او پریشان این طرف
موی یار او پریشان روبرو
خنجری بر روی گلبرگی نشست
حنجری شد لاله افشان روبرو
خیمه های غرق آتش این طرف
صاحب دل های ویران روبرو
از برای غارت ما خصم دین
می دهد اینگونه فرمان روبرو
مانده «یاسر» در گلستان این طرف
هرچه خار و خس به میدان روبرو
**
محمود تاری «یاسر»
.
.
#بعد_از_شهادت
همسفر اشک
بعد تو ای جان جهان
من ماندم و این کاروان
در گلشنی از خون خزان
من ماندم و این کاروان
در غربت و در بی کسی
رنج و بلا دیدم بسی
حالا ولی قامت کمان
من ماندم و این کاروان
با اشک چشم کودکان
با حال زار بانوان
با داغ دل ، با سوز جان
من ماندم و این کاروان
از کربلای لاله گون
از قتلگاه غرقه خون
گر می روم دامن کشان
من ماندم و این کاروان
ره می سپارم بعد تو
یاری ندارم بعد تو
در این دیار بی کسان
من ماندم و این کاروان
همراه سرها روی نی
در این مسیر کرده طی
در شعله های بی امان
من ماندم و این کاروان
ای ماه من خیز و ببین
جور و جفای اهل کین
با دشمن نامهربان
من ماندم و این کاروان
با سینه های غرقه خون
با چهره های لاله گون
با دیده های خون فشان
من ماندم و این کاروان
با عقده های در گلو
با سوز پنهان در سبو
با داغ های بی کران
من ماندن و این کاروان
با سوز ماتم بر دل و
با این جگرخون محمل و
با یک جهان آه و فغان
من ماندم و این کاروان
با اشک چشم و آه دل
آمد غمت همراه دل
با آب و آتش در میان
من ماندم و این کاروان
«یاسر» ازین داغ فزون
در دشت خون ، دشت جنون
با کودکان ناتوان
من ماندم و این کاروان
**
محمود تاری «یاسر»
.
.
#شور #امام_زمان
#ذکر ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
یاحجة بن الحسن عجّل علی ظهورک (2)
ای دوست یک نظر کن ای یار یک گذر کن
بی نور این دلم را از نور پر شرر کن
یاحجة بن الحسن عجّل علی ظهورک (2)
ای غایب از نظرها از چهره پرده بگشا
ای رهنمای هستی خورشید عالم آرا
یاحجة بن الحسن عجّل علی ظهورک (2)
ای کشتی نجاتم سرمایۀ حیاتم
صدق و صفا به من ده قدری بده ثباتم
یاحجة بن الحسن عجّل علی ظهورک (2)
ای حجت خدایی آخر چرا جدایی
جانا بحق زهرا پس کی ز ره میآیی؟
یاحجة بن الحسن عجّل علی ظهورک (2)
خوشرنگ گل ز رویت خوشبوی جان ز بویت
خوشبخت ما زکویت خوش روی جان ز سویت
یاحجة بن الحسن عجّل علی ظهورک (2)
مولا هدایتم کن مولا شفاعتم کن
مولا حمایتم کن مولا عیادتم کن
یاحجة بن الحسن عجّل علی ظهورک (2)
✍️مجیدطاهری
#استاد_مجید_طاهری 🎤
#شور_امام_زمان_عج
👇
.
#امام_زمان
بیا مولا جان
دعوت به مجلس روضه
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
.....................................................
به کجا غرق عزایی بیامولاجان
روضه خوان غم مایی بیامولاجان
پسر فاطمه وشیرخدا مهدی جان
جان زهرا به کجایی بیا مولا جان
همه جاکرب وبلا گشته نظریامولا
زِ لب تشنه صدایی بیا مولا جان
گفته بودی همه جابهر بکا می آیم
یوسف آل عبایی بیا مولا جان
روضه برپاشده مامنتظریم یا مولا
تو همان نور ولایی بیا مولا جان
پسر حیدر کرار مدد یا حیدر
توکه خود شیرخدایی بیامولاجان
پرچم سرخ علمداربه دستت داری
منتقم بر شهدایی بیا مولا جان
مجلس ما ز کرامات شما بر پاشد
زائر کرب و بلایی بیا مولا جان
نظری کن به دل عاشق ما یا مولا
کربلا کن تو عطایی،بیا مولا جان
صبح آدینه به ندبه تورامیخوانم
یاطبیب ازتو شفایی،بیا مولاجان
.............................................
.