زمینه_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ فدای اشک چشمات فدای زخم دستات فدای بغض تو گلوت علی جان فدای قلب خسته ات فدای دست بسته ات خودم خجالت زده ام به قرآن شرمندتم نشد فدای تو بشم شرمندتم نشد سپر بشم ولی شرمندتم آتیش نذاش جلو بیام شرمندتم که بی پسر شدی علی با اینکه یاورت ، نشد باشم ولی زمان رفتنه ، حلالم کن علی «خداحافظ علی» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ دل تو دلم نمونده غم دلمو سوزونده ولی کنار تو دلم بهاره بگیر سرت رو بالا تو رو به جون زهرا زانوی غم بغل نگیر دوباره شرمندتم که خونه نامرتبه شرمندتم کارا رو دوش زینبه شرمندتم کنار بسترم بمون شرمندتم فقط همین یه امشبه بیا و راحت از ، ملالم کن علی زمان رفتنه ، حلالم کن علی «خداحافظ علی» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ بعد یه عمر کنارت همسر بی قرارت دیگه فقط یه خواهش از تو داره یادت بمونه هرشب خودت بگی به زینب بالا سر حسینم آب بذاره شرمندتم سه ماهه بیمارت شدم شرمندتم حسابی سربارت شدم شرمندتم که رو گرفتم از شما شرمندتم مایه آزارت شدم می رم اما دلم ، می مونه با شما قرار بعدیمون ، کنار قتلگا ... «خداحافظ علی» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ #سبک_فاطمیه #فاطمیه #زمینه_فاطمیه شاعر: وحید محمدی .

‍ . #واحد_سنگین #فاطمیه #وحید_محمدی سنگین_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ای همه آبروی من شانه نزن به موی من مادر زخمی۴ قلبمو زیر و رو نکن چادرتو رفو نکن مادر زخمی۴ چطوری بگو مادرِ من با این غم بسازم دوباره نذاشتی واسه زخم پهلوت یه مرهم بسازم دوباره هنوزم کنار ، لبت غرق خونه بده دستتو تا ، بریم توی خونه مرو مادر من پر از کبودیه تنت غرقِ به خونه پیرهنت مادر زخمی۴ آتیش گرفته آه تو کبوده روی ماه تو مادر زخمی۴ تو که مستجابه دعاهات نخواه از خدا که بمیری دعا کن تا آمین بگم من ایشالا شفاتو می گیری چقدر وضع سینه ات ، دوباره خرابه بخواب یاس زخمی ، دیگه وقت خوابه مرو مادر من ... ................................... سنگین_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها شعله زبونه می کشه از در خونه ی علی مادرم افتاد۴ آتیش زدن حرومیا به آشیونه ی علی مادرم افتاد۴ یه نامردِ بی دین و ایمون درِ خونمونو شکسته یکی دست بابایِ ما رو ... یکی راه زهرا رو بسته زینب بی قراره ، حسین گریه داره علی غیرٍ زهرا ، پناهی نداره امون از غریبی اشکه توی چشام هنوز می لرزه دست و پام هنوز کوچه شلوغ بود۴ باور این جسارتا سخته خدا برام هنوز کاشکه دروغ بود۴ جلو چشمای غرق اشکم بابامو تو کوچه کشیدن نمی دونم اون لحظه چی شد سرِ مادرم داد کشیدن زدن تازیانه ، به بازوی مادر یکی با لگد زد ، به پهلوی مادر امون از غریبی #سبک_فاطمیه #فاطمیه #سنگین_فاطمیه 👇👇👇