eitaa logo
امام حسین ع
22.1هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . 📋اونی که همیشه دستمو گرفته کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ اونی که همیشه دستمو گرفته پای روضه‌ها آورده غم هر روزمو خورده 'مادر اربابه۳' اونی که لحظه به لحظه مادرونه همه جا هوامو داشته هیچی کم واسه‌م نذاشته 'مادر اربابه۳' مادر اربابه رفیق راهم بوده ، تکیه گاهم بوده پشت و پناهم بوده ، سوز و آهم بود طرح قشنگ بارون ، تو نگاهم بوده دار و ندارم بوده ، اعتبارم بوده همیشه یارم بوده ، کس و کارم بوده همدم تنهاییِ دل زارم بوده "مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا" اونی که میخره این دوقطره اشکو توی اون صحرای محشر میرسه به داد نوکر 'مادر اربابه۳' اونی که داده به من وعده‌ی جنت منو آورده تو هیئت واسه من کشیده زحمت 'مادر اربابه۳' مادر اربابه روزی‌رسونم بوده ، مهربونم بوده آروم جونم بوده ، هم‌زبونم بوده مادری که هر لحظه ٫ نگرونم بوده سر و سرور مادر ، جمیع محشر مادر عشق حیدر مادر ، پاک و مطهّر مادر گره خورده اسمت به قلب نوکر مادر "مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا" اونی که واسه منم مادری کرد و شب و روز حرص منو خورد بدیمو به روم نیاورد 'مادر اربابه۳' اونی که مارو سپرده به حسینش گفته که تو صاحبش باش پسرم مراقبش باش 'مادر اربابه۳' مادر اربابه اون که بزرگم کرده ، دردمو میدونه میدونه از دست میرم ، روشو برگردونه میشناستَم اما باز ٫ مادرم میمونه دست منو میگیره ٫ تا قدم بردارم خوب میدونه بی‌عشقش ٫ زارم و بیچاره‌م میدونه هرچی دارم ٫ از حسینش دارم "مادر ارباب دوعالم، یازهرا یازهرا یازهرا" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. ادعای آزادی فریب این فتنه‌گری همیشه کارَت بوده‌ست هر بار ولی تلاش تو بیهوده‌ست هی حنجره پاره کن، بگو آزادی دست تو به خون مرد و زن آلوده‌ست! ✍🏻 ✍ 🏷 | 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. می‌ اندازد به دل وحشت! پس از آن لرزه بر زانو نمایان میشود اینگونه ذاتِ پستِ فتنه جو معزالمؤمنین از بی تفاوت ها دلش خون شد به خشم آمد ولیکن داشت با صبر و تحمل، خو حسن(ع) تنهاترین سردار از زخم زبان پُر بود می آمد سمت قلبش تیرِ کینه توزی از هر سو به سربازانِ مکرآلودهٔ خائن نیازی نیست که یارِ غرق در تزویر دارد مکرِ تودرتو اگر چه داد جولان در جمل با خشم؛ شمشیرش پس از آن ماند عمری در غلافِ بغض؛ در پستو برای کشتن باطل همیشه نیزه لازم نیست زبانِ با مدارا میشود گاهی حقیقت گو حسن(ع)با مصلحت اندیشی اَش اثبات کرد این را برای دین، سیاست میشود شیرین ترین دارو سکوتِ با بصیرت هست برّنده تر از خنجر قیام ِ صلح؛ گاهی برتر است از جنگِ رو در رو! .
. حسنی آمده یک پیر عاشق از حجاز ساکن ری گشته و مهمان نواز گرچه از شهر خودش تبعید شد از ولی اش مورد تایید شد بوی گندم میدهد دستان او اهل ایرانیم و از مستان او نزد ما او از ره دور آمده از مدینه هاله نور آمده کربلای شهر تهران مرقدش شرمسار هستم ز لطف بی حدش ذکر هر صبح و شب او فاطمه ست بر لبانش ذکر حیدر زمزمه ست صد ملک بر قبر او سر میزند در مزارش عطر گل پر میزند راه عشقش را ز جان طی میکنم گاه دل را زائر ری میکنم راه او راه حسین بن علی ست روح و جانش از عبادت منجلی ست دست ما را رد نکن از این حریم سیدی یا حضرت عبدالعظیم شمعم و خواهم شوم پروانه ات دست خالی آمدم بر خانه ات در حریمت تا که مهمان میشوم در حضورت غرق باران میشوم قبله اهل تولا گشته ای رود هستی وصل دریا گشته ای یار هادی هستی و در بند عشق حر آزاده تویی فرزند عشق در دل من غربت کرببلاست سرمه ام از تربت کرببلاست مسلمیه مرقدت در شور و شین باصفا میگردد از ذکر حسین دسته های سینه زن مهمان تو ریزه خوار سفره احسان تو هر زمان که زائر کویت شوم من قتیل تیغ ابرویت شوم زائران کربلایت ای کریم ندبه ها دارند در عبدالعظیم زخمی هجرانم و پر بسته ام به دعاهای سحر وابسته ام تو ضریحت دلربایی میکند سینه ها را کربلایی میکند ایکه از چشم خمارت شاعرم زائرم من زایرم من زایرم زائرت را گوشه ای ماوا بده در حریم صحن قلبت جا بده حتم دارم که متاعم میخری در قیامت نزد خوبان میبری من متاعم اشک چشمانم بود انتظار شام هجرانم بود اشک چشمم را خریدارش تویی منتظر در راه را یارش تویی پس بیا شام فراقم کن سحر این دل آلوده ما را بخر ما همه در پرتو نور تو ییم دار برپا کن که منصور توییم گر ز وصفت شعر املا میکنم ذره ای از کوه انشا میکنم می سرودم شعر تو با چشم خیس نام من را از محبانت نویس بهر این آلوده دامان کن کرم سایه لطفت نگیری از سرم ✍ .
. سربلند دوران‌ها صدای زوزۀ ابلیس می‌رسد از دور لهیب آتش فتنه‌ست و عده‌ای مزدور دوباره فتنۀ دجال‌ها به راه افتاد دوباره پنجۀ ظلمت به جان ماه افتاد نداشت تاب تماشای شوکت ما را که آفتابِ وطن کور کرده آن‌ها را نفاق و زور و زر این مرتبه شده هم‌دست اگر درست ببینی نبرد احزاب است زمین فتنه نبین عرصۀ مجازی بود شگرد فتنه‌گر این بار کشته‌سازی بود ببین که حرف زدن‌هایشان دوپهلو نیست؟ فریب و شعبده‌ای از قماش جادو نیست؟ نگاه کن که ببینی شب دو رویی را و در نقاب صداقت دروغ‌گویی را ببین فریب و نفاق است می‌دهد جولان کجاست اینک دشمن‌شناسِ این میدان بیا برادر من در کنار مردم باش برای کشف حقیقت تو در تلاطم باش کسی که نان زده در خون خلق، مردم نیست خسی که شعله برافروخت غیر هیزم نیست منافق‌اند و نشد باز نانشان آجر که می‌خورند هم از توبره هم از آخور نباش مثل کسانی که کاسه‌لیس شدند صدای نحس سعودی و انگلیس شدند اگر که معترضی راه اعتراض این نیست به غیر فتنه‌گری شیوۀ شیاطین چیست؟ ببین چه فتنه‌گرانی که بی‌لباس شدند میان معرکه اذناب عمرو عاص شدند برای زندگی و زن، زدند فریادی تو هم بزن دم از آزادگی نه آزادی نباش مثل کسی که وطن‌فروشی کرد به اسم آزادی رفت و تن‌فروشی کرد برای دشمن این خاک دُم تکان دادند بهانه پشت بهانه به دستشان دادند چهار گیس بریده مدافعان زن‌اند؟ که گفته است که این عده عاشق وطن‌اند؟ زن است آن که برای شکوه میهن خود گذشته جان برادر، ز پارۀ تن خود نکرده در غم دلبند خود عزاداری و خو گرفته به «تنها گریستن» آری بخوان حکایت «من زنده‌ام»، بخوان با ما حدیث «دا» و صبوری «دختر شینا» ببین حماسۀ این خاک را که پاینده‌ست امید و زندگی و عشق همچنان زنده‌ست به غیر ویرانی نیست این وطن‌سوزی بیا که همدلی ماست رمز پیروزی بیا که ملت ما سربلند دوران‌هاست بیا زمان عبور از تمام طوفان‌هاست مباد دشمن میهن شود هواخواهت مباد این دم آخر جدا شود راهت مباد در دو قدم راهِ مانده سرد شویم بیا برادرم آمادۀ نبرد شویم بیا که موسم آن رزم ناگهانی ماست زمان معرکۀ آخرالزمانی ماست به گوش می‌رسد این روزها از آن سوی نیل صدای خرد شدن‌های نعش اسرائیل بیا که یک دو قدم مانده تا تجلی نور بیا که می‌رسد از آسمان طنین ظهور بیا که در صف یاران آسمان باشیم بیا که پشت سر صاحب‌الزمان باشیم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷
وطنم وطنم! ای شکفته در فریاد! چشم‌هایت به عشق، روشن باد! تویی آن تیغ آبدیده که شب برق آن را نمی‌برد از یاد آبرویِ بهارها با توست همچنان ایستاده‌ای در باد نازم آن خاکِ آسمانی را به شمارِ ستاره‌ها گُل داد :: زخمیِ جنگِ نابرابرِ کین! از تو دشمن چه دیده غیرِ شکست آنک از چلّه آمدی بیرون حُکمِ پایانِ تیرگی در دست چشم در چشم روشنی بگذار شب اگر راه ِ رفتنت را بست سدّ راه تو نیست بحران‌ها با تو باید به آسمان پیوست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷
. مجتبی علیه‌‌السلام 🔹قرآن ناطق🔹 تویی امیر جمل، وارث رشادت حیدر لوای صبر و جهادی به روی دوش پیمبر حسین هست و ابوالفضل هست و قاسم و زینب تو را امیر مدینه! چه حاجت است به لشکر؟ به هیچ‌جا نرسیده‌ست آن‌که در همۀ عمر بدون عشق تو خوانده نماز و رفته به منبر به‌پای عشق تو آن‌کس که سر نداده عجب نیست که با معاویه در پای چند سکه نهد سر ستون دینی و قرآن ناطقی، چه نیازی به مدرک است؟ بگو مدرک از مباهله بهتر؟ صدای غرش شمشیر در غلاف، گواه است که صلح سرخ تو با فتح و عزت است برابر نه جام زهر، که جان تو را گرفت دمی که شکست پیش نگاه تو گوشوارۀ مادر امام بی‌حرم! این دل همیشه بوده حریمت دلی که بوده به نام حسن همیشه معطّر 📝 .
امام حسین ع
. آقا .. ما ۵۷ یه انقلاب کردیم و علیرغم اینکه بعضا ارتش بسمت مردم شلیک میگرد(مثل میدان ژاله تهران)،
. 💠باسلام و‌ ادب💠 🙏لطفاً تا انتهای این متن را مطالعه بفرمایید . «نقشی که روی صفحهٔ تاریخ حک شده کم رنگ هم نمی شود از لیسه های سگ» 🖌ای کاش کسی بود به آن جوان مزدوری که برای نوشتن هر شعار روی دیوار فلان قدر پول گرفته می گفت : بادقت اگر ببینی بالای شعار تو روی تابلویی آبی رنگ نوشته شده «کوچه شهید .... 🌹» یعنی آگاه باش در این کوچه خانواده ای هستند که برای پایداری 🇮🇷جمهوری اسلامی ایران جوان عزیزتر از جانشان را تقدیم کرده اند . مگر می شود نهضتی را که پای آن بیش از سیصد هزار نفر بدون چشم داشت به ریالی مال دنیا جان خودرا تقدیم کرده اند بااین حرکتهای مزدورانه که عده ای اجیر شده و حقوق بگیر بیگانه مدیریت می کنند از بین برد . دختر خانم و آقا پسر عزیز تا دیر نشده کمی فکر کن برای اهداف چه کسانی هزینه می شوی و با پامال شدنت چند هزار دلار به حسابشان واریز می شود و بلند بلند به احوال تو می خندند. 🙏لطفاً قبل از بیرون رفتن از خانه یک لحظه فکر کنید . از کانال قاسم نعمتی .
solh.pdf
1.44M
PDF 📕نسخه "پی دی اف" کتاب صلح امام حسن(علیه السلام) ترجمه از رهبر معظم انقلاب 📚
2.mp3
6.73M
خریدنی نشدیم و ز قیمت افتادیم از آن به بعد چقدر از خجالت افتادیم پی شما که نرفتیم، گم شدیم همه در این خرابه دنیا به حیرت افتادیم بدون وصل تو به دنبال راحتی بودیم ولی هزار برابر به زحمت افتادیم گناه بالاخره ضربه خودش را زد که مدتیست ز فیض عبادت افتادیم کمیِ ظرفیت ما دوباره مسئله شد و ببین راه وصالت به صورت افتادیم بیا که منتظرانت قریب به یک شهرند بیا که بی تو در این درد غربت افتادیم  گرفت دامن ما را نگفتن از غم تو درست وقت گدایی به لکنت افتادیم هر آنچه ایم، عزادار داغ زهراییم شبیه تو ز غمِ این مصیبت افتادیم همین که چادر خاکی مادری دیدم به یاد کوچه و آن هتک حرمت افتادیم 🗓جمعه ۸ مهرماه ۱۴۰۱