eitaa logo
امام حسین ع
21.9هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. بیراهه ، به جای راه رفتم، یارب با پای خودم به چاه رفتم یارب من با چه زبان به تو بگویم العفو یک عمر پی گناه رفتم یا رب ✍ .
. علی رفت و ز دل شور و شعف رفت عدالت رفت و ایمان و شرف رفت نمی دانم تن او مخفیانه چرا درشب به صحرای نجف رفت .............. . پدر پرستویم که پر از دست دادم پرو بال سفراز دست دادم بیائید ای همه غم های عالم که من امشب پدر از دست دادم .
. سوگواری زینبت بی تو درون خانه زاری می کند بس که دل تنگ تو گشته ،بی قراری می کند برسر سجّاده می خواند نماز شب، ولی گه به یاد تو پدر، شب زنده داری می کند دود آهش در میان آسمان قد می کشد تا به یاد غربت تو سوگواری می کند رنگ پائیزی گرفته گلشن ما بعد تو چشم ما را این فضا ابر بهاری می کند از زمانی که تو را بُردیم صحرای نجف در گلوی ما غم تو ناله جاری می کند درغیاب مادر و بابا فقط امّ البنین زینب دل خسته ات را سخت یاری می کند از دل غرق ملال خود «وفایی» باز هم روی خاک غربتت گوهرنثاری می کند علیه السلام ✍ .
. دلا بیا ز خدای علی گدایی کن به خاک درگه توحید، جبهه سایی کن صدا بزن که خدای علی، مرا به علی در این مسیر مقدس تو رهنمایی کن به یک نگاه علی یا «محول الاحوال» تمام زندگیم را بیا خدایی کن تو قلب و چشم مرا یا «مقلب الابصار» ز نور رحمت خود غرق روشنایی کن بدون حب علی نیست طاعتی مقبول بیا عبادت و ذکر مرا ولایی کن به پاس بوسه به خاک مقدس حیدر کبوترانه دلم را خودت هوایی کن به هر زمان که مرا در نجف فرا خواندی مرا ز راه نجف باز، کربلایی کن یدلله است علی و گره گشای همه ز دوستان علی خود گره گشایی کن صدا بزن که ز دوزخ تو را رها کردم محیط قلب مرا شاد از این رهایی کن مدبر همه خلقت، کنار کعبه ی خویش ز روی مهدی زهرا تو رونمایی کن بگو به منتقم خون سید الشهدا نگاه مرحمتی هم تو بر «وفایی» کن ✍ .
.: از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام باز آن عیال، بهر اسیری، فلک بری ؟!! .... از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام بود آه و ناله هم‌دم صبح و مسایشان موزون اصفهانی .... از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام جای تمام اهل حرم سنگ خورده‌ام😭 ...... از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام با شمر، هم‌سفر شدن ما روا نبود😭 ........... . از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام دشمن ز بی حیایی و ظلمی ابا نکرد ........ از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام تنها به شوق دیدن رویت دویده‌ام .
. غبارم و فتاده ام به پایش هوائیم چو ذره در هوایش خدا نگیرد از دلم ولایش من و ولای، موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر فدای نغمه های یارب او فدای سجده های هرشب او فدای غربت و غم و تب او سرم فدای موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر شنیده ام ز غصه او فسرده پای ورا  زنجیرها  فشرده شنیده ام که تازیانه خورده دل و عزای موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر سوده شده چرا تنش خدایا فدای زخم گردنش خدایا به روی شانه بردنش خدایا نبود سزای، موسی بن جعفر منم گدای موسی بن جعفر ✍ 👇
. فلک شده پُراز ستاره ماه شده غرق نظاره فاطمه جان چشم تو روشن علی شده پدر دوباره  ای گُل باغ احمدی یاحسین خوش آمدی خوش آمدی یاحسین خدا به بال هرفرشته عطر بهشت خویش هشته به خطی از جلالت خویش به بال هریکی نوشته  ای گُل باغ احمدی یاحسین خوش آمدی خوش آمدی یاحسین ای که شدی ز شوق لبریز سبد سبد گل به رهش ریز امام آزادگی آمد فطرس پرشکسته برخیز ای گُل باغ احمدی یاحسین خوش آمدی خوش آمدی یاحسین من که دراین آینه ماتم نذر قدوم او حیاتم اگر چه غرق درگناهم رسیده کشتی نجاتم  ای گُل باغ احمدی یاحسین خوش آمدی خوش آمدی یاحسین ذرّۀ مهر مشرقینم غلام درگه حسینم شب ولادتش دوباره عاشق بین الحرمینم  ای گُل باغ احمدی یاحسین خوش آمدی خوش آمدی یاحسین ✍ 👇
. جاده ی هفت آسمان ،  پُر از فرشته شده با خط زر بر فلک، چنین نوشته شده خوش آمدی ای گل ، یاس و گل سرسبد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد ای گل نرگس کنون ، به دامن عسکری می کنی از دلبران، به یک نظر دلبری سلام ما عاشقان، به محضرت بی عدد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد فرشته ای از جنان، رسیده با زمزمه خبر به نرگس دهد، ز شادی فاطمه مرغ دل ما همه ، به سامرا پر کشد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد نگاه کل جهان ، به حجت مطلق است که نقش بازوی تو، آیه ی جا الحق است روا بود عالمی، به پایتان سر نهد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد نیامدی و جهان ، شده پراز این خروش بیا تو با پرچم، بیعة لله به دوش آیه ی فتح المبین، از تو به معنا رسد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد 👇
. ودیعۀ موعود بیا که آمدنت مژده ی سحر دارد رُخت نشانۀ والشمس و والقمر دارد تو ای فروغ امید ای ودیعۀ موعود بیا که آمدنت مژدۀ سحر دارد سپهر وصل تو از بس که هست رؤیایی شهاب آرزوی ما از آن گذر دارد دراین ترنم عشق ودراین بهار امید درخت باور ما از تو برگ وبر دارد کبوتری که زند پر بخ شوق دیدارت قسم بجان تو کز عشق بال وپر دارد شب ولادت تو آن که بی قرار ترست برای دیدن تو شوق بیشتر دارد اگر چه شام سروراست هرکه را بینم زهجر سر به گریبان وچشم تر دارد زیمن توست که روزی دهد خدا ما را به احترام تو برما خدا نظر دارد به جز تو کز دل پر درد ما خبر دارد چه کس ز درد دل دوستان خبر دارد به لاله های شهادت که لاله در دل دشت هنوز داغ فراق تو برجگر دارد گه ولادت تو گر «وفایی» ازغم گفت زشعله های جدایی به دل شرر دارد ✍ .
. جاده ی هفت آسمان ، پُر از فرشته شده با خط زر بر فلک، چنین نوشته شده خوش آمدی ای گل ، یاس و گل سرسبد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد ای گل نرگس کنون ، به دامن عسکری می کنی از دلبران، به یک نظر دلبری سلام ما عاشقان، به محضرت بی عدد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد فرشته ای از جنان، رسیده با زمزمه خبر به نرگس دهد، ز شادی فاطمه مرغ دل ما همه ، به سامرا پر کشد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد نگاه کل جهان ، به حجت مطلق است که نقش بازوی تو، آیه ی جا الحق است روا بود عالمی، به پایتان سر نهد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد نیامدی و جهان ، شده پراز این خروش بیا تو با پرچم، بیعة لله به دوش آیه ی فتح المبین، از تو به معنا رسد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد کریمی و آمدم، که لطف و احسان کنی چه می شود یک نگاه، مرا تو مهمان کنی که یک نگاه شما، دل از همه می برد یا اباصالح مدد ، یا اباصالح مدد .👇
. یادواره ماه کم کم فروغ نورش را به سوی فرش،خاک ره می کرد نقره نقره بلور می افشاند تا به شمس ولا نگه می کرد آسمان با تمام زیبایی از زمین می گرفت زینت وزین زیر لب هر فرشته ای می گفت عرض تبریک وتهنیت به حسین تا ز رخساره ی رقیه ی او محرم راز حق حجاب افکند گرمی دیگری رخ ماهش بر دل وجان آفتاب افکند دختری آمده که از طفلی غرق یاد خداست خلوت او نقش توحید ،جلوه ی نابش رنگ شرم وحیاست، طلعت او ازهمان دوره ی طفولیت شرف وعزت وفضیلت داشت محو او بود زینب کبری بس که بر فاطمه شباهت داشت جای دارد که هاجر ومریم محو قدر وجلال او باشند عجبی نیست قدسیان فلک مادحان کمال او باشند فرصت این گل بهشت حسین مثل عمر تمام گل ها بود سه بهار تمام زندگی اش غرق انوار حق تعالی بود هرکسی حاجتی از او می خواست با دعا از خدا تمنا کرد با همان دست های کوچک هم گره های بزرگ را وا کرد سعی او درتعالی مکتب داده عزت به نهضت اسلام نقش بسته به دیده ی تاریخ رد پایش زکربلا تا شام هم صفات حمیده دارد او هم سفیر قیام عاشوراست زد شراره به خرمن بیداد دختری که شهیده ی باباست چون«وفایی» به هر کجا برسیم ما به این خانواده مدیونیم بی نیازیم ازجهان تا ما سائلان رقیه خاتونیم ✍ .
. سه ساله ای غنچه نوشکفته ای پاک سرشت رضوان به سرت ریخت گل از باغ بهشت تاریخ نویس آفرینش امروز ازعمر سه ساله ی تو تاریخ نوشت نور دگر از قبیله ی نور آمد؟ یا شعشعه ای به وادی طور آمد؟ با آمدن رقیه ی بنت حسین بانگ صلواتی ز ره دور آمد