.
#حضرت_ام_البنین
فاطمیه رفته اما دل شده از نُو حَزین
از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین
بانویی که اهل دل از او ادب آموخته
عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته
اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور و شین
در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین
چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر
صِیحه ای زد، پاره شد بند دلش از این خبر
وای از آن ساعت که او میگفت با آهِ غمین
آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین
من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا
جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا
من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند
با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند
هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین
جان او جان عزیزانم به قربان حسین
گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من
روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من
من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت
کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت
مرتضی شاهمندی✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
https://eitaa.com/emame3vom/55669
.
.
#حضرت_ام_البنین
تو شاهکار عشق بازی در زمینی
تو دست پنهان خدا در آستینی
اُمُّ الادب ، اُمُّ الوفا ، اُمُّ البنینی
دلگرمی نسل امیرالمومنینی
در پیشگاه تو ادب تعظیم کرده
قرص قمر میر عرب تعظیم کرده
مانند نور آمدی تابیدی و بعد
با دست زهرا مورد تأییدی و بعد
خود را دم بیت ولایت دیدی و بعد
آن چارچوب سوخته بوسیدی و بعد
گفتی اگرچه در حرم تازه عروسم
من آمدم دستان زینب را ببوسم
دیدی چگونه گریه کن ها گریه کردند
غمدیده ها با یاد زهرا گریه کردند
با نغمه ی لب های مولا گریه کردند
یا فاطمه می گفت هر جا گریه کردند
آن روز تنها خواهش قلبت همین شد
یا فاطمه تبدیل بر اُمُّ البنین شد
شهر مدینه در هیاهو زین خبر شد
شکر خدا ام البنین صاحب پسر شد
اما کلامی باعث خون جگر شد
زخم زبان ها بر دل تو؛ نیش تر شد
گفتند: بانو بعد ازین کم میگذارد
بر این یتیمان دیگر او کاری ندارد
اما دهان یاوه گویان را تو بستی
پای قرار خویش با زهرا نشستی
دیدند از جام رضای یار مستی
چون رشته ی فرزند و مادر را گُسستی
گفتی اگرچه بین تان خیلی عزیزم
در خانه عباسم غلام و من کنیزم
زینب تو را با نور ایمان آشنا کرد
با یک نظر دلداده ی آل عبا کرد
برآتش عشقش تو را هم میتلا کرد
آن قدر؛ پیشت صحبت کرببلا کرد
تا اینکه شاخ و برگ هایت پر ثمر شد
دار و ندارت چهار فرزند پسر شد
کم کم پسرهای تو بال و پَر گرفتند
دور و بَرَت را مثل یک لشگر گرفتند
درس شجاعت از خود حیدر گرفتند
بوی امیر فاتح خیبر گرفتند
گوییم از اوصاف عظیم تو همین حد
زینب پس از زهرا تو را مادر صدا زد
ای وای از روزی که قلبت را شکستند
حجاج زهرا بار بیت الله بستند
دیدی همه سرها گرفته روی دستند
با چه شکوهی بین محمل ها نشستند
بر زانوی عباس زینب پا گذارد
شُکر خدا که محمل او پرده دارد
اما پس از شش ماه شام غم سحر گشت
با دیدن یک صحنه ای چشم تو تر گشت
از این مصیبت عالمی خونین جگر گشت
باور نمی کردی ولی دل با خبر گشت
بالاترین روضه همین در عالمین است
از راه آمد زینب اما بی حسین است
فریاد زد اُمُّ البنین گیسو سپیدم
مادر نبودی عصر عاشورا چه دیدم
از خیمه تا گودال با زحمت دویدم
با دست خود از پهلویش نیزه کشیدم
اُمُّ البنین تاج سرم را سَر بریدند
پیراهنش را از تَنَش بیرون کشیدند
مادر نبودی گوش کن پس این خبرها
از داغ عباس تو خم گشته کمرها
واشد به روی من نگاه رهگذرها
چادر به سر؛ دارد دویدن دردسرها
عباس رفت و آبروی خواهرش رفت
دعوا شد و چادر ز روی خواهرش رفت
اُمُّ البنین اول دو بازویش بهم ریخت
تیری رسید و چشم و ابرویش بهم ریخت
ضرب عمودی آمد و رویش بهم ریخت
تا روی نیزه رفت گیسویش بهم ریخت
عباس نامردی عمود آهنین خورد
بی دست از بالای مرکب بر زمین خورد
دروازه ی کوفه قیامت ساختم من
بر مرکب طوفانِ خطبه تاختم من
تا چشم روی نیزه ها انداختم من
در یک نظر عباس را نشناختم من
از درد غیرت صورتش چرخاند مادر
بستند او را تا به نیزه ماند مادر
مادر دعا کن منتقم دیگر بیاید
چون او گره از اَبروی زهرا گشاید
صحن و سرایی در بقیع بر پا نماید
پایان هر روضه دعا کردیم شاید
ما کاشف الکرب امام خویش گردیم
دار و ندار خویش نذر یار گردیم
قاسم نعمتی ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
.
AUD-20211121-WA0019.mp3
2.26M
گره این دل عاشق جز با دستات وا نمیشه....
بین شعرام هیچ کدومش نامه به آقا نمیشه....
صورتم صفحه کاغذ
اشک من مثل مرکب
قلمش مژگون چشمام
وقت نامه نیمه ی شب
مبداش دل شکسته
مقصدش هرجا که هستش
ای خدا نامه ی عشقو
بگیرو بده به دستش
باسلام خدمت آقا
حال و روزمن حرابه
صد تا نامه میتویسم
نامه های بی جوابه
دلخوشیم اینه آقاجون
نامه هامو تو میخونی
اگه هیچ کسی ندونه
حالمو خودت میدونی😭
روزگارمون سیاهه
کارمون فقط گناهه
خیلیا ندیده مردند
چشم بعضیام به راهه
الهی العفو بحق مهدی
میدونم که با گناهام
خیلی قلبتو شکستم
اماجون هرچی مرده
آخرش پشیمون هستم
یکی بعد از یکی دیگه
جمعه ها میاد و میره
اما هر غروب جمعه
دل من برات میگیره
آقا جون نزار به لحظه
ازدر خونت جدا شم
آخرش میترسم آقا
توبیای و من نباشم
مرگز چرخش عالم
خال فاطمیته ارباب
اگه زحمتت نمیشه
منه رو ییاهو دریاب
پرغیرتی وحساس
میدونم بنام زهرا
ذوالفقارتو نگه دار
واسه انتقام زهرا
یکی بعد از یکی دیگه...
آقا جون نزار به لحظه..
الهی العفو بحق مهدی
#واحد #امام_زمان #جواد_مقدم
https://eitaa.com/emame3vom/55673
.
#امام_زمان
بیا طی کن شب لبتشنگی را
ببین تاب و تب لبتشنگی را
هزاران سال شد چشمانتظاریم
بنازم مکتب لبتشنگی را
#سیدحبیب_نظاری
.
1. بی پناه شدم.mp3
8.11M
#مناجات #امام_زمان
در #آواز_ابوعطا
#حاج_حسین_سازور
اَللّهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ،
وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ
وَ اكْحُلْ ناظِري
بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ
وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ یا اباصالح ..
حالا که بی پناه شدم یابن فاطمه
محتاجِ یک نگاه شدم یابن فاطمه
با دستِ خویش آبرویِ خویش بُرده ام
بیچارۀ گناه شدم یابن فاطمه
تا خواستم زمین بخورم با دعایِ تو
هر بار رو به راه شدم یابن فاطمه
عمرم به سر رسید ، ولی تو نیامدی
خیره به قبلگاه شدم یابن فاطمه ..
تو مجلسِ ما محاسن سفید هست الحمدالله ، جوان هست ، نو حوان هست .. یه نفسِ شما بگیره کارِ همه درست میشه ..
ای کاش همچنانِ شهدا وقت رفتنم
بینم چو قرصِ ماه شدم یابن فاطمه
هر بار وقتِ گریه به غمهای مادرت
در زمرۀ سپاه شدم یابن فاطمه
یادِ غریبیِ علی و بُغضِ در گلو
سر در میانِ چاه شدم یابن فاطمه
مادر ، میانِ کوچه صدا زد حسن بیا
محتاجِ تکیه گاه شدم یابن فاطمه
اما بدونِ کرب و بلا شعر ناقص است
دلخون شبیهِ آه شدم یابن فاطمه
با گریه بر حسین عزیزِ تو می شوم
با آنکه روسیاه شدم یابن فاطمه
هنگامِ روضه چشمِ مرا گریه باز کرد
راهیِ قتلگاه شدم یابن فاطمه
#قاسم_نعمتی
چادر سیاه فاطمه
بر خاک می خورد
تقصیر بوسه هاست
که خنجر نمی بُرد
یابن الحسن ، یابن الحسن ..
همه جا بروم به بهانۀ توست
که مگر برسم درِ خانۀ تو
همه جا دنبالِ تو می گردم
که تویی درمانِ همه دردم
یا اباصالح مددی مولا ..
https://eitaa.com/emame3vom/55676
تسبیح تربتمو_۲۰۲۲_۰۱_۱۴_۰۹_۰۹_۳۳_۲۸۸.mp3
9.33M
تسبیحتربتمومیبوسمجایضریح
بامهرکرببلامیافتمپایضریح ...
#حسین_جانم♥️
کربلایی رضا شیخی
تسبیح تربتمو می بوسم جای ضریح
بامهر کرببلا می افتم پای ضریح
دستامو حلقه زدم دور دستای ضریح
روبروی چشامه عکس زیبای ضریح
دربدرم اره تو فکر سفرم حرم تو همش میاد تو نظرم
کم نکنی سایه تو از روی سرم یه پروبالی بده سمتت بپرم
ای چاره دردای همه اسمت نفس آخرمه
هرجایی که رو کرده دلم سمت حرمه
دستامو وقتی بااشک لبریز در می کنم
انگار از آب فرات دستامو پر می کنم
اینکه با بار گناه راهم داری که بیام
می بوسم پرچمتو از تو تشکر می کنم
سینه زنم مست حسین و حسنم
این کار عشقه که کبوده بدنم
بابام می گه روزیکه دنیا اومدم
تربت کربلا گذاشت تو دهنم
ای شافع فردای همه وقف تو نفس های همه
یک عمره دخیل توشده دستای همه
***
روسینه دست می زارم واسه عرض سلام
بوی سیب حرمت پرمی شه تو نفسام
تامحرممی رسه مشکی پوش تو میشم
هرساله مادرتو پیرهن می دوزه برام
غم به توعه همیشه گریه م به توعه
سلام بعد هر نمازم به توعه
فدای تو که رحمت واسعه ای
قبولی توبه آدم به توعه
ای صاحب من نعم الامیر
تو دنیا نداری تو نظیر
دستامو ببین سمت توعه
دستامو بگیر
#_کربلایی_مهدی_نظری✍
https://eitaa.com/emame3vom/55677
كانال تخصصى هروله_۲۰۲۲_۰۱_۱۴_۱۰_۴۰_۵۶_۸۴۴.mp3
6.22M
•دوباره جمعه های بی قراری
دوباره اشک و آه و گریه زاری....
حاج مهدی رسولی
#جمعه
.
#حاج_مهدی_رسولی
#زمینه انتظار
دوباره جمعه های بی قراری
دوباره اشک و آه و گریه زاری
بیا که دیگه وقتشه آقا جون
قدم به چشم شیعه ها بزاری
کی گفته انتظار ینی نشستن و ناله زدن
باید که شیعه ها برات سینه شون رو سپر کنن
بیا و تکیه کن به کعبه
یکی یکی مارو صدا کن
غربت شیعه ناتمومه
برای شیعه ها دعا کن
یابن الحسن عجل لظهورک...
یه روز میای با شال سبز زهرا
یه روز میای با ذوالفقار حیدر
بیای که با دستای مهربونت
دنیارو غرق نور کنی سراسر
از سر دل داد میزنم
یابن الحسن روحی فداک
چه انتظار سختیه
متا ترانا و نراک
هیچی به غیر دیدنت نیست
تسکین این سینه پر درد
وارث بیرق الثارات
با لشکر شهیدا برگرد
یابن الحسن...عجل لظهورک...
تو که امید قلب بی کسایی
تو اخرین ذخیره خدایی
یادش بخیر شهیدامون میگفتن
سحر خیز مدینه کی میایی
بیا به خاطر کسی که
روز و شب دعات میکرد2
بخاطر مادری که
تو شعله ها صدات میکرد2
ای شفای سینه مولا
امید آخریه مادر
تو نمازت براش دعا کن
این شبا بستریه مادر
یابن الحسن...عجل لظهورک
#امام_زمان
.
.
#حاج_محمود_کریمی
#زمینه
#حضرت_ام_البنین
═══✼✼═══
داغ تو ماه علقمه قد خمیدم کرد
ادبت، پیش فاطمه رو سفیدم کرد
علمدار رعنای من
شهید عاشورای من
دم آخر مادر تنهاست
بیا ماه زیبای من
خبر داری عزیزم از حالم
منم مثل تو بی پر بالم
ببین تنهایی منو مادر
خودت امشب بیا به دنبالم
داغ تو ماه علقمه قد خمیدم کرد
ادبت، پیش فاطمه رو سفیدم کرد
شنیده ام تشنه جون دادی
به دریا رنگ خون دادی
شنیده ام که بعد دستات
خود روی خاک افتادی
حرم آماده ی اسارت شد
به آل فاطمه جسارت شد
همون شب مثل خیمه زینب
تموم پیکر تو غارت شد
این دلم از شراره ی خیمه می سوزه
تو شب بی ستاره ی خیمه می سوزه
داغ تو ماه علقمه قد خمیدم کرد
ادبت، پیش فاطمه رو سفیدم کرد
هنوزم زینب حیرونه
دلش خونه خونه خونه
دم وا عباسش هر شب
دلامون می سوزونه
سکینه وقتی روضه می خونه
نشونم میده زخم های شونه
ببین مادر که بعد عباست
چی آوردن به روز این گونه
قصه ی تازیونه ها جونم و برده
به خدا که با هر نفس ماردت مرده
داغ تو ماه علقمه قد خمیدم کرد
ادبت، پیش فاطمه رو سفیدم کرد
شنیده ام سردار لشکر
که می بردن بی تو معجر
چجوری طاقت آورده
سرت روی نیزه مادر
الهی ماردت به قربونت
به قربون نگاه پر خونت
نگاه زینبت به من میگه
که زهرا هم شده پریشونت
عمود فرق شیر من قصه کوتاهه
دیگه بی تو دلیر من کار من آهه
داغ تو ماه علقمه قد خمیدم کرد
ادبت، پیش فاطمه رو سفیدم کرد
.👇