امام حسین ع
. #پیوند_آسمانی #ازدواج_امیرالمومنین_سرود #سرود ماه مبارک دمیده دلا تا حق پریده کوری چشم حسودا
.
#پیوند_آسمانی
🔷🔸معراج نشین🔸🔷
روزی کـه علی و فاطمه زوج شدند
تفسیرگرِ کوثرِ پُر موج شدند
بـا مـهـرِ مـحـمـدی بـه هــم پیوستند
مـعـراج نـشـیـنِ قـلـه یِ اوج شدند.
#مرتضی_دهقان_آزاد ✍
#صلواتی
.
امام حسین ع
. #پیوند_آسمانی 🏳سبک #سرود یا #شور سالروز ازدواج آسمانی حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله
.
#پیوند_آسمانی
عقد زهرا هست؛ پس داماد، حیدر بهتر است
چون خدا شاهد بُود، عاقد پیمبر بهتر است
ماه و خورشیدی کنار هم اگر دیدی ،فقطـ
بر زبان آوردن الله اکبر بهتر است
سادگی آرایه ی ناب عروس حیدر است
هر قدَر دورش نباشد دُرّ و گوهر بهتر است
حورهای آسمان روی بهشتی گفته اند
چادر مویین او از هر چه بهتر ، بهتر است
چون پیمبر دست آنها را به دست هم گذاشت
بعد از آن بوسیدن دستان همسر بهتر است
سوختن چیز زیادی نیست در پای علی
عشق، وقتی عشق باشد، عشق حیدر بهتر است
آن که خود قران ناطق بوده اما گفته است:
از تمام آیه های عشق، کوثر بهتر است
زن اگر زهرا بُود مهریه اش دل خوشتر است
زن اگر زهرا بود مهریه اش سر بهتر است
#ایوب_پرندآور ✍
.......
امشب شب ساغر زدن با ساقی کُوثر شده
امشب عَروس آسمان خاک در حِیدر شده
امشب علی مَحو رُخ صِدیقه اَطهر شده
امشب به بِیت فاطمه غِلمان ثَناگُستر شده
امشب شب آمرزش خلق از سوی داور شده
زیرا امیرالمومنین داماد پیغمبر شده
جِن و بَشر و حُور و مَلک گویند اِمشب با علی
دامادیت، دامادیت، بادا مُبارک یاعلی
مِهر و مَه اینجا اَختری، گردون هِلالی میکند
یا آسمان با اَختران بَذل لَئالی می کند
دل در سرای فاطمه سیر خیالی میکند
طوطی جان در بزم او شیرین مقالی می کند
روح الامین مداحی مُولی المَوالی میکند
حُور و مَلک را با دَمش حالی به حالی میکند
ریزد چو باران از سَما آیات رَحمت بر زمین
در مجلس دامادی مُولا اَمیرالمُومِنین
جبریل نازل از سما گردیده بر فخر بشر
آورده پیغام از خدا کی بهترین پیغامبر
ما از ازل این عَقد را بَستیم در لُوح قَدر
تو در زمین این خُطبه را اِنشاد کن بار دِگر
گیتی زِ اَنجم پُر شود با وصل این شَمس و قَمر
او مادر است و این بُوَد بر یازده مُولا پدر
این وصل، وصل کوثر و ساقی کوثر میشود
این عقد، عقد حیدر و زَهرای اَطهر میشود
وصل دو دریا حاصلش دو لُولُوء مَرجان شود
کز هر دو تا شام اَبد رُوشن چِراغ جان شود
بر پای آن در راه این جانِ جَهان قربان شود
او دین زِ صُلحش زِنده و این کُشتهء قرآن شود
مَرجان حَسن کَز حُسن او جان مشعل تابان شود
لُولُو حُسین است و از او دل شُعلهء سوزان شود
مرجان که دیده آنچنان لُولُو که دیده این چنین
آدم گدای کوی او عالم فدای روی این
ای فاطمه بِنت اَسد ناموس حَیّ ذُوالمَنَن
امشب عَروس خویش را بِنگر کنار بُوالحسن
بر روی حِیدر خَنده کُن بر دست زَهرا بُوسه زن
بِنشین و بِنشانش ببر مانند جانِ خویشتن
گردیده در بِیت الوِلا ماهِ رُخش پَرتو فِکن
گوش خدا یعنی علی تا بشنود از او سخن
تهلیل گو، تقدیس کن تسبیح خوان دل باخته
در سر به شوق فاطمه شوری دگر انداخته
امشب خدیجه در جنان لبخند دیگر می زند
روحش به شوق دیدن داماد خود پر می زند
در خانهء شیر خدا با مُصطفی سر می زند
گه بوسه بر دست علی ساقی کوثر می زند
گه خنده بر ماهِ رُخ زَهرای اَطهر می زند
گاهی تَبسم بر گل روی پیمبر می زند
ارواح پاک انبیا دور سرای فاطمه
خوانند از بهر علی مدح و ثنای فاطمه
آدم ستاده بر درِ بیت امیرالمؤمنین
خواند ثنای فاطمه با نُوحِ شِیخ المُرسَلین
خنجر به کف دارد خلیل آن شاهد شور آفرین
تا از ذَبیحش سر برد در مقدم آن نازنین
اِستاده موسی روی پا افتاده عیسی بر زمین
داوود مداحی کند با نَغمه های دلنشین
یوسف به حُسن دلربا خدمتگذاری می کند
یعقوب با ذکر علی شب زنده داری می کند
می خواست تا آید عروس آن شب به بیت شوهرش
پر شد زِ افواج ملک هم ایمنش هم ایسرش
جبریل از پیشش رود میکال از پشت سرش
پا در رکاب ناقه و جا در دل پیغمبرش
رضوان شده جاروب کش با زلف خود در معبرش
سبحانه سبحانه خالی است جای مادرش
حیدر به شوق مقدمش دل بیقراری می کند
استاده در پشت در و لحظه شماری می کند
بگرفت دست مرتضی تا پرده از رُخسار او
نقش تبسم شد عیان از لعل گوهر بار او
یار دو عالم را ببین گردیده زهرا یار او
غم خوار عالم را نگر شد فاطمه غم خوار او
افکنده چشمی جانب بیت و در و دیوار او
یاد آمد از حَرق در و از قصّهء ایثار او
گردید دور مرتضی آهسته گفتا با علی
من آمدم تا جان خود سازم فدایت یا علی
در حجله بنهادند پا آن دخت عم این ابن عم
آن روح از سر تا بپا این جان از سر تا قدم
آن وحی را خیر تمام این بیت را صاحب حرم
بنهاد دست هر دو را ختم رُسل در دست هم
گفتا به زهرا کاین علی شوی تو باشد دخترم
گر او شود از تو رضا راضی ست حی ذُوالکَرم
پس با علی گفتا علی اِنسیة الحوراست این
سرّ خدا، روح نبی ناموس تو زَهراست این
امشب امانت میدهم من بر تو جان خویش را
بگذاشتم در دست تو روح و روان خویش را
روح و روان خویش را تاب و توان خویش را
پاینده می بینم در او، نام و نشان خویش را
در دامن او یافتم من دودمان خویش را
چون جان نگهدار ای علی، جانِ جهان خویش را
#پیوند_آسمانی
#عروسی_حضرت_زهرا_و_امام_علی_علیهم_السلام
.
.
#شهادت_امام_جواد
#رضا_قاسمی
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن چهارپاره
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحُجَّةُ الْکُبْرَى ...
تو جوادی ، همه ی خلق گدایان تواند
بسکه آوازه ی تو در همه جا پیچیده
پر شده کیسه ی ما قبلِ گدایی کردن
گوشهای تو تقاضای گدا نشنیده
خواستم در بزنم در به روی من وا شد
جودِ تو کار گدایی مرا آسان کرد
قبل از آنی که تقاضای مداوا بکنم
چشم تو درد مرا دید و خودش درمان کرد
هیچ جا رو نزدم غیرِ درِ خانه ی تو
من به دستان پر از جود تو عادت کردم
اصلا انگار که فامیل تو هستم آقا
با گداییِ تو احساس سیادت کردم
دل من تنگ شده باز حرم می خواهم
کاظمینی بده و دست گدا را پر کن
نکند صحن تو یک ثانیه خلوت بشود
پس همیشه حرمت را ز گداها پر کن
باز کن بابِ مرادی به روی نوکر خود
تا بیایم وسط صحن تو هق هق بکنم
تا بخوانم ز مصیبات غریبانه ی تو
تا که از داغ جوانمرگی تو دق بکنم
وای از آن لحظه که در حجره به خود پیچیدی
در عوض اهل عزاخانه ی تو رقصیدند
ناله ی واعطشایت همه جا را پر کرد
گوش ها ناله ی جانسوز تو را نشنیدند
با غریبانه ترین شکل ، تو فریاد زدی
در عوض همسر بی رحم تو بر دف می زد
دست و پا می زدی و دست تو را هم نگرفت
کِل کشیدند کنیزان تو ... او کف می زد
تشنه بودی و کسی آب به دست تو نداد
حال تو لحظه به لحظه بد و بدتر می شد
یک نفر خواهش چشمان تو را ریخت زمین
لب تو خشک ، ولی خاک زمین تر می شد
روضه ی تشنگی ات قلب مرا پرپر کرد
با همین بال شکسته بروم کرب و بلا
شدت بی نفسی ات نفسم را برده
بازدم ها شده ذکر تو و دَم کرب و بلا
عطشت ارثیه ی جدّ غریبت شده است
پس نفس های دمِ آخر تو روضه ی اوست
اصلا انگار که گودال ، مجسّم شده است
اصلا انگار که بر روی زمین خونِ گلوست
وای از آن لحظه که گودال عطشناک شد و ...
خون جدت به زمین ریخت و سیراب شد و ...
از دلِ ریگِ بیابانِ بلا خون جوشید
از ترک های لب او دل سنگ آب شد و ...
داغ او شعله شد و زد به دل خورشید و ...
همه جا را ز غمش کوره ای از آتش کرد
شاه ، بر روی زمین بود و سرش بر نیزه
مادری گوشه ی گودال ، برایش غش کرد
.👇
حاج علی کرمیShahadat_Emam-Javad_Karami_1403.mp3
زمان:
حجم:
11.61M
🔊 تشنه بودی و کسی پیدا نشد آبت دهد
یاد لبهای عطشناک تو بارانیم ما
🏴يااَباجَعْفَرٍيامُحَمَّدَبْنَ عَلِي اَيُّهَاالتَّقِىُّ الْجَواد
◼️ #روضه_امام_جواد علیه السلام ، به همراه توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤#حاج_علی_کرمی
عاشقی را بهترین اعمال میدانیم ما
تا نفس باقیست، درسِ عشق میخوانیم ما
صحبت چلهنشینی، حرف خامی بیش نیست
ساقیِ کوثر نخواهد، غوره میمانیم ما
قلب ما را، عشق اولادِ علی پُر کرده است
لایقِ این عشق، هر کس را نمیدانیم ما
ای خدای جود، ما از آشنایان توییم
میشناسی، رعیتِ شاهِ خراسانیم ما
کاش مثل مادرت، ما را رُطَب مهمان کنی
مثل سلمان نه، ولی از نسل سلمانیم ما
رود باشی ساحلیم و جود باشی سائلیم
هر چه را لبهای تو فرمان دهد، آنیم ما
مثل مرواریدِ یکتایی و مانند تو نیست
مثل شنزارِ بیابانها، فراوانیم ما
آنکه ما را میخرد با قیمت بالا تویی
گرچه در بازار دنیا، جنس ارزانیم ما
در تمامیِ علوم دَهر هم، کامل شویم
باز در مدح شما، طفل دبستانیم ما
تشنه بودی و کسی پیدا نشد آبت دهد
یاد لبهای عطشناک تو بارانیم ما
گرچه از خورشید سوزان در امان ماندی ولی
تا قیامت دلخور از خورشیدِ سوزانیم ما
جسم جدّ اطهرت زیر همین خورشید بود
سینهسوزانِ غمِ آن نورِ عریانیم ما
امام حسین ع
. 📌به سبک «تو بگو عشق» 🔸سبک: شور 🔹متن از: آرش اسدی 🔹عباس زاده «منتظر» 🔸برای: #امام_زمان عج 🔹صوت: اب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
#پيش_زمينه شبهاي محرم ۱۴۰۳
#نوحه_مهدوی
صلي الله عليك يا اباصالح المهدي
سلام
به محرم و كتيبه و عَلَم
به نواي روضه هاي محتشم
به دو چشمِ خونِ تو امامِ زمان
به رقيه و به ساقىِ حرم
خدا رو شكر دوباره من ، ميون اين روضه هام
آقا كدوم اربعينه ، ببينم با تو كربلام
كدوم محرمه كه تو ، روضه ميخوني برام
يا اهل العالم ، كفن جد ما شد حصير ٢
يا اهل العالم ، عمه زينبم شد اسير ٢
https://eitaa.com/emame3vom/98607
👇
.
#واحد
#دهه_محرم
#سربند_مهدوی
#سنگين #دهه_اول_محرم ١٤٠٣
سربند #امام_زمان
السلام
باني روضه هاي ارباب من
منتقمِ شهنشهِ بي كفن
روحي لك الفدا ، يابن الحسن
شكرلله
باز دوباره سينه زن روضه هام
باز به لطفِ
سه ساله من هم ميونِ نوكرام
آرزومه
مشايه اربعين با مهدي بيام
آه ، العجل
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
السلام
مسافرِ غريبِ كوفه ي بلا
آرامِ جانِ شهِ كرب و بلا
يا مسلم اولادي لك الفدا
من بميرم
كه جون دادي با لب تشنه آقا
اولين يارِ بي سر زاده ي خير النسا
با چشم خيس
گفتي حسين جان به كوفه نيا
آه ، يا مسلم
يا حسين
بر گرد و نيا به جان دخترت
رحمي كن به جوونيه اكبرت
اينجا از غم ميميره خواهرت
اشكِ چشمام
همينجوري داره ميباره نم نم
تا ميبينم
حرمله آمادس ديگه كم كم
گُر ميگيرم
برده فروشاشونو تا ميبينم
آه ، يا مسلم
.............
#وروديه كربلا
#شب_دوم_محرم
آسمون
عزا گرفته باز توي اين شبا
ميباره اشكِ چشمِ خير النسا
رسيده زينب به كرب و بلا
من بميرم
شروع شد درد و غماي زينب
نِشست خاك
كرب و بلا روي عباي زينب
حضرت سقا
ركاب ميگيره براي زينب
آه ، يا زينب
بوي غم
بدجوري ميوزه از اين سرزمين
داداش بيا بريم ازينجا همين
اشكاي چشماي رباب و ببين
اين بيابون
بدجوري داداش پُره خار و خسه
غُصم اينه
رباب بچه داره دلواپسه
اگر تو رفتي
بگو كه كي به دادِ ما ميرسه
آه ، يا زينب
........
#حضرت_رقيه
#شب_سوم_محرم
اهل شام
بياين ببينين كه رسيده بابام
ديگه تموم شد همه ي غُصّه هام
بهش ميگم خنديدين به موهام
دست نداره
و گرنه كه شونه ميزد موهامو
حالا كه اومد
بهش ميگم بُردين النگوهامو
به من نخندين
پَسَم بدين هــديّه ي بابامو
آه ، يا ابتاه
من ديدم
كه بوي نونِ تازه مياد از دور
نگو كه تُ اومدي از كنجِ تنور
رفتي نگفتي دلِ من ميزنه شور
نه ديگه تو
قابلِ تشخيصي واسه ماها
نه ديگه من
چشمام جايي رو ميبينه بابا
آخه بدجور
دستاي سنگيني دارن اينجا
آه ، يا ابتاه
#حضرت_حر
#شب_چهارم_محرم
السلام
اي پسرِ حضرتِ زهرا حسين
حُـرّ خطاكار توام يا حسين
العفو سيدي و مولا حسين
حسين العفو
به اشك چشماي رقيه ات قسم
حسين العفو
به حق آب آورِ اهــل حــرم
حسين العفو
اي به فداي تو پدر مـادرم
آه ، ياحسين
من بودم
كه روي خيمه هاي تو بستم آب
به جان فاطمه دلم شده كباب
گريونم براي طفل رباب
اِرفَع رَاْسَك
گريه نكن تو ديگه حُرِّ مايي
اِرفَع رَاْسَك
تو نظر كرده ي خيرالنسايي
اِرفَع رَاْسَك
تو اولين شهيـد كربــلايي *
آه ، يا حسين
*
اولين شهيد از زمانيكه حضرت حر به ياران سيدالشهدا عليه السلام پيوستند وگرنه قبل از آمدن حضرت حُر ،
در اوائل جنگ ، عمر سعد ملعون دستور داد كه تعداد زيادي از لشكر همه باهم بجنگند
........
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
@emame3vom
يا اخاه
روي منو زمين نزن جانِ من
برادرِ غريب و عطشانِ من
بذار فدائيت شن طفلانِ من
جانِ حيدر
به جانِ مادرمون زهرا قسم
نه نياري
ميميرم ، رحمي كن مضطرم
بچه هام كه
سهله من بايد فدائيت بشم
آه ، يازينب
روي منو
سفيد كنين پيشِ چشم برادرم
فدا بشين جلوي چشماي ترم
بريد به يارىِ غريبِ مادرم
خدانگهدار
وعده ي بعديمون تو بازار شام
من اسير و
شما روو نيزه روبروي چشام
دسته بسته
من و ميبينين توي بزم حرام
آه ، يا زينب
........
#حضرت_قاسم بن الحسن
#شب_ششم_محرم
اي عمو
ديگه رسيده جون به لبهاي من
بميرم اي غريبِ دور از وطن
بذار برم قسم به بابام حسن
جانِ زهرا
عموجونم نزن تو رومو زمين
نامه اي كه
تو بازوبندمه بيا و ببين
نوشته بابام
تنها نذارمت تو اين سرزمين
آه ، قاسمم
قاسمم
گريه نكن اي شاهْ دامادِ من
برو ولي ميميرم از اين محن
چقدر شدي شبيه بابات حسن
اكبرم كه
زِرِه به تن داشت شد ارباًاربا
بي زِرِه تو
كجا ميري اي جانِ مجتبىٰ
ترسم اينه
بشي پامالِ نعلِ اين مركبا
آه ، قاسمم
........
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
اصغرم
لالا لالا بخواب گل پرپرم
چيكار كنم شير ندارم پسرم
دارم ميميرم منم مادرم
شير ندارم
ناخن نكش به صورت و به سينم
شير ندارم
زبون نكش رو لبات دلْ غمينم
شير ندارم
الهي داغتـو مـادر نبيــــنم
آه ، لالايي
آخرش
ميري عزيزم روي دست بابات
از اون بالا به فرات ميخوره چشات
سه جرعه تير ميشينه كنج لبات
تا كه ميبينم
تُ رو روي ني چشام ميره سياهي
تُ رو رو نيزه
با سيبِ سرخ ميگيرن اشتباهي
جون ميدم تا
سرت زمين ميفته گاه گاهي
آه ، لالايي
👇 ادامه
امام حسین ع
. #واحد #دهه_محرم #سربند_مهدوی #سنگين #دهه_اول_محرم ١٤٠٣ سربند #امام_زمان السلام باني روضه هاي ا
.
.
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
اكبرم
كجا ميخواي بري موذنِ حرم
بابا فدات بشه شِبهِ پيمبرم
داره قلبم درد ميگيره پسرم
باشه بابا
برو اما وداع كن با حرم
عصاي پيريم
وداع كن با رقيه دخترم
چند قدم هم
به پيشِ من راه برو اكبرم
آه ، يا ولدي
باورم
نميشد كه همين عباي پيكرم
بشه روزي تابوت تو اي پسرم
بزني دست و پا پيشِ چشم ترم
آه ، الهي
خدا واسه هيچ پدري نياره
كه لخته خون از
حلق جَوونش بيرون بياره
پيشِ چشمِ
نامردما پيشِ نعشش بباره
آه ، يا ولدي
........
#شب_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
العطش
شده نواي لبِ اهل حرم
عموجونم الهي قربونت برم
عمو داره ميميره داداش اصغرم
برو ولي زود
قول بده برگردي عمو كنارم
خودت ميدوني
كه طاقت دوريتو من ندارم
برام لالايي
بگو تا سر رو شونه هات بذارم
آه ، عمو عمو
برادرم
حسين بميره برات آب آورم
غريب گير آوردنت اي قمرم
پاشو ببين كه شكسته كمرم
خير نبينه
اونكه پاشوند فرق برادرم رو
پاشو داداش
نذار اسير كنن دخترم رو
ديدي آخر
كبوديه صورت مادرم رو
آه ، برادرم
#شب_عاشورا
#شب_دهم_محرم
عمه جون
توو اين دلِ شبْ چرا از خيمَه مون
يكي يكي همه دارن ميرن بيرون
چرا ميذارن ماها رو تنهامون
اين شبِ آخر
بدجوري عمه جون دلم غمينه
چرا بابام از
بيابونا خارا رو هِي ميچينه
آروم نميشه
عمه چرا دلِ منه سكينه
آه ، بابايي
دخترم
غصه نخور نگرانِ من نباش
مواظب خواهرت رقيه باش
فردا نذار به نيزه باشه نگاش
سكينه جانم
سلاممو برسون به شيعه ها
بگو كه يادم
كنند مهما شربتم عذب ماء
كاش كه بودين
ليتكم في يوم العاشورا
آه ، ياحسين
#عباس_میرخلف_زاده ✍
https://eitaa.com/emame3vom/98610
.👇