.
بسم الله
ماجرای این مرحله از نبرد مستضعفین با مستکبرین در بخش سخت و فیزیکی آن ظاهرا تمام شد اما در بخش دیگری تازه آغاز شده و آن جبهه، جبههی روایتها است.
حالا وقت روایت حماسه است.
حماسه حماسه حماسه
چیزی که حتی در اوج اوقات سوگ هم ما را زنده و سرپا نگهداشته است.
من گمان میکنم برای این نبرد به ۲ چیز در ۳ بستر نیاز داریم.
اما آن ۲ چیز:
۱. تولید و بازتولید ادبیات لازم برای روایت حماسه اخیر
۲. بهره مندی از ظرفیت فرم در اقسام مختلف و متنوع آن (از متون تحلیلی گرفته تا فرمهای هنری مثل شعر و گرافیک و...)
و اما آن ۳ بستر:
۱. مخاطب داخلی.
شاید برای این مخاطب عمومی ترین ادبیات لازم، ادبیات دفاع از هویت ملی و مرزهای هویتی باشد.
هرچند به هیچوجه نباید ادبیات اسلامی و جهانوطنی را نادیده گرفت.
برای مخاطب داخلی از فرمهای مختلف میتوان بهره برد اما طبعا بیش از همه چیز به هنر نیاز داریم و احتمالا گرهخوردگی شعر با حماسه بسیار موثر باشد.
۲. جهان اسلام.
فرصت بزرگ جمهوری اسلامی امروز این است که در ازای معرکهی مبارزه با دولتهای منفعل مسلمان، قهرمان بزرگ ملتهای مسلمان و بلکه امت اسلام باشد.
امروز مسالهی فلسطین بیش از همیشه مسالهی جهان اسلام است و پرچمداری دفاع از این مردم مظلوم مسلمان جایگاهی است که نفوذ جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی را در دلهای مسلمانان جهان تقویت و تثبیت خواهد کرد.
فرصتی که شاید در تمام این سالها هیچگاه اینقدر مهیا نبوده.
برای مخاطب متنوع جهان اسلام نیز باید متنوع تولید ادبیات کرد.(از دشمنی با یهود گرفته تا دفاع از مسلمانان و حتی منطق وحدت اسلامی که امروز شیعه پرچمدار عملی و واقعی آن است)
در این بخش احتمالا بهرهمندی از آثار گرافیکی، متنهای کوتاه توییتری و مانند آن مفیدتر است و در این قسمت نقش هم استانی های عرب خوزستانی من میتواند خیلی پررنگ باشد.
۳. آزادی خواهان جهان.
امروز تقابل اسرائیل و فلسطین بیش از همیشه مرزبندی دو جبهه مستکبرین و مستضعفین را در عالم معیّن و پر رنگ کرده.
در سکوت و انفعال قریب به اتفاق دولتها و حکومتهای دنیا، جمهوری اسلامی میتواند بیش از قبل رهبری دلهای مستضعفین در همه جای عالم را عهدهدار شود.
تاکید بر ابعاد انسانی و ظلم ستیزانهی ماجرا در این بخش بسیار راهگشاست و طبعا باز هم آثار گرافیکی و متنهای کوتاه در زبانهای مختلف بسیار لازم هستند.
سیدمحمدمهدی شفیعی ✍
#وعده_صادق
#یادداشت
...............
ایران ، صلحطلب ولی جنگبلد.
.
.
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
یا لطیف
در ماتم سرچشمه های پاکیِ خاکی
خون می چکد از زمزم افلاکیِ خاکی
روی دلم حک می کنم..،حکّاکیِ خاکی :
قربان آن چار آفتاب خاکیِ خاکی
هفت آسمان از داغ این ها خون دل خورده
خاک بقیع افلاک را در غم فرو بُرده
وارد شدن در وادی طور خدا سخت است
از پشت نرده دیدن آئینه ها سخت است
تنهایی ارباب های با وفا سخت است
گریه کنی اما بدون سر،صدا..،سخت است
گریه کنانش آستینی در دهن دارند
اینجا نگهبان هایشان دست بزن دارند
سهم دل عاشق به جز نامهربانی نیست
زوّار را قدر سلامی هم امانی نیست
از گنبد و گلدسته و ایوان نشانی نیست
بال کبوترها نباشد..،سایبانی نیست
مانند این غم هیچ داغی را نخواهی دید
جز ماه در شبها چراغی را نخواهی دید
دست بلا بذر جدایی را نکارد کاش
دشنه برای قلب شیعه برندارد کاش
خاک بقیع اندوه بی حد را نیارد کاش
از ابرهای آسمان باران نبارد کاش
وقتی بباری کار ما مشکل شود باران!
قبر امامان غریبم گِل شود باران
تا کِی گلوی ما اسیر آهِ غم گردد
ای کاش یک ذرّه از این اندوه کم گردد
انگشتری مادرم نذر حرم گردد
تا صحن و ایوانِ "حسن جانم" علم گردد
باید غریب خویش را یاری کنم آخر
باید برای مجتبی کاری کنم آخر
شهر نبی آلِ عبا را زجر سختی داد
بعد از پیمبر مرتضی را زجر سختی داد
ناموس شاه لافتیٰ را زجر سختی داد
پسکوچه هایش مجتبی را زجر سختی داد
این بغضِ سنگین سالیانی در دلم مانده
فرزند زهرا مثل مادر بی حرم مانده
این خاک را آخر حسن آباد می سازیم
منبر به نام باقر و سجاد می سازیم
ایوانطلا و پنجره فولاد می سازیم
صحنی شبیه صحن گوهرشاد می سازیم
شب های جمعه "ناحیه" با آه میخوانیم
مانند مشهد "آمدم ای شاه" میخوانیم
باد موافق زلف شب را گیس خواهد کرد
تصویر مرقد چشم ما را خیس خواهد کرد
دارالقلم را رهبرم تاسیس خواهد کرد
هر ساعتش علامه ای تدریس خواهد کرد
پایان هر درسی سلام و روضه ای برپاست
با نام صادق در مدینه حوزه ای برپاست
بالای گنبد بال و پرها باز می ماند
سجاده ی خونینجگرها باز می ماند
راهِ حرم وقت سحرها باز می ماند
زُوّار می آیند و درها باز می ماند
در دست هر خادم گُلاب و جام می بینیم
نقارهزن ها را به روی بام می بینیم
باید پری از شهپرِ باب الحوائج ساخت
حوضی به نام اصغرِ باب الحوائج ساخت
تمثال مَشکی سردر بابالحوائج ساخت
صحنی به نام مادر بابالحوائج ساخت
در مضجع ام البنین ریحانه می ریزیم
پائین پایش طرحِ "سقاخانه" می ریزیم
روضه که می خوانی بگو هی آب،آب آنجا
روضه بخوان از تشنگی بی حساب آنجا
زنجیر میبینی بگو وای از طناب آنجا
تا آب نوشیدی بگو وای از رباب آنجا
سقّا کنار علقمه قدّش هلالی شد
سهم رباب از آب،تنها مشکِ خالی شد
#هشتم_شوال
#تخریب_بقیع
#بردیا_محمدی ✍
.
امام حسین ع
. جنگنده های آمریکایی و انگلیسی چند فروند پهپاد را در اردن منهدم کرده اند . شاهنامه را آخرش خوش است
.
این تازه شروع قصۀ ما و شماست
نابودی هر چه ظلم، برنامۀ ماست
پایان خوش قصه، ظهور است، ظهور
«سالی که نکوست از بهارش پیداست»
#فائزه_زرافشان✍
🏷 #وعده_صادق 🇮🇷
.
.
میپرسن؛ چرا آمریکا و شرکاش به ایران میگفتن، یا نزنید یا از سرزمین خودتان نزنید!
اولا این ضربه، آنهم از خاک ایران ، اقتدار موشکی ایران را که اروپا و آمریکا در آن تردید ایجاد میکردند، به اثبات رساند و هیمنه ی پوشالی آمریکا و متحدانش را فروریخت. بعد هم شاید یکی از دلایل آمریکا که میگفت بزار نیابتی ها بزنن، برای این باشه که بتونن ، حملات تلافی جویانه انجام دهند، ولی با این اقدام مستقیم، راه برای تلافی و حفظ آبروی آمریکایی ها بسته شد.
ان شاءالله
#وعده_صادق
.
امام حسین ع
. إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
🔸 مراسم #مناجات خوانی سحر - حرم مطهر رضوی
📆 زمان:
👈 سحر یکشنبه ۲۶ فروردین ماه ۱۴۰۳
🔷 با نوای :
👈 حاج #سید_رضا_نریمانی
🔊 #سخنرانی | حجت الاسلام مرتضوی
🔊 بخش اول #مناجات | خلاصه عرض کنم حال گریه دارم را
🔊 بخش دوم قرائت #دعای_یستشیر
🔊 بخش سوم #روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها
🔊 بخش چهارم #رجز_خوانی / مولانا یا حیدر سیدنا یا حیدر
👇👇👇👇
4_5825750393992255216.mp3
21.51M
#مناجات
خلاصه عرض کنم حال گریه دارم را
دلا بسوز که گم کرده ام نگارم را
نشسته ام سر راهت بلند میگریم
مگر که گوشه چشمی کنی هوارم را
جناب یوسف اگر شد سری بزن به گدات
که من به عشق تو ول کرده ام دیارم را
هزار بار دعای خودت نجاتم داد
ببخش یاد نکردم یک از هزارم را
به کار تو نمیایم ولی مرا نفروش
به هم نریز عزیزم تو روزگارم را
بگیر بغض مرا تا کمی سبک بشوم
گذاشتم به سوی خیمه ی تو بارم را
دلی که سوخته را هدیه میکنم بردار
بریز دورو بر خیمه ات غبارم را
بگو به نوکری خیمه ات قبول شدم
به دست راست بده حکم افتخارم را
مرا بخاطر زینب به کربلا بفرست
به کربلا ببر این قلب بی قرارم را
به اقتدای تو هر صبح و شام میسوزم
چه بد زدند امام بزرگوارم را
#سیدپوریاهاشمی ✍
#امام_زمان
.