.
#شور
#امیرالمؤمنین
#امام_علی علیه السلام
.............................
خدا مرا ز ولای علی جدا نکند
من و خیال جدایی از او؟ خدا نکند
به آنچه در حق من میکند خوشم اما
خدا کند که دلم را ز خود جدا نکند
کسی که جانب بیگانه را نگه دارد
نمیشود که نگاهی به آشنا نکند
به خانه زادی او کعبه میکند اقرار
دل شکسته علی را چرا صدا نکند؟
کسی ز کار دلی عقده وا نخواهد کرد
اگر اشاره به دست گرهگشا نکند
سزد به حضرت او منصب ید اللّهی
که غیر او گره از کار خلق وا نکند
مرا حواله به لعل لب مسیح مده
که جز نگاه تو درد مرا دوا نکند
خدا کند که قَدَر اَندر این لیالی قَدْر
مرا به هجر تو این قَدْر مبتلا نکند
چه لذتی است ندانم به زخم شمشیرت
که کشتۀ تو دمی فکر خونبها نکند
شاعر:استاد #محمدعلی_مجاهدی
..............................................
جنازه مو میبرن وادی السلام علی
علی امام من است و منم غلام علی
جنازمو میبرن سمت کربلای حسین
حسین فدای علی شد منم برای حسین
هزار جان گرامی فقط فدای حسین
تموم اهل و عیالم فقط فدای حسین
تموم مکنت و مالم فقط فدای حسین
فدای یک سر مویی ز بچه های حسین
فدای بند طنابی زخیمه های حسین
...........................
#امیرالمومنین_مدح
همین که خلق شدیم ابتدا علی گفتیم
نداشتیم دهان، بیصدا علی گفتیم
هزار آینه چیدند در برابر هم
در آن تجلی بیانتها علی گفتیم
خدا به خلقت حیدر، تبارک الله گفت
و ما به خلقت خود مرحباعلی گفتیم
فرشته گفت که عشق است و بار سنگینی است
به روی دوش گرفتیم و یاعلی گفتیم
به هر دلیل که باشد به نفع ما شده است
در آن سحر چه بدانم چرا علی گفتیم
نه جبر بود نه تفویض شرح قصهی ما
«قدر» که سخت گرفت، از «قضا» علی گفتیم
به روی آب نوشتیم مرتضی و سپس
به گوش آتش و خاک و هوا علی گفتیم
نمانده است زمان خالی از ارادت ما
همیشه با یکی از انبیا علی گفتیم
شدیم شاخه طوبی و چیدمان موسی
و قبل معجزهاش با عصا، علی گفتیم
به شکل باد گذشتیم از دهانهی غار
و با رسول خدا در حرا علی گفتیم
دعا به چشمه بدل کردمان زلال و طهور
بدون دغدغه سر تا به پا علی گفتیم
و اهل خاک بگویند هرچه میگویند
نظر به غیر نکردیم _ ما علی گفتیم
#سعید_مبشر
........................
بر خود که مرید حیدرم مینازم
همراه خدا به دلبرم مینازم
گفتن که حرامزاده شد دشمن تو
بر دامن پاک مادرم مینازم
ای حیدر شهسوار وقت مدد است
ای زبدهٔ هشت و چار وقت مدد است
من عاجزم از جهان و دشمن بسیار
ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است
🌷🌷
ای شاه نجف فدای لطف و کرمت
جونم به فدای چارگوشه حرمت
کی میشود از لطف بگویی یکبار
بعد از نجفت، کربُبلا میبرمت
..........................
عشق من و تو چه ماجرایی دارد
این قصه چه شاهی چه گدایی دارد
در بین صفا و مروه هم خواهم گفت
ایوان نجف عجب صفایی دارد
.....................
《عباس که دستان خدایی دارد
به به که چه ایوان طلایی دارد
ایوان نجف زیارتش آمد وگفت
ایوان شما عجب صفایی دارد》
.👇