eitaa logo
امام حسین ع
27.5هزار دنبال‌کننده
433 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. روشن آن چشم که در سوگ تو پُر نم باشد دلربا، نرگس این باغ به شبنم باشد تا بدانند کجا بزم عزای تو به پاست دود آه دل عشاق تو پرچم باشد دل، حسینیه؛نفس،نوحه؛تپش،سینه‌زنی‌است دم بگیریم که عمر همه این دم باشد به خدای حرم و کعبه قسم! ای حُجاج! هر که مُحرم به محرم شده، مَحرم باشد آن که دارد غم عشق تو ندارد غم هیچ که نشاط دل عالم، همه زین غم باشد خانۀ تنگِ دلم نیست شبی بی‌مهمان لحظه‌ای نیست که دل بی‌غم و ماتم باشد مطلع «صائب تبریز» به یادم آمد آن که در طرزخود استاد مسلم باشد: گر صفای حرم کعبه به زمزم باشد زمزم اهل صفا دیدۀ پُر نم باشد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» .
امام حسین ع
زمان: حجم: 264.3K
من بیمار، مداوا نکند خوشنودم  غم طبیبم شده و مرگ شده بهبودم  هیچ کس نیست، که باری ز دلم بردارد  عاقبت داغ و غم و درد کند نابودم!  اشک بس ریخته ام، هرکه ببیند گوید  سرو بشکسته ی خم گشته، کنار جویم!  گه ز حق، مرگ طلب می کنم و گه گویم  کاش می بودم و غمخوار علی می بودم  زیر این چرخ علی دوست تر از فاطمه نیست  سند مستندم: بازوی خون آلودم!  من نفس می زدم و او کف افسوس به هم  من چه سان گویم و او چون شنود بِدرودم؟!  ای اجل! پا به سر من ز محبت بگذار!  جز تو کس نیست که از لطف کند خوشنودم.  استاد .
@delrish11- حاج علی انسانی.mp3
زمان: حجم: 5.16M
(علیه السلام) خزان چه سرزده سروقت باغ می‌آید ز باغ لالۀ من بوی داغ می‌آید بگو به باد که سوسوی خانه را نبرد امید حیدر و بانوی خانه را نبرد چرا نگاه تو خورشید بی‌طلوع شده نماز نافلۀ تو پر از رکوع شده حاج 🎤
حاج علی انسانی4_5902012404530681761.mp3
زمان: حجم: 40.56M
🔻 شادی ز جهان رفته ولی با تو بیایند 🎤 🔊 📆 دوشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕌 مســجد مــقدس جمــکران   عشق ابدی و ازلی با تو بیاید شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید آرامش بین‌المللی با تو بیاید ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟ کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟ ما ریزه‌خوریم و تو ولی‌نعمت مایی هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی عمری‌ست که در بوتهٔ عشقت به‌گدازیم هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم هرچند که ما بهره‌ور از فیض حضوریم داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم در کوه و بیابان ز چه رو دربدری تو؟ هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو...
امام حسین ع
🔻 #فاطمیه شادی ز جهان رفته ولی با تو بیایند 🎤 #حاج_علی_انسانی 🔊 #روضه 📆 دوشنبه ۲۸ آبان ماه ۱۴۰۳ 🕌 م
. *** چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟ آتش از آب دو چشمم ننشانم چه کنم ؟ . با حضور تو ، به من خانه نشینی سهل است گر نمانی تو و من بی تو بمانم ، چه کنم ؟ . تو در این شهر ، فقط در به رخم باز کنی ” ای همیشه نگرانم ، نگرانم چه کنم ؟ “ . زرِهم پشت ندارد ، به تو پشتم گرم است بی سپر بعد تو با خصم گرانم چه کنم ؟ . گوشه ی خانه ، من و چار جگر گوشه ی تو غم ز شش سمت گرفته به میانم چه کنم ؟ . در ره مسجد و خانه به زمین می خوردم از همان موقع شده ورد زبانم ” چه کنم ؟ “ . من که هر کس گرهی داشت کمک از من خواست گرهی خورده به کارم که ندانم چه کنم ؟  . زود ای عمر علی می روی از دست علی  بی تو بر ماندن خود نیست گمانم ، چه کنم ؟ ✍ .......... کبوتر من مپر زلانه کبوتر من مپر ز لانه مبر صفا را ز آشیانه زجوجه هایت چرا بریدی روی ز لانه چرا شبانه مزن شرارم مبر شکیبم تمام، دردم تویی طبیبم میان دشمن ببین غریبم مکن کناره ازین میانه کتاب عشم ورق ورق شد غروب گونه رخ شفق شد چه شد که دست تو بی رمق شد که موی زینب نکرده شانه کسی چه داند چه کرده دشمن چه گشته با تو چه کرده با من ترا کشاند میان کوچه مرا نشانده به کنج خانه .
. عزیز زخمیِ من میشه نری ز پیشم بی تو من اون علیِ همیشگی نمیشم اگه بمونی من از چشاتو جون می گیرم اگه بری با یاد مهربونیت می میرم هوای گریه دارم با یاد غربت تو هیچ وقت نمیره از یاد زخمای صورت تو کی دیده محرمی از عزیزش رو بگیره یه خانوم جوونی دس به پهلو بگیره خمیده می گرفتی پهلو با دست زخمی جبیره می گرفتی وضو با دست زخمی جراحت‌های سیلی رو صورتت زیاده امروز دیدم توو کوچه مغیره خیلی شاده وقتی که می گرفتی اشک منو با زحمت سوختگیا رو دیدم مونده به روی دستت فراموشم نمیشه به خاطرم چه دیدی با زخم باز مسمار دنبال من دویدی قلاف و تازیانه امون تو بریدن با خون دست و بازوت تو کوچه خط کشیدن من بمیرم برای اون قلب بی قرارت چند روز دیگه قرار بود محسن باشه کنارت سلام_الله_علیها ........... . ✍ اظهار درد دل به زبان آشنا نشد دل شد زخون لبالب واین غنچه وانشد آن جان ازآن زمان که جداازتنم شده ست یکدم سر من از سر زانو جدا نشد باآنکه دست دشمن دون بازویم شکست دیدی که دامن تو ز دستم رها نشد شرمنده ام،حمایت من بی نتیجه ماند دستم شکست وبند زدست تووانشد بسیاردیده اند که پیران خمیده اند امایکی چومن به جوانی دو تا نشد از ما کسی سراغ ندارد غریب تر در این میانه درد ز پهلو جدا نشد ............ .
. هستی ام بودی، رفتی از دستم تو چرا رفتی، من چرا هستم فاطمه جانم فاطمه جانم2 از کفم رفتی، ای امید دل زندگی بی تو، شد به من مشکل فاطمه جانم فاطمه جانم2 گشتی آسوده، آخر از غم ها تو شدی راحت، من شدم تنها فاطمه جانم فاطمه جانم2 من نشانت از، میخ در جویم می روم با چاه، درد دل گویم فاطمه جانم فاطمه جانم2 تو کفن پوشی من سیه پوشم ناله های تو، مانده در گوشم فاطمه جانم فاطمه جانم2 گریه بر طفل بی گنه کردم تو کتک خوردی، من نگه کردم فاطمه جانم فاطمه جانم2 .👇
حاج سید رضا نریمانیFadaeian_Ramadan1446_Shab11 (8).mp3
زمان: حجم: 14.45M
🔊 بخش هشتم | من در به در چه دری زنم ز درت اگر تو برانی ام متن 👇https://eitaa.com/emame3vom/120034
. لحظات آخر ای شمع سینه سوختۀ انجمن، علی!  تقدیر توست ساختن و سوختن، علی! ای رهبری که منزویَت کرده جهل خلق  ای آشنای درد! غریب وطن! علی! من پهلویم شکسته و، تو دلشکسته‏ای  من بر تو گریه می‏کنم و، تو به من، علی! من سینه‏ام شکسته و، تو سینه سوخته  من با تو گفتم و، تو به کَس دم مزن علی! بازوی من سیه شده، تو دست روی دست  برگو کجاست بازوی خیبر شکن علی؟! سر بسته بِهْ، که بَعد حمایت ز حقّ تو  در اختیار من نبوَد دست من، علی! گفتم که: شب کفن کن و شب دفن کن، ولیک  از تن نمانده هیچ برای کفن، علی! شاعر :حاج .
. علیه_السلام این گلِ تر زچه باغیست که لب خشکیده‌ست؟ نوشکفته‌ست وبه هر غنچه لبش خندیده‌ست روبرو همچو دومصراع،دو ابرویش بین شاه‌بیت‌ست وحق ازشعر حسن بگزیده‌ست دید چون مشتری‌اش ماه شب چاردهم «سیزده بار زمین دور قدش گردیده‌ست» عازم بزم وصال ست،وحسن نیست دریغ! تا که درحُسن ببیند چه بساطی چیده‌ست سیزده آیه فقط سورۀ عمرش دارد نام اخلاص براین سوره، وفا بخشیده‌ست حسرتِ پاش به چشمان رکاب است هنوز این نهالی‌ست که بر سرو،قدش بالیده‌ست سینه شدمجمر و اسپند،ز دل، مادر ریخت تا«قیامت قد»خوددیدکفن پوشیده‌ست گفت شرمنده احسان عمویم همه عمر او که پیش ازپسرخویش مرا بوسیده‌ست تن چاکش به حرم برد عمو، عمه بگفت: خشک آن دست که این لالۀ ترراچیده‌ست
امام حسین ع
. #حضرت_سکینه #وداع اگرخواهی کنون بینی وفای دخترخود را به زیر پا‌ی مرکب‌ای پدرافکن سرخود را نهان
زمان: حجم: 1.03M
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد بزرگی کن، ببوس این دختر کوچک‌تر خود را لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست برو در نهر علقم، کن خبر آب‌آور خود را ز دورادور، می‌دیدم گلویت عمه می‌بوسید مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را به همراه مسافر آب می‌پاشند، ‌من ناچارم به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را؟ حاج
. هر کوچه و هر خانه ای از عطر، چو باغی ست در سینهٔ هر اهل دل و دلشده داغی ست آویخته بر سر درِ هر خانه چراغی ست بر هر لبی از موعد و موعود، سراغی ست از شوق، همه رو به سوی میکده دارند یاری ز سفر، سوی وطن آمده دارند کی یار سفر کردهٔ ما از سفر آید بعد از شبِ دیجورِ محبان، سحر آید از باب صفا، قبلهٔ ما کی به در آید بی بال و پران را پر و بالی دگر آید کی پرده گشاید ز رخ آن روی گشاده کز رخ کند از اسب، دو صد شاه، پیاده تو در پی خود، قافله در قافله داری در سلسلهٔ زلف، دو صد سلسله داری با آن که خود از منتظرانت گله داری سوگند به آن اشک که در نافله داری با یک نگه خود مس ما را تو طلا کن آن چشم که روی تو ببیند تو عطا کن ای گمشدهٔ مردم عالم به کجایی؟ کی از مه رخسارهٔ خود پرده گشایی؟ ما ریزه خوریم و تو ولی نعمت مایی هر جمعه همه چشم به راهیم بیایی یک پرتو از آن چاردهم لمعه نیامد بیش از ده و یک قرن شد، آن جمعه نیامد بشکسته ببین سنگ گنه بال و پر از ما کس نیست در این قافله، وامانده تر از ما ما بی خبریم از تو و تو با خبر از ما ما منتظِر و خونْ دلت ای منتظَر از ما ما شب زده ایم و تو همان صبح سپیدی تنها تو پناهی، تو نویدی، تو امیدی عشق ابدی و ازلی با تو بیاید شادی ز جهان رفته، ولی با تو بیاید آرامش بین المللی با تو بیاید ای عِدلِ علی! عَدلِ علی با تو بیاید عمری ست که در بوتهٔ عشقت به گدازیم هر کس به کسی نازد و ما هم به تو نازیم هر چند که ما بهره ور از فیض حضوریم داریم حضور تو و مشتاق ظهوریم نزدیک تو بر مایی و ماییم که دوریم با دیدهٔ آلوده چه بینیم؟ که کوریم در کوه و بیابان ز چه رو دربه دری تو؟ هم منتظِر مایی و هم منتظَری تو "مولا به کجایی"۲ حاج .