eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. (سلام الله علیه) در جنان فاطمه سینه زن شد نوحه خوان در عزای حسن شد دیده ای که بر او گشته گریان در قیامت نباشد هراسان سیدی سیدی ای حسن جان خون طشت از دلش با خبر بود قاتلش داغ دیوار و در بود مثل مادر بود سوز و آهش خانه ی او شده قتلگاهش سیدی..... روزه داری که هنگام افطار گشته لبهای خشکش شرر بار غربتش را چنین کرده تفسیر داغ هفتاد و دو چوبه ی تیر سیدی.... ✍میثم مومنی نژاد 🎤 👇
. (سلام الله علیه) بقیع گرید به کربلای حسن زهرا شد نوحه خوان برای حسن زمین و سما گرفته عزا صلی الله علیک یابن المصطفی چشم نبی بر او ریزد ستاره بر زخم پا و بر جگر پاره از آتش زهر افتاده از پا صلی الله علیک یابن المصطفی در خانه می میرد از درد غربت در کوچه می سوزد ، زآتش غیرت مغیره را چون کند تماشا صلی الله علیک یابن المصطفی ✍میثم مومنی نژاد باتغییرگوشواره 🎤 علیه_السلام 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. (علیه السلام) 🎤 السلام علی الحسن و علی اولاد الحسن و علی اصحاب الحسن عرش معلا ز غمت گریه کرد (حسن جان) حضرت زهرا ز غمت گریه کرد (حسن جان) قلب محبان زغمت سوخته حسن جان تیر تنت را به کفن دوخته حسن جان بوسه زند علی به لبهای تو حسن جان ای به روی دوش نبی جای تو حسن جان باز به یاد شه لب تشنگان حسن جان نوحه ی لا یوم کیومک بخوان حسن جان سوختم از داغ غمت یا حسن حسن جان کی برسم در حرمت یا حسن حسن جان علیه_السلام .👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. (علیه السلام) از تاب رفت و تشت طلب کرد و ناله کرد وآن طشت را ز خون جگر باغ لاله کرد خونی که خورده در همه عمر از گلو بریخت خود را تهی زخون دل چند ساله کرد نبود عجب که خون جگر، گر شدش بجام عمریش روزگار همین در پیاله کرد نتوان نوشت قصه ی درد و مصیبتش ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد ✍وصال شیرازی باحذف سه بیت علیه_السلام 🎤 ................ امام حسن مجتبی (علیه‌‌السلام) فاطمه مادر حسین و حسن گله کرد از وصال شیرازی گفت: ای آن‌که از برای حسین شعرِ نغز و چکامه می‌سازی! آفرین! از حسین من گفتی نیست اما مگر حسن پسرم؟ از غریب مدینه یادی کن! بگو از داغ پارۀ جگرم! شور شعر حسن گرفت وصال چشم او تا سحر ز غصه نخفت طبع ترکیب‌بندگوی زلال چند بندی رثای او را گفت گفت اما لطیف و در پرده محضر فاطمه ادب می‌کرد از همان لحظه‌ای سخن می‌گفت که حسن طشت را طلب می‌کرد چند بندی سرود طبع وصال تا شود فاطمه از او دلشاد چند بندی سرود سربسته شعرها را ولی ادامه نداد دید اگر شعر را ادامه دهد دل زهرا دوباره خواهد سوخت نه مگر قرن‌ها دل مادر از همین رنج‌های بی‌حد سوخت؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر زخم، آن جسم را تصرف کرد؟ همسر مجتبی به شوهر خود کاسۀ زهر را تعارف کرد؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر خون دل‌ها به‌سان رود شده؟ زهر، سوزانده تار و پودش را چهره‌اش مثل تو کبود شده؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر از سپاه امام، غیرت رفت؟ جانماز و ردا و خیمۀ او در کف دوستان، به غارت رفت؟ چه بگوید؟ بگوید ای مادر دل عالم به یاد او می‌سوخت؟ وقت تشییع، تیرهای حسد تن و تابوت را به هم می‌دوخت؟ چند بندی سرود طبع وصال تا شود فاطمه از او دلشاد چند بندی سرود سربسته شعرها را ولی ادامه نداد... جواد محمد زمانی✍ .
. یا حسن! خوش به حالِ وصال شیرازی شاعر خوب کشورم ایران عارف خوش‌نویس خوش اخلاق که بسی اُنس داشت با قرآن بعدِ یک عمر، گشت نابینا و پس از ناامیدی از درمان متوسّل شد او به پیغمبر به نبیّ معظّم یزدان ناگهان چشم قلب او واشد شد از آن وضع، واله و حیران دید نزدش نشسته پیغمبر حجره اش را رسیده یک مهمان قبل از آنی که صحبتی بکند حضرتش رو به او گشود زبان: " مگر از ما شِفا نمی خواهی؟ از حسینم بگو سروده ز جان " بانویی آمد از ره آنجا گفت: " ابتدا از حسن، سروده بخوان حسنم بس غریب و مظلوم است نبُوَد چون غمش به کلّ جهان " و همان جا وصال، غوغا کرد گُل طبعش شکفت و گشت عیان شعر خود را شروع کرد آنجا شعر را تا نمود او پایان سوی چشمانِ کور او برگشت دید اطراف خویش را یک آن خوش به حال وصال شیرازی که چنین بود پاک و با ایمان کوری اش شد مسبّب اینکه باریابد به محضر جانان هم رثا گفت از امام حسن هم به چشمان او رسید توان چه بگوییم از غریبِ بقیع عاجز از فهم غربتش اذهان جان به قربانِ جانشین علی که چه غم بود در دلش پنهان غمِ مادر، چه زود پیرش کرد با وجودی که بود مردِ جوان همسرش نه که دشمنش با زهر شرر انداخت بر زمین و زمان ۷ صفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا