@babolharam_netFadaeian_Shahadat_Imam_Javad_14000420_1.mp3
زمان:
حجم:
25.4M
.
|⇦•کنار محتضر آواز و ..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی
●━━━━━━───────
سایه کردند به روی بدنت کفترها
نیزه کردند مگر بر تن عریانت، نه!
گرچه لب تشنه شدی آب ندادند ولی
نشکستند به چوبی لب و دندانت، نه
ای فدای لب عطشانت اباعبدالله
ای به قربان عزیزانت اباعبدالله
سلام بر دل خونِ امامِ معصومی
که سوخت از ستم و جورِ همسر شومی
کنار محتضر آواز و رقص و پاکوبی؟!
عجب طریقهی آزارِ غیر مرسومی!
کسی که داره جون میده رو رهاش میکنند، دیگه اذیتش نمیکنند؛ آزارش نمیدن، طعنه بهش نمیزنند گوشه بهش نمیگن...
بمیرم برای اون آقایی که در حجره رو بسته صداش به کسی نرسه. اما این آقا هی داره دست و پا میزنه، داد میزنه هی میگه جگرم...
شرم دارم که بگویم سخن از تشنه لبی
تشنه آن بود که میگفت به لشکر جگرم
شاعر: #محمد_جواد_شیرازی
ــــــــــــــــــــــ
صل اللهُ علیکَ یا عطشان
مقتل میگه افتادی آقا جان
از روی زین بر خاک و خون غلطان
آقای من!
مقتل میگه از مادر آب خواستی
آقا بردن پیرهنت راستی
تنها نذار اُمُّ المصائب رو
خیمه نفرست اسب بیصاحب رو
مقتل میگه پنجه توو موت کردن
بیپیراهن هی زیر و روت کردن
خواهرت به نفسنفس افتاد
خیمه دست شمر و شَبَث افتاد
آقای من!
بعضیا میگن آب رو اُمُّالفضل معلونه گرفت از اون کنیز همون جا رو زمین ریخت گفت:« برای کی میخوای آب ببری»؟!
-گفت:« مگه نمیشنوی آقام داره میگه جگرم میسوزه »
آخه این که داره میمیره بزار یکم آب بهش بدیم...
کربلا هم همین جور شد
همچین که آقام داشت توو گودال دست و پا میزد با خدا مناجات میکرد هی میگفت:« يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ»
بعضیا میگن اون نامرد آب و برد جلوی گودال آبا رو هی زمین میرخت میگفت:« حسین ببین آب هست بهت نمیدیم! نمیذاریم یه قطرهشم بهت برسه».
آقا توجه نمی کرد هی « يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ»
همینجور هی اینا رو زمزمه میکرد.
اینا رو اعصابشون بهم ریخته...
دید آقا هی داره میگه:« يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ»
-گفت: حالا آبت میدم؛ نیزه رو برداشت...
ــــــــــــــــــ
#جوادالائمه
#امام_جواد
#سید_رضا_نریمانی
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#روضه_امام_حسین
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
@babolharam_netFadaeian_Shahadat_Imam_Javad_14000420_2.mp3
زمان:
حجم:
28.21M
|⇦•کنار محتضر آواز و ..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت جوادالائمه علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی
.
#در_پوست_خلق_افتادن
بر خیز سحر ناله و آهی میکن
استغفاری ز هر گناهی میکن
تا چند به عیب دیگران درنگری؟!
یک بار به عیب خود نگاهی میکن
#شیخ_بهایی
#رباعی
.
23.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الهے عَــظُم البلاء در میباره بارون بلا
و انکَشفَ الغِطاء کی میرسه آقای مـــا
و انقطعَ الرَجاء دیگه بریدیم اے خـُــدا...
برسون صاحب این زمونو...
#خـــدایا_امام_مـن_کجـاست
#امام_زمان
.
📃 افتاده بود تشنه لب و آه می کشید
🎙 #روضه_امام_جواد از #حاج_محمود_كريمى
🗓 #شهادت_امام_جواد_۱۴۰۱
📍 #هیئت_رایة_العباس "ع"
🏷 #امام_جواد (علیهالسلام)
افتاده بود تشنه لب و آه می کشید
فریاد بی کسیش به جائی نمی رسید
او رحمت رحیم جواد الائمه بود...
می داد از کرامت خود بر همه امید
هرکس که رفت محضر او دیده می شود
در سایه ی عنایت او درد ناپدید
من درک کرده ام خودم این نکته را که هست
نام جواد بر همهی قفلها کلید
دریای جود و عاطفه و ناجی غریب
قبله؛ مراد؛ شهره به مِهر است و من مرید
وقتی جواد قافیه شد با مراد ما
ما را برای خویش مریدانه آفرید
برشانه داشت بارغم غربتی قدیم
روی لبش ترانه ی یاحی و یا شهید
مجموعه ای ز مقتل اولاد فاطمه است
پس روضه هاش می طلبد گریهی شدید
باید به پای روضه ی این سرور صبور
سر را شکست و آه گریبان ز غم درید
کف میزدند با نفس آتشین او
چندین کنیز پست زنازادهی پلید
شرمندهام ز حضرت زهرا از این خبر
آنقدر ناله زد ز عطش تا نفس برید
سر را گذاشت گوشهی حجره به روی خاک
تنها به سوی قبله؛ غریبانه پا کشید
نه دیدهی ملائکه؛ نه دیدهی فلک
از این غریب تر به خدا محتضر ندید
جز یک نفر که گوشهی گودال قتلگاه
خون گلوش از لب سر نیزه میچکید...
آخر هلاک میکشم از این گریزها
آه از دمی که خواهر مظلومهاش رسید
آمد کنار گودی گودال و ناله زد
آهی کشید و شعله به جان جهان کشید
"پس با زبان پر گله آن بضعهی بتول
رو بر مدینهی کرد که یا ایها الرسول
این کشتهی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست..."
شاعر : #مجتبی_روشن_روان
.👇
حاج محمود کریمی4_5904728597683244067.mp3
زمان:
حجم:
35.59M
#روضه_امام_جواد
(افتادهبود تشنهلب و آه میکشید)
🎥 مراسم عزاداری شهادت #امام_جواد (علیهالسّلام)
🗓 چهارشنبه ۸ تیر ۱۴۰۱
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
🏷 #امام_جواد
.
📃 حجره در بسته؛ امامم خسته
🎙 #زمینه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 #شهادت_امام_جواد_۱۴۰۱"
🏷 #امام_جواد (علیهالسلام)
حجره در بسته؛ امامم خسته
رضا کنار بدن جوادش نشسته
کنار جیگر گوشش
به سر میزنه مادر
به یاد تن و نیزه
به یاد سر و خنجر
حجره شده کربلا؛ فاطمه صاحب عزا
سر امام جواد؛ رو پای امامِرضا...
صدات میزنم با قلب شیدا
با روضت؛ میبارم؛ دریا دریا
جوادالائمه یابنالزهرا
میزنه پرپر؛ با حال مضطر
نگاش به بابا و سرش روو دامان مادر
رضا روضه میخونه
برا پیکر رو بام
به یاد تن و گودال
به یاد سفر شام...
تا که دلامون میشه، کبوتر کاظمین
میرسه بازم ندای فابکعلیالحسین
عزیز دوعالم یا ثارالله
من امسال محرم انشاءالله
میمیرم برات یا ابیعبدالله
با آه سوزان؛ با کام عطشان
کجا میخوای بری بدونِ زینبت حسینجان
میگه وقت وداعش
توو آغوش برادر
کجا میری برادر
عزیز دل خواهر
پیش چش خواهرت؛ میان سراغ سرت
جسمت میپوشونن؛ با چادر مادرت
ای آرام جانم؛ یا ولیالله
حبیبی، فوادی؛ فیامانالله
حسین جان؛ حسین جان؛ ابیعبدالله
#زمینه #شهادت_امام_جواد
.👇
.
📃 یک عمر انتظار کشیدم نیامدی
🎙 #واحداز #حاج_محمود_كريمى
🗓 ایام #شهادت_امام_جواد_۱۴۰۱
🏷 #امام_زمان (عج)
یک عمر انتظار کشیدم نیامدی
دل از حیات خویش بریدم نیامدی
پشتم شکست و پای ز ره ماند و قد خمید
کوه فراق بـردم و دیـدم نیامـدی
مانند یک نهال که در باد خم شود
از درد انتظار خمیـدم نیامـدی
از صبر و بردباری و از طاقت و توان
چیزی نمانـده غیر امیدم نیـامدی
در چنگ احتضار فتـادم ز انتظار
زخم زبان ز هر که شنیدم نیـامدی
طاقت ز دست دادم و صبرم، تمام شد
دل را بـه جای جامه دریدم نیامدی
گفتی بـسوز، سوختم از آتش فـراق
گفتی بنـال، نـاله کشیدم نیامـدی
دندان نهاده بر جگر و صبر کردهام
پیوسته پشت دست گزیدم نیامدی
من "میثمم" که مانده ز درد فراق تو
روز سیاه و موی سفیدم نیامدی
شاعر: حاج #غلامرضا_سازگار
#واحد #امام_زمان
.👇
حاج محمود کریمی4_5904728597683244070.mp3
زمان:
حجم:
10.67M
#واحد #امام_زمان
(یک عمر انتظار کشیدم؛ نیامدی)
🗓 چهارشنبه ۸ تیر ۱۴۰۱
🎙 مداح: #حاج_محمود_کریمی
🏷 #امام_مهدی
.
📃 شرحی کنار سوره کوثر گذاشتی
🎙 #واحد #حاج_محمود_كريمى
🗓 #شهادت_امام_جواد_۱۴۰۱
🏷 #امام_جواد (علیهالسلام)
شرحی کنار سوره کوثر گذاشتی
بر روی صفحه لاله پرپر گذاشتی
طرز نفس نفس زدنت میکشد مرا
آقا چه شد به روی زمین سر گذاشتی؟
حالی نداشتی و به هنگام هلهله
سر را به روی دامن مادر گذاشتی
کمتر به در بزن سر خود را دلم شکست
با لکههای خون که روی در گذاشتی
یک آب گفتی و بغلش چند یاحسین
پهلوی آب روضهی دلبر گذاشتی
کف میزدند دور تو گرچه کنیزها
کِی یک گلوی تشنه به خنجر گذاشتی؟
با این تنی که رفته غریبانه روی بام
غصه برای چند کبوتر گذاشتی؟
خواهر نداشتی بخورد سیلی از همه
جایی برای روضه معجر گذاشتی
.👇