eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سوّم محرّم مدح و مرثیه حضرت رقیّه سلام اللّه علیها با دستهایِ بسته و زخمی گِره وا می‌کند طفلی که مانندِ عموعبّاس غوغا می‌کند هرچند بعد از ضربه‌یِ سنگینِ دستِ بی‌حیا جایِ دو دیده با دو دستَش راه پیدا می‌کند یک گوشه‌یِ ویرانه رویِ خشت می‌خوابد ولی.... حکمِ بهشتی بودنِ سینه‌زن امضاء می‌کند با هر نَفَس مانندِ بابا دَم گرفته یاعلی چون بازدم سخت است حتماً یادِ زهرا می‌کند چادر نمازِ خاکی و رویِ کبود و قدِّ خم پس روضه‌اش یادآوریِ کوچه‌ها را می‌کند سیلیِ سنگین می‌رسد تا که زمین‌گیرش کند افتادنَش دارد قیامت را هویدا می‌کند با هِقْ‌هِقَش خواب از دوچشمِ ظالمان می‌گیرد و.... با ناله‌اش دین و ولایت را سرِ پا می‌کند ویرانه می‌داند چه‌ها آورده دنیا بر سرش سر را بغل می‌گیرد و در ندبه نجوا می‌کند     سلام_الله_علیها .
. نوحه سه ضرب واحد سوٌم محرّم حضرت رقیّه سلام الله علیها‌ رویِ لبهام سوره‌یِ مریم یارقیّه مولاتی به لبم آیه‌هایِ عشقه یارقیّه مولاتی امضایِ کرب و بلا هم یارقیّه مولاتی با رضایِ ماهِ دمشقه یارقیّه مولاتی با همین دستایِ کوچیکِش یارقیّه مولاتی گِره‌هایِ کارمو واکرد یارقیّه مولاتی خودش کربلا نرفت و.... یارقیّه مولاتی منو راهی کربلا کرد یارقیّه مولاتی بانویِ سه‌ساله‌یِ ما آبرویِ آسمان است قبله‌یِ قلبِ کربلا عمّه‌یِ صاحب‌زمان است روضه‌یِ طفلِ سه‌ساله تسکینِ درد سکینه‌َست دمشقِ بی‌بی رقیّه کربلا و مدینه است یا رقیّه مولاتی/۴/ دلاور مثلِ عمویی یارقیّه مولاتی هِق‌هِق نَه رَجز می‌خونه یارقیّه مولاتی واسه دین تو آبرویی یارقیّه مولاتی علمدار و پهلو‌ُونی یارقیّه مولاتی بضعه‌یِ قلبِ حسینی پایِ پرچمِ عقیله به نخِ چادرِ سرت عیسیَ ابن مریم دخیله جیره‌خوار سفره‌یِ تو حاتم نَه که میکائیله یا رقیّه مولاتی دمِ صورِ اِسرافیله یا رقیه... سلام_الله_علیها .
نوحه سوّم محرّم حضرت رقیّه سلام الله علیها سبک سایه‌َتون مستدام ....... علوی مکتبی فاطمی منصبی صاحبِ بیرقِ حرمِ زینبی قبله‌یِ حاجاتِ حسین  روحِ مناجاتِ حسین عمّه‌یِ صاحب‌الزّمان فاطمه‌ساداتِ حسین می‌گم الهی العفو بِ روضةالرقیّه بده راهم یا اللّه بِ خیمةالرقیّه مدد بی بی رقیه/۴/ روضه دارم خدا بر رویِ دامنم پایِ سر لطمه بر  صورتم می‌زنم تو رفتی و شد قافله اسیرِ بند و سلسله کنایه‌ها خوردم پدر من از سنان و حرمله دشمن مرا آزرده سیلی به رویم خورده آویزه‌یِ گوشم را چنگِ حرامی برده مدد بی‌بی...... می خورم غصّه و  می‌کشم آه اگر یا بمان یا مرا  از خرابه ببر سلام من به این سرِ  بریده  و آن پیکرِ..‌... به رویِ خاکِ کربلا حسین غریب مادره عمّه رو خسته کردم از بس که هِق‌هِق کردم آیندگان میگن من پایِ طبق دق کردم مدد........ سلام_الله_علیها .
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور ( زمزمه ) سوّم محرّم حضرت رقیّه سلام الله علیها سبک به سمت گودال از.... قدم بذار رویِ....   چشمِ تَرم بابا اومدی و ویران  شده حرم بابا تو اومدی باشی بال و پرم بابا آخه شکسته هر دوتا پرم بابا باباحسین بابا /۴/ چه سنگینه روضهَ‌ت لبِت شده پاره چه سنگینه روضه‌َم شکسته گوشواره چه سنگینه روضه‌َت رویِ موهات خونه چه سنگینه روضه‌َم موهام پریشونه بابا... چه سنگینه روضه‌َت تنِ تو شد ریز ریز چه سنگینه روضه‌َم گفتن بهم کنیز چه سنگینه روضه‌َت سرِ تو بر نیزه چه سنگینه روضه‌َم بدنم می‌لرزه چه سنگینه روضه‌َت تنور و بویِ دود چه سنگینه روضه‌َم محلّه‌یِ یهود چه سنگینه روضه‌َت ضربه‌هایِ خنجر چه سنگینه روضه‌َم آتیش گرفت معجر چه سنگینه روضه‌َت عمّه برام خونده حرفایِ عمّه جون تویِ گوشام مونده.... به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تورو بردن دیر رسیدم من دیر رسیدم من....... سلام_الله_علیها .👇
حاج محمود کریمیKarimi-25.mp3
زمان: حجم: 6.04M
📋 بگو کجایی آهای ابروی ابرو کجایی ✔️ / حاج محمود کریمی ✔️ ✔️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بگو کجایی آهای ابروی ابرو کجایی دوازده ماه پی تو گشت ماه کوه به کوه بگو کجایی دوباره مرغ تورا محرم دوباره کردست ارزو کجایی شب رقیه است ز روضه ی عموست گفتگو کجایی شبی زکه او گفت عمو نگیر از رقیه رو کجایی برای سیلی بهانه دستش امده عدو کجایی شدن خیره به گوش و گوشواره ام عمو کجایی عمو به سرعت رسیده دست زجر از هر سو کجایی یکی به بگوشم یکی نشته بر ته گلو کجایی مرا ز مویم بلند کرده زجر مو به مو کجایی به لکنت گفت عمو کجایی ، عمو کجایی خبر رسیده که دختری به محضر پدر رسیده عموش رفته به خیمه از نبود او ضرر رسیده به اصغر او گفت به تو عطش به من دو چشم تر رسیده تو تیر خوردی ولی به گوش من اثر رسیده به تو سه شعبه به گوش من دو شعبه بیشتر رسیده سه شعبه و دست به مارسیده هرچه شعله ور رسیده شروع قصه است ولی رقیه قصه اش به سر رسیده رقیه دیده که تکه تکه تکه تکه یه نفر رسیده چنان مرا زد که جای گونه رنگ دست او پریده ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه گوشه خواب بودم خیلی اروم ولی پیچید تو گوشم صداشون نمیبردن اگه گشواره هامو خودم میبخشیدم به دختراشون من که جدم علی به وقت نماز داد انگشتری به اهل نیاز مادر فاطمه سه لیل ونهار کرد افطار خویش را ایثار من خودم گوشواره میدادم در به ان نابکار میدادم پس بگو تازیانه کم بزنند آخه ..دخترم ،دخترانه ام بزنند نمیبردن اگه گوشواره هامو خودم میبخشیدم به دختراشو
‍ . |⇦•سلام بابایی! خوبی؟... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب ۱۴۰۰ به نفس حاج ❁•༻↷◈↶༺❁ سلام بابایی! خوبی؟ چطوره حالت؟ نمی‌تونم پاشم واسه استقبالت من تویِ آسمون می‌گشتم دنبال تو ولی اینجایی راه گم کردی شاید باباجون! عجب رویایی خیلی خوش اومدی صفا آوردی راستی بگو منو به جا آوردی؟ منو می‌شناسی؟ خودت رو یک لحظه بذار جایِ من سه ساله رو با داغ تو پیر کردن منو می‌شناسی؟ مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ کجاست آغوشت؟ دستات کجا جا مونده؟ همون دستایی که من رو می‌خوابونده تعریف کن تا کجاها رفتی نگفتی دختری هم داری؟ باید از روی شونه‌اش بارِ غمو برداری میگن تو بابای مَنی، بابایی! میشه باهام حرف بزنی، بابایی! بابای خوبم کی چشمای نازتو بسته بابا؟ کی دندون تو رو شکسته بابا؟ بابای خوبم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ سرم سنگینه، چشمام چه تار می‌بینه برام دیدار تو آخرین تسکینه من خاطرات تلخی دارم دیگه طاقتم از غم طاقه این راز بین ما دو تا باشه یه شب از ناقه… امون از اون شبِ سیاهِ صحرا الهی هیچ دختری نمونه تنها چه دردی دارم چشات نبینه روز بد، بابایی! هم سیلی میزد هم لگد، بابایی! چه دردی دارم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم ــــــــــــــــــ *شروع کرد با بابا حرف زدن:" مَن ذا الذي أيتمني على صغر سنّي ؟" من که سنی نداشتم، چه کسی من رو یتیم کرد؟" مَن لِليَتيمَة حتّى تَكبُرَ؟ " دختر بچه ی یتیم اگه بخواد بزرگ بشه چه کسی رو داره؟" مَن لِلنساء الحاسِرات ؟ " این زنهای بی پناه چه کسی رو دارن؟...* ما رو تا می‌شد از بین مَردم بردن ما رو از راه بازار شام آوردن ما رو با دست نشون می‌دادن به ماها ناسزا میگفتن داداشم از خجالت آب شد چها میگفتن! چشمِ عمو عباسمو دور دیدن به معجرایِ پاره‌مون خندیدن هزار بار مُردم نگاهاشون از سیلی سنگین‌تر بود مردن برای من از این بهتر بود هزار بار مُردم مَنِ الَّذي أَيتَمَني بابایی؟... بابایِ خوبم •✠•اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرَج•✠• ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇