بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_عبدالعظیم #مدح
#محمدحسن_بیات_لو
#جعفر_ابوالفتحی
▶️
تا که پایم به این حرم وا شد
غصه از روی سینه ام پا شد
درد بی دردی ام مداوا شد
طبع خشکیده ام شکوفا شد
فصل تنهایی ام دگر طی شد
وطن مادری من ری شد
پیش پای تو سر نمیخواهم
جز دلی دربدر نمی خواهم
به منی که جگر نمی خواهم
میدهی هر قدر نمی خواهم
جرأت پر زدن به من دادی
بسکه عشق حسن به من دادی
حسنی هستی و کرم داری
خوشبحالت که تو حرم داری
چه قدر عزت و حشم داری
نکند از درت برم داری!
میروم بی تو رو به حیرانی
ملجأ مردمان تهرانی
نامت عبدالعظیم آقا جان
لقبت هم کریم آقا جان
همگی از قدیم آقا جان
با تو همسایه ایم آقا جان
سایه ات مستدام همسایه
شخص عالی مقام همسایه
شب جمعه در ازدحام حرم
شده ام خم به احترام حرم
زندگی ام شده به نام حرم
پرچم سبز روی بام حرم
آبروی تمام “ایران” است
نفس تازه ای به هر جان است
داده ام در هوای تو پر را
میدهم پای تو تن و سر را
میزنم حرف های آخر را
ناله های غریب مادر را
ما شنیدیم از دل صحنت
جان به قربان سفره ی پهنت
بانی روضه های مسلمیه
گریه های عزای مسلمیه
اشک جاری به پای مسلمیه
سوز و ساز صدای مسلمیه
حرمت پاتوق حسینی هاست
حرمت مثل کربلا زیباست
حرف کرببلاست یاالله
روضه هایی به پاست یا الله
این سری که جداست یاالله
سر ارباب ماست یاالله
بر سر نیزه هاست هجده سر
قد زینب شده است کوته تر
تا که او را نشانه میکردند
سنگ ها را روانه میکردند
گریه اش را بهانه میکردند
قسمتش تازیانه میکردند
تازیانه ، به روی یک خواهر
تازیانه... مدینه... یک مادر
⏹
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
این روزها دیگر کسی یاد شما نیست
دیگر کسی با نامهایت آشنا نیست
مثل گذشته نیست دیگر کارهامان
شبهای جمعه روی لبهامان دعا نیست
حق با شما بوده اگر خیمهنشینی
این جا میان ما برای تو که جا نیست
تفریح بعضیها مهمتر از نماز است
یک عدهای هم کارشان غیر از ریا نیست
دیگر گذشت آن هفتههای جمکرانی
دیگر سهشنبههای هفته با صفا نیست
در بند نفس خود گرفتاریم از بس...
که لحظههامان از گرفتاری جدا نیست
بیچارگی یعنی همین، روزی بفهمیم
در دفتر چشم انتظاران نام ما نیست
چیزی که از ما دیدهای تو بیوفائیست
چیزی که ما دیدیم از تو مهربانیست
اصلاً چه کاری بهتر از روضه گرفتن؟
حالا که روزیِ گدایان کربلا نیست
🔸شاعر :
#محمدحسن_بیات_لو
.
مداحی آنلاین - کوفه به دلم رحمی نداره - جواد مقدم.mp3
3.07M
💥 #زمینه
🎤 #جواد_مقدم
🏴 #ماه_رمضان
🏴 #شهادت_امام_علی(ع)
کوفه به دلم رحمی نداره
زخمای زیاد رو دلم میذاره
درد دلهامو من میگم با دل چاه
عمریه تو دلم دارم حسرت و آه
غیر رفتن برای من نمونده راه
خونین جگرم ، با فرق سرم
داره میسوزه هِی بال و پرم
... حیدر یا علی ، حیدر یا علی ...
یادم نمیره آتیش درو
ریختن بِبَرن از خونه منو
مونده رو دست من هنوز جای طناب
بدجوری خاطرش منو میده عذاب
عمریه از غمش شدم خونه خراب
غم داره دلم ، بیماره دلم
گریه شب و روز شد کار دلم
... حیدر یا علی ، حیدر یا علی ...
با کی بگم این کابوسمو من
دیدم رو زمین ناموسمو من
شد دلم از حکایتش پُر از محن
یادمه که چطور به در لگد زدن
زورشونو نشون میدادن به یه زن
غمگینه دلم ، غم شد حاصلم
داغ فاطمه ست تنها قاتلم
... حیدر یا علی ، حیدر یا علی ...
#شب_قدر
کوفه به دلم رحمی نداره
زخمای زیاد رو دلم میزاره
درد و دلهامو من میگم با دل چاه
عمریه تو دلم دارم حسرت و آه
غیر رفتن برای من نمونده راه
آه از جگرم ، خونیِ سرم
داره میسوزه، چشمایِ ترم
حیدر یا علی
یادم نمیره آتیش درو
ریختن ببرن از خونه منو
مونده رو دست من هنوز جای طناب
بدجوری خاطرش منو میده عذاب
عمریه از غمش شدم خونه خراب
غم داره دلم، بیچاره دلم
گریه شب و روز، شد کارِ دلم
حیدر یا علی
با کی بگم این کابوسمو من
دیدم رو زمین ناموسمو من
شد دلم از حکایتش پر از محن
یادمه که چطور به در لگد زدن
زورشونو نشون میدادن به یه زن
غمگینه دلم، غم شد حاصلم
داغ فاطمه است، تنها قاتلم
(حیدر یا علی) ۴
#کوفه_به_دلم_رحمی_نداره
#محمدحسن_بیات_لو✍
#روح_الله_نوروزی✍
.
#امام_حسن علیه_السلام
#فاطمیه
تیر بلا رسید و دلم را نشان گرفت
آتش به سینه ام زد و تاب وتوان گرفت
عمری ز خاطرات ِگذشته گریستم
شکرخدا که زهر ازاین خسته جان گرفت
مویم حکایت غم دیرینه می کند
بغض گلو و اشک،مسیر بیان گرفت
راوی روضه های غروب مدینه ام
در آن زمانِ تلخ دل آسمان گرفت
ازقصه ای که برکسی آن را نگفته ام
باغ امید من همه رنگ خزان گرفت
دستی که بین کوچه به مادرکشیده زد
باضربه اش ازاین دل زارم امان گرفت
دیدم که مادرم پی من دست میکشد
سیلی ز مادرم همه تاب وتوان گرفت
#محمدحسن_بیات_لو
.
امام حسین ع
👆
#مناجات_باخدا
یادت دلیل گریهی پنهانی من است
نامت انیس این دل زندانی من است
نیمه شب آمدم که نبینی رخ مرا
بارِگناه ؛ علت پنهانی من است
از خود بریدهام به تو نزدیکتر شوم
این لحظهها که خلوت روحانی من است
در خلوتم همیشه کلنجار میروم
میگویم این چه وضع مسلمانی من است
کاری بکن که رو نزم بر کسی بیا...
چیزی بده که رزق سلیمانی من است
از سفرهی تو میخورم و سیر میشوم
شکرت از این که نعمتت ارزانی من است
یک جلوهات بر این دل تاریک و سنگیام
پایان خوابهای زمستانی من است
امشب که داد میزنم العفو ای خدا
لحظـه به لحظه رحمت بارانی من است
گرم گناه بودهام و دیر آمدم
عصیان دلیل غیبت طولانی من است
تا که نبخشیام من از این جا نمیروم
این گریه برگ سبز پشیمانی من است
دارد بساط سفرهی تو جمع میشود
غم میخورم که آخر مهمانی من است
🔸شاعر: #محمدحسن_بیات_لو
.
.
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن #فاطمیه
#روضه_کوچه_بنی_هاشم
#محمدحسن_بیات_لو✍
▶️
خیلی سخته اسیر بلا بشی
زیر بار درد و غصه تا بشی
از کوچه تا خونه راهی نباشه
اما واسه مادرت عصا بشی
وقتی آهت توی سینه سد میشه
برای دل تو خیلی بد میشه
چادر مادرتو لگد کنن
به خدا غرورتم لگد میشه
به خدا دلی که نا امید میشه
خوشیاش یه دفعه ناپدید میشه
یکی دس رو مادرت بلند کنه
یه روزه همه موهات سفید میشه
حرفایی هس تو گلو گیر میکنه
آدمو از زندگی سیر میکنه
مادر جوون اگه خمیده شه
معلومه که بچه شو پیر میکنه
مادرم غماشو با ما نمیگفت
بعضی حرفاشم به بابا نمیگفت
میدونستیم که همش درد میکشه
شب تاصبح بیداره -امّا نمیگفت
برا رفتنش خدا خدا می کرد
دلامونو به غم آشنا می کرد
با همون دست شکستش تو نماز
شبا همسایه ها رو دعا میکرد
...
حالا هر اتفّاقی که بود گذشت
منم و یک جگر سوخته و طشت
جیگرم تو کوچه سوخت اونروزی که
مادرم با دست دنبالم می گشت
میذارم رو دوش گریه سرمو
می زنم ناله های آخر مو
بخدا میمیرم و زنده میشم
می بینم تا قاتل مادرمو
حق بده بشینم و زاری کنم
سیل گریه از چشام جاری کنم
اومد و تو کوچه راهمونو بست
به خدا نشد که من کاری کنم
حق دارم اگه پرم درد میکنه
هم دلم هم جیگرم درد میکنه
سر مادرم تو کوچه داد کشید
از همون موقع سرم درد میکنه
.
📋 روی دوشم کوله باری از گناهه آخدا
#مناجات_با_خدا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روی دوشم کوله باری از گناهه آخدا
سرمو پایین گرفتم روم سیاهه آخدا
خودمم خسته شدم از بس تو گناه پرسه زدم
دستم و خودت بگیر پام لب چاهه آخدا
هر کسی یه جور داره من و ازت دور میکنه
دوری از تو آخرش میره بیراهه آخدا
این شبا هرجا میرم بزم مناجات خونیه
مجلس دعا برام یه سر پناهه آخدا
چند شبه میام ولی فرقی نکردم میدونم
خرج آدم شدنم یه نیم نگاهه آخدا
پشت کوهی از گناهم و به چشمت نمیام
مث سوزنی که توو انبار کاهه آخدا
بدتر از همیشه و خرابتر از قبل اومدم
بی تو حالم بد و با تو رو به راهه آخدا
شبای آشتی کنون کم کم داره تموم میشه
آخرای دههی سوم ماهه آخدا
روزا تا تشنه میشم سلام به تشنه لب میدم
یاد لبهاش رو لبم همیشه آهه آخدا
منو جون به جون کنی به یاد جون دادنشم
توی روضهها دلم تو قتلگاهه آخدا
*شاعر: #محمدحسن_بیات_لو
.👇
.
#شهادت_امام_صادق
بردند برای همه دنیا خبرش را
غمنامهای از سرخی چشمان ترش را
حتی رمقی نیست به دستان ضعیفش
آتش زده زهری همهی بال و پرش را
هم سن زیادش سبب خستگیاش شد
هم شعله زده زهر تمام جگرش را
اطفال و عیالش همگی دل نگرانند
سوزانده ز آهش همهی دوروبرش را
آنشب که پی مرکب دشمن به زمین خورد
آن شب که شکستند گمانم کمرش را
بی حرمتی و بی ادبی شد به مقامش
بدجور شکستند دل شعلهورش را
آنقدر تنش آب شده گوشهی بستر
دیدند همه حالِ بدِ محتضرش را
عمریست برای دل خود روضه گرفته
پُرکرده غم کوچه فضای سحرش را
سخت است برایش که فراموش نماید
آن مادر و آن نالهی درپشت درش را
✍ #محمدحسن_بیات_لو
.
حضرت رقیه.mp3
3.53M
#حضرت_رقیه
#روضه_حضرت_رقیه
#خرابه_شام
چشمِ انتظارِ میهمان ، زد زیر گریه
بغضش شکست و ناگهان زد زیرگریه
دیگر توان ِ ایستادن هم ندارد
طفلک نشست و بی امان زد زیرگریه
درکوچه های شام-شامش که ندادند
پیچید وقتی بوی نان زد زیر گریه
دستش که بر زخم لب خشک پدر خورد
افتاد یاد ِ خیزران - زد زیر گریه
انگشتر بابا به یادش مانده بود و...
تا دید دست ساربان; زد زیر گریه
خیلی دلش پر درد از بزم شراب است
پنهان ز چشم دیگران زد زیر گریه
میگفت "بابا" باز "بابا" باز "بابا"
با هق هق و لکنت زبان زد زیر گریه
با دیدن او حرمله "زد زیر خنده"
بادیدن شمر و سنان "زد زیر گریه"
سیلی - غم بازار - نامحرم - اسیری
با گفتنش هم روضه خوان زد زیرگریه
- - -
شیرین زبان قافله از دست رفت و
آمد کنارش عمه جان... زد زیرگریه
#محمدحسن_بیات_لو ✍
آخ قربون غربتت.. تا نگاش به سرافتاد
شروع کرد با سر حرف زدن یا ابتا
من ذللذی خضبک بدمائک
من ذی الذلی قطع وردیک
من ذللذی ایتمنی علی صغر سنی...
بابا کی منو توی این سن کممنو یتیمم کرد بابا کی
محسانتو غرق خونخضاب کرده
یه مرتبه دیدن صدای روضه خون حسین دیگه نمیاد... نگاه کردن سر یه طرف سه ساله یه طرف ......
.
#شور
#امام_حسین
#امام_حسین_مناجات
شعر #شروع_مجلس
بهر جارو زدن صحن تو مژگان داریم
جگر پاره ز داغ تو به دندان داریم
مو پریشان شده ی زلف پریشان توایم
ما در آشفتگی عشق تو سامان داریم
منت از دست طبیبان نکشیدیم دمی
چون به دستان شفابخش تو ایمان داریم
جانمان خرج عزایت نشود می میریم
ما فقط بین حسینیه به تن جان داریم
همه چشمیم ، بنه پا ، به خدا دلتنگیم
چند یعقوب در این کلبه ی احزان داریم
ما شنیدیم برات حرمت دست رضاست
انتظار نظر از شاه خراسان داریم
كرم دست تو بدجور گدا می طلبد
بی سبب نيست اگر ميل كريمان داريم
نام تو برده شد و مادرت از راه رسيد
رفقا جمع بشينيد كه مهمان داريم
بخدا حسرت هر طائر قدسی ست رفیق
شوروحالی که دراین روضه ی رضوان داریم
#جعفر_ابوالفتحی ✍
#محمدحسن_بیات_لو ✍
👇
امام حسین ع
.
#صلواتی_رسول_الله
نازل شده خیر و برکاتی دیگر
آورده خدا شاخ نباتی دیگر
بر قلب پیمبر صلواتی بفرست
بر حضرت صادق صلواتی دیگر
#علی_سلیمیان ✍
#صلواتی
......
ایام #میلاد_رسول_الله و #میلاد_امام_صادق
#رباعی_صلواتی
صبحِ روزِ الست تا... عرصات
شده حک روی آسمان و کرات
نور قبرش زیاد می گردد
هر که گوید زیادتر "صلوات"
■
بهترین ذکر در همه اوقات
منشأ خیر و خوبی و برکات
دید پیغمبرِ خدا در عرش...
هست کار ملائکه "صلوات"
■
در میانِ تمامیِ کلمات
خوشترین ذکر در زمان حیات
می شود بر طرف بلا از او
بفرستد اگر کسی "صلوات"
#محمدحسن_بیات_لو ✍
.....................
اسلام تبلور حیاتی زشماست
منظومۀ پُر تشعشعاتی ز شماست
سیراب شدن ز کوثر ناب بهشت
در برکت ذکر صلوتی ز شماست
.........
مرغان بهشت تا هم آواز شدند
دراوج سپهر غرق پرواز شدند
از شوق شکفتن محمّد دیدند
گلهای محمدی همه باز شدند
#سیدهاشم_وفایی ✍
............
«وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيم»
#حضرت_محمد
بفرست تو ای شیعهی عاشق صلوات
بر زینت و اَشرفِ خلایق صلوات
در ماهِ ربيع الاول از روی اَدب
کن هدیه به احمد و به صادق صلوات
«اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم»
#ربیع_الاول
...............
.
#رسول_الله
بر رحمتِ آن لایتناهی صلوات
بر نورِ رهایی از سیاهی صلوات
از برکتِ مصطفی به ما فیض رسد
بر واسطه فیض الهی صلوات
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم✍
.
Fadaeian-Komeil-14031007 (7).mp3
10.62M
#زمینه
کسی چه میدونه چه حالی داره
رقیهی یتیمِ دلشکسته
با اتفاقایی که واسهم افتاد
حق بده که نمازام شده نشسته
میدونی چرا بابا؟!
اول این که خیلی رو خارا دویدم
دوم این که طعم لگد رو چشیدم
سوم این که تا افتادم از رو ناقه
مثل مادرت خمیدم
بشمارم بازم یا نه
بسه دیگه بابا نه
رد بشیم از این حرفا
میریم مدینه یا نه
بابا، بابا
خدا کنه هیچ دختری توو دنیا
نَشینه رو ناقه با دست بسته
با اتفاقایی که واسهم افتاد
غرورِ من مثل سرت شکسته
میدونی چرا بابا
اول این که خیلی سرم داد کشیدند
دوم این که گوشوارهم و پس نمیدن
سوم این که خندیدن به اشک چشمام
وقتی لباسام و دیدن
میمونم تا فردا نه
دلخورم به والله نه
ظلم و زیر و رو کردم
شدم مثل زهرا نه
بابا بابا
#امیرحسین_سالاروند
همه شادند دخترت گریان
همه خوابند دخترت بیدار
خیلی امروز مردم این شهر
دادنم با نگاهشان آزار
دخترت را ببر به همراهت
خسته از دست روزگار شده
یا که تشخیص تو شده مشکل
یا دو چشم رقیه تار شده
گر به دور سرت نمی گردم
پر و بالم ببین که بسته شده
مثل سابق زبان نمی ریزم
دو سه دندان من شکسته شده
وسط ازدحام و خنده ی شام
بغض تنهایی ام ترک میخورد
هر کجایی که گریه میکردم
عمه ام جای من کتک میخورد
دختری چند کوچه بالاتر
تا من و رخت پاره ام را دید
بین دستش عروسکی هم داشت
به من و حال و روز من خندید
میکشم دست بر سر و رویت
چه قدر پلک تو ورم دارد
بر لبت زخم تا بخواهم هست
ولی انگار بوسه کم دارد
آن قدر روی خارها رفتم
بخدا هر دو پای من زخم است
لرزش دست من طبیعی نیست
نوک انگشتهای من زخم است
#محمدحسن_بیات_لو
https://eitaa.com/emame3vom/95383