.
#شور #حضرت_عباس
#حضرت_ام_البنین
#دریای_کرم_ابالفضل
🏴بند اول
دریای کرم ابالفضل
شاه محترم ابالفضل
ای ماه حرم ابالفضل
ای صاحب علم ابالفضل
سقای بی دست ای دلاور
یا عباس ای سردار لشکر
به زور و بازو مثل حیدر
به واللهِ هستی تو محشر
سرباز ولایتی ابالفضل
خیلی با سخاوتی ابالفضل
بر ما کن عنایتی ابالفضل
آقام آقام آقام ابالفضل
🏴بند دوم
ای زیبا قمر ابالفضل
ای در و گوهر ابالفضل
هستی شیر نر ابالفضل
مرد با جگر ابالفضل
من مجنونتم تویی تو لیلا
یا عباس اسیرتم به مولا
مثل تو نیومده به دنیا
به واللهِ که نداری همتا
یک تنه قیامتی ابالفضل
خیلی با شهامتی ابالفضل
بر ما کن عنایتی ابالفضل
آقام آقام آقام ابالفضل
🏴بند سوم
شاه با وفا ابالفضل
بر دردم دوا ابالفضل
عشقه نوکرا ابالفضل
سیدنا یا ابالفضل
از بچگیم آقا میخوامت
شش دونگ قلبم شد به نامت
من به قربون اون مرامت
از راه دور میدم سلامت
سرباز ولایتی ابالفضل
خیلی با کرامتی ابالفضل
بر ما کن عنایتی ابالفضل
آقام آقام آقام ابالفضل
🙏#وفات_حضرت_ام_البنین
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#واحد_سنگین روضه ای
وفات #حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
#واحد_ام_البنین_س
#گریه_زمینگیرم_کرد
🏴بند اول
گریه زمینگیرم کرد
کربلا دلگیرم کرد
غم حسین پیرم کرد۲
باغصه درگیرم کرد
از زندگی سیرم کرد
غم حسین پیرم کرد۲
شنیدم افتاده بود
رو خاک گرم صحرا
یکی با خنجر اومد
گذاشت روی قلبش پا
گرفت محاسنش رو
تو دستاش اون بی حیا
برید سرش رو از تن
اون بی حیا از قفا
واویلتا واویلا
🏴بند دوم
زینب پریشونم کرد
علقمه دلخونم کرد
عباسم حیرونم کرد۲
باروضه داغونم کرد
ابری و بارونم کرد
عباسم حیرونم کرد۲
شنیدم از راه دور
مشکشو با تیر زدن
پهلوونم رو تا که
شدش زمینگیر زدن
شنیدم اینکه نشد
آب بیاره خیمه ها
زدن به فرقش عمود
دستاشو کردن جدا
واویلتا واویلا
🙏#وفات_حضرت_ام_البنین
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
👇
.
#شور_حماسی_طوفانی
#حضرت_ام_البنین
بند اول:
ام البنین ای مادر عباس
نقش نگین ای مادر عباس
مثه یلت فرزندی نیومد
روی زمین ای مادر عباس
مادر عباسی و پهلوان میسازی
به جوونات بی بی ام البنین مینازی
حساسیو احساسی
توی ادب مقیاسی
شأن تو بانو بالاست
چون مادر عباسی
ام البنین شه بانو
بند دوم:
ام البنین ای همسر علی
ام البنین یل آور علی
شیر نرت تو کربلا بوده
ام البنین یک لشکر علی
حیدر کربلا شده علمدار تو
پای زینب مونده همیشه سردار تو
کراره و سالاره
پیروز هر پیکاره
دست علم گیرش رو
پای حسین میزاره
اب الادب ابوفاضل
بند سوم:
ام الادب مشکل گشاییو
ام الادب خیر النساییو
تو دستشه عباس تو علم
ام الادب صاحب لواییو
حلال مشکلها رفته به مادر سقا
بس ک با ادب بوده پیش اباعبدالله
یه بارم نشد بگه داداش همیشه میگفت
سرور و مولای من امر بفرما آقا
تو معرکه غوغا کرد
علقمه رو زیبا کرد
تو نهضت عاشورا
او غیرتو معنا کرد
اباالادب ابو فاضل
🖊شعروسبک:
#احمد_بحرانی
#علی_علی_بیگی
👇
4_5951636941999966507.mp3
15.68M
#واحد | چشام بازم
شب اول عزاداری ایام شهادت
حضـرت زهـرا سلاماللهعـلیهـا
یکشنبه۱۲دی۱۴۰۰ | ۲۸جمادیالاول۱۴۴۳
مداح : #کربلایی #حسین_طاهری
-
چشام بازم ببین غروب آسمونو
بهت نشون میده یه مرد نیمه جون و
نگاه چطور زمین زدن یه پهلوون و ...
کارای دنیا رو میبینی ، کار علی شد خونه نشینی
حالم بده حال تو بد تر ، نگو که فردا بد تر از اینی
به خاطر علی بمون ، خسته شدی ولی بمون
دست رو دلم نزار که خلی غصه خوردم
انقدر نگو دارم میرم که کم اوردم
شاید یه وقت من از تو زود تر جون سپردم
اگه میخوای بری برو تسلیمه حیدر
فقط بیا به مجلس ترحیمه حیدر
میبینی که حالش چقدر وخیمه حیدر
بازم سرت به گریه بند شد
صدای کی بود سرت بلند شد
امروز تو کوچه گریه کردم
دیدم که دورم بگو بخند شد
به خاطر علی بمون ، خسته شدی ولی بمون
باشه قبول جواب قلب من و دادی
دیشب به زینب بقچه کفن رو دادی
امروز خودت صبحونه حسن رو دادی
حسینم و دیدم که شستی سر و روش و
چت شده بود خیلی میبوسیدی گلوش و
با دستای شکسته شونه زدی موش و
موهاش و میکردی مرتب اینا رو یادش میمونِ زینب
گفتی حسین زود تشنه میشه بالا سرش اب بزارید هر شب
به خاطر حسین بمون ، پناه زینبین بمون
#فاطمیه
.
#واحد | دست در دست حسن بود
شب دوم عزاداری ایام شهادت
حضـرت زهـرا سلاماللهعـلیهـا
دوشنبه۱۳دی۱۴۰۰ | ۲۹جمادیالاول۱۴۴۳
مداح : #کربلایی_حسین_طاهری
-
دست در دست حسن بود که بیرون آمد
مهر با ماه از اشراق مدینه سر زد
سوی مسجدبه شکوه و عظمت گشت روان
گوییا حیدر کرار رود در میدان
نه به کف دشنه و نه خنجر و تیغ و علمی
قصد کرده است کند فتح فدک را به دمی
گام مردانه او لرزه به عالم انداخت
گرد و خاک ره او خیبر دیگر می ساخت
کوچه ها گرم تماشای خداوند جلال
عرش در زیر قدمهاش رسیده به کمال
خطبه آغاز شد و با سخنش شد محشر
ذوالفقار اخته انگار علی در خیبر
محضر هیبت او کوه احد زانو زد
آسمان سجده به خاک قدم بانو زد
بانگ زد دست از این خواب گران بردارید
هر چه دارید همه از من و حیدر دارید
سر این سفره اگرروزی خود را بستید
همگی ریزخور حیدر وزهرا هستید
گردش چرخ فلک نیز به دستان علی است
در رگ ریشه زهرا به خدا جان علی است
اگر از بند به بند تن من جان برود
نگذارم که علی بی کس تنها بشود
به رخ سرخ و پریشانی این گیسویم
تا زمانی که نفس هست علی میگویم
حرمت نان نمک حق علی بود علی
غرض از باغ فدک حق علی بود علی
آنچنان تیغ کلامش نفس از دشمن برد
عاقبت پرچم حیدر به سر مسجد خورد
تا شنیدند حقیقت به رهش افتادند
با خجالت فدک فاطمه را پس دادند
حسنش بود که تکبیرمکرر می گفت
ون یکاد از نفس حضرت مادر می گفت
افرین بر تو بر خطبه تو مادر من
همه دیدند چطور امده قرآن به سخن
دست در دست حسن بود که بیرون آمد
بعد چندی همه دیدند که لبخندی زد
گرچه زن بود ولی نیست چو او مرد غیور
کوچه ها از قدمش پرشدازاحساس غرور
ناگهان سایه یک پست به دیوار افتاد
بند بند فلک از دست ستم شد فریاد
تیره شد کوچه و در شهر سکوتی پیچید
دست شب رنگ سیاهی به رخ دهر کشید
کوچه ی تنگ و دلی سنگ خدا رحم کند
حضرت حوریه و جنگ خدا رحم کند
می وزید از دل کوچه خبری سرخ کبود
دیده ای تنگ حرامی به فدک دوخته بود
دوربر را نظری کرد نباشد خبری
یا مباد ا که ازاین ره گذرد رهگذری
هر چه مادر به عقب رفت عدو پیش آمد
عاقبت تکیه به ناچار به دیواری زد
ناگهان سایه دستی روی خورشید افتاد
پسرش سینه سپر کرد مقابل استاد
جگر شیر حسن داشت ولیکن افسرد
دستی از روی سرش رد شد بر مادر خورد
ضربه ای از دو طرف بود و خسوفی پر درد
رحم بر بی کسی فاطمه دیوار نکرد
آنچنان زد که فلک پر شده از ناله چنین
همه گفتند به هم عرش خدا خورد زمین
تلخ این بود حرامی به خودش می بالید
تلخ تراین که به اشک حسنش می خندید
با تمسخر نظرش سوی حسن تا افتاد
پاره ها ی فدک فاطمه را دستش داد
گفت این حق شما خنده کنان رفت که رفت
با غرور از ستمش نعره زنان رفت که رفت
مانده باقی حسن و فاطمه و بقیه راه
دو قدم گریه و اشک و دو قدم ناله و اه
با پر بال وشکسته نفسش بند آمد
نفس همقدم و هم نفسش بند امد
راه میرفت و به لب داشت به زحمت سخنی
حسنم حرفی از این قصه مبادا بزنی
راه کوتاه ولی کم نه از این فاصله شد
هرقدم روی زمین خوردن او مسئله شد
بذرظلمی که در آن کوچه غم دشمن کاشت
حاصلش عصر دهم لشگر کوفی برداشت
برگ گل از ستم و سیلی و غارت پژمرد
دست نامحرم کوفی به پر معجر خورد
👇
4_5956320715505404299.mp3
4.4M
#رجز | ما ملت امام حسین هستیم
شب دوم عزاداری ایام شهادت
حضـرت زهـرا سلاماللهعـلیهـا
دوشنبه۱۳دی۱۴۰۰ | ۲۹جمادیالاول۱۴۴۳
مداح : #حسین_طاهری
-
ما ملت امام حسین هستیم
این غرش سپاه سلمانه
دنیا مبینه عزت ما از
سربند سرخ یا حسین جانه
زیر این پرچم از بلا نترسیدیم
بی مهابا تن به دل خطر میدیم
ما از این آقا معجزه ها دیدیم
می بندیم اربعین هر سال در راه کربلا عهدی
میمونیم پای این بیعت با مولا حضرت مهدی
از ولادت تا شهادت با حسین
لا صراط المستقیم الا حسین
یا حسین و یا حسین و یا حسین
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم
.
4_5956320715505404301.mp3
3.09M
#شور | سردار سلام
شب دوم عزاداری ایام شهادت
حضـرت زهـرا سلاماللهعـلیهـا
دوشنبه۱۳دی۱۴۰۰ | ۲۹جمادیالاول۱۴۴۳
مداح : #حسین_طاهری
-
سردار سلام سرباز علمدار سلام
سردار سلام ای دلبر و دلدار سلام
بسم الله القاصم الجبارین
خون پاک تو دامن گیره
ایشالله انتقام سختو
مهدی فاطمه میگیره
به اذن حیدر ما نفس میگیریم
پرچم سرخو دست میگیریم
به زودی ما سینه زن ها سردار
بقیع رو با خون تو پس میگیریم
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم
4_5956320715505404300.mp3
6.96M
#شور | گرچه رفتی با شهادت
#حاج_قاسم
شب دوم عزاداری ایام شهادت
حضـرت زهـرا سلاماللهعـلیهـا
دوشنبه۱۳دی۱۴۰۰ | ۲۹جمادیالاول۱۴۴۳
مداح : #حسین_طاهری
-
گرچه رفتی با شهادت
می آیی ای روح عزت
با مهدی و ، جانِ امت ، روز رجعت
می آید مهدیِ امت از راه
می تابد چهره ی او مثل ماه
عالم خیل سپاه او گردد
لبیک یا داعی الله
در هنگام ظهورش ، بر پا گردد مراسم
آید همراه مهدی ، ابومهدی و قاسم
سردار سلیمانی و لشکر او
همراه سالار حرم می آید
اهل حرم اهل حرم بشارت
میر و علمدار حرم می آید
ما اصحاب گوش به فرمان
سربازان نسل سلمان
با هم بستیم، عهد و پیمان، ای حسین جان
باید هر روزم عاشورا باشه
مثل عابس دلم دریا باشه
روز رجعت میاد انشا الله
پیش ارباب سرم بالا باشه
تا غیرت علمدار، تو رگ و خونمونه
ما اهل کوفه نیستیم، مولا تنها بمونه
یه روز میاد که تو مدینه و الله
شبیه اربعین و مثل این راه
روی تموم پرچما نوشته
سپاه حضرت بقیه الله
نحن جنودک بقیه الله
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
.
4_5956320715505404302.mp3
13.34M
#شور | جمعه حدود ساعت یک
شب دوم عزاداری ایام شهادت
حضـرت زهـرا سلاماللهعـلیهـا
دوشنبه۱۳دی۱۴۰۰ | ۲۹جمادیالاول۱۴۴۳
مداح : #حسین_طاهری
-
جمعه حدود ساعت یک نیمه شب بغداد
این ماجرا صدبار در من بازخوانی شد
هر بار با این جمله در اخبار جان دادم
روح بلند حاج قاسم آسمانی شد
تعداد موشکها سه تا بوده است این یعنی
تیر سه شعبه باز هم کار خودش را کرد
از دست و انگشتر بگویم یا تن بی سر
با هر کدامش میشود یک روضه بر پا کرد
این دست یعنی دل بریدن از امان نامه
این دست یعنی دست رد بر هر چه بد عهدی
گیرم که دستی بر زمین افتاد پا برجاست
دستی که داده حاج قاسم با ابومهدی
از کشتن او با غرور و شوق می گویند
غافل که او عمری شهادت از خدا میخواست
خنجر به خیلی ها برای کشتنش دادند
این خونِ دامنگیر اما شمر را میخواست
دیگر فراقی بین ایرانی عراقی نیست
جایی ندارد تفرقه بین حسینی ها
دیدید که تابوت یک سردار ایرانی
تشییع شد آن هم به دست کاظمینی ها
ما با دفاع از حرم هامان نشان دادیم
جان می دهیم اما به اهل ظلمِ میدان نه
گفتم که روزی هم قراره جنگ اگر باشد
میدان جنگ ما تلاویو است تهران نه
#سپهبد_شهید_قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم
.
.
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله
السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء
السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع
یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه
المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته.
🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک
🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک
امشب از همینجا...
سلام بدیم به بی بی ام البنین...
ان شاء الله وعده همه ما مدینه...
کنار قبرستان بقیع...
🔸بــاغ گــل یــاس سـلام علیک
🔸مـــادر عبــاس ســلام عـلیک
خیلی آبرو داره این خانم...
خیلی احترام داره...
امام باقر فرمودند...
و كانت أم البنين أم هؤلاء الاربعة الاخوة القتلى
خانم ام البنین مادر چهار شهید هست...
میدونی کدوم شهدا...
شهدایی مثل علمدار کربلا ابالفضل العباس...
مادر شهدایی که جانشون رو فدای امام زمانشون کردند...
خیلی عظمت داره این بانو...
🔸فـــاطمه دوم حیــدر شــدی
🔸مادر یک ماه و سه اختر شدی
آی اونی که گفتی مریض دارم...
گرفتارم...
امشب مجلس بنام مادر عباسه...
مطمئن باش ابالفضل العباس...
به گریه کن های مادرش نظر داره...
مواظب باش دست خالی از این مجلس نری...
🔸جز تو، که در کرب و بلای حسین
🔸چـار پسـر کــرده فـدای حسین
مرحوم مامقانی در کتاب تنقیح المقال نوشته...
بعد واقعه کربلا...
وقتی بشیر وارد مدینه شد...
اومد محضر بی بی ام البنین...
عرضه داشت خانم جان...
بچه هات رو در کربلا کشتند...
بی بی فرمودند...
ای بشیر...
أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین
بشیر از حسینم چه خبر...
عرضه داشت...
بی بی جان نبودی...
دستهای عباست رو قطع کردند...
عمود آهنین به فرقش زدند...
فرمود ای بشیر...
اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیه السلام
تمام بچه هام فدای حسین...
همه عالم فدای حسین...
🔸تمام زندگیم مال حسینه
🔸دلم همواره دنبال حسینه
بشیر همه بچه هام فدای حسین...
به من بگو...
الان آقام حسین کجاست...
یدفعه بشیر صدا زد...
بی بی جان...
حسینت رو...
با لب تشنه سر از تنش جدا کردند...
هر کجا نشستی ناله بزن یاحسین...
🔸قدم اگر خمید فدای سر حسین
🔸جانم به لب رسید فدای سر حسین
🔸ام البنین سابق این شهر عاقبت
🔸شد مادر چار شهید فدای سر حسین
#حضرت_ام_البنین
#وفات_حضرت_ام_البنین
#روضه_حضرت_ام_البنین
.👇
.
#حضرت_ام_البنین
فاطمیه رفته اما دل شده از نُو حَزین
از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین
بانویی که اهل دل از او ادب آموخته
عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته
اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور و شین
در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین
چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر
صِیحه ای زد، پاره شد بند دلش از این خبر
وای از آن ساعت که او میگفت با آهِ غمین
آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین
من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا
جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا
من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند
با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند
هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین
جان او جان عزیزانم به قربان حسین
گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من
روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من
من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت
کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت
مرتضی شاهمندی✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
https://eitaa.com/emame3vom/55669
.
.
#حضرت_ام_البنین
تو شاهکار عشق بازی در زمینی
تو دست پنهان خدا در آستینی
اُمُّ الادب ، اُمُّ الوفا ، اُمُّ البنینی
دلگرمی نسل امیرالمومنینی
در پیشگاه تو ادب تعظیم کرده
قرص قمر میر عرب تعظیم کرده
مانند نور آمدی تابیدی و بعد
با دست زهرا مورد تأییدی و بعد
خود را دم بیت ولایت دیدی و بعد
آن چارچوب سوخته بوسیدی و بعد
گفتی اگرچه در حرم تازه عروسم
من آمدم دستان زینب را ببوسم
دیدی چگونه گریه کن ها گریه کردند
غمدیده ها با یاد زهرا گریه کردند
با نغمه ی لب های مولا گریه کردند
یا فاطمه می گفت هر جا گریه کردند
آن روز تنها خواهش قلبت همین شد
یا فاطمه تبدیل بر اُمُّ البنین شد
شهر مدینه در هیاهو زین خبر شد
شکر خدا ام البنین صاحب پسر شد
اما کلامی باعث خون جگر شد
زخم زبان ها بر دل تو؛ نیش تر شد
گفتند: بانو بعد ازین کم میگذارد
بر این یتیمان دیگر او کاری ندارد
اما دهان یاوه گویان را تو بستی
پای قرار خویش با زهرا نشستی
دیدند از جام رضای یار مستی
چون رشته ی فرزند و مادر را گُسستی
گفتی اگرچه بین تان خیلی عزیزم
در خانه عباسم غلام و من کنیزم
زینب تو را با نور ایمان آشنا کرد
با یک نظر دلداده ی آل عبا کرد
برآتش عشقش تو را هم میتلا کرد
آن قدر؛ پیشت صحبت کرببلا کرد
تا اینکه شاخ و برگ هایت پر ثمر شد
دار و ندارت چهار فرزند پسر شد
کم کم پسرهای تو بال و پَر گرفتند
دور و بَرَت را مثل یک لشگر گرفتند
درس شجاعت از خود حیدر گرفتند
بوی امیر فاتح خیبر گرفتند
گوییم از اوصاف عظیم تو همین حد
زینب پس از زهرا تو را مادر صدا زد
ای وای از روزی که قلبت را شکستند
حجاج زهرا بار بیت الله بستند
دیدی همه سرها گرفته روی دستند
با چه شکوهی بین محمل ها نشستند
بر زانوی عباس زینب پا گذارد
شُکر خدا که محمل او پرده دارد
اما پس از شش ماه شام غم سحر گشت
با دیدن یک صحنه ای چشم تو تر گشت
از این مصیبت عالمی خونین جگر گشت
باور نمی کردی ولی دل با خبر گشت
بالاترین روضه همین در عالمین است
از راه آمد زینب اما بی حسین است
فریاد زد اُمُّ البنین گیسو سپیدم
مادر نبودی عصر عاشورا چه دیدم
از خیمه تا گودال با زحمت دویدم
با دست خود از پهلویش نیزه کشیدم
اُمُّ البنین تاج سرم را سَر بریدند
پیراهنش را از تَنَش بیرون کشیدند
مادر نبودی گوش کن پس این خبرها
از داغ عباس تو خم گشته کمرها
واشد به روی من نگاه رهگذرها
چادر به سر؛ دارد دویدن دردسرها
عباس رفت و آبروی خواهرش رفت
دعوا شد و چادر ز روی خواهرش رفت
اُمُّ البنین اول دو بازویش بهم ریخت
تیری رسید و چشم و ابرویش بهم ریخت
ضرب عمودی آمد و رویش بهم ریخت
تا روی نیزه رفت گیسویش بهم ریخت
عباس نامردی عمود آهنین خورد
بی دست از بالای مرکب بر زمین خورد
دروازه ی کوفه قیامت ساختم من
بر مرکب طوفانِ خطبه تاختم من
تا چشم روی نیزه ها انداختم من
در یک نظر عباس را نشناختم من
از درد غیرت صورتش چرخاند مادر
بستند او را تا به نیزه ماند مادر
مادر دعا کن منتقم دیگر بیاید
چون او گره از اَبروی زهرا گشاید
صحن و سرایی در بقیع بر پا نماید
پایان هر روضه دعا کردیم شاید
ما کاشف الکرب امام خویش گردیم
دار و ندار خویش نذر یار گردیم
قاسم نعمتی ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
.
AUD-20211121-WA0019.mp3
2.26M
گره این دل عاشق جز با دستات وا نمیشه....
بین شعرام هیچ کدومش نامه به آقا نمیشه....
صورتم صفحه کاغذ
اشک من مثل مرکب
قلمش مژگون چشمام
وقت نامه نیمه ی شب
مبداش دل شکسته
مقصدش هرجا که هستش
ای خدا نامه ی عشقو
بگیرو بده به دستش
باسلام خدمت آقا
حال و روزمن حرابه
صد تا نامه میتویسم
نامه های بی جوابه
دلخوشیم اینه آقاجون
نامه هامو تو میخونی
اگه هیچ کسی ندونه
حالمو خودت میدونی😭
روزگارمون سیاهه
کارمون فقط گناهه
خیلیا ندیده مردند
چشم بعضیام به راهه
الهی العفو بحق مهدی
میدونم که با گناهام
خیلی قلبتو شکستم
اماجون هرچی مرده
آخرش پشیمون هستم
یکی بعد از یکی دیگه
جمعه ها میاد و میره
اما هر غروب جمعه
دل من برات میگیره
آقا جون نزار به لحظه
ازدر خونت جدا شم
آخرش میترسم آقا
توبیای و من نباشم
مرگز چرخش عالم
خال فاطمیته ارباب
اگه زحمتت نمیشه
منه رو ییاهو دریاب
پرغیرتی وحساس
میدونم بنام زهرا
ذوالفقارتو نگه دار
واسه انتقام زهرا
یکی بعد از یکی دیگه...
آقا جون نزار به لحظه..
الهی العفو بحق مهدی
#واحد #امام_زمان #جواد_مقدم
https://eitaa.com/emame3vom/55673
.
#امام_زمان
بیا طی کن شب لبتشنگی را
ببین تاب و تب لبتشنگی را
هزاران سال شد چشمانتظاریم
بنازم مکتب لبتشنگی را
#سیدحبیب_نظاری
.
1. بی پناه شدم.mp3
8.11M
#مناجات #امام_زمان
در #آواز_ابوعطا
#حاج_حسین_سازور
اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ،
وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ
وَ اكْحُلْ ناظِري
بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ
وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ یا اباصالح ..
حالا که بی پناه شدم یابن فاطمه
محتاجِ یک نگاه شدم یابن فاطمه
با دستِ خویش آبرویِ خویش بُرده ام
بیچارۀ گناه شدم یابن فاطمه
تا خواستم زمین بخورم با دعایِ تو
هر بار رو به راه شدم یابن فاطمه
عمرم به سر رسید ، ولی تو نیامدی
خیره به قبلگاه شدم یابن فاطمه ..
تو مجلسِ ما محاسن سفید هست الحمدالله ، جوان هست ، نو حوان هست .. یه نفسِ شما بگیره کارِ همه درست میشه ..
ای کاش همچنانِ شهدا وقت رفتنم
بینم چو قرصِ ماه شدم یابن فاطمه
هر بار وقتِ گریه به غمهای مادرت
در زمرۀ سپاه شدم یابن فاطمه
یادِ غریبیِ علی و بُغضِ در گلو
سر در میانِ چاه شدم یابن فاطمه
مادر ، میانِ کوچه صدا زد حسن بیا
محتاجِ تکیه گاه شدم یابن فاطمه
اما بدونِ کرب و بلا شعر ناقص است
دلخون شبیهِ آه شدم یابن فاطمه
با گریه بر حسین عزیزِ تو می شوم
با آنکه روسیاه شدم یابن فاطمه
هنگامِ روضه چشمِ مرا گریه باز کرد
راهیِ قتلگاه شدم یابن فاطمه
#قاسم_نعمتی
چادر سیاه فاطمه
بر خاک می خورد
تقصیر بوسه هاست
که خنجر نمی بُرد
یابن الحسن ، یابن الحسن ..
همه جا بروم به بهانۀ توست
که مگر برسم درِ خانۀ تو
همه جا دنبالِ تو می گردم
که تویی درمانِ همه دردم
یا اباصالح مددی مولا ..
https://eitaa.com/emame3vom/55676
تسبیح تربتمو_۲۰۲۲_۰۱_۱۴_۰۹_۰۹_۳۳_۲۸۸.mp3
9.33M
تسبیحتربتمومیبوسمجایضریح
بامهرکرببلامیافتمپایضریح ...
#حسین_جانم♥️
کربلایی رضا شیخی
تسبیح تربتمو می بوسم جای ضریح
بامهر کرببلا می افتم پای ضریح
دستامو حلقه زدم دور دستای ضریح
روبروی چشامه عکس زیبای ضریح
دربدرم اره تو فکر سفرم حرم تو همش میاد تو نظرم
کم نکنی سایه تو از روی سرم یه پروبالی بده سمتت بپرم
ای چاره دردای همه اسمت نفس آخرمه
هرجایی که رو کرده دلم سمت حرمه
دستامو وقتی بااشک لبریز در می کنم
انگار از آب فرات دستامو پر می کنم
اینکه با بار گناه راهم داری که بیام
می بوسم پرچمتو از تو تشکر می کنم
سینه زنم مست حسین و حسنم
این کار عشقه که کبوده بدنم
بابام می گه روزیکه دنیا اومدم
تربت کربلا گذاشت تو دهنم
ای شافع فردای همه وقف تو نفس های همه
یک عمره دخیل توشده دستای همه
***
روسینه دست می زارم واسه عرض سلام
بوی سیب حرمت پرمی شه تو نفسام
تامحرممی رسه مشکی پوش تو میشم
هرساله مادرتو پیرهن می دوزه برام
غم به توعه همیشه گریه م به توعه
سلام بعد هر نمازم به توعه
فدای تو که رحمت واسعه ای
قبولی توبه آدم به توعه
ای صاحب من نعم الامیر
تو دنیا نداری تو نظیر
دستامو ببین سمت توعه
دستامو بگیر
#_کربلایی_مهدی_نظری✍
https://eitaa.com/emame3vom/55677
كانال تخصصى هروله_۲۰۲۲_۰۱_۱۴_۱۰_۴۰_۵۶_۸۴۴.mp3
6.22M
•دوباره جمعه های بی قراری
دوباره اشک و آه و گریه زاری....
حاج مهدی رسولی
#جمعه
.
#حاج_مهدی_رسولی
#زمینه انتظار
دوباره جمعه های بی قراری
دوباره اشک و آه و گریه زاری
بیا که دیگه وقتشه آقا جون
قدم به چشم شیعه ها بزاری
کی گفته انتظار ینی نشستن و ناله زدن
باید که شیعه ها برات سینه شون رو سپر کنن
بیا و تکیه کن به کعبه
یکی یکی مارو صدا کن
غربت شیعه ناتمومه
برای شیعه ها دعا کن
یابن الحسن عجل لظهورک...
یه روز میای با شال سبز زهرا
یه روز میای با ذوالفقار حیدر
بیای که با دستای مهربونت
دنیارو غرق نور کنی سراسر
از سر دل داد میزنم
یابن الحسن روحی فداک
چه انتظار سختیه
متا ترانا و نراک
هیچی به غیر دیدنت نیست
تسکین این سینه پر درد
وارث بیرق الثارات
با لشکر شهیدا برگرد
یابن الحسن...عجل لظهورک...
تو که امید قلب بی کسایی
تو اخرین ذخیره خدایی
یادش بخیر شهیدامون میگفتن
سحر خیز مدینه کی میایی
بیا به خاطر کسی که
روز و شب دعات میکرد2
بخاطر مادری که
تو شعله ها صدات میکرد2
ای شفای سینه مولا
امید آخریه مادر
تو نمازت براش دعا کن
این شبا بستریه مادر
یابن الحسن...عجل لظهورک
#امام_زمان
.