.
#زمینه #واحد #شور
#امام_عسکری علیه السلام
(شعر کاربردی)
بقیة الله... آجرک الله...
عزا گرفتی.. برای بابا
فدای قلبت.. مهدیِ زهرا
تو سامرا باز.. عزا به پا شد
ابن الرضایِ.. سوم فدا شد
یه شال مشکی.. رو دوشِت آقا
اشکِت می باره.. شبیه ابرا..
بقیة الله... آجرک الله...
میونِ حجره.. چه بی قراره
ابا محمد.. آروم نداره
توی غریبی.. چون مجتبی شد
با زهر دشمن.. آخر فدا شد
اونکه شبیه.. حسن غریبه
تو سامرا بی.. یار و حبیبه
بقیة الله... آجرک الله...
لحظه ی آخر.. داره نوایی
هی میگه بابا.. مهدی کجایی
بیا که تشنه.. شده لب من
میسوزه قلبِ.. پر از تب من
شبیه جَدّم.. شهیدِ عطشان
لبهای خشکم.. گردیده سوزان
بقیة الله... آجرک الله...
الهي که با.. دعای آقا
بیاد یروزی.. مهدیِ زهرا
بریم مدینه.. بریم سامرّا
کربلا باشیم.. یه روز ایشالا
شبای جمعه.. بخونه روضه
تو قتلگاهش..با اشک و گریه
غریبِ مادر... غریبِ مادر...
آقای بی سر.. بریده حنجر
فدای زخمات.. غریبِ مادر
قتیل العطشان.. ذبیح العریان
از داغ تو شد.. زینب پریشان
امامِ تنها.. میونِ اَعدا
ای قطعه قطعه.. به روی خاکا
غریبِ مادر... غریبِ مادر...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمینه_امام_حسن_عسکری
#شهادت_امام_عسکری
.👇
.
#شهادت_امام_عسکری
💢 مقتل- لحظات آخر امام حسن عسکری(ع) و آمدن فرزند به بالین پدر 💢
پس ابو سهل گفت كه: داخل شدم بر امام حسن عسكرى علیه السّلام در مرضى كه به همان مرض از دنیا رحلت فرمود و در نزد آن حضرت بودم كه امر فرمود خادم خود عقید را- و این خادمى بود سیاه از اهل نوبه و خدمت كرده بود حضرت امام علىّ نقى علیه السّلام را و پروریده و بزرگ كرده بود امام حسن علیه السّلام را- فرمود: اى عقید! بجوشان از براى من آب را با مصطكى، پس جوشانید و صیقل€ جاریه كه مادر حضرت حجت علیه السّلام باشد آن آب را براى امام حسن علیه السّلام آورد. پس همین كه قدح را به دست آن جناب داد و خواست بیاشامد دست مباركش لرزید و قدح به دندانهاى ثنایاى نازنینش خورد پس قدح را از دست نهاد و به عقید فرمود: داخل این اطاق مىشوى مىبینى كودكى را به حال سجده او را بیاور نزد من.ابو سهل گوید كه: عقید گفت من داخل شدم به جهت پیدا كردن آن طفل ناگاه نظرم افتاد به كودكى كه سر به سجده نهاده بود و انگشت سبّابه را به سوى آسمان بلند كرده بود، پس سلام كردم بر آن جناب، آن حضرت مختصر كرد نماز را و چون تمام كرد عرض كردم كه: سیّد من مىفرماید تو را كه نزد او بروى، پس در این هنگام مادرش صیقل آمد و دستش را گرفت و برد او را به نزد پدرش امام حسن علیه السّلام.ابو سهل مىگوید: چون آن كودك به خدمت امام حسن علیه السّلام رسید سلام كرد نگاه كردم بر او.و اذا هو درّىّ اللّون و فى شعر رأسه قطط، مفلّج الاسنان.یعنى: دیدم كه رنگ مباركش روشنایى و تلألؤ دارد و موى سرش به هم پیچیده و مجعد است و ما بین دندانهایش گشاده است،همین كه امام حسن علیه السّلام نگاهش به كودك افتاد بگریست و فرمود: یا سید اهل بیته، اسقنى الماء فانى ذاهب الى ربى.اى سیّد اهل بیت خود! مرا آب بده همانا من مىروم به سوى پروردگار خود (یعنى وفاتم نزدیك شده). پس آن آقا زاده آن قدح آب جوشانیده با مصطكى را گرفت به دست خویش و حركت داد لبهایش را و سیرابش كرد، چون امام حسن علیه السّلام آب را آشامید فرمود: مرا مهیّا كنید از براى نماز، پس در كنار آن حضرت دستمالى افكندند و آن طفل وضو داد پدر خود را به یك مرتبه یك مرتبه (یعنى به اقلّ واجب) و مسح كرد بر سر و قدمهاى او، پس امام حسن علیه السّلام با وى فرمود: بشارت باد تو را اى پسرك من! تویى صاحب الزّمان و تویى مهدى و حجّت خدا بر روى زمین و تویى پسر من و كودك من و منم پدر تو، تویى م ح مّ د بن الحسن، بن على، بن محمّد، بن على، بن موسى، بن جعفر، بن محمّد، بن على، بن الحسین، بن على، بن ابى طالب علیهم السّلام و پدر تو است رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و تویى خاتم ائمّه طاهرین و بشارت داد به تو رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و نام و كنیه داد تو را، و این عهدى است به سوى من از پدرم از پدرهاى طاهرین تو.صلّى اللّه على اهل البیت ربّنا انّه حمید مجید.پس وفات كرد امام حسن علیه السّلام در همان وقت- صلوات اللّه علیهم اجمعین-.(1)
♦️متن عربی:
قَالَ إِسْمَاعِیلُ بْنُ عَلِیٍ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ ع فِی الْمَرْضَةِ الَّتِی مَاتَ فِیهَا وَ أَنَا عِنْدَهُ إِذْ قَالَ لِخَادِمِهِ عَقِیدٍ وَ كَانَ الْخَادِمُ أَسْوَدَ نُوبِیّاً قَدْ خَدَمَ مِنْ قَبْلِهِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ رَبَّى الْحَسَنَ ع فَقَالَ لَهُ یَا عَقِیدُ أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُكَى فَأَغْلَى لَهُ ثُمَّ جَاءَتْ بِهِ صَقِیلُ الْجَارِیَةُ أُمُّ الْخَلَفِ ع فَلَمَّا صَارَ الْقَدَحُ فِی یَدَیْهِ وَ هَمَّ بِشُرْبِهِ فَجَعَلَتْ یَدُهُ تَرْتَعِدُ حَتَّى ضَرَبَ الْقَدَحَ ثَنَایَا الْحَسَنِ فَتَرَكَهُ مِنْ یَدِهِ وَ قَالَ لِعَقِیدٍ ادْخُلِ الْبَیْتَ فَإِنَّكَ تَرَى صَبِیّاً سَاجِداً فَأْتِنِی بِهِ قَالَ أَبُو سَهْلٍ قَالَ عَقِیدٌ فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّى فَإِذَا أَنَا بِصَبِیٍّ سَاجِدٍ رَافِعٌ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَیْهِ فَأَوْجَزَ فِی صَلَاتِهِ فَقُلْتُ إِنَّ سَیِّدِی یَأْمُرُكَ بِالْخُرُوجِ إِلَیْهِ إِذْ جَاءَتْ أُمُّهُ صَقِیلُ فَأَخَذَتْ بِیَدِهِ وَ أَخْرَجَتْهُ إِلَى أَبِیهِ الْحَسَنِ ع قَالَ أَبُو سَهْلٍ فَلَمَّا مَثُلَ الصَّبِیُّ بَیْنَ یَدَیْهِ سَلَّمَ وَ إِذَا هُوَ دُرِّیُّ اللَّوْنِ وَ فِی شَعْرِ رَأْسِهِ قَطَطٌ مُفَلَّجُ الْأَسْنَانِ فَلَمَّا رَآهُ الْحَسَنُ بَكَى وَ قَالَ یَا سَیِّدَ أَهْلِ بَیْتِهِ اسْقِنِی الْمَاءَ فَ إِنِّی ذاهِبٌ إِلى رَبِّی وَ أَخَذَ الصَّبِیُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِیَّ بِالْمُصْطُكَى بِیَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَیْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَیِّئُونِی لِلصَّلَاةِ فَطُرِحَ فِی حَجْرِهِ مِنْدِیلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِیُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَدَمَیْهِ فَقَالَ لَهُ أَبُو مُحَمَّدٍ ع أَبْشِرْ یَابُنَی
.
#امام_زمان عج الله
شنبه آمد، غیبتت تمدید شد
بغض هامان در گلو تشدید شد
در کلاس انتظار و عاشقی
نمره هامان باز هم تجدید شد
✍#نگین_نقیبی
📚#رد_پای_انتظار
.
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_عسکری علیه السلام
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
سامرا شد دوباره غرق آه و نوا
مهدی فاطمه، گردیده صاحب عزا
در غم عسکری
کرده نوحه گری
آه و واویلا(۴)
مظهر مجتبی در سامرا کشته شد
دست ظلم و ستم بر خونش آغشته شد
شد غمش بی بدیل
راوی اش جبرئيل
آه و واویلا(۴)
زهرِ کاری زده ، بر جان آقا شرر
همدم او شده، در وقت مرگش پسر
نزد او جان دهد
جان به جانان دهد
آه و واویلا(۴)
از عطش سوخته است، پا تا سرت وای من
تشنه لب کِی شدی، آن لحظه آقای من؟
تشنه لب یاحسین
بر حسن نور عین
آه و واویلا(۴)
پیکرت لرزد از، بی حالیِ تو چرا؟
غرق خون شد دگر، دندان تو ای آقا
غرق تاب و تبی
زار و جان بر لبی
آه و واویلا(۴)
شد کفن عاقبت، با دست مهدی تنت
کی دگر پاره شد، در معرکه پیرهنت؟
گفتی ای نور عین
گریه کن بر حسین
آه و واویلا(۴)
تو حسن هستی اما قاتلت زن نشد
پیکر تو هدفِ تیر دشمن نشد
جان فدای حسن
آن غریب وطن
آه و واویلا(۴)
سامرای تو چون کرببلا حاجتم
در ظهورْ طوف قبرت ای شها حاجتم
مهديا كن نظر
سامرایم ببر
آه و واویلا(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#نوحه_امام_حسن_عسکری
#شهادت_امام_حسن_عسکری
.👇
امام حسین ع
#دودمه #امام_عسکری #شهادت_امام_عسکری شد امام عسکری مسموم زهر کینه ها/ یا اباصالح بیا داده جان در
.
#دودمه
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
سامرا خاکت به سر، شد کشته دیگر عسکری
گشته بر پا محشری
مهدی اش در غربت او می کند نوحه گری
گشته بر پا محشری
از زهر جفا سوخته پا تا به سر من
مهدی پسر من
آبی برسان بر لب من ای قمر من
مهدی پسر من
مهدی شده خونین جگر واویلا
گشته عزادار پدر واویلا
شد موسم نوحه گری واویلا
مسموم کین شد عسکری واویلا
شد سامرا چون کربلا واویلا
مهدی شده صاحب عزا واویلا
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#دودمه_امام_حسن_عسکری
#شهادت_امام_حسن_عسکری
#شهادت_امام_عسکری
.
.
#امام_عسکری
#زمینه
شب غربت آقامه، شب بارون چشامه
برای همین هنوزم، روضهها داره ادامه
گریونصاحبزمونم،اشکغممیادروگونهم
براتسلیتبهآقام، دوباره روضه میخونم
فدای پیرهن سیاه تو
سرت سلامت ای آقاجونم
فدای اون چشای گریونت
برا یتیمی تو گریونم
آجرکالله یابقیهالله
......
سامرا رو غم گرفته، از غمش دلم گرفته
رو زمین آقام غریبه، آسمونا دم گرفته
علم عزا رو دوشه، آقامون سیاه میپوشه
با لبای تشنه از زهر، تن بابا روبروشه
چی میکِشه وقتی که میبینه
نفسنفسهای دم آخر
امام عسکری توی بستر
لحظهی آخر میگه وای مادر
آجرکالله یابقیهالله
......
امشب آقا سامرایی، پیش بستر بابایی
وقتی داغ بابا دیدی، شد دل تو کربلایی
باخودتمیگیبمیرم،زینالعابدینچیدیده
بمیرم چجوری بوسه، زد به رگهای بریده
حسین غریب و تشنه و زخمی
دست و پا میزد به زیر خنجر
از اینطرف ضربههای قاتل
از اونطرف نالههای خواهر
آجرکالله یابقیهالله
#حمید_رمی ✍
#شهادت_امام_عسکری
.👇
.
#امام_عسکری
#نوحه
یا سید اهل بیتی یابن طاها
آبی رسان بر کام عطشان بابا
با دیده ی تر آبی بیاور
که شد دل بابایت چون لاله پرپر
آه و واویلا آه و واویلا
واویلتا واویلا آه و واویلا
......
یا طَّلْعَةَ الرَّشيدَه قربان رویت
فدای اشک چشم و بغض گلویت
شد وقت هجران بخوان تو قرآن
که درجوانی عمرم آمد به پایان
آه و واویلا....
......
ای سامرا تو دیدی چها کشیدم
چون مادرم از دنیا راحت ندیدم
با قلب مغموم با حال مسموم
مظلوم سامرایم ابن المظلوم
آه و واویلا...
.....
ای مونس اشکم ای پروردگارم
طفل یتیمم را به تو میسپارم
این ماه تابان با چشم گریان
آواره میگردد در کوه و بیابان
آه و واویلا...
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#شهادت_امام_عسکری
👇
.
#امام_عسکری
#واحد
زمین گریه کرد و سما گریه کرد
عزا گریه کرد ، سامرا گریه کرد
بر آن دل که آتش گرفته چو شمع
غریبانه زهر جفا گریه کرد
امان ای امان یا امام زمان
.......
عزادار او حجه بن الحسن
شده نوحه خوان و شده سینه زن
بشوید گلی با گلاب دو عین
به خورشید عالم بپوشد کفن
امان ای امان یا امام زمان
.......
مه آسمان ، کنج زندان کجا
حصار ستم ، نور قرآن کجا
کسی که جهانی به فرمان اوست
به بستر کجا ، دست لرزان کجا
امان ای امان یا امام زمان
.......
چو شمعی که در نیمه شب گریه کرد
ز سوز غمش تاب و تب گریه کرد
لب تشنه اش آب خورده ولی
به یاد شه تشنه لب گریه کرد
امان ای امان یا امام زمان
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#شهادت_امام_عسکری
👇
.
#امام_عسکری
#نوحه
گریه ها میکند کودکی با قلب مغموم
در کنار تن اطهر بابای مسموم
سامرا گریه کن با چشم خونبار
حجه بن الحسن گشته عزادار
یا امام زمان آجرک الله
........
لب عطشان بود شاهد آن قلب صد چاک
دست لرزان او ، لرزه افکنده در افلاک
سر روی خاک حجره می گذارد
پیش چشم پسر جان می سپارد
یا امام زمان آجرک الله
........
سامرا نوحه خوانی کند در ماتم او
گل کند گریه بر غربت و عمر کم او
حسن دوم آل پیمبر
خانه شد قتلگاهش همچو مادر
یا امام زمان آجرک الله
#میثم_مومنی_نژاد ✍
.👇
.
#امام_عسکری
#زمینه
مشکی پوشیده عالم
سامــرا غـرقه ماتــم
مــوســم عــزا شد
فصل غم به پا شد
ای وای؛
پاره ی قلب حضــرت هادی
به روی خـاک حجره افتادی
به یادِ بی بی زهرا جون دادی
تو لحظه های آخرت آقا
رمق نموند به پیکرت آقا
(غریبا واغریبا) ۴
تنها و بی یاوری
یا حسنِ عسکری
ای غــریب مظلوم
کنج حجره مسموم
ای وای؛
یه عــده مــردموُ تا میدیدی
زخم زبون و طعنه میشنیدی
خدا میدونه تو چی کشیدی
صاحب زمان صاحب عزاست امشب
روضـه خونش خود خداست امشب
(غریبا واغریبا) ۴
روضه خوندی تو آقا
یادِ شـاهِ کــربــلا
یاد اون پیکری
که نداره سری
ای وای؛
به روی نیزه رفت سرِ اصغر
صـد پـاره پـاره پیکـر اکبــر
تو قتله گاه یه مادر مضطر
سر از قفا بریــده شــد یا رب
شکسته قلب خواهرش زینب
(غریب ارباب حسین جان)۴
#روح_الله_نوروزی✍
#شهادت_امام_عسکری
.👇
.
#شهادت_امام_عسکری
خورشید سوخت از غم و فردا یتیم شد
چشم و چراغِ نوح و مسیحا یتیم شد
زهری گرفت، از حسنِ عسکری(ع) نفس
صاحب-عزایِ روضهٔ بابا یتیم شد
بالا سرش به گریه نشست و عزا گرفت
بابایِ با محبتِ تنها یتیم شد
پشت و پناهِ منجیِ عالم شهید شد
تنها نه سامرا...همه-دنیا یتیم شد
ای جمکران سیاه بپوش و به سر بزن
آمد خبر که مهدیِ زهرا(س) یتیم شد
گریه کنان امام زمان(عج)؛ بیکس و غریب
زد بی پناه؛ خیمه به صحرا...یتیم شد...
بیتابی اش شروع شد از پنج سالگی
آقایِ غایب از نظرِ ما یتیم شد!
#مرضیه_عاطفی -مهر ماه ۱۴۰۲✍
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
.
284K
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_عسکری علیه السلام
▪️▪️▪️
#بند_اول
"جانم فدایت جانم فدایت
مهدی زهرا سرت سلامت"2
"ای عالم و آدم خاک پایت
مهدی زهرا سرت سلامت"2
جانها فدای شال مشکی عزایت
هفت آسمان افتاده آقا زیر پایت
عرش خدا میلرزد از سوز صدایت
بر دلت خیمه زد ، درد یتیمی
وای از این غروب، سرد یتیمی2
مهدی فاطمه سرت سلامت4
▪️▪️▪️
#بند_دوم
مرهم ندارد این داغ جانکاه
آجرک الله بقیه الله2
امشب کشیدی از عمق دل، آه
آجرک الله بقیه الله2
سوزانده اشک ماتم تو شیعیان را
رخت عزا پوشانده آهت آسمان را
عالم فدایت میکند جان جهان را
ای پریشان رخ از/ گرد یتیمی
وای از این غروب/ سرد یتیمی2
مهدی فاطمه سرت سلامت4
➖➖➖
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
✍مهدی کبیری
سیدامیرحسین خوشرو
.
.
#سرود
#نهم_ربیع #عید_بیعت
#سبک_هرکس_دل_دیوونه_داره_بکف_بگیره
یا حضرت صاحب الزمان شمس ولایت
شد ماه ربیع جان دو عالم به فدایت
لحظه لحظه به جمال تو بود درود ما
نظری کن به همین هیات و این سرود ما
یامولا یامهدی
امشب میخونن فرشته ها قدر و تبارک
آغاز امامت شما بود مبارک
امشب این صوت منادی به همه فلک میره
قاتل مادر تو جهنم و درک میره
یا مولا یا مهدی
امشب شب قدر است و شب صفای ما شد
عجل لولیک الفرج دعای ما شد
وقتی از کعبه میشه ظهور اون بی قرینه
بعد از آن با لشکرش میاد تو شهر مدینه
یا مولا یا مهدی
.
.
#امام_عسکری
#زمینه
بى قرارم كه ز اندوه و غمت مى سوزم
بى قرارم كه از اين عمر كمت مى سوزم
سامراى تو نشد قسمت من آقاجان
دارم امشب ز فراق حرمت مى سوزم
مى سوزم ، با حال مضطرى
مى سوزم ، با ديدهء ترى
يا مظلوم ، يا امام عسكرى
يا مظلوم ، يا امام عسكرى…
-
مثل زهرا تو به ايام جوانى رفتى
تا كه شد فصل بهار تو خزانى رفتى
چه كند مهدى تو بعد تو با تنهايى
بايد اكنون به كنارش تو بمانى ، رفتى!
مى لرزد ، با لرزش تنت
مى سوزد ، از داغ رفتنت
مى ريزد ، اشكش به دامنت
يا مظلوم، يا امام عسكرى…
-
پسرت بود نبودى تك و تنها آقا
پسرت بود كه چشم تو نگردد دريا
تو بگو آب همه آب به دستت بدهند
پسرت بود كه عطشان نروى از دنيا
اى واى از ، عطشانِ كربلا
روى خاك ، عريان شده رها
مَجْزوزُ ، الرّأسِ مِنَ القَفا
يا مظلوم ، سلطان كربلا…
#علی_اصغر_انصاریان ✍
#شهادت_امام_عسکری
.👇